به گزارش باشگاه خبرنگاران خوزستان؛ مهدي عبدالهنژاد با اشاره به فعاليت اين شركت در حوزه سيستمهاي امنيتي و حفاظتي، درباره نحوه ورود به فعاليت در اين حيطه خاطرنشان كرد: با توجه به كمبود فعاليتهاي فني، مهندسي و تخصصي و نيروي متخصص در اين حوزه و مرتبطبودن رشته تحصيلي، فعاليت خود را از سال 87 آغاز كرده و از حدود يك سال پيش در پارك علم و فناوري خوزستان مستقر شديم.
وي در پاسخ به اين كه پيش از آغاز اين فعاليت تجربه كار حرفهاي داشته است يا خير، تصريح كرد: متاسفانه آموزههاي دانشگاهي هيچ ارتباطي با بازار كار ندارد. با وجود آن كه دانشجوي دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي و فارغالتحصيل دانشگاه صنعت نفت اهواز هستم، با كمال تعجب هيچكدام از آموزههاي دانشگاهيام متناسب با بازار كار نبود و سودي نداشت به همين دليل به ناچار و با توجه به نياز كار، يادگيري مهارتهاي مورد نياز را آغاز كرديم؛ اين مهارتها بهطور كامل حاصل تجارب شخصي بود و با تكيه بر اين تجارب به اين حوزه كاري وارد شديم.
رئيس هيأت مديره شركت دانش بنيان مكاترونيك زاگرس درباره علت سودمند نبودن آموزههاي دانشگاهي در بازار كار توضيح داد: آموزههاي دانشگاهي اصلاً با بازار كار مرتبط نيست. در واقع آنچه در دانشگاه ياد ميدهند مفاهيم پايهاي است كه با آنچه در عمل نياز است، فاصله بسياري دارد. مثلاً رياضيات محض كه در دانشگاه تدريس ميشود، رياضياتي است كه هيچگونه كاربردي در صنايع فني و مهندسي ندارد و يا ديگر مفاهيم در سطح الكترونيك، مخابرات يا برق بيشتر مفاهيم پايه است.
عبدالهنژاد افزود: به همين دليل حتي زماني كه براي فعاليتهاي شركت در صدد جذب نيرو بوديم، مشاهده كرديم فارغالتحصيلان دانشگاهي عمدتاً شناختي از بازار كار ندارند و آموزههايشان هم متناسب با بازار كار نيست زيرا عملاً نميتوانند مسئلهاي را در محيط واقعي حل كنند.
وي درباره تئوري روي آوردن به شركتهاي دانش بنيان براي رفع مشكلات كشور در حوزه اشتغال فارغ التحصيلان دانشگاهي، تصريح كرد: شركت دانش بنيان يعني جايي كه دانش را به تكنولوژي تبديل ميكند و اين تكنولوژي ميتواند مسايل واقعي جامعه را حل كند. بايد نگاه ما به علوم تغيير كند. اين علوم دنيايي هستند و براي حل مسايل دنيايي ما پيريزي شدهاند و همين علوم بايد به تكنولوژيهايي براي حل مسايل واقعي تبديل شوند. براي مثال در حوزه سيستمهاي امنيتي و حفاظتي، مسايل واقعي جامعه تأمين امنيت است. اين تكنولوژي بايد ايجاد شود تا تأمين امنيت را در پي داشته باشد و يا در حوزه مصرف انرژي، تكنولوژي بايد در بهينهسازي و مصرف انرژي به ما كمك كند اما تا زماني كه ديدگاه و نظر ما نسبت به اين علوم، كاربردي نشود و صرفا به گرفتن مداركي از دانشگاه دلخوش باشيم، هيچ اتفاقي نميافتد.
رئيس هيات مديره اين شركت دانش بنيان افزود: زماني اين علوم براي ما فايدهمند خواهد شد كه بتوانيم واقعا مسايل كشور را حل كنيم. در صورتي كه در حال حاضر شاهديم صنايع نفت و گاز به علت تحريم متوقف شده است يا صنايع خودروسازي پس از تمام مسائلي كه دربازار خودرو اتفاق افتاد، هنوز نتوانسته يك خودروي قابل قبول در جامعه ارايه دهد. تكنولوژيهاي ديگر در حوزه شبكههاي كامپيوتري، ساخت تجهيزات پزشكي و ديگر تكنولوژيها هم همينطور است. علت اين امر آن است كه متاسفانه بيشتر نخبگان و دانشجويان كشور، صرفا به دنبال اخذ مدارك دانشگاهي، دلخوش شدن به اين مدارك و باز هم گرفتن مدارك بالاتر هستند. البته در اين ميان بعضي به اين سطح ميرسند كه به ارايه مقاله در سطح ISI بسنده ميكنند؛ اينها بد نيست اما كافي هم نيست. اين علوم توليدي بايد به تكنولوژي تبديل شود و اين تكنولوژي بايد بتواند مسايل ما را حل كند كه تاكنون حل نكرده است.
عبدالهنژاد راهكار اين مسئله را، متصل شدن دانشجويان به شركتهاي تجاري و آموختن مسايل موردنياز واقعي از آنها در كنار آموزهاي دانشگاهي، تغيير دروس دانشگاهي به دروس كاربردي و كسب تجربه در محيط واقعي كار دانست و اظهارداشت: با توجه به تجارب شخصيام، تحصيلات دانشگاهي را تا مقطع كارشناسي ادامه دادم و پس از آن وارد بازار كار شدم؛ متناسب با بازار كار به دنبال علوم مختلف رفتم و تكنولوژي مربوط و مسايل فني آن را ياد گرفتم. اين درگير شدن عملي با مسايل فني در محيط كار باعث كسب تجارب عملي شد تا در اين حوزه كاري حرفي براي گفتن داشته باشيم. به همين دليل دانشجويان بايد حتماً در كنار آموزههاي دانشگاهي خود، اين تجارب را كسب كنند در غير اين صورت مهندسي كه بخواهد صرفا با پشت ميز نشيني، مسايل فني و مهندسي را حل كند به جايي نخواهد رسيد. مهندس بايد عملاً با مسئله فني درگير شود.
وي همچنين درباره حركت به سمت شركتهاي دانشبنيان در شرايط فعلي اقتصاد و تحريمها خاطرنشان كرد: متاسفانه دولت يكي از مسببهاي اصلي شرايط فعلي اقتصاد كشور است. مثلاً در سال گذشته و در قالب حمايت از شركتهاي دانشبنيان، يك وام براي شركت تصويب شد كه بودجه آن هم اختصاص يافت اما در صندوق مهر امام رضا(ع) متوقف ماند و به هيچ كدام از شركتهاي دانشبنيان هم تعلق نگرفت و اين يكي از حمايتهاي دولت بود كه در بوروكراسي دولتي متوقف ماندهاست. اكنون ديدگاه و نظر ما اين است كه دولت اصلأ حمايت نكند. مثلاً در مسئله افزايش قيمت دلار شاهد بوديم هرچه دولت بيشتر دخالت ميكرد، وضعيت بدتر ميشد و در حال حاضر هم اين نگراني وجود دارد. با توجه به بحراني كه خود دولت در آن دخيل است، فكر ميكنم عدم دخالت دولت در اقتصاد و اينكه اجازه بدهند مردم اقتصاد را به پيش ببرند، وضعيت را بهتر خواهد كرد. اما در حوزه شركتهاي دانشبنيان، اين تفكر بايد از دانشگاهها نهادينه شود. دانشگاه به عنوان مرجع و مركز اصلي توليد علم بايد از غرور كاذب خود دست برداشته و واقعبينانه به اين مسئله نگاه كند كه آيا خروجي دانشگاهها براي كشور مفيد بوده است؟
رئيس هيات مديره اين شركت دانش بنيان مستقر در پارك علم و فناوري خوزستان افزود: بايد واقع بينانه موضوع را بررسي كرد و واقعيتهاي موجود را واكاويد. مسئله مهاجرت نخبگان سيستم دانشگاهي به خارج از كشور هم يكي از همين واقعيتها است. ما بايد در وهله اول اين واقعيتها را بپذيريم و با خود تعارف نداشته باشيم. اين واقعيت جامعه علمي كشور است. در مرحله دوم بايد شجاعت تغيير اين سيستم را در خود ايجاد كنيم و دروسي كه هيچ گونه كاربردي ندارد، تغيير داده شود. اين اقدام بايد شجاعانه انجام شود زيرا ما واقعا با اين قضيه درگير هستيم كه فارغالتحصيلان حتي در مقاطع تحصيلات تكميلي قادر به انجام كار در محيط واقعي نيستند به دليل آنكه تنها دروس تئوري آموخته است. بايد با اين واقعيتها كنار بياييم، بپذيريم و تغيير را از دانشگاهها آغاز كنيم.
عبدالهنژاد يك راهكار براي توسعه شركتهاي دانشبنيان را الگوبرداري از سيستمهاي موفق كشورهاي ديگر عنوان كرد و افزود: نميدانم چرا از الگوهاي موفق ديگر كشورها استفاده نميكنيم در حالي كه تمام مباحث مربوط به شركتهاي دانشبنيان و پاركهاي علم و فناوري ابتدا در خارج از كشور مطرح بوده و آنها الگوهاي موفقي را ارايه دادهاند.
وي درباره طرح اين ايراد از سوي بعضي صاحبنظران در كپيبرداري از سيستمهاي ديگر كشورها، خاطرنشان كرد: با ارايه سيستم اسلامي كاملاً موافق هستم اما در اين زمينه، علوم انساني بايد با ابتكاراتي تمام اين مفاهيم را از ابتدا تعريف كند زيرا مفاهيم بنيادي ما با آنها متفاوت است. با وجود تأكيدات بسيار مقام معظم رهبري اين كار در حوزه علوم انساني انجام نشده است اما در بحث سيستمهاي فني و مهندسي موضوع متفاوت است زيرا نيازي نيست برخي كارها را از صفر آغاز كنيم. براي مثال در بحث توليد CPU نميتوانيم از صفر آغاز كرده و به توليد CPU برسيم. در حال حاضر CPU تنها در آمريكا توليد ميشود و يا در زمينه O.S هم تنها آمريكا operation System توليد ميكند و حتي اروپا هم نتوانسته اينكار را انجام دهد؛ برخي حوزهها مانند نانو فناوري جديد است كه ايران هم به خوبي روي آن كار كرده و تأكيد ميكند. در حوزههاي جديد ميتوانيم از صفر آغاز كرده و به پيش برويم اما در بعضي زمينهها مانند خودرو علي رغم تمام حمايتهاي دولت از صنايع خودروسازي و انحصار، اكنون با پرايد 14 ميليون توماني در بازار مواجه هستم كه كيفيت لازم را هم ندارد.
رئيس هيات مديره اين شركت دانش بنيان افزود: اين در حالي است كه وقتي وضعيت صنايع را با كشورهايي مانند كرهجنوبي، مالزي و اندونزي كه هم زمان و يا ديرتر از ما، توسعه را آغاز كردند، مقايسه ميكنيم، بسيار متفاوت هستند. بنابراين در برخي حوزهها نيازي به آغاز از صفر نيست و ميتوانيم الگوبرداري كنيم. در بحث اقتصاد هم براي مثال از سال گذشته تاكنون 300 درصد تورم در كشور وجود داشته در حاليكه تورم در كشوري مانند مالزي صفر است و در طول 20 سال گذشته تغيير قيمتي نداشته است. در حوزه مسايل اقتصادي دولت در برخي زمينهها طرحهاي جديدي ارايه ميدهد و بعد طرحهاي قبلي را هم خراب ميكند.
عبدالهنژاد تصريح كرد: يك مشكل اساسي ما مشكل طرز تفكر نخبگان و دانشجويان است كه تفكر آنها "كاناليزه" ميشود؛ يعني وقتي يك فرد مستعد و داراي خلاقيت به سيستم دانشگاهي وارد مي شود، استعداد وي در مسير خاصي كاناليزه ميشود. به طوري كه اين فرد تنها در يك مسير حركت ميكند. در واقع سيستم دانشگاهي ما خلاقيت فرد را از بين ميبرد و خلاقيت پرور نيست. مسئله حفظ خلاقيت و نبوغ دانشجو، بسيار اهميت دارد. دانشجو بايد اين آزادي و اجازه را داشته باشد كه اگر دروس وي برايش سودمند نيست، بتواند ايده نويي براي حل مشكل ارايه دهد.
وي افزود: مسئله ديگر كه دولت ميتواند بسيار كمك كند، طرح مشكلات صنايع در دانشگاهها است. در واقع اين كه به دانشجو اجازه بدهد وارد آن حوزه شود و اين جسارت و شهامت را داشته باشد كه بگويد ميتوانم آن مسئله صنعتي را حل كنم؛ همينطور بتواند راهكارهاي نويي در آن حوزه ارائه دهد. اما آيا مديران فعلي ميپذيرند كه دانشجويي در حل مسايل صنعتي آنها وارد شود. در هر صورت اين مسئله كه تفكر دانشجويان كاناليزه نشود، بسيار مهم است. در حال حاضر تفكر دانشجو اين است كه بعد از اخذ مدرك كارشناسي، مدارك كارشناسي ارشد و دكتري را اخذ كند. با آن كه با مدرك كارشناسي نتوانسته مسايل واقعي صنعت را حل كند و مسلماً با مدرك كارشناسي ارشد و دكتري هم نميتواند. وقتي ذهن يك دانشجو كاناليزه شد، ديگر نميتواند از اين كانال خارج شود و به همين دليل است كه شاهديم عليرغم فارغالتحصيلان بسيار مهندسي برق، مكانيك و... كه نمرات بسيار خوبي هم در دوره تحصيل كسب كردهاند، مسايل صنعت ما حل نميشود. كاناليزه شدن ذهن دانشجويان و عدم ريسكپذيري مديران صنايع كه از وضعيت دانشگاهها اطلاع دارند، منجر به اين مسئله شدهاست.
رئيس هيات مديره شركت دانشبنيان مكاترونيك زاگرس درباره علت جدايي دانشگاه از صنعت و كم اعتمادي مديران صنايع به دانشگاهها توضيح داد: اينكه دانشگاه و صنعت هر كدام راه خود را ميرود به اين دليل است كه دانشگاه اصلا با صنعت منطبق نيست. دانشگاه، صنعت كشور را آناليز و بررسي نكردهاست تا براساس واقعيت صنايع موجود، رشتههاي تحصيلي را طرحريزي كند. اين كار هيچگاه انجام نشدهاست و يا مثلاً بگويند با توجه به اينكه خوزستان يك قطب صنعتي و قطب نفتي در كشور است، رشتههاي نفت و گاز و يا دانشكده صنعت نفت آن تقويت و رشتههاي تحصيلي مرتبط با آن، ايجاد و حمايت شود. اين اتفاق هم رخ نميدهد زيرا دانشگاه صنعت نفت هم زير نظر آموزش عالي است و شاهديم اين دانشگاه كه از دانشگاههاي صنعتي ايران بوده، دچار همين اتفاق شده و روز به روز فاصله آن از صنعت بيشتر ميشود.
عبدالهنژاد اظهارداشت: به نظر من بايد دانشگاههاي ما با صنعت منطبق شوند. فارغالتحصيلان دانشگاهي از غرور كاذب خود دست بردارند و مانند كارگران يك صنعت در محيط واقعي كار قرار بگيرند. در حال حاضر يك فارغالتحصيل دانشگاهي خود را بالاتر از كارگران صنعت ميبيند در حالي كه كارگران صنايع، سواد تجربي و فني بالاتري از آن فارغالتحصيلان دانشگاهي دارند. بنابراين بايد فارغالتحصيلان به صنعت متصل شوند و تا آنجا كه ميتوانند با بهرهگيري از هوش و استعداد خود مسايل صنعت را ياد گرفته و حل كنند. /س