به گزارش مجله
شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ ش مثل شعور در آخرین پست خود نوشت:
شعری به عشق گل روی پیامبر اکرم ( صل»الله علیه و آله ) سروده ام و در حال کار روی آن هستم . چون می خواهم آنچه برای رسول رحمت می نویسم کمترین اشکال را داشته باشد در ضمن عامه فهمهم باشد خواهشمندم هرگونه نظری به ذهنتان می رسد دریغ نفرمایید . باشد که با جمع آوری نظراتتان بتوانم خدمتی به ساحت مقدس ایشان نمایم . با تشکر
غصه ها مثل بید می لرزند
در دل ما ز بیم لبخندت
باز باران به وجد میآید
میوزد تا نسیم لبخندت
کوهها ایستادهاند که تا
پیششان چند لحظه بنشینی
درهها چشمه چشمه می گریند
در فراق تو خوب ؛ میبینی ؟!
در خلیج خیال نازک تو
باز پهلو گرفته است زمین
اگر آرام و رام میچرخد
به غمت خو گرفتهاست زمین
هر غروب آفتاب می گرید
وز فراق تو سخت می موید
رو به تو کرده با زبان شفق
السلامُ علیک میگوید !
درک زیبایی نگاهت را
ناتوان شب ، ستاره ها عاجز
وصف گلخندة تو ممکن نیست
ماندهاند استعاره ها عاجز
آتش از عشق پاک تو سوزان
آب از مهر بی دریغ تو خیس
آه بر خاک پایت ای احمد
سجده کردند آدم و ابلیس
درک پیچ و خم کلام تو را
ماه یک سینه آه آوردهاست
آه خورشید مهربان ، به درت
مهربانی پناه آوردهاست
گر حبیب خدا نبودی تو
جلوهای جبرئیل را میسوخت
اگر آب محبت تو نبود
خشم آتش خلیل را میسوخت
نوح وقتی سوار کشتی شد
به تو و آل تو پناه آورد
عاشق صورت ملیح تو بود
یوسف از قصد رو به چاه آورد
آسمان فرش زیر پای تو شد
عرش یکباره خویش را گُم کرد
سرّ « اسری بِعبدِهی لیلاً »
ناگهان در فلک تلاطم کرد
آمدی با نگاه روشن خود
از حقارت نجاتمان دادی
ساقیا ! تشنهکامی ما را
دیدی آب حیاتمان دادی
تا ابد در تمام کون و مکان
احد النّاسی از تو بهتر نیست
دیگران غرق در تکاثر و تو
همّ وغمّت بغیر کوثر نیست
ای امین ! اهل آسمان و زمین
ریزه خوار کرامتت هستند
حرف آزادگی که پیش آید
سروها محو قامتت هستند
تو بهاری که لمس دستانت
آرزوی تمام شالیهاست
راز خلقت تویی ، تو، تنها تو !
به خدایی که این حوالی هاست
وصف خُلق عظیمت اقیانوس !
هان ز مرداب برنمیآید
من که باشم که از تو بنویسم
نه ! نه ! این جور در نمی آید !!
مثل باران ز عرش میریزد
صلوات فرشته ها بر تو
میفرستد درود بر تو خدا
پس سلام و درود ما بر تو