به گزارش مجله
شبانه باشگاه خبرنگاران، محمد صادق جهان بخش در آخرین نوشته از وبلاگ میم.صاد آورده است:
اتفاق انقلاب اسلامی ایران و ظهور بنیانگذار آن، امام خمینی(ره) آنقدر بزرگ بود که هنوز تمام زوایا و ابعاد آن، کامل دیده نشده است. هیچکس نمی فهمید پیرمرد ایرانی که خود در تبعید است، چرا دم از آزادی قدس می زند؟ چرا حرف از بیداری مردمان مسلمان؟ و چرا غصه ی همه ی مظلومان و پابرهنگان عالم را می خورد؟
15سال نیاز بود تا مردم غیرتمند و فهیم ایران معنایش را بفهمند. تا انقلابی بسازند که تحلیل گران یوسف ندیده ی غرب، دست هایشان را ببرند و 30 سال انگشت حیرت به دهان بمانند.
سفیر مصر در اسراییل
اما حل این معادله برای مسلمانان منطقه 30 سال به طول انجامید. دقیقا در همان روز 22 بهمن برای مصری ها! روز 22 بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی جهان بود، نه فقط برای مصر و ایران. با همان مختصات اما با کمی تفاوت در جزئیات. شکی نیست که انقلابشان ادامه انقلاب روح خداست، شکی نیست که قرآن به دست های التحریر ما را یاد جلسه تفسیرهای سید علی، طلبه جوان خراسانی می اندازد. شکی نیست که سبزی فروش تونسی یادآور کوخ نشینان سال 57 خودمان است. شکی نیست که تکبیرهای بحرینی ها همان تکبیرهای پشت بام های ایران است، البته با لهجه ای عربی! شکی نیست که نمازخواندن های یمنی ها بوی نمازهای انقلاب ما را می دهد و شکی نیست که انقلابمان الگوست برای آنها؛ اما.
اما سختی هایش هنوز مانده. با همه ی درد سرهایش. مصری ها هنوز "طعم تلخ جنگ" را نچشیده اند. هنوز شهرهای تونسی ها بمباران نشده اند. هنوز یمنی ها "تحریم فلج کننده" نشده اند. هنوز "دولت انقلابی" ندیده اند، مردم لیبی، "چپ" نمی دانند کیست؛ "مارکسیست" نمی شناسند، "مجاهد خلق" بماند. " ملی-مذهبی" دارند، اما عاقبتش را ندیده اند. هنوز "سقوط بوئینگ پر از مسافر" ندیده اند. صحرای مصری ها بزرگتر و سوزانتر از کویر ماست، اما "شن های غیور طبس" را ندارد. هنوز باید "بازرگان ها" بیایند. شاید "شاه" هایشان کله پا شده باشند، اما "بختیار" ها هنوز حاکمند.
فتنه هایشان در راه است. حتما "اصلاحاتی" دارند، شاید هم "حلقه کیان" آنها شکل گرفته باشد! نمی دانم قاهره "کوی دانشگاه" دارد یا نه، اما حتما فتنه یاران انقلابی شان در راه است. خوب شد، لااقل آنها "خط امامی" ندارند! آنها حتما در "فتح الفتوح" خود "دست خدا" را دیده اند، ولی حتما "روح خدا" را نه... .
آنها هنوز انقلاب اولشان پانگرفته، تا برسد به "انقلاب دوم" که قطعا و یقینا "بزرگ تر است از اولی". هنوز "تاریخ بر سر پیچ بزرگ است". هنوز مانده است تا "در آفاق روشن این حرکت مبارک، امت اسلامی، به حول و قوه الهی بار دیگر در اوج عزت و استقلال و اقتدار" قرار گیرد. تا اینجا آمدند، خدا قبول کند، اما خطرات بعدش... تبلیغ ایران خودرو نیست اما: " راه تو را می خواند" با همه ی دست اندازهایش!
اما هفته گذشته و با آغاز کار سفیر جدید مصر در اسراییل و نامه ی عاشقانه ای که محمد مرسی، انقلابی دیروز و رییس جمهور امروز مصر برای شیمون پرز فرستاد، نشانه ای جدیدی را از الگوبرداری مصری ها از انقلابمان دیدم! البته منظور از این جمله این نیست که به همین شکل دولت اول انقلاب ایران هم در آغاز راه با رژیم کودک کش صهیونیستی رابطه برقرار کرد، بلکه این عکس ها مرا یاد دلائل دولت موقت برای رابطه با آمریکا هنگام تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان انداخت؛ مرسی هم دقیقا زمانی با اسراییل رابطه برقرار کرد که مردم کشورش سفیر آن رژیم را اخراج و سفارت اش را به آتش کشیدند!
مشروب خوردن ملک عبدالله با بوش
لیوان مشروب را که به دست سفیر مصر دیدم، یاد عکس های خائن الحرمین الشریفین افتادم؛ و چه زود پرزیدنت مرسی هم بـــــــــلـــــــــه....
فقط در حد یک توصیه به آقای مرسی عرض می کنم که، این را را اسلاف شما نیز پیش از این پیموده بودند(اگر یادتان باشد حسنی خان نامبارک آلبوم اش پر بود از عکس با همین حضرات!)، آنها هم شیمون پرز را دوست عزیز می خواندند و با بوش عربی می رقصیدند، ولی زمانی که به دست مردم از کاخ هایشان بیرون شدند، همان متحدان و عزیزان و رفیقان دیروز برای تقسیم غنائم فقح الفتوح مردم، دندان تیز کرده و شدند آزادی خواه و ضد دیکتاتور!
آزموده را آزمودن خطاست، یا اخی العزیز!
و چقدر عجولیم برای چشیدن طعم "وعده ی صادق پروردگار" که «و لینصرنّ اللَّه من ینصره» خداى متعال تأکید میکند که اگر او را نصرت کردید، شما را نصرت خواهد کرد، ولی به شرط اینکه به جز او دست دوستی پیش دشمن اش دراز نکنید، آقای مرسی!