اکنون به یاران جوان امام(ع) که منابع کهن تاریخی به جوان بودن آنها تاکید کردهاند، اشاره میشود:
- ابراهیم بن علی(ع): او از فرزندان علی(ع) و از شهدای کربلا است. ابراهیم به هنگام شهادت، 20 ساله بود.
- جعفر بن عقیل: جعفر در سن 22 سالگی در حماسه کربلا شرکت کرد و در کنار
برادرانش جنگید. او پانزده نفر از دشمنان را کشته و سپس به شهادت رسید.
- جعفر بن علی: مادر وی امالبنین است و به هنگام تولد، امام علی(ع) نام
فرزند خود را به پاس برادرش، جعفر طیار، جعفر نامید. او در سن 19 یا 21
سالگی در کربلا حاضر بود و در کنار برادرانش جنگید. جعفر سپس به دست «خولی
بن یزید» به شهادت رسید.
- سیف بن حارث و مالک جابری: «سیف» به همراه «مالک جابری» ، که عمو
زادهاش بود، و غلامشان «شبیب» به حضور امام(ع) آمدند. آن 2 جوان، روز
عاشورا، چون تنهایی و مظلومیت امام(ع) را دیدند، گریان نزد امام(ع) آمدند.
امام حسین(ع) از آنان پرسید، چرا گریه میکنید؟ به خدا من امید دارم که بعد
از ساعتی، خرسند شوید. آنان گفتند: فدایت شویم، برای خود گریه نمیکنیم،
گریه ما برای شماست. آن 2، همراه هم و پس از شهادت حنظله، آماده رزم شدند و
به او درود فرستادند و امام(ع) نیز در حق آنان دعا نمود. آن دو با هم
جنگیدند و به فیض شهادت نایل شدند.
- عبد الله بن علی: مادر وی امالبنین و 8 سال پس از تولد برادرش عباس به
دنیا آمد. عبدالله در سن 25 سالگی در حماسه کربلا حضور یافت. او در آبرسانی
به خیمهها، برادرش ابوالفضل را همراهی میکرد. چون اصحاب امام حسین(ع) و
برخی از هاشمیان به شهادت رسیدند، عباس(ع) به برادران مادری خود که
عبدالله، جعفر و عثمان بودند، فرمود: ای فرزندان مادر به پیش تازید تا
جنگیدن شما را نظاره کنم. نخست عبدالله در خواست عباس را در یاری امام(ع)
پاسخ گفت و به سمت میدان رفت. و به دست «هانی بن ثبیت حضرمی»، به شهادت
رسید.
- عبد الله بن مسلم بن عقیل: مادر عبدالله، رقیه دختر علی(ع) است. او پس
از علیاکبر به میدان رفت. در میدان جنگ «عمر بن صبیح صدائی» به مقابل او
رفت و ابتدا تیری به پیشانی و سپس تیر دیگری به قلبش زد. در آن حال،
عبدالله بر زمین افتاد و کوفیان وی را محاصره کرده به شهادت رساندند. سن
عبدالله بن مسلم به هنگام شهادت 26 ساله بود.
- عثمان بن علی: عثمان، فرزند امالبنین و 2 سال پس از برادرش عبدالله به
دنیا آمد. او در حماسه عاشورا 23 سال داشت و با تیری که «خولی بن یزید»
پرتاب کرد از اسب افتاد، و به دست مردی از بنی دارم به شهادت رسید.
- علی بن حسین (علی اکبر): مادر علیاکبر، لیلی دختر «ابن مرة بن عروة
ثفقی» است. سن او را در حماسه کربلا جوانی 18 ـ 27 و 31 ساله نوشتهاند.
علیاکبر نخستین فرد هاشمی بود که به سوی میدان رزم رفت. او چون شهادت همه
یاران پدر را دید، نزد پدر آمد و اجازه میدان خواست، امام(ع) به او اجازه
داد. علیاکبر آن گاه به سپاه دشمن حمله برد و جنگ سختی کرد و بسیاری از
دشمنان را کشت.
- امام زین العابدین (علی اوسط): امام زین العابدین(ع) به سال 38 ق به
دنیا آمد. مادرش «شهربانو» دختر یزگرد، شاه ایران بود. امام زین
العابدین(ع) در آن ایام به شدت بیمار گردید. او در حماسه کربلا، جوانی 23
ساله بود.
- محمد اصغر بن علی(ع): نام مادر محمد اصغر «لیلی بنت مسعود ثقیفه» است.
کنیه او «ابوبکر» بوده است. وی در کربلا 25 سال از عمرش گذشته بود. او در
روز عاشورا به میدان رزم رفت و رجزی خواند و توسط مردی از قبیله همدان به
شهادت رسید.
- محمد بن ابی سعید بن عقیل: «محمد بن ابی سعید»، پس از شهادت امام حسین(ع) به میدان آمد، به گفته «حمید بن مسلم» وقتی امام(ع) به شهادت رسید جوانی از خیمه بیرون آمد و در حالی که نگران به نظر میرسید به سمت راست و چپ خود نگریست. سواری به او حمله برد و ضربتی به او زد. از نام و نشانش پرسیدم، گفتند او «محمد بن ابی سعید» است از نام و نشان قاتلین پرسیدم، گفتند: «لقیط بن ایاس جهنی» است.
- محمد بن مسلم بن عقیل: محمد بن مسلم، به همراه جمعی از هاشمیان، پس از
شهادت «عبد الله بن مسلم» به سوی دشمن حمله برد. او در این حمله که 27 سال
از عمرش می گذشت، به شهادت رسید.
- حسن بن حسن (مثنی): کنیه او، ابو محمد و مادرش «خوله دختر منظور فزاریه»
است. حسن مثنی در حماسه عاشورا، 17 ساله بود. امام حسین(ع) یکی از دو دختر
خود ـ سکینه و فاطمه ـ را برای ازدواج به او پیشنهاد کرد و فرمود: هر کدام
را که دوست داری، انتخاب کن. حسن از پاسخ دادن، حیا کرد. آن گاه فرمود:
برای تو فاطمه را بر میگزینم، همانا او بیشترین شباهت را با مادرم زهرا(س)
دارد. سپس او را به ازدواج حسن در آورد. حسن مثنی در روز عاشورا در مبارزه
با دشمن، 17 نفر را کشت. او در این نبرد هیجده زخم برداشت و دست راستش قطع
شد و به زمین افتاد. او در میان اسیرانی بود که به کوفه آورده شدند، سپس
داییاش او را از میان اسیران جدا کرد و به مداوای وی پرداخت و سپس، حسن
مثنی را به مدینه برد.