به گزارش
خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، عباس ملکی محقق ارشد دانشگاه هاروارد و استاد دانشگاه شريف، در بیستمین نشست از سلسله نشستهای بررسی سیاست خارجی سایت دیپلماسی ایرانی با موضوع «ایران و آمریکا؛ تعامل یا نقابل» به بررسي اقدامات قهر آمیز آمریکا علیه ایران پرداخت.
وي در ابتدا به مجموعه اقدامات در روابط میان کشورها اشاره کرد و گفت: اين اقدامات در روابط بينالملل، شامل شناسایی کشورها، دیپلماسی عمومی، قدرت نرم، دیپلماسی کلاسیک، اقدامات قهرآمیز، جنگ و جنگ سایبري است.
وي با اشاره به اقدامات قهرآميز افزود: اقدام قهرآمیز عبارت است از تهدید به آسیب وارد کردن در آینده بعنوان ابزاری برای نفوذ در صحنه بینالمللی. هدف از اقدامات قهر آمیز این است که با استفاده از این اقدامات، کشور اول میتواند کشور دوم را ناگزیر سازد تا رفتار خود را در جهت دلخواه کشور اول تغییر دهد. اقدام قهرآمیز، یک معامله همراه با چانهزنی است که مانند دیگر انواع معاملات، نیازمند همکاری دو طرف برای رسیدن به نتیجه است. اقدام قهرآمیز یک امر استراتژیک است، زیرا هم کشور انجامدهنده و هم کشور هدف، اقدامات خود را بر مبنای پیشبینی این که چگونه کشور دیگر عکسالعمل نشان میدهد، انتخاب میکنند.
این استاد دانشگاه به تفاوت اقدامات قهرآميز و جنگ اشاره کرده و ادامه داد: جنگ به گفته توماس شلینگ (1956) غیردیپلماتیک و یک مجادله ساده در مورد زور است. در جنگ سنتی، خشونت مستقیما برای رسیدن به یک نتیجه که میتواند از بین بردن مقاومت کشور دوم باشد استفاده میشود. اقدام قهرآمیز با تحمیل اجباری اراده یک کشور علیه دیگری، مانند جنگ سنتی تفاوت دارد. اقدام قهرآمیز، دیپلماتیک بوده و مانند سایر انواع دیپلماسی، تلاشي برای مصالحه است. اقدام قهرآمیز تنها به زور کشور اول و دوم بستگي ندارد، بلکه به منافع آنان نیز بستگی دارد. هدف اقدام قهرآمیز تاثیرگذاری بر پروسه تصمیم گیری داخلی کشور هدف به منظور تغییر دادن آن است. در اقدام قهرآمیز ممکن است خشونت دارای ارزش استراتژیک نباشد. کشور اول ممکن است برای آنکه کشور دوم را به تغییر رفتار متقاعد کند از نیروی نظامی استفاده محدودی کند تا نشان دهد که بصورت ضمنی و یا صریح میتواند از نیروی نظامی استفاده وسیعتری هم کند.
ملکی در ادامه به انواع دیپلماسی قهرآمیز پرداخت انواع دیپلماسی قهرآمیز (تحریم های دیپلماتیک) عبارتند از: سیاست چماق و هویج، فشار و گفتگو، تحریم اقتصادی، نیروی نظامی و عملیات پنهان.
وي افزود: اقدام قهرآمیز زماني میتواند تصمیم گیران کشور هدف را متقاعد کند که رفتار خود را تغییر دهند که وضعیت فعلی برای آنها دارای هزینههای متعدد باشد. به همین دلیل اقدام قهرآمیز هم باید چماق داشته باشد و هم هویچ و اقدام قهرآمیز باید مشروط باشد يعني کشور دوم باید بفهمد که اگر با شرایط کشور اول موافقت نکند، چه اتفاقی پیش خواهد آمد. همچنین اطمینان داشته باشد که تهدید عملی نخواهد شد اگر با شرایط کشور اول موافقت کند.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: اقدامات قهرآمیزي مانند جراحات اقتصادی و یا حملات نظامی به یک کشور لزوما به تغییرات سیاسی نخواهد انجامید و تاثیر چماق پارادوکسیکال است. نظریه پردازان تحریم اقتصادی معتقدند که ضربات اقتصادی ناشی از تحریم عمدتا باعث انگیزه میشود تا رژیم در کشور حریف دارای پشتیبانی بیشتر داخلی شود و بتواند افکار عمومی و نحبگان را به نوعی تحریک کند که راه بر هرگونه امتیاز دهی به طرف مقابل بسته شود.
ملکي افزود: تاریخ تحریم نشان میدهد که تحریمها کمتر موفق شدهاند که به اهداف خود برسند و احتمالا تحریم بیشتر مابین کشورهایی با سیستم سیاسی مشابه و همچنین متحد اقتصادی و یا سیاسی موثر است تا کشورهایی که دارای وضعیت سیاسی متفاوت با کشورهای تحریم کننده هستند. تحریم میتواند نخبگان و یا کل جامعه را هدف قرار دهد.
وي در ادامه گفت: تنها نگاه کردن به رفتار کشور حریف کافي نبوده و بعضا گمراهکننده است. رفتار دولت حریف در بهترین حالت یک شاخص با تاخیر است. چون کلا تحریم اقتصادی در درازمدت نتیجه میدهد و در کوتاه مدت نمیتوان شاهد تغییرات رفتاری در دولت مقابل شد.
اين استاد دانشگاه در ادامه به انگیزههای مثبت از طریق مذاکرات چندجانبه پرداخت و آنها را به صورت زیر دسته بندی کرد: بهبود روابط دیپلماتیک، عضویت در سازمان تجارت جهانی، همکاریهای هستهای غیر نظامی، قرارداد تجارت و همکاری با اتحادیه اروپایی،امکان سرمایه گذاری مستقیم در ایران، عضویت در منشور انرژی، فروش هواپیما و لوازم یدکی.
ملکی در ادامه به بحث درباره اعمال تحریمهای شدیدتر آمریکا علیه ایران پرداخت و تصريح کرد: منطق این اقدامات آن است که آمریکا و اروپا معتقدند که مشوقها بدون تهدید قهرآمیز در مورد ایران برای تغییر رفتار ایران کافی نیست. منطق 1+ 5 این بوده است که اگر مشوقها همراه با اقدامات تنبیهی مانند تحریم و تهدید به حملات با امکانات نظامی باشد، ایران به مذاکره تن خواهد داد. این تحریمها از شدیدترین تحریمهای چندجانبه علیه یک کشور است و به سخنان اوباما قبل از انتخابات دور دوم اشاره کرد که گفته بود دولت من قویترین اتحاد و شديدترين تحریمها در تاریخ را علیه ایران سازماندهی کرده است.
وي درباره اينکه شدت ابزارهای قهرآمیزي که بر ایران وارد میشود تا چه اندازه بر رفتار هستهای ایران و تغییر آن تاثیر دارد، گفت: تحریم همیشه بخش اصلی سیاستهای عدم گسترش سلاحهای هستهای از ابتدای دوره اتمی بوده و از پایان جنگ سرد به یک ابزار سیاستگذاری تبدیل شده است.
اين استاد دانشگاه افزود: ایران پیوسته از طرف آژانس و شورای امنیت تحت فشار بوده است تا مطابق با پادمان پروتکل الحاقی عمل کند و همچنین گذشته هستهای خود را توضیح دهد. ایران به دنبال دسترسی به تکنولوژی هستهای است اما آمریکا بدنبال ممانعت ایران از دسترسی به تکنولوژی هستهاي است؛ لذا این عدم تطابق، باعث اتخاذ اقدامات قهرآمیز آمريکا عليه ايران شده و کشته شدن دانشمندان ایرانی، بخشی از اقدامات قهرآمیز است.
وي با توضيح اينکه چرا اقدامات قهرآميز عليه ايران اثري ندارد، ادامه داد: تحلیل هزینه فایده تصمیم به موافقت از طرف ایران با پیشنهادات آمریکا و دیگر کشورها مشخص نمیکند که در آینده وضعیت بهتری در انتظار ایران باشد و هر نوع توافق به معنای ضعف در برابر حریف است. موافقت با تقاضای غرب به معنای تشویق غرب به مطرح کردن تقاضاهای بیشتري مانند حقوق بشر، تروریسم، صلح خاورمیانه و نقش ایران در منطقه است.
ملکي افزود: هزینهها و فایدههای این معامله با عدم قطعیت روبرو است. مسئله فناوری هستهای و مقدار پیشرفت آن، یک موضع همراه با ریسک است و ریسک فناوری و هزینه تحریمها و آینده آن نیز معلوم نيست و حتي مشخص نيست که چه مقدار از مشکلات اقتصادی ایران به خاطر مسئله تحریم است و چه مقدار به دليل سوء مدیریت داخلی.
اين استاد دانشگاه در ادامه به توانایی ایران در دور زدن تحریمها پرداخت و مهمترین نکات در این زمینه را تجارت با کشورهای دیگر، استفاده از راهکارهای مالی جدید، راههای حمل و نقل جدید و تولید داخلی دانست.
وي همچنين با اشاره به سیستم تصمیمگیری در ایران گفت: تصمیمگیری در ایران تا اندازهاي متمرکز است اما روشهاي آن واحد نيست.
ملکی در مورد مبانی شناختی تصمیمگیری در ایران گفت: ایران تحت فشار، تصمیم به مصالحه نخواهد گرفت و با توجه به مبانی فرهنگی میتوان از یک تهدید خارجی، یک فرصت سیاسی داخلی ساخت. در این مورد ناسیونالیسم و بیشتر شدن نفوذ نظامیان قابل طرح است.
وي ادامه داد: تحریم اگر بتواند در کشوری جواب دهد، احتمالا کشوری است که عدم رفاه اقتصادی بتواند موجب اعتراض و لابیگری در پارلمان شود. طبیعی است زمانی که کشور در معرض یک تهدید خارجی است، هیچ دولتی اجازه اعتراض به وضعیت اقتصادی را نخواهد داد. تحریم باعث تضعیف وضعیت قشر متوسط میشود. شاید تحریم باعث بهتر شدن وضعیت طرفداران حکومت شود و شاید هم تحریم، باعث قویتر شدن وضعیت کسانی شود که اتفاقا تحریم برای مخالفت با آنان تدارک دیده شده است.
ملکي تاریخ روابط ایران و آمریکا را به سه دوره تاریخی 1953- 1851 نیروی سوم، 1953- 1979: دولت تحصیلدار، 1980- تاکنون: اقدامات قهرآمیز تقسیم کرد.
وي ظرفیتهای نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک و اطلاعاتی را از جمله ظرفیتهای آمریکا دانست و استفاده از نفت و گاز غیرمتعارف در داخل آمریکا، روابط بهتر آمریکا و هند، روابط بهتر با اتحادیه اروپا، همکاری در کمتر شدن تهدید موشکی و پیشرفتهای تکنولوژیک در فنآوریهای نوین را مورد اشاره قرار داد.
اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح کرد: کشورهایی که با آمریکا در مورد پرونده هستهای ایران هم نظر هستند، لزوما در مسائل مهم دیگر در منافع آمریکا اشتراک نظر ندارند.
ملکی گفت: همه اقدامات آمریکا در مورد ایران در چارچوب اقدامات قهرآمیز است. حتی ارائه مشوقها و پیشنهاد مذاکرات یک جانبه، دوجانبه، و چندجانبه به خصوص سخنان اخير هیلاری کلینتون در 30 نوامبر 2012 . به نظر میرسد آمریکا میتواند قطع روابط یک جانبه در آوریل 1980 را جبران کند.
وي اظهار داشت: اگر امروز تصمیم آمريکا بر رفع تحریمها و اقدامات قهرآمیز باشد، با توجه شکل تصمیمگیری در کشوری مانند آمریکا حداقل 10 سال طول خواهد کشید تا عملا تحریمها رفع شود.
اين استاد دانشگاه در پايان تصريح کرد: در اين وضعيت، انتخابهايي همچون منطقهگرايي در سياست خارجي، ظرفيتسازي در توليد نفت خام و گاز طبيعي و همچنين ايجاد يک شبکه روابط عمومي در سطح جهان براي نشان دادن واقعيتهاي ايران راهگشاي کشورمان خواهد بود.
انتهاي پيام/ ش