به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، هزار نفر از ساكنان خيابان مدني امروز در محل حاضر شدند تا شاهد بازسازي
صحنه جنايت از سوي پسر جنايتكاري باشند كه از يك روز قبل مردم را به وحشت
انداخته بود. مأموران پليس تقاطع خيابان مدني با خيابان سبلان را بسته
بودند.
زماني كه خودروي حامل متهم - حسين ۲۲ ساله در محل حاضر شد،
مأموران پليس او را براي يك دقيقه از ون خارج و به بالاي خودرو منتقل
كردند، مردم خشمگين به سمت وي يورش برده و در حالي كه فرياد ميزدند نيروي
انتظامي تشكر تشكر، بطريهاي آب و ميوههاي پلاسيده را به سوي متهم پرتاب
كردند. در اين لحظات آثار ترس و وحشت در چهره او كاملاً نمايان بود. يكي از
مجروحان كه از ناحيه پهلو زخمي شده بود نيز همراه مأموران پليس در محل
حاضر بود و تأييد كرد از سوي متهم با چاقو هدف قرار گرفته است.
مأموران پليس كه با هجوم ناگهاني مردم خشمگين مواجه شده بودند، بلافاصله متهم را از بالاي ون به داخل آن منتقل كردند.
زماني
كه خودروي حامل متهم به حركت درآمد، مردم از پليس درخواست كردند او را در
اختيار آنها قرار دهند اما وقتي خودروي حامل پليس به آهستگي به حركت
درآمد، مادر يكي از مجروحان حادثه خودش را به خودروي متهم رساند و به
مأموران پليس گفت ميخواهم با او حرف بزنم كه براي چه دختر بيگناه مرا زخمي
كرده است. اين زن به خبرنگار ما گفت: دخترم در بيمارستان بستري است و
فرزند خردسالش از ديروز بيتابي ميكند. خودروي حامل متهم اما در ميان
انبوه جمعيت از محل دور شد. يك منبع آگاه در محل حادثه به خبرنگار ما گفت:
متهم اقرار كرده كه چاقوي خود را در محلي در بزرگراه نواب رها كرده است و
مأموران براي كشف چاقو، وي را به محل بردند.
قاضي محمدشهرياري، بازپرس
كشيك قتل و سرهنگ مكرم، رئيس اداره دهم پليس آگاهي كه در محل حادثه حضور
داشتند، به خبرنگار ما گفتند: قصد بازسازي صحنه جرم و نشان دادن عامل جنايت
به مردم را داشتيم كه به دليل ازدحام جمعيت بازسازي صحنه جرم ممكن نشد و
مردم ديدند كه هركس نظم عمومي جامعه را بر هم بزند، به سرعت دستگير خواهد
شد. قاضي شهرياري و سرهنگ مكرم سپس تحقيقات ميداني از شاهدان را آغاز
كردند.
يكي از شاهدان كه مرد بنگاهداري بود، در محل حادثه به خبرنگار
ما گفت: از امروز صبح و به دنبال حادثه وحشتناكي كه ديروز اتفاق افتاده
بود، ترس در محل حاكم شد به طوري كه خانوادهها در خيابان به دنبال فرزندان
خود ميآمدند تا آنها را از مدرسه به خانه ببرند. او ادامه داد: روز حادثه
وقتي متهم از محل گريخت، مردم وحشت كرده بودند و اهالي از خانههاي خودشان
خارج نميشدند.
مرد مغازهداري در محل حادثه به خبرنگار ما گفت: كسي
كه در روز روشن مرتكب چنين جنايتي ميشود، بهتر است در اين محل اعدام شود
تا مايه عبرت ديگران شود. مرد طلافروشي هم به خبرنگار ما گفت: بعد از حادثه
وحشت زيادي در محل حاكم شد. امروز همسرم با من تماس گرفت و گفت در خانه
احساس ترس ميكند.
من مغازهام را تعطيل كردم و به خانه رفتم و حالا كه
فهميدم پليس متهم را به سرعت دستگير كرده است و به محل آورده به اينجا
آمدم و احساس آرامش ميكنم. وي ادامه داد: اهالي محل از اين اقدام پليس
رضايت دارند و انتظار دارند متهم بعد از محاكمه در اين محل مجازات شود.
ميوه
فروش محل هم به خبرنگار ما گفت: خانهام در نزديكي محل كارم است. به خاطر
وحشتي كه ديروز اتفاق افتاده بود، امروز از همسرم خواستم از خانه خارج
نشود. البته در اين محل افراد شروري هستند كه آرامش را از مردم سلب ميكنند
و از پليس ميخواهيم آنها را هم دستگير كنند و هم در محل بچرخانند. از
پليس درخواست ميكنيم كه كانكسهاي خودشان را در محل مستقر كنند تا نواميس
مردم احساس امنيت بيشتري كنند.
گفتوگو با پدر متهم
پدر
متهم كه از سوي پليس احضار شده بود به خبرنگار ما گفت: من دو همسر داشتم و
هر دو را طلاق دادهام. حالا هم خانهاي ندارم و كارگر ساختماني هستم و
شبها را در ساختمانهاي نيمهكاره ميخوابم.
وي ادامه داد: از همسر
اولم سه فرزند دارم كه حسين يكي از آنها است. او همراه دو فرزند ديگرم با
من زندگي ميكرد و پيك يك پيتزا فروشي بود تا اينكه مدتي قبل براي خودش
خانهاي مجردي گرفت و به آنجا رفت. آخرين باري كه با من تماس گرفت ۲۰ روز
قبل بود كه ميگفت از محل كارش اخراج شده و دنبال كار ميگردد و از او خبر
نداشتم تا اينكه امروز فهميدم او مرتكب چه جنايتي شده است.
او ادامه
داد:پسرم دو بار من را تهديد به مرگ كرد و گفت اگر به او پول ندهم، من را
ميكشد. وي ادامه داد: پسرم يك بار با خوردن مقدار زيادي قرص دست به خودكشي
زده بود و در بيمارستان امامحسين مداوا و از مرگ نجات پيدا كرد اما حالا
كه مرتكب اين جنايت شده آرزو ميكنم كه ايكاش فوت شده بود تا اين رسوايي
امروز گريبان من را نميگرفت.
گفت و گو با متهم: چند سال داري؟
۲۲ سال
شغلت چيست؟ پيك پيتزا فروشي بودم كه اخراج شدم و قبل از آن در يك سفرهخانه و مدتي هم در كشتارگاه كار ميكردم.
با چه كسي زندگي ميكني؟
تنها زندگي ميكنم. دنبال خانه تازهاي بودم.
چرا مرتكب جنايت شدي؟ احساس
ميكنم دچار مشكل روحي و رواني شدم و اطرافيان حق مرا ضايع كردند. شب قبل
از حادثه خواب ديدم كه بايد مرتكب اين حوادث ميشدم. ذهنم حوادث را
برنامهريزي كرده بود.
چطور شد كه اين كار را كردي؟
اول
قرار بود به بازار روز بروم و آن جا به مردم حمله كنم اما شلوغ بود و
ترسيدم. بعد به مرغ فروشي رفتم. در يك لحظه چاقو را برداشتم و به مشتري كه
آنجا بود، حمله كردم و صاحب مغازه با سنگ ترازو به من حمله كرد و از
مغازهاش فرار كردم. در راه به يك زني رسيدم كه با بچهاش در حال حركت بود.
ضربهاي به آن زن زدم. به مرد ديگري رسيدم و به او ضربهاي زدم. همين طور
ضربه ميزدم و مردم فرياد ميزدند، او را بگيريد. من مثل ماشين ترمز بريده
بودم كه همه را زير ميگرفتم و متوجه نبودم.
ميداني به چند نفر ضربه زدي؟
نه، خبر ندارم.
ميداني يك نفر را به قتل رساندهاي؟
(متهم گريه ميكند.)
بعد از حادثه چه كردي؟
چاقو
را زير پيراهنم مخفي كردم. از كوچهها خودم را به خيابان ديگري رساندم و
ماشين دربست گرفتم و به ميدان رسالت رفتم. از آنجا به خيابان نواب رفتم.
چاقو را آن جا انداختم و به ترمينال جنوب و با اتوبوس به قم رفتم. وقتي به
آنجا رفتم فهميدم كه پليس در تعقيب من است. ديگر راه فراري نداشتم. دچار
عذابوجدان شدم و به اولين كلانتري رفتم و خودم را تسليم كردم.
سابقهدار هستي؟
بله، چند سابقه دارم. يك رابطه نامشروع، سرقت، زورگيري و نگهداري مواد مخدر
نام مستعار هم داري؟ نه، ندارم.
ميگويند معروف به كوتوله هستي؟ نميدانم.
ميداني چه عاقبتي در انتظارت است؟ (دوباره گريه ميكند.)
كساني كه زخمي كردي را ميشناختي؟ نه، كسي را نميشناختم. يك لحظه روح شيطاني بر من غلبه كرد و گفت بايد آنها را بزنم.
پدر و مادرت را مقصر ميداني؟ نه، از آنها راضي هستم.
به خاطر مشكلات روحي به پزشك مراجعه كردهاي؟ بك
بار رفتم و پزشك من را معالجه كرد اما گفت بيماري خاصي ندارم. قرار بود به
واسطه يكي از دوستانم در يك بيمارستان بستري شوم كه دوستم فوت شد.
ماجرا چگونه آغاز شد متهم
۲۲ ساله كه حسين نام دارد، ساعت ۱۱و۳۰ دقيقه روز دوشنبه وارد يك مغازه مرغ
فروشي در خيابان مدني شد و از مرد مغازهدار درخواست يك چاقو كرد. زماني
كه مرد مغازهدار از متهم خواست تا مغازهاش را ترك كند وي با برداشتن
چاقوي بزرگي به مرد قصاب حمله كرد و بعد از زخمي كردن او از مغازهاش خارج
شد و اولين حادثه سريالي او كليد خورد. متهم در مسير حركت خود با هركس
مواجه ميشد، او را با ضربه چاقو هدف قرار ميداد و سرانجام بعد از
زخميكردن ۱۰ زن و مرد و قتل مرد جواني از محل متواري شد.
آخرين قرباني
متهم پسر جواني بود كه مقابل متهم مقاومت كرد و در حالي كه دستش با ضربه
چاقو متهم زخمي شده بود، موفق شد چاقو را از دست او بگيرد.
مجروحان با
آمبولانسهاي اورژانس راهي بيمارستان امامحسين شدند. با انتشار خبر قاضي
محمدشهرياري، بازپرس كشيك قتل از دادسراي امور جنايي و تيمهاي پليسي در
محل حاضر شدند و تجسسهاي پليسي براي به دام انداختن مرد جنايتكار آغاز شد.
با مشخص شدن هويت متهم از سوي تيمهاي پليس مشخص شد وي كه از مجرمان
سابقهدار است در خانه مادربزرگش زندگي ميكند اما مأموران بعد از حضور در
محل زندگي او متوجه شدند متهم موفق به فرار شده است.
با رديابي متهم در
حالي كه مأموران گام به گام دنبال او بودند، وي چند ساعت بعد از حادثه در
حالي كه به شهر قم گريخته بود و هيچ راه فراري نداشت خود را به مأموران
پليس تسليم كرد. با انتقال متهم به پليس آگاهي، متهم از سوي بازپرس شهرياري
تحت بازجويي قرار گرفت. در جريان حادثه مرد ۴۲ساله به نام محمدقلي علييار
به قتل رسيد.