فاجعه انساني غزه در سايه سکوت کشورهاي عربي
غزه امروز در سايه سکوت کشورهاي عربي، همدستي و توطئه بين المللي و حمايت بي قيد و شرط آمريکا از رژيم اسرائيل، از فاجعه بشري بزرگي رنج مي برد .
به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از روزنامه الراي ؛ اين روزنامه در مقاله اي به قلم سحر المجالي با اشاره به وضع ساکنان غزه و سکوت کشورهاي عربي نوشت: امروز ما خود را در برابر بيش از يک و نيم ميليون نفر از برادران فلسطيني در غزه مي بينيم که با وجود توافقنامه آتش بسي که بين گرگ و بره برقرار شده است ، از پانزدهم نوامبر 2012 در معرض بدترين نوع مجازات دسته جمعي قرار دارند.
نويسنده مقاله با اشاره به محاصره ظالمانه بر ضد مردم غزه تصريح کرد: اين يک محاصره ظالمانه بر ضد ملتي بي دفاع است که از دارو، غذا، آب و حتي برق محرومند وبا وجود برخي کمک ها از سوي کشورهايي مانند اردن، اما همچنان هزاران مريض از کودک خردسال و زنان به سبب کمبود کمک هاي پزشکي در آستانه مرگ قرار دارند و زندگي در اين شهر به سبب حملات تجاوزکارانه اسرائيل برضد ملت عربي فلسطين تعطيل شده است و هيچ دليلي براي اين تجاوزات جز اينکه اين مردم مخالف اشغالگري و سياستهاي تجاوزکارانه اشغالگران بر ضد سرزمين خود هستند؛ خواه اين سياست ها از راه محاصره باشد يا بستن معابر يا ترور ؛ وجود ندارد .
در ادامه اين مقاله آمده است: غزه امروز در سايه سکوت کشورهاي عربي، همدستي و توطئه بين المللي و حمايت بي قيد و شرط آمريکا از رژيم اسرائيل، از فاجعه بشري بزرگي رنج مي برد. سياست خشونت آميز و تروريستي که اسرائيل بر ضد ملت فلسطين در غزه و اماکن ديگر بکار گرفته، سياست به زانو در آْوردن اين مردم و تحقير عزم و اراده آنان است و در اين ميان، ( اين رژيم) از عدم توازن آشکار بين قدرت مردم بي دفاع فلسطين وتجهيزات نظامي اسرائيل و فقدان اراده عربي، سوء استفاده مي کند.
نويسنده مقاله تصريح کرد: در حالي که اسرائيل از لحاظ قدرت نظامي در منطقه، طرف قوي تر قلمداد مي شود، در مقابل عملا، نه شاهد يک قدرت برتر در حاکميت ملي فلسطين هستيم و نه صدايي از کشورهاي عربي مي شنويم که پاسخگوي فريادهاي اهالي غزه باشد. اين نبود توازن آشکار بين قدرت، طرف اسرائيلي را در اعمال سياستهاي موجود قوي تر و قدرتمندتر مي کند و باعث مي شود که تعيين کننده شکل نبرد وهدايت آن به سمتي باشد که منافعش اقتضا مي کند، بدون اينکه بخواهد اين سياست ها را با ساده ترين اصول قانون بين الملل يا مفهوم حق وعدالت و حقوق بشر تطبيق دهد .
در ادامه اين مقاله آمده است: سياستهاي توسعه طلبانه وچگونگي برخوردهاي اين رژيم با مردم فلسطين براي همه ناظران و تحليلگران بين المللي آشکار شده ؛ به طوري که تداوم سلب حقوق فلسطينيان به صورت برنامه ريزي شده، بر اين اقدامات سايه انداخته است. اين موضوع نشان از اين واقعيت است که سياست«صلح گم شده» بين اسرائيلي ها و فلسطيني ها به بن بست رسيده است. تا جائيکه سياست خشونت آميز اسرائيل بر بقاياي عزم و اراده فلسطيني ها يورش برده وهمه دستاوردهاي ملي آنها را از مدارس و دانشگاهها گرفته تا نهادهاي خصوصي و رسانه اي، به کلي و از اساس ويران و آنها را از حق زيستن در صلح ،امنيت و آرامش در سرزمين خود محروم کرده است.
نويسنده اين روزنامه در پايان مقاله خود نوشت: در حقيقت سياست خشونت بار و تروريسم رسمي که اسرائيل بر ضد مردم فلسطين بکار گرفته است، به نفع کسي جز طرفهاي مخالف با صلح نيست، بنابراين بار بزرگي بر دوش آمريکا حامي فرايند مسالمت آميز در منطقه خاورميانه مي افتد و چاره اي نيست جز اينکه در سياستهاي خود در قبال طرفهاي مناقشه، موضع بيطرفي اتخاذ کند تا اينکه بدين وسيله شريکي سالم و بي طرف در فرايند صلح باشد . اين کشور به تنهايي قادر به حمايت از ملت فلسطين وحق قانوني اين ملت در تشکيل دولت خود در سرزمين بوده واين چيزي است که اردن آن را سرلوحه تلاشهاي خود در سطح عربي، منطقه اي و بين المللي قرار داده است .
نويسنده مقاله با اشاره به محاصره ظالمانه بر ضد مردم غزه تصريح کرد: اين يک محاصره ظالمانه بر ضد ملتي بي دفاع است که از دارو، غذا، آب و حتي برق محرومند وبا وجود برخي کمک ها از سوي کشورهايي مانند اردن، اما همچنان هزاران مريض از کودک خردسال و زنان به سبب کمبود کمک هاي پزشکي در آستانه مرگ قرار دارند و زندگي در اين شهر به سبب حملات تجاوزکارانه اسرائيل برضد ملت عربي فلسطين تعطيل شده است و هيچ دليلي براي اين تجاوزات جز اينکه اين مردم مخالف اشغالگري و سياستهاي تجاوزکارانه اشغالگران بر ضد سرزمين خود هستند؛ خواه اين سياست ها از راه محاصره باشد يا بستن معابر يا ترور ؛ وجود ندارد .
در ادامه اين مقاله آمده است: غزه امروز در سايه سکوت کشورهاي عربي، همدستي و توطئه بين المللي و حمايت بي قيد و شرط آمريکا از رژيم اسرائيل، از فاجعه بشري بزرگي رنج مي برد. سياست خشونت آميز و تروريستي که اسرائيل بر ضد ملت فلسطين در غزه و اماکن ديگر بکار گرفته، سياست به زانو در آْوردن اين مردم و تحقير عزم و اراده آنان است و در اين ميان، ( اين رژيم) از عدم توازن آشکار بين قدرت مردم بي دفاع فلسطين وتجهيزات نظامي اسرائيل و فقدان اراده عربي، سوء استفاده مي کند.
نويسنده مقاله تصريح کرد: در حالي که اسرائيل از لحاظ قدرت نظامي در منطقه، طرف قوي تر قلمداد مي شود، در مقابل عملا، نه شاهد يک قدرت برتر در حاکميت ملي فلسطين هستيم و نه صدايي از کشورهاي عربي مي شنويم که پاسخگوي فريادهاي اهالي غزه باشد. اين نبود توازن آشکار بين قدرت، طرف اسرائيلي را در اعمال سياستهاي موجود قوي تر و قدرتمندتر مي کند و باعث مي شود که تعيين کننده شکل نبرد وهدايت آن به سمتي باشد که منافعش اقتضا مي کند، بدون اينکه بخواهد اين سياست ها را با ساده ترين اصول قانون بين الملل يا مفهوم حق وعدالت و حقوق بشر تطبيق دهد .
در ادامه اين مقاله آمده است: سياستهاي توسعه طلبانه وچگونگي برخوردهاي اين رژيم با مردم فلسطين براي همه ناظران و تحليلگران بين المللي آشکار شده ؛ به طوري که تداوم سلب حقوق فلسطينيان به صورت برنامه ريزي شده، بر اين اقدامات سايه انداخته است. اين موضوع نشان از اين واقعيت است که سياست«صلح گم شده» بين اسرائيلي ها و فلسطيني ها به بن بست رسيده است. تا جائيکه سياست خشونت آميز اسرائيل بر بقاياي عزم و اراده فلسطيني ها يورش برده وهمه دستاوردهاي ملي آنها را از مدارس و دانشگاهها گرفته تا نهادهاي خصوصي و رسانه اي، به کلي و از اساس ويران و آنها را از حق زيستن در صلح ،امنيت و آرامش در سرزمين خود محروم کرده است.
نويسنده اين روزنامه در پايان مقاله خود نوشت: در حقيقت سياست خشونت بار و تروريسم رسمي که اسرائيل بر ضد مردم فلسطين بکار گرفته است، به نفع کسي جز طرفهاي مخالف با صلح نيست، بنابراين بار بزرگي بر دوش آمريکا حامي فرايند مسالمت آميز در منطقه خاورميانه مي افتد و چاره اي نيست جز اينکه در سياستهاي خود در قبال طرفهاي مناقشه، موضع بيطرفي اتخاذ کند تا اينکه بدين وسيله شريکي سالم و بي طرف در فرايند صلح باشد . اين کشور به تنهايي قادر به حمايت از ملت فلسطين وحق قانوني اين ملت در تشکيل دولت خود در سرزمين بوده واين چيزي است که اردن آن را سرلوحه تلاشهاي خود در سطح عربي، منطقه اي و بين المللي قرار داده است .
