مناقشه ميان آنهايي که خود را حامي و پيرو
دکتر علي شريعتي دانسته، با آنهايي که در سپهر فکري ديگري زيست داشته و خلاف
باورهاي وي ميپنداشتند، حکايتي بس طولاني دارد که به نظر ميرسد آتش آن هرگز فروکش نکند.
برخي وي را يگانه تئوريسين انقلاب اسلامي دانسته که محرک اقشار مختلف مردم بوده است.
چنين باوري که اغراق را حتي به نوع مرگ ايشان تسري داده و موجب شده تا هرگز پرده
از واقعيت آن کنار نرود، معکوسي هم داشت؛ آنجايي که يکباره وي را تکفير کردند و
نقش شريعتي را منکر شدند. در تاريخ معاصر، البته بودند انديشهورزاني
که راه تعديل و ميانه در پيش گرفتند و دکتر شريعتي را نه به عرش بردند و نه بر فرش
زدند.
در اين بين و در آن دوران، نظر انديشمنداني
چون علامه طباطبايي از اهميت وافري برخوردار بوده است، چراکه بسياري از طلبگان و
دانشجويان حکمت و معرفت اسلامي، نظر وي را در اين وادي فصلالخطاب ميدانستند.
در چنين اوضاعي بود که شايبهاي تأييد نظرات دکتر شريعتي از سوي وي در محافل علمي دهان به دهان شد
که موجب نگراني برخي آگاهان شد؛ اما واکنش آن مرحوم موجب شد تا تمام بحثها پايان
بگيرد.
علامه طباطبايي بر اين باور بود که آثار دکتر
شريعتي صرفنظر از ارزشي که داشته و دارد، با اشکالاتي اساسي مواجه است. در
حقيقت، ايشان نيز ضعف انديشههاي شريعتي را در اسلامشناسي آن ميداند که موجب ميشود تا نگاهي مارکسيستي و چپ را در غالب سخنان و نوشتارهاي وي بيابيم.
آنچه پیش روی شماست سندی است که موبوط به دوران طاغوت میباشد و پیرامون
نظر خواهی از علامه سید محمد حسین طباطبایی در مورد نوشتههای دکتر علی شریعتی است.
پنج برگ فتوکپي نظرخواهي و پاسخ آقايان حاج سيد کاظم شريعتمداري، حاج
سيدعلي علامهخاني اصفهاني، حاج سيد محمدحسين طباطبايي و جعفر
صبوري درباره مطالعه کتابهاي علي شريعتي که در
کاشان به دست آمده به پيوست ايفاد مي گردد.
ارزيابي: خبر صحت دارد.
گيرندگان: دفتر ويژه اطلاعات.
حضرت آيت الله علامه حاج سيد
محمدحسين طباطبايي(دام ظله)
با تقديم سلام مفتخراً و محترماً به عرض آنحضرت ميرساند. اخيرا در تهران شايع کردهاند نعوذ با... حضرتعالي نوشتههاي علي شريعتي را
تأييد کرده و فرمودهايد کوچکترين ايرادي
در آن ديده نميشود. استدعا دارم بذل
توجهي فرموده براي روشن شدن حقايق و نجات عدهاي از ضلالت نوشتهاي مرقوم بفرماييد.
حاج حسين...
بسمه تعالي
اينجانب نوشتههاي دکتر شريعتي را هرگز تصديق نکرده و چنين سخني به احدي نگفتهام و نوع مطالب ايشان اشتباه و طبق مدارک
ديني اسلامي غيرقابلقبول ميباشد.