به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران،
ناصر هادیان، استاد دانشگاه تهران در نوزدهمین جلسه از سلسله نشستهای
بررسی سیاست خارجی با محوریت" انتخابات آمریکا در یک نگاه" با اشاره به
ساختار انتخاباتی آمریکا، گفت: ساختار انتخاباتی آمریکا مبتنی بر الکترال
است و این ساختار استراتژی تبلیغاتی خاصی را تحمیل میکند. یعنی کاندیداها
تمرکز خود را بر ایالتهای خاصی متمرکز میکنند.
وی سپس به وضعیت
رامنی و اوباما اشاره کرده و تصریح کرد: میت رامنی تا قبل از مناظره اول از
اوباما بسیارعقبتر بود. چرا که او را در میان مردم آمریکا فردی غیرعقلانی
و دور از واقعیتهای جامعه آمریکایی تصویر کرده بودند. اما در مناظره اول
با توجه به ضعفی که اوباما از خود نشان داد، مردم دیدند که رامنی آنقدر هم
غیر عقلانی که تصور میکردند، نیست. بنابراین بعد از این مناظره او به
عنوان یک کاندیدای جدی ریاست جمهوری مطرح شد، به نحوی که در آخرین
نظرسنجیها رامنی از اوباما پیشی گرفت. هرچند از نظر رای الکترال اوباما
جلوتر است.
هادیان با اشاره به اینکه ساختار و سیستم انتخاباتی
آمریکا ضعفهایی دارد، ادامه داد: من پیش از این طرفدار سیستم ریاست جمهوری
بودم ولی پس از انتخاب بوش پسر به عنوان رئیس جمهور آمریکا کمی در کارآمدی
این سیستم تردید کردم. چرا که الگور با تجربه طولانی که داشت در مقابل
بوشی که تجربه چندانی نداشت، باخت. به نظر من یک جای کار می لنگد. در حال
حاضر رامنی هم شبیه جورج بوش است. دیده می شود که رامنی در مناظره نشان داد
که مثلا اطلاعات دقیقی از بسیاری از مسائل ندارد ولی من تعجبی نمی کنم اگر
رامنی رئیس جمهور آمریکا شود. این سیستم موجب می شود که عوام فریبی رواج
پیدا کند. بنابراین در مناظره ها دروغ های زیادی گفته می شود. لذا کسی چون
اوباما که تا حدی میخواهد صادقانه سخن بگوید دچار مشکل میشود. به نظر من
این که افراد عادی جامعه آمریکا که با همه مسائل سیاسی به طور دقیق و عمیق
آشنا نیستند با همه مسائل جدی درگیر میشوند به ضعف این ساختار منجر
میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به وضعیت کنونی انتخابات آمریکا
و وضعیت رای دهندگان گفت: در این انتخابات زنان در مجموع گرایش بیشتری به
دموکراتها دارند. مسئله نژادی همچنان اهمیت دارد و سیاه پوسان بیشتر به
اوباما رای میدهند. بنابراین در مجموع اقلیتها بیشتر به اوباما رای
میدهند.
وی به تفاوتهای رامنی و اوباما اشاره کرد و افزود: هرچند
من اگر یک آمریکایی بودم به اوباما رای میدادم اما به نظر من رامنی در
مجموع برای ایران بهتر است. گفته میشود که رامنی جنگطلب است ولی با توجه
ثبات ساختاری در آمریکا جنگ با ایران چندان کار راحتی نیست. یعنی اینگونه
نیست که روسای جمهور بتوانند برخلاف مجموعه نظرات سیستم و ساختار موجود دست
به اقدامی بزند. بنابراین در مجموع فکر میکنم میت رامنی گزینه بهتری برای
اوباما است.
هاديان با اشاره به بحثهايي در مورد مذاکرات بین
ایران و آمریکا ادامه داد: مذاکرات قطعا امر مثبتی است و باید هم ادامه
پیدا کند ولی دستور کار این مذاکرات باید جامع باشد و نه گزینشی.
وي
در این ارتباط گفت: این بحث را من برای اولین بار در سنای آمریکا مطرح
کردم که دستور کار مذاکرات ایران و آمریکا باید جامع باشد و نه محدود. یعنی
به هیچ وجه نفع ما در تعامل گزینشی با آمریکا نیست. بعضی مسائل برای
آمریکا اورژانسی بوده است مثلا وضعیت نیروهای آمریکایی در عراق برای آمریکا
فوری بودکه ما نتوانستیم از این کارت به خوبی استفاده کنیم. در حال حاضر
هم مسئله هسته ای ایران کارتی است که موجب شده ما به عنوان یک بازیگر بین
المللی مطرح شویم. بنابراین همه مسائل باید روی میز باشد و نه فقط پرونده
هسته ای ایران. مسائل و مشکلات ما با آمریکا باید در یک بسته کلی حل شود و
نه به صورت گزینشی. مقاله ای که دنیس راس در این رابطه قابل توجه است. تزی
که او در این مقاله مطرح کرد این بود که باید در حال حاضر به ایران یک
پیشنهاد جامع بدهیم ولی اگر ایران پاسخ نداد سراغ گزینه نظامی برویم.
هادیان
با اشاره به بحث مهار ایران در آمریکا گفت: دعوایی که در حال حاضر در
آمریکا در جریان است این است که مهار ایران سیاست آمریکا نیست بلکه مهار
ایران هسته ای سیاست آمریکا است. در مقابل، افرادی همچون کنت والتز وجود
دارند که معتقدند هستهای شدن ایران به ثبات در خاورمیانه کمک میکند.
بدیهی است که مخالفتهای جدی با این نگاه وجود دارد و این اعتقاد در دولت
آمریکا وجود دارد که ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد؛ هرچند اسرائیل
تاکید میکند که ایران اساسا نباید قابلیت تولید سلاحهای هستهای را داشته
باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به احتمال تفاهم ایران و غرب در
مورد مسئله هستهای گفت: به نظر من فردو برای ما اهمیت بیشتری دارد چرا که
کاربرد بازدارنده دارد. یعنی شاید برای ما سایت نطنز از این نظر چندان
اهمیت نداشته باشد ولی حفظ فردو اهمیت خاص دارد از این رو آنها بیشترین
تمرکز خود را بر تاسیسات فردو گذاشتهاند.
وی با اشاره به سیاست
مهار ایران گفت: منظور من از مهار در اینجا بحث هسته ای نیست. بلکه سیاستی
است که از زمان بوش و به مدیریت کاندولیزا رایس و رابرت گیتس در مورد ایران
برقرار شد. این مهار با مهار ایران از منظر هسته ای متفاوت است. در این
مهار انزوای دیپلماتیک، اعمال تحریم های گسترده و ائتلاف سازی علیه ایران
در منطقه دنبال می شود و البته در کنار آن تعامل گزینشی نیز مطرح بوده است.
هرچند این تعامل گزینشی روز به روز کاهش می یابد و بیشتر بر مهار تاکید می
شود. متاسفانه سیاست ما در مقابل این سیاست، فقط واکنشی بوده است؛ یعنی
سیاست ما ضد مهار بوده است که خلاقانه و ابتکاری نیست. ما فقط دنبال این
هستیم که سیاست تحریم را دور بزنیم. به نظر من باید دید استراتژیک داشت و
سیاست مبتکرانه ای را دنبال کرد.
هادیان با اشاره به تهدیدهای غرب
به خصوص اسرائیل علیه ایران گفت: برای من بسیار اهمیت دارد که جنگی در این
کشور شکل نگیرد. من بر اساس محاسبه و تحلیل می گویم که جنگ رخ نمیدهد اما
بنا کردن سرنوشت کشور بر اساس تحلیل من، امری اشتباه است. نباید بگوییم جنگ
نمیشود و خیالمان راحت شود. باید در نظر گرفت که جنگ محتمل است. البته من
معتقدم که جنگ برنامه ریزی شده صورت نمی گیرد ولی نگران جنگ حادثه ای
هستم. بنابراین ما باید مراقب باشیم که جنگ تصادفی رخ
ندهد که اصلا چنین جنگی به صلاح مملکت نیست.
وی در ادامه به رویکرد
ایران در قبال جنگ احتمالی پرداخت و گفت: در مسئله جنگ احتمالی دو نکته
باید مورد توجه قرار گیرد. اول مسئله بازدارندگی است و سپس تلافی. مسئله
بازدارندگی به خصوص در ارتباط با اسرائیل اهمیت دارد. درکی در سطح منطقه در
حال شکل گیری است که بر اساس درک از موازنه است. اسرائیل نمی خواهد در سطح
درک و مفهوم هم توازنی بین ایران و اسرائیل شکل گیرد. بر این اساس هر روز
ما را تهدید می کند و کشورهای غربی، اسرائیل را از دست زدن به حمله نظامی به
ایران بر حذر می دارند.
یهودیانی که تعلق خاطری به ایران دارند، یا توان حزب الله و ... مسائلی است
که باید از سوی ما مطرح شود تا توان بازدارندگی ما را تقویت کند. البته
این بحث نه از سوی دولت و مقام های رسمی بلکه به صورت غیر رسمی و از زبان
افراد غیر مسئول باید مورد تاکید قرار گیرد.
این استاد دانشگاه در
تشریح رویکرد بازدارندگی تصریح کرد: به نظر من، ما به دو نوع بازدارندگی
باید توجه کنیم. هم بازدارندگی سخت و هم بازدارندگی نرم. در مورد بازدارنگی
سخت ما باید زیرساخت هایی را درست کنیم در جاهایی که درکی از تهدید وجود
دارد. در افغانستان، لبنان، سوریه و ... باید ظرفیت هایی درست کنیم تا این
بازدارندگی سخت را نشان دهیم.
وی همچنین در مورد بازندارندگی نرم
گفت: اولا شعارهای تند بد نیست ولی باید عقلانی و باورکردنی باشد. ما باید
توان قابل باور خود را اعلام کنیم؛ دوما آزادی و دموکراسی به خصوص آزادی
زندانیان سیاسی، اگرچه به صورت ارزش مهم است ولی امروز به عنوان یک عامل
بازدارنده اهميت دارد. سوما ما باید اعلام آمادگی خود را برای تغییر بعضی
رفتارها نشان دهیم. این مسئله میتواند به شکاف در اجماع جهانی علیه ایران
بینجامد.
هادیان به واکنش ایران در مقابل حمله احتمالی اسرائیل
پرداخت و گفت: طرف ما باید بداند که پاسخ ما به این حمله متناسب نخواهد بود
بلکه غیر متناسب است. علاوه بر این باید تحقیقاتی صورت گیرد که در صورت
حمله به ایران چند نفر کشته خواهند شد. تحقیقی که اخیرا آقای سمنانی در
یوتا انجام داده بود که در صورت حمله به تاسیسات هسته ای ایران چه تعداد
کشته خواهند شد از این نظر اهمیت دارد. علاوه بر این، باید اعلام شود که
چنانچه حمله ای به ایران صورت گیرد کارکنان آژانس از ایران اخراج می شوند.
این اعلام به تقویت این ظن کمک خواهد کرد که ایران بعد از حمله به سمت ساخت
سلاح های هسته ای خواهد رفت.
انتهای پیام/