به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ؛ این اتفاق در حالی رخ داده که دولت آقای احمدینژاد در
هفت سال اخیر همواره مخالف هرگونه افزایش نرخ رسمیارز بود و حتی بحث کاهش
نرخ ارز نیز بارها رسما از سوی دولت اعلام میشد.
اکنون که وزیر
اقتصاد دولت احمدینژاد با افتخار فراوان از اتخاذ
تصمیم قاطع برای افزایش نرخ رسمیارز به ۲۵۰۰ تومان سخن گفته است، مروری بر
مجموعه سخنان رئیس دولت درباره نرخ ارز نشان میدهد میان حرفهای دولت و
عمل آن در بازار ارز، تفاوت از زمین تا آسمان بوده است.
درباره
مضرات پذیرش رسمینرخ ارز ۲۵۰۰ تومانی که به معنای افزایش ۵/۲ برابری دلار
نسبت به سالهای قبل است، نیاز به توضیح نیست بلکه سخنانی که پیش از این
آقای احمدینژاد به تفصیل بیان کرده بودند، کافی است.
* ایدههای پیش از این رئیس دولت درباره اثرات خسارتبار افزایش قیمت ارز:
۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۰
عدهاي
نظريات اقتصادي دارند و فكر ميكنند ما بايد با توجه به مابهالتفاوت ارز
داخل و خارج، قيمت ارز را بالا ببريم. اين مسئله ممكن است مزايايي داشته
باشد، اما مضرات آن بيشتر است و در درازمدت حتماً به ضرر اقتصاد است.
پول
ما بايد قدرتمند باشد. تجربه نشان داده، ما از سال ۱۳۴۰ منحني نوسانات نرخ
ارز را رسم كردهايم و با شاخصهاي اصلي اقتصادي اندازهگيري كردهايم.
بعضيها ميگويند اگر نرخ ارز را با تورم بالا ببري، مثلاً صادرات غيرنفتي
اضافه ميشود. اتفاقاً بالعكس بوده است.
در همين پنج سالي كه ما نرخ
ارز را تقريباً ثابت نگه داشتهايم، معنايش اين است كه نرخ ارز را كاهش
دادهايم، چون مابهالتفاوت تورم داخل و خارج مثلاً ۱۰-۱۲ درصد بوده و ما
ارز را اين قدر رشد ندادهايم، معنايش اين است كه همان قدر كه كاهش پيدا
كرد، در مقابل پول ملي تضعيف شد. صادرات غير نفتي ما هم كه به سرعت بالا
رفت. از ۲/۷ در آخر سال ۱۳۸۳ الان به ۶/۳۲ ميليارد دلار رسيده است.
استدلال
آن هم خيلي روشن است. آن ظاهر قضيه است. فكر ميكنند چون طرف صادر كرد،
ارز خود را با قيمت بالاتري در بازار ميفروشد و سود ميبرد. در حالي كه
اول بايد توليدي بشود كه صادر بشود. وقتي قيمت ارز را بالا ميبريم، اولين
جايي كه تحت فشار قرار ميگيرد، توليد است، چون توليد ما سرمايهگذاري،
ماشينآلات و مواد اوليه ميخواهد، پس اينها از كجا ميآيند؟ اينها بايد
وارد بشود. وقتي قيمت توليد بالا رفت، با كالاهاي خارجي قابل رقابت نخواهد
بود و اصلاً نميتواند وارد بازار بشود.
به همين دليل در قوس صعودي
قيمت ارز ما رشد صادرات نداشتيم. در قوس نزولي و تقويت پول ملي صادرات ما
بالا رفته و سرمايهگذاري هم در كشور بيشتر شده است. اين يك استدلال
اقتصادي قوي است كه آمارها هم اين را نشان ميدهند.
بعضيها
ميگويند الان اگر ما ارز را ۳۰۰ تومان بالا ببريم، درآمدي گير دولت
ميآيد. اين درآمد، درآمد كاذب است و واقعي نيست. بيش از اين هزينه به
اقتصاد ملي تحميل ميشود. قبلاً يادتان هست، ۲۰ تومان قيمت بنزين بالا
ميرفت، پولي گير دولت نميآمد، اما التهاب ناشي از آن به خود دولت هم
برميگشت. ضمن اينكه همة تلاش دولت براي رفاه مردم است. اگر رفاه مردم آسيب
ببيند، ميشود نقص غرض. حالا بانك مركزي مأمور شده تا كنترل كند و
انشاءالله حتماً هم كنترل خواهد كرد.
از دوستاني هم كه اظهار نظر
ميكنند، خواهش ميكنم مقداري آرامتر اظهار نظر كنند. حالا به نظر شما
ميآيد كه ارز ۱۳۰۰ تومان بشود، نبايد قاطعانه بگوييد حتماً به اين قيمت
ميرسد. اشتباه است. قيمت ارز در همين حدودي كه در قانون پيشبيني شده،
همين حدود سال ۱۳۸۹، نيم يا يك درصد بالا و پايين كه اصلاً عددي نيست. اين
نوسانات بازار است و من مطمئنم بانك مركزي انشاءالله اينها را مديريت
خواهد كرد.
۱۴ شهريور ۱۳۹۱
دکتر احمدي نژاد در پاسخ به سوالي
مبني بر مطرح شدن شايعه رسيدن قيمت دلار به مرز ۳ هزار تومان اظهار داشت:
اين موضوع نيز در ادامه همان جنگ رواني است؛ هرچند فروش نفت در حال حاضر با
مشكلاتي روبهرو است، اما شرايط اينطور نيست كه عدهاي دارند به مردم
تحميل ميكنند... قيمت ارز در كشور ما خيلي پايينتر از نرخ فعلي است چرا
كه امكانات و منابع فراواني داريم.
۴ تير ۱۳۸۷
رئيسجمهور عدم
قيمت مناسب ارز را بعنوان دادن علامت غلط به اقتصاد كشور دانست و خاطرنشان
كرد: اين مساله به توليد كمك نخواهد كرد و اينكه بعضي در جريان تنظيم
بودجه امسال ميگفتند كه بايد اين قيمت آزاد باشد، غيرمفيد بوده به اقتصاد
ضربه وارد خواهد آورد چرا كه سيستم بايد مديريت شده و از اينرو دولت اين
سيستم را بازتعريف ميكند.
۳ تير ۱۳۸۷
متأسفانه اين فرهنگ شده
است. ديدم بعضيها در تنظيم بودجه امسال هم يكي ميگويد بايد ارز را اين قدر
بفروشيم، پولش را هم بگيريم و خرج كنيم. گفتيم اين نيست. قيمت ارز بايد
دراقتصاد مديريت بشود. يك شناوري لازم دارد. شما بگذاريد اين، يعني پدر
اقتصاد درمي آيد و همة معادلات به هم ميريزد. ما اين را بايد باز تعريف
كنيم. دولت كارهايش را انجام داده، حالا عرض ميكنم راجع به همه اينها بايد
چه كار كرد.
۲۰ تير ۱۳۸۶
(در واکنش به درخواست صادرکنندگان برای
افزایش نرخ ارز) اصلاً امكان ندارد. ما نمي توانيم نرخ ارز را بالا ببريم.
ميدانيد؛ ولي بايد برايش راههاي ديگري پيدا بكنيم. به نظرم مي شود راههاي
ديگري پيدا كرد. يك جاي ديگر جبران كنيم و كمك بدهيم. ميشود.
۱۳ مهر ۱۳۹۰
ما
آن قدر ذخيرۀ ارزي داريم كه همۀ نيازها، واردات و مسافرتهاي كشور به خوبي
انجام ميشود. به خدا اگر اين زشتكاريها و خودخواهيها نباشد، قيمت ارز
بايد پايين بيايد. الان يك دلار امريكا در اقتصاد ما نهصد تومان هم
نميارزد.
منبع: الف