افشاگری برادر‌زاده رئیس فرقه ساینتولوژی؛
حتی اجازه دیدن والدینم را نداشتم
برادر زاده رئیس فرقه صهیونیستی ساینتولوژی که از این فرقه فرار کرده است در کتابی که به زودی منتشر می‌شود از وقایع تکان‌دهنده پشت پرده این فرقه و نحوه فرار خود می‌گوید.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، عنوان این کتاب "فراتر از باور، زندگی
مخفی من در ساینتولوژی و فرار ترسناکم" می‌باشد که قرار است در ژانویه 2013
رونمایی و توزیع آن شروع شود. نویسنده آن «جینا مسیکاویج هیل» 28ساله است.
این کتاب از این نظر حائز اهمیت است که جینا برادر‌زاده رئیس فعلی فرقه
ساینتولوژی یعنی دیوید مسیکاویج می‌باشد. وی توانست در سال 2005 این فرقه
را ترک کرده و گروهی را برای پشتیبانی از دیگر فراریان فرقه ساینتولوژی
راه‌اندازی کند. خانم میسکاویج هیل می‌گوید: «تجربه من به عنوان کسی که در
فرقه ساینتولوژی رشد کردم این است که اساس این فرقه بر سوء استفاده ذهنی و
هم سوء استفاده مکرر جسمی پایه‌ریزی شده است.»
ناشر این کتاب مدعی است این کتاب جزئیات عجیب و نگران‌کننده‌ای را در مورد کودکانی که در فرقه کلیسایی ساینتولوژی بزرگ شده‌اند ارائه کرده و اطلاعات دسته اولی از اعضای عالی‌رتبه و سرکردگان این فرقه بدست می‌دهد. وی در این کتاب جزئیات زندگی خود فرقه ساینتولوژی و چگونگی فرار از چنگال این فرقه را بازگو می‌کند.
در سال 2000 وقتی که جینا مسیکاویج تنها 16 سال داشت، والدینش از فرقه جدا شدند و این مسئله به یکباره تلنگری به او وارد کرد. وی بازگو می‌کند که بدلیل سیاست فرقه ساینتولوژی مبنی بر ممنوعیت تماس با خویشاوندان و دوستانی که از فرقه حمایت نمی‌کنند، تا 5 سال بعد از آن تاریخ نیز همه نامه‌های بینشان توقیف می‌شده است و حتی برای یک سال تمام، مجاز به جوابگویی تلفن نبوده است.
به گزارش «دیلی‌میل» در 25 سپتامبر، وی از کنترل شدید در فرقه چنین می‌گوید: "اگر شما گاهی محافظت مداوم خود را می‌شکستید یا اگر گاهی دیر می‌کردید یک سطل پنج گالنی آب یخ رویتان می‌ریختند" وی می‌افزاید: "ما ملزم به نوشتن همه خطاهایمان بودیم چیزی شبیه گناه در مذهب کاتولیک."
پس از نوشتن همه آنها، ما را بوسیله دستگاهی امتحان می‌کردند تا اطمینان حاصل کنند چیزی را پنهان نکرده باشیم، بعد مجبور بودیم آنقدر بنویسیم تا زمانی که پاک شویم. این همان چیزی است که مجبور بودم از سن 5 تا 12 سالگی‌ام انجام دهم.
پس از خروج از فرقه، خانم «میکاویج هیل» به همراه «باکندرا وایزمن» و «آستراوود کرفت» که آنها هم مانند او کودکی خود را در مراکز ویژه این فرقه گذرانده و موفق به فرار از فرقه شدند پایگاه اینترنتی را راه‌اندازی کردند تا وقایع روی‌داده در فرقه را بر ملا کنند. خانم میسکاویج هیل گروهی را به جهت حمایت از اعضای جدا شده فرقه ساینتولوژی تشکیل داد و همچنین سعی می‌کند با کسانی که هنوز عضو فرقه هستند مناظره و گفتگو کند.
او در ادامه خاطرات خود می‌گوید: "در بهترین حالت، من مجاز بودم که تنها یک بار در هفته والدینم را ببینم و حتی گاهی این زمان به چند سال رسید."
از زمانی که وی فرقه را ترک کرده به او انگ‌های مختلفی زده شده تا به این طریق او را در منظر پیروان فرقه عنصری ضد اجتماع معرفی کنند. او می‌گوید: "افراد قسمت روابط عمومی، استاد وارونه کردن حقیقتند. آنها از تکنیک‌های مختلف تهدید و ارعاب استفاده می‌کنند."
ساینتولوژی نام فرقه‌ای است که در ابتدا بوسیله «ران هابارد» در 1952 بنیان گذاشته شد. کسی که تا قبل از آن به عنوان نویسنده رمان‌های علمی ـ تخیلی شناخته می‌شد. این فرقه که بعدها نام کلیسا بر خود نهاد از همان بدو تأسیس یعنی حدود شصت سال پیش، همواره جنجال‌آفرین بوده است. پیروان این فرقه معتقدند که در درون آنها موجودات باستانی بیگانه‌ای به نام «تیتان« وجود دارند که صدها سال بر کرات دیگر زندگی کرده‌اند و بوسیله یک کشتی پرنده به زمین آورده شده‌اند.
ساینتولوژی تا بحال با اتهامات زیادی مواجه شده است از آن جمله می‌توان به اتهاماتی از قبیل فریب، اخذ مبالغ بسیار هنگفت و سوء استفاده‌های مختلف از پیروان اشاره کرد. همچنین گزارش‌های زیادی از جرایم این فرقه به دست آمده که از جمله آن ناپدید شدن همسر سابق رئیس این فرقه می‌باشد. وی از سال 2007 تاکنون ناپدید شده است. البته رؤسای فرق عرفان‌های کاذب چنین مواردی را برای پیروان خود به راحتی توجیه می‌کنند و به عنوان مثال چنین مواردی را به برگزیدگی و پرواز جسمانی این قبیل افراد به آسمان‌ها و سکنی گزیدن در آنجا نسبت می‌دهند که این مورد نیز مستثنی نیست.
این فرقه همچنین مراکزی برای نگهداری کودکان بوجود آورده تا بتواند از سنین اولیه بر کودکان تأثیر بگذارد. در مراکز تربیت کودکان فرقه مانند مرکز طلایی کالیفرنیا به آنها تعلیم داده می‌شود تا بتوانند به جمع اعضاء ویژه بپیوندند. از جمله باور این اعضای مخصوص و برگزیده این است که حتی از آنها درخواست می‌شود بچه‌دار نشوند به طوری که علاقه‌مند به بچه‌دار شدن هم نباشند. گزارش‌ها حاکی است که این کودکان حتی به خاطر طرز نگاه به دیگران هم مورد بازخواست قرار می‌گیرند.
البته سلسله مراحل تنبیه و تشویق برای کودکان با استفاده از راه‌کارهای ذهنی و عاطفی صورت می‌گیرد به شکلی که سعی شده تا دنیای جدیدی برای این کودکان ترسیم شود.
ناشر این کتاب مدعی است این کتاب جزئیات عجیب و نگران‌کننده‌ای را در مورد کودکانی که در فرقه کلیسایی ساینتولوژی بزرگ شده‌اند ارائه کرده و اطلاعات دسته اولی از اعضای عالی‌رتبه و سرکردگان این فرقه بدست می‌دهد. وی در این کتاب جزئیات زندگی خود فرقه ساینتولوژی و چگونگی فرار از چنگال این فرقه را بازگو می‌کند.
در سال 2000 وقتی که جینا مسیکاویج تنها 16 سال داشت، والدینش از فرقه جدا شدند و این مسئله به یکباره تلنگری به او وارد کرد. وی بازگو می‌کند که بدلیل سیاست فرقه ساینتولوژی مبنی بر ممنوعیت تماس با خویشاوندان و دوستانی که از فرقه حمایت نمی‌کنند، تا 5 سال بعد از آن تاریخ نیز همه نامه‌های بینشان توقیف می‌شده است و حتی برای یک سال تمام، مجاز به جوابگویی تلفن نبوده است.
به گزارش «دیلی‌میل» در 25 سپتامبر، وی از کنترل شدید در فرقه چنین می‌گوید: "اگر شما گاهی محافظت مداوم خود را می‌شکستید یا اگر گاهی دیر می‌کردید یک سطل پنج گالنی آب یخ رویتان می‌ریختند" وی می‌افزاید: "ما ملزم به نوشتن همه خطاهایمان بودیم چیزی شبیه گناه در مذهب کاتولیک."
پس از نوشتن همه آنها، ما را بوسیله دستگاهی امتحان می‌کردند تا اطمینان حاصل کنند چیزی را پنهان نکرده باشیم، بعد مجبور بودیم آنقدر بنویسیم تا زمانی که پاک شویم. این همان چیزی است که مجبور بودم از سن 5 تا 12 سالگی‌ام انجام دهم.
پس از خروج از فرقه، خانم «میکاویج هیل» به همراه «باکندرا وایزمن» و «آستراوود کرفت» که آنها هم مانند او کودکی خود را در مراکز ویژه این فرقه گذرانده و موفق به فرار از فرقه شدند پایگاه اینترنتی را راه‌اندازی کردند تا وقایع روی‌داده در فرقه را بر ملا کنند. خانم میسکاویج هیل گروهی را به جهت حمایت از اعضای جدا شده فرقه ساینتولوژی تشکیل داد و همچنین سعی می‌کند با کسانی که هنوز عضو فرقه هستند مناظره و گفتگو کند.
او در ادامه خاطرات خود می‌گوید: "در بهترین حالت، من مجاز بودم که تنها یک بار در هفته والدینم را ببینم و حتی گاهی این زمان به چند سال رسید."
از زمانی که وی فرقه را ترک کرده به او انگ‌های مختلفی زده شده تا به این طریق او را در منظر پیروان فرقه عنصری ضد اجتماع معرفی کنند. او می‌گوید: "افراد قسمت روابط عمومی، استاد وارونه کردن حقیقتند. آنها از تکنیک‌های مختلف تهدید و ارعاب استفاده می‌کنند."
ساینتولوژی نام فرقه‌ای است که در ابتدا بوسیله «ران هابارد» در 1952 بنیان گذاشته شد. کسی که تا قبل از آن به عنوان نویسنده رمان‌های علمی ـ تخیلی شناخته می‌شد. این فرقه که بعدها نام کلیسا بر خود نهاد از همان بدو تأسیس یعنی حدود شصت سال پیش، همواره جنجال‌آفرین بوده است. پیروان این فرقه معتقدند که در درون آنها موجودات باستانی بیگانه‌ای به نام «تیتان« وجود دارند که صدها سال بر کرات دیگر زندگی کرده‌اند و بوسیله یک کشتی پرنده به زمین آورده شده‌اند.
ساینتولوژی تا بحال با اتهامات زیادی مواجه شده است از آن جمله می‌توان به اتهاماتی از قبیل فریب، اخذ مبالغ بسیار هنگفت و سوء استفاده‌های مختلف از پیروان اشاره کرد. همچنین گزارش‌های زیادی از جرایم این فرقه به دست آمده که از جمله آن ناپدید شدن همسر سابق رئیس این فرقه می‌باشد. وی از سال 2007 تاکنون ناپدید شده است. البته رؤسای فرق عرفان‌های کاذب چنین مواردی را برای پیروان خود به راحتی توجیه می‌کنند و به عنوان مثال چنین مواردی را به برگزیدگی و پرواز جسمانی این قبیل افراد به آسمان‌ها و سکنی گزیدن در آنجا نسبت می‌دهند که این مورد نیز مستثنی نیست.
این فرقه همچنین مراکزی برای نگهداری کودکان بوجود آورده تا بتواند از سنین اولیه بر کودکان تأثیر بگذارد. در مراکز تربیت کودکان فرقه مانند مرکز طلایی کالیفرنیا به آنها تعلیم داده می‌شود تا بتوانند به جمع اعضاء ویژه بپیوندند. از جمله باور این اعضای مخصوص و برگزیده این است که حتی از آنها درخواست می‌شود بچه‌دار نشوند به طوری که علاقه‌مند به بچه‌دار شدن هم نباشند. گزارش‌ها حاکی است که این کودکان حتی به خاطر طرز نگاه به دیگران هم مورد بازخواست قرار می‌گیرند.
البته سلسله مراحل تنبیه و تشویق برای کودکان با استفاده از راه‌کارهای ذهنی و عاطفی صورت می‌گیرد به شکلی که سعی شده تا دنیای جدیدی برای این کودکان ترسیم شود.
منبع: موسسه راهبردی دیده بان
