به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران ،به تازگی در یوفا قانوني با عنوان بازی جوانمردانه مالی متولد شده است که باشگاه ها از فصل 2011-2012 تا 2014-2015 تراز مالی خود را به گونه ای حفظ کنند که در پایان این 3 فصل بشتر از 45 میلیون یورو ضرر نکرده باشند.
این تصمیمات یوفا این اندیشه را به ما می بخشد که جای چنین تصمیماتي در لیگ ما بسیار خالی است در لیگی که مدیرانش بدون نگاه به داشته های مالی خود ستاره جذب می کنند و بعد با دنیایی از بدهکاری مواجهند یک قانون محکم با نظارت بالا مثل آنچه تحت عنوان بازی جوانمردانه مالی مطرح شده در لیگ ما احساس می شود.
** درباره قانون بازی جوانمردانه مالی
طبق آمارهایی که مجموعه ای از تحقیقات نشان داد بیش از نیمی از تیم های اروپایی ضرر کرده اند این یعنی چنین تیم هایی بیشتر از آنچه درآمد داشته باشند ، ضرر کرده اند .
نمونه های ضررهای مالی تنها در فوتبال تیم های کم درآمدی مثل تیم های لیگ های آسیایی از جمله ایران دیده نمی شود.
تیم بزرگی مثل وستهام در طی 5 سال 90 میلیون و 200 هزار پوند ضرر کرده است.
همچنین میلان ضرر 69 و 751 هزار یورویی را در سال 2010 داشت ، هم چنین اینتر میلان در 16 سال یک میلیارد و 300 میلیون یورو ضرر داد ، بدهی لالیگا، دو میلیارد و 500 میلیون یورو بود.
در این میان تیم هایی نیز هستند که سود خوبی بدست آوردند
بطور مثال بایرن مونیخ 2 میلیون و 500 هزار یورو سود کرده است.
همین ماجرای سود وضررها، باعث شد تا یوفا به فکر قانون دخل و خرج های متناسب بیافتد قانونی که در ایران هم به نوعی دیگر مطرح شده بود.
**قانون سقف قرار داد در ایران
قانون سقف قرار داد در لیگ ایران اگر چه به عقیده بسیاری از کارشناسان قانون مثبتی بود ولی تجربه آمار نشان می دهد که موفق نبوده است.
با وجود اینکه در بدو تصویب مبلغ 350 میلیون تومان به عنوان سقف قرارداد معرفی شده بود حتی آشکارا مبالغی چندین برابر این مقدار با بازیکنان بسته می شد.
بشگاه هایی که وضعیت مالی بهتری داشتند ستاره ها را به تیم خود آوردند.
البته خیلی ها هم با جیب خالی ستاره جذب کردند که البته بعدترها به مشکل برخوردند همین قضیه نوعی ناهماهنگی در لیگ بوجود آورد.
**نظریات در مورد چنین قانون هایی
به عقیده برخی از افراد چنین قانون هایی مانع پیشرفت فوتبال یک مجموعه می شود آنها معتقدند تیم ها باید در کمال آرامش و آزادانه به تصمیمات مالی خود بپردازند آنها صرف نظر از عدم قبول چنین قانون هایی اجرای آن را غیر ممکن می دانند.
دسته دوم معتقدند دنیای فوتبال بدون نظارت و وجود چنین قانون هایی به سراشیبی سقوط خواهد رفت ، آنها می گویند وجود پول های بادآورده در فوتبال ضربات مهلکی را به این رشته ورزشی وارد خواهد کرد.
علاوه بر این بسیاری از سرمربیان به خصوص آنها که در تیم هایی با درآمد کمتر حضور دارند وجود نداشتن این نوع قانون ها را مساوی با فراهم کردن شرایط ناعادلانه در فوتبال می دانند به طور مثال آرسن ونگر سرمربی تینم آرسنال معتقد است که قانون هایی با موضوعیت مالی و دخل و خرج باشگاه ها باید هرچه سریعتر اجرا شود.
وی معتقد است تنها وقتی باشگاه ها به اندازه ای که پول در می آورند هزینه کنند سطح واقعی باشگاه ها مشخص خواهد شد البته بسیاری از سرمربیان تیم های بزرگ و متحول نظری خلاف ونگر دارند.
کما اینکه در فوتبال کشورمان بسیاری از سرمربیان معتقد بودند وجود قانون های ناظرانه بر قراردادها به نفع باشگاه ها نیست چراکه مقایسه باشگاه های مختلف با شرایط متفاوت با هم و یا مقایسه بازیکنان و سرمربیان مختلف با سطح فنی متفاوت با هم عادلانه محسوب نمی شود.
آنچه مشخص است چنین قانون هایی برای جلوگیری از بدهکاری نهایی تیم ها برنامه ریزی شده است اگرچه گاه وجود موفقیت های باد آورده تیم های به ظاهر ثروتمند را مشمول می شود ولی باید پذیرفت که بزرگترین بدهکاری مربوط به همین بزرگترین باشگاه هاست باید قبول کرد که باشگاه ها برای موفق شدن باید دخل و خرج متفاوت داشته باشند ، آنها باید در اندیشه درآمدزایی و خودکفایی باشند.
جذب مهره های سرشناس با کمک پول های قرضی و بادآورده راهکاری نیست که بحران نهایی ختم نشود.
فوتبال این ورزش مهیج و جذاب که به جرأت پر هوادارترین عرصه ورزش دنیاست مستحق این است که با نگاه موشکافانه و دقیق مسئولان در سراسر جهان، پاک، مطمئن، عادلانه و سالم باشد./ق