به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم، زمـامـداران مـعـاصـر ائمـه عـليهم السلام هر چند اجازه نمى دادند كه آن بزرگواران به سبك مؤ سـسـات و سـازمـانـهـاى آمـوزشـى مـتـداول زمـان کنونی ، تـشـكـيـلات مـنـسـجـم و مـنـظـّمـى بـراى مـسـائل آمـوزشـى و تـعـليـم و تربيت افراد ايجاد كنند؛ امـّا گـفـتـار، رفـتـار و معاشرت هاى معمولى امامان معصوم (ع) با مردم و پاسخگويى به پرسشهاى آنان در زمينه هاى گوناگون ، براى كسانى كه با آنان ارتباط داشتند آموزنده ترين كلاس درس بود.
دَرِ خـانـه آنـان همواره بـر روى دانـش پـژوهـان و كـمـال جـويـان بـازو مـحـضـرشـان سـرشـار از فيض و بركت بود. هر كس هر سؤ الى داشت مى توانست مطرح كند و پاسخ قانع كننده آن را بشنود و حتّى با آنان به بحث و مناظره بپردازد.
بـراى امـام جواد عليه السلام از سوى دستگاه خلافت شرايطى فراهم شده بود كه امكان تماس زيـاد مـردم بـا آن حـضـرت و بـهـره گـيـرى از مـحـضـر پـرفـيـضـش مشكل بود. با اين حال گروه زيادى از شيفتگان مكتب ولايت ، توفيق درك محضر آن گرامى را پيدا كرده و از خرمن دانش آن حضرت خوشه ها چيدند. و بسيارى از اين تربيت يافتگان با مكتوب كردن علومى كه از امام جواد(ع ) آموخته بودند خدمت شايانى به جامعه شيعى كردند.
از جمله این شاگردان احـمد بن محمد بن ابى نَصْر بَزَنطى كه از اصحاب اجماع است و همگان به فقاهت او اعتراف دارند، احمد بن اسحاق اشعرى كـه شـيـخ و سـرور قـمـّيـيـن بـود، زكـريـّا بـن آدم قمى كه نزد حضرت رضا و حضرت جواد عليهماالسلام از ارج و مقام والايى برخوردار بود، ابراهيم بن محمد هَمْدانى، از چـهـره هـاى بـرجـسـتـه و از اصـحـاب جـليل القدر و مورد اعتماد امام رضا، امام جواد و امام هادى عليهم السلام بود،وی از جـانـب امـام جـواد(ع ) وكـالت داشـت و حـضـرت بـراى او احـتـرام خـاصـى قـايـل بـود ، صفوان بن يحيى ، محمد بن سنان ، و سعد بن سعد هم از شاگردان وفادار امام جواد بودند.
عبد العظيم حسنى ( ابـوالقـاسـم عبد العظيم بن عبداللّه بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب (ع )) که فـردى بـا تـقـوى ، پـرهـيـزكـار و داراى ديـن صـحـيـح و عـبـادتـى كامل بود و در امانتدارى ، صداقت و درستكارى شهرت داشت .
حـضـرت عـبـدالعـظـيـم ، بـه مسائل دين آگاه بود و حقايق اسلام را به خوبى درك مى
رد، به توحيد و عدل پروردگار كه از شرايط اعتقادى هر مسلمانى است اعتقاد راسخى داشت .
وى احـاديـث بـسـيـارى از امـام جـواد و امـام هـادى عـليـهـمـا السـلام نـقـل كـرده و آن دو امـام بـزرگـوار نـامـه هـا و پـيـامـ هـائى بـه او ارسـال داشـتـه انـد. او از بـرخـى از اصـحـاب مـوسـى بـن جـعـفـر و امـام رضـا(ع ) نيز احاديثى نقل كرده است .
حضرت عبدالعظيم (ع ) داراى كتابها و تاليفاتى نيز بوده كه يكى از آنها كتاب (روز و شب ) اسـت . و افـراد بزرگ و دانشمندى مانند: احمد بن ابى عبداللّه برقى ، احمد بن محمد بن خالد و ابوتراب رويانى ، از او حديث نقل مى كرده اند.
عـلى بـن مـهـزيـار روايـات بـسـيـارى را از سـه امـام بـزرگـوار نـقـل كرده و سى و سه جلد كتاب در موضوعات مختلف تاءليف كرده است ..(23) او در مـبـاحـثـات و مـنـاظرات علمى با مخالفان نيز شركت مى كرد. نجاشى مى نويسد: او با (على بن اسـبـاط) كـه فـطـحـى مذهب بود، رسايلى رد و بدل كرده و آن دو در اين باره به امام جواد عليه السلام رجوع كردند وعلى بن اسباط از عقيده نادرست خود دست برداشت،حـسـن بـن سـعـيد اهوازى از بزرگان اصحاب امام جواد(ع ) و از معتمدان شيعه بود او با همكارى بـرادرش حـسـيـن بن سعيد ـ كه او نيز از اصحاب و ياران حضرت جواد عليه السلام بود ـ سى جلد كتاب در موضوعات فقهى ، اعتقادى و كلامى نوشت، مـحـمـد بـن اسـمـاعـيل بن بزيع كه مردى پارسا و نيكوكار و درست كردار و مورد اعتماد همگان بـود و تـوفيق درك محضر سه نفر از امامان (امام كاظم ، امام رضا و امام جواد عليهم السلام ) را پيدا كرد./س