البته آقای ذاکر به این حد از دلیل و برهان اکتفا نمی کند و با طرح وارونگی جوی (اینورژن)، از سویی تلاش می کند که نسخه تعطیلی پنج شنبه را در فصول غیر تابستان هم بپیچد و از سوی دیگر با این سوال مواجه نشود که ایا تغییر سبک زندگی تنها در مرکز استان اصفهان ضرورت دارد یا خطایی است که در تمامی شهرهای کشورمان در حال انجام است و می بایست با آن مقابله کرد؟!
همه این سخنان به این معنی نیست که مسائل مرتبط با سبک زندگی در سخنان مسئولان استان ندید گرفته شده باشد اما در عین حال هیچ سخنی در ارتباط با این موضوع که "تغییر ساعت اداری -فارغ از مفید بودن- آیا نوعی تغییر حساب شده در سبک زندگی افراد است یا نه؟" مطرح نشده و عجیب تر اینکه هنوز پدیده گرد و غبار بی راه حل مانده است.
این مساله مشکل دیگری هم دارد؛ آیا قرار است اجرای این طرح به ربات ها سپرده شود یا مجری آن مردمانی هستند که از قضا هزار و یک مولفه زندگی شان با تغییر ساعت کاری دستخوش تغییر شده و مثلا ممکن است افزایش ساعت اداری بر عملکرد ایشان تاثیر منفی گذاشته و یا در ادامه مشکلاتی نظیر ناهار کارمندان هم مطرح شده و به جایی برسیم که حل آن در شهری مانند تهران تنها با دستور و نه به طور کامل ممکن شد. پاسخ به این دست پرسشها، ما را به نتیجه رقم خورده در بوشهر می رساند؛ با نزدیک شدن به انتهای تابستان و زمان انقضای طرح، زمزمه های تمدید آن مطرح شده و اینقدر قوت می گیرد که نهایتا با تمدید طرح تا پایان آبان ماه گره می خورد و بعد از آن هم هرچقدر مادران شاغل از زمانی که برای راهی کردن فرزندانشان به مدرسه گلایه داشته باشند، باز به نظر می رسد که می بایست طرح تمدید شود و تمدید شود و ... .
بدین ترتیب قابل حدس است که خوزستانی ها خود را بسیار محق تر از اصفهانی ها، بوشهری ها و گاه حتی تهرانی ها در افزایش تعطیلات آخر هفته بدانند اما استاندارشان به شیوه ای متفاوت از هم رده هایش در بوشهر و اصفهان عمل می کند تا جایی که ناخواسته عملکرد خلاف قانون به ایشان منتسب می شود؛ جایی که می گوید: «موضوع تعطیلی پنجشنبه ها باید به صورت کشوری اعمال شود و تعطیلی تنها در یکی دو استان کشور امکانپذیر نیست.»
سید جعفر حجازی با تاکید بر وحدت رویه در تمام استانها می گوید: «از سویی قانون هفته ای 44 ساعت کار برای کارمندان مکلف کرده در حالیکه تعطیلی پنجشنبه ها کاهش این ساعتها را در پی دارد. در این صورت شروع ساعت کاری از روز شنبه تا چهارشنبه 6:45 دقیقه و پایان کار اداری نیز 15:15 دقیقه خواهد بود. [به تفاوت یک ساعته با طرحی که در بوشهر سابقه اجرا هم دارد دقت کنید] که این افزایش تبعاتی به همراه دارد، از جمله بحث ناهار کارمندان که باتوجه به وضع موجود اعتبارات که بسیاری از دستگاههای اجرایی حتی توان پرداخت اضافه کاری و دیگر حقوق و مزایای کارمندان را ندارند، امکانپذیر نیست.»
به این ترتیب به نظر می رسد که تعطیلی پنج شنبه خوزستان به رغم نظرسنجی های صورت گرفته و گمانه زنی هایی که پیرامون زمان اجرایش مطرح می شد و حتی با وجود تعریف و تمجیدهای پیشدستانهای که برخی از نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی مطرح می کردند، اجرا شدنی نیست، به ویژه زمانی که استاندار آب پاکی را روی دست همه ریخته و می گوید: «تعطیلی پنجشنبه ها تنها در شهر اصفهان اجرایی شد که با توجه به مشکلات پیش آمده، دیوان عدالت اداری نسبت به موضوع تعطیلی پنجشنبه ها مخالفت کرده است».
نظر دولت چیست؟
اندکی شناخت از رئیس جمهور و خلق و خوی وی کاف است تا بدانیم ارزیابی کردن مفید یا مضر بودن طرح تعطیلی پنج شنبه ولو در سطح یک استان بدون موافقت وی هرگز ممکن نخواهد بود؛ اینجاست که سخنان محمود احمدی نژاد در بیست و هشتمین اجلاس روسای آموزش و پرورش مناطق سراسر کشور در مرداد سال 90، حکم مجوزی را می یابد که استانداران اصفهان و بوشهر برای در دستور قرار دادن این طرح به کار می گیرند؛ جایی که رئیس جمهور از تجربه افزایش بازدهی افراد در اثر کاهش دو سه ساعتی ساعت کاری در ماه رمضان سخن گفته و با تاکید بر جایگاه دوم کشورمان در کم بودن میزان تعطیلات بعد از کشوری که در خلیج عدن قرار دارد –و به زعم وی با مشکلات بسیاری روبرو است!-، مبنای محاسبات افرای که افزایش تعطیلات را مضر می خوانند، غلط خواند.
احمدی نژاد که در دفاع از تعطیلی پنج شنبه در مدارس ابتدایی دفاع می کرد، این طرح را قابل تعمیم به سایر مدارس دانسته و با بیان اینکه «دستور دین اسلام است که وقت را در 3 وقت تقسیم کنید و تنها برای یک قسمت برای معاش فعالیت داشته باشید و 2 قسمت دیگر برای ساختن انسان است.»، این موضوع را به نوعی بازنگری در سبک زندگی ایرانیان دانسته و با تاکید بر کم بودن تعطیلات در کشورمان به گواه تحقیقات شورای عالی انقلاب فرهنگی، پرسشی طرح می کند که جواب خاصی برای آن موجود نیست؛ « مگر کار [مفید] به ساعات طولانی [کار] ارتباط دارد؟»
نظر مجلس چیست؟
به روال چند سال اخیر، نظر مجلس در ارتباط با موضوعاتی که رئیس جمهور مطرح می کند، به دو نوع است؛ عده ای از نمایندگان بی هیچ سخنی، موافق سخنان احمدی نژاد هستند و حتی گاه ابایی ندارند که "وکیلالدوله" خوانده شوند و عده ای دیگر هم مخالفند تا جایی که گاه طرح مخالفت با سخنان وی را به مجلس ارائه داده و مخالفتشان را در قالب عمل هم نشان می دهند اما این بار مجلس روندی در پیش می گیرد که قابل تحسین بوده وبه نظر بهترین خروجی را در اختیار قرار خواهد داد.
دکتر سینا کلهر، پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با تاکید این موضوع که «ایرانیها در سال 77 روز تعطیلند که در میان باقی کشورها که حداقل 104 روز تعطیلی دارند، کمترین میزان تعطیلی به شمار می آید.»، مشکل تعطیلات در ایران را نه ارتباط با تعداد روزهای آن، بلکه به دلیل پراکندگی این تعطیلات می داند.
وی در گفتوگو با ایسنا، ضمن اشاره اشاره به طرح علی مطهری (نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی) مبنی بر کاهش تعطیلات از 25 روز به 15 روز، گفت: کم کردن تعطیلات مشکلی را از مردم حل نمیکند، بلکه باعث فرسوده شدن نیروی انسانی میشود، زیرا فرصت رسیدگی به زندگی شخصی را از افراد میگیرد؛ متمرکز کردن تعطیلات بهترین راه برای حل این مشکل است.
تعطیلی پنجشنبهها؛ چشم اسفندیارِ اقتصاد
در شرایطی که تعطیلات رسمی در کشورمان منحصر به 52 روز جمعه و 25 روز تعطیلات مناسبتی (شامل 15 روز تعطیلات مذهبی و 10 روز تعطیلات ملی و انقلابی) شده و البته در روزهای پنج شنبه به نیم روز تقلیل یافته، تعطیلات در سایر کشورهای جهان به گونه ای است که غالبا در نوع مناسبتی کمتر از کشورمان بوده اما به دلیل بیشتر بودن در انتهای هر هفته (دو روز در هفته)، در مجموع میزان بیشتری در قیاس با کشورمان شده و با لحاظ کردن تفاوت روز تعطیل در کشورمان با سایر کشورها (جمعه برای ما و شنبه و یکشنبه در بسیاری کشورها) مرز باریکی ترسیم خواهد کرد که می تواند با تعطیلی پنج شنبه ها تبدیل به چشم اسفندیار اقتصاد کشورمان در ارتباطات بین المللی شود.
به عبارتی بهتر، فراگیر شدن تعطیلی پنج شنبه در شهرها و استان های کشور که از سویی ممکن است حسن هایی مانند تقویت بنیان خانواده، نشاط آفرینی و ... در پی داشته باشد، از سوی دیگر می تواند به نوعی حکم شرنگی را پیدا کند که در کام اقتصاد آسیب پذیر کشورمان ریخته و آن را تا آستانه بحرانی بسیار بزرگ پیش ببرد و جالب اینکه محاسبات ساعت مفید کاری در کشورمان نیز به عدد و رقمی مایوس کننده خواهد رسید که به نظر با افزایش تعطیلات آخر هفته همخوانی ندارد!
این در حالی است که برخی از کارشناسان به تعطیلات غیر رسمی در کشورمان به عنوان حلقه مفقوده بررسی ها اشاره کرده و علاوه بر اینکه به تعطیلی نیم روز در پنج شنبه ها (همان کمتر بودن ساعت کاری در این روز به نسبت سایر روزهای کاری هفته) اشاره میکنند، تعطیلات غیر مترقبه ای مانند تعطیل کردن ادارات و مدارس در روزهای بین دو تعطیلی، تعطیلات ناشی از بارش باران و برف، تعطیلات ناشی از آلودگی هوا و حتی تعطیلات در نظر گرفته شده برای مواردی مانند اجلاس کشورهای غیر متعهد را گمشده هایی می دانند که در تقویم ثبت نشده اما عملا تعطیلات رسمی کشورمان را بیش از 77 روز در سال خواهد کرد.
به عبارتی بهتر، در شرایطی برخی از مقام نخست کشورمان در کمترین میزان تعطیلات سخن به میان می آورند که عملا استنادشان به آمار و ارقام تنها صرفا با مراجعه به تقویم بوده، حال آنکه فرمول محاسبه تعطیلات در کشورمان بسیار پیچیده تر از این حرف هاست و البته سال به سال و شهر به شهر، عدد متفاوتی به دست خواهد داد!
متمرکز کردن تعطیلات؛ پیشنهادی خوب و راهگشا
در چنین شرایطی بد نیست که طرح متمرکز کردن تعطیلات را به طور جدی مورد کنکاش قرار داده و در صورت تایید، در دستور کار سراسری قرار دهیم تا هم کمبود تعطیلات برای کسی معضل تلقی نشود و هم لطمه ای به اقتصاد کشورمان وارد نشود.
پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در توضیح این طرح می گوید: پیشنهاد ما این است که تعیین مصداق روزهای تعطیلی را -که تاکنون با مجلس بوده- از عهده مجلس خارج کرده و در حوزه فعالیتهای قوه مجریه قرار دهیم تا مجلس تنها قواعد کلی را وضع کند که از نمونه این قوانین میتوان به ثابت نبودن روزهای تعطیل اشاره کرد. متمرکز کردن تعطیلات باید به گونهای باشد که تعطیلات وسط هفته حذف شده و به تعطیلاتی که نزدیک به آخر هفته است، افزوده شود که با این کار هم به اقتصاد کمک شده و هم امکان مسافرت را برای مردم فراهم کرده و امکان برنامهریزی را افزایش میدهد.