به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ
به سوی بهشت در آخرین نوشته خود آورده است:
برخی علومی که مستقیماً به پرواز مربوط است مانند آیرودینامیک، فیزیک دینامیک، فیزیک حرارت، فیزیک الکتریسته و مغناطیس، استاتیک، مقاومت مصالح، هواشناسی و... . اینجا است که خداوند در کنار سایر آیاتی كه دلالت بر عظمت خود، پرندگان را مطرح میکند و انسان را به تفکر در آن دعوت میکند.
در میان آیاتی که به پرندگان پرداخته، دو آیه (ملک/ 19 و نحل/ 79) به یكدیگر شبیهاند كه پرواز را محور قرار دادهاند. در این مجال از نوشتار فرازهای این دو آیه در كنار یکدیگر و به محوریت آیه 19 سوره ملك بررسی میشود:
یکی از نکات دقیق و ظریف این است که در سه قسمت از این دو آیه به واژه دیدن (أَوَلَمْ یَرَوْا) توجه شده است. در ابتدای دو آیه و انتهای یکی از آنها که صفت «بصیر» را برای خداوند انتخاب میکند، شگفتی آن در ارتباطی است که بین این خصوصیت و پرواز وجود دارد، چرا كه بشر پرواز خود را مدیون نگاه به پرندگان است.[1] اکنون نیز این روش از کارآمدترین روشهای پژوهش در این زمینه است.
چشم افرادی که برای خلبانی انتخاب میشوند باید ده دهم و بدون کوررنگی باشد.[2] پرندگان نیز دید تلسکوپی بسیار قویای دارند و از مسافت بالا به خوبی سطح زمین را میبینند. (عبدالرزاق نوفل، الله والعلم الحدیث/ 61)
علاوه بر ساختار فیزیکی چشم، سرعت و دقت پردازش دریافتهای بینایی توسط مغز نیز اهمیت شایانی دارد. اگر سرعت فرار آنها در یک بیشهزار انبوه و هنگام شلیک شکارچی تصور شود، فوقالعاده بودن آن بهتر نمایان میگردد.
آیا پرندهای را مییابید که در اثر برخورد با درخت یا یکدیگر به روی زمین افتاده باشد؟ در حالی که در شهرهای بزرگ مانند نیویورک میتوان چنین حادثهای را مشاهده کرد، جاییکه در شبهای پاییزی پرندههای زیادی به خاطر کوری موقت در اثر نورهای مصنوعی به برجها برخورد کرده، کشته میشوند.[3]
در آیه دیگر (نحل/ 79) عبارت ذیل را بیان میفرماید كه حاوی نكات قابل توجهی است: «مسخرات فی جو السماء»: «جو» به معنای هوا است (العین، 6/ 196؛ لسان العرب، 14/ 157؛ المفردات/ 213) این فراز میتواند از دو زاویه حائز اهمیت باشد
یکی از سۆالات مهم درباره مهاجرت پرندگان، چگونگی مسیریابی آنان است. راهیابی توسط الگوهای مغناطیسی زمین از جدیدترین نظریات در این رابطه است. آنچه در اینجا مناسب بحث حاضر است این است که آنها نه تنها امواج مغناطیسی زمین را درک میکنند بلکه آن را به شکل «الگوهای دیداری» میبینند.[4]
دقت در شکل ظاهری پرندگان «إِلَى الطَّیْر» نشان میدهد تمام وجود آنها براى پرواز هماهنگ است. ساختمان دوكى شكل، پرهاى لیز، سبك و تو خالى که با گیرانداختن هوا باعث سبکی آن میشوند، استخوانهایی که در عین استحکام، سبک و عموماً تو خالی است و حتی در پرندگانی مثل عقاب در داخل استخوانها کیسههای هوایی وجود دارد، سینه پهن که امكان سوار شدن بر امواج هوا را مىدهد، ساختمان مخصوص بالها که نیمه انتهای آن نیروى بالابرنده ایجاد مىكند، نیمه خارجی آن پرنده را به سمت جلو هل میدهد. (احمد فۆاد، رحیق العلم والإیمان/ 185)
ساختمان دم كه با قابلیت مانور، حركت سریع به چپ و راست، گاه با گشودن آن باعث کاهش سرعت و حفظ تعادل در نشستن میشود و گاه به همراه بالها در مقابل باد پهن میشود و همچون باد بادکی اوج میگیرد و... . (مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 11/340؛ بیآزار شیرازی، عبدالكریم، قرآن و طبیعت، پدیدههای شگفتانگیز عالم آفرینش/ 122) همه از ظرافتهایی است كه در خلقت پرندگان به كار رفته است.
نباید فراموش کرد که پرنده موجودی است زنده و خصوصیات فیزیولوژیکی او نیز باید او را در این راه همراهی کند، زیرا اگر قرار باشد مشکلات ناشی از پرواز در ارتفاع، حیات او را به مخاطره اندازد، تناسب اندام ظاهری، سودی نخواهد بخشید، بنابراین او در دو بخش باید با پرواز هماهنگ باشد:
1ـ ظاهری؛ 2ـ سازگاری فیزیولوژیکی. برخی از این ویژگیها عبارتنداز:
پرنده مینا
میانگین فعالیتهای حیاتی در بدن پرندگان میانگین بالایی است، به این معنا كه نسبت به سایر حیوانات داری قدرت هضم غذای بیشتر، قلب بزرگتر و قویتر و نبض سریعترند. درجه حرارت بدن آنها بالاتر و دستگاه تنفسی مناسبتر برای نیازهای تنفسی، فشار و قند خون بالا و هماهنگى قدرت دید و سایر حواس نیز از دیگر ویژگیهای آنها است.(كارم، السید غنیم، الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم.../ 329؛ باشا، احمد فۆاد، رحیق العلم والإیمان/ 184) بررسی فراز بعدی، لزوم این سازگاریها را بهتر نشان میدهد.
ارتفاعات بالا «فَوْقَهُمْ» چه در کوهنوردی و چه در پرواز مشکلات عدیدهای را به خصوص برای موجود زنده میتواند به وجود آورد. کمبود اکسیژن، کاهش فشار هوا، تغییرات دما، تغییرات چگالی هوا از این مواردند که می توانند منجر به برخی مشکلات زیستی شوند.
آذرخش یکی دیگر از حوادثی است که هر جسم پرندهای را تهدید میکند. شناختن اینكه كدام ابر خطرناك است و پرواز در چه ارتفاع و مسافتی برای پرندگان بیخطر و لازم است میبایست آنان را هواشناسان ورزیدهای كرده باشد.
به عنوان مثال پرستوی دریایی فشار سنج درونی دارد که از فاصله چند صد کیلومتری هوای توفانی را تشخیص داده و راه مناسب را انتخاب میکند. (مستند شبکه قرآن، ساعت 30: 21، 21/ 2/ 1387)
در آیه دیگر (نحل/ 79) عبارت ذیل را بیان میفرماید كه حاوی نكات قابل توجهی است: «مسخرات فی جو السماء»: «جو» به معنای هوا است (العین، 6/ 196؛ لسان العرب، 14/ 157؛ المفردات/ 213) این فراز میتواند از دو زاویه حائز اهمیت باشد:
ظرافت ادبی كه در این فراز از آیه به كار رفته است قابل تأمّل میباشد (صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ)، چرا كه «صف» به حالتی گفته میشود که پرنده بالهای خود را باز نگه میدارد و پرواز میکند. «یقبضن» به حالت دیگر پرواز یعنی «بال زدن» اشاره دارد
1ـ تأثیر جو در نگهداری پرنده.
زیرا پرنده با همین هوا است که پرواز میکند و اگر خلأ حاکم باشد قادر به پرواز نیست. علاوه بر آن جریانات هوایی كه در طبقات فوقانی جو میوزد میتواند بالشتك خوبی برای سوار شدن پرنده بر روی آن باشد. (كارم، السید غنیم، الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم .../ 331)
2ـ هماهنگی متقابل پرنده برای شناور ماندن در جو.
از سوی دیگر خود این جو میتواند مشکلساز باشد که پرنده باید توان دست و پنجه نرم کردن با آن را داشته باشد. تأثیرات جوی بر جِرم پرنده، مستقیماً علمی به نام آیرودینامیک را پدید آورده است و غیرمستقیم نیز با دو علم دیگر از چهار علم پایه پرواز، یعنی: «میكانیك پرواز» و «سازههای هوا فضایی» در ارتباط است.[5]
حرکت هوا، کم و زیاد شدن فشار آن، تند و کند شدن سرعت باد، جریانات پیچیده و گردآبی، برش باد و انفجار رو به پایین هوای سردِ چگال، عواملی است که جسم پرنده و خصوصیت آیرودینامیکی آن باید پاسخ مناسب را به تغییرات آن بدهد.[6]
ظرافت ادبی كه در این فراز از آیه به كار رفته است قابل تأمّل میباشد (صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ)، چرا كه «صف» به حالتی گفته میشود که پرنده بالهای خود را باز نگه میدارد و پرواز میکند. «یقبضن» به حالت دیگر پرواز یعنی «بال زدن» اشاره دارد. (مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، 24/ 344)
«صافات» اسم فاعل یا صفت مشبهه است[7] که ثبات را میرساند و با حالت صاف نگه داشتن بالها تناسب دارد، زیرا حالت پرنده در آن هنگام ثابت و یکنواخت است، اما «یقبضن» به صورت فعل مضارع آمده که استمرار را میرساند و با بال زدن پرنده که یکی پس از دیگری اتفاق میافتد و استمرار دارد همخوان است.
(مَا یُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ)؛ «كه جز (خداى) گستردهمهر آنها را نگاه نمىدارد» این همه نعمت جلوهای است از رحمت بیانتهای الهی که او (إِنَّهُ بِكُلِّ شَیءٍ بَصِیرٌ)؛ «(چرا) كه او به هر چیزى بیناست»
پی نوشت ها :
1. محمد بن احمد، قرطبى، الجامع لأحكام القرآن
2. رضاییاصفهانی، محمد علی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن
3. باشا، احمد فۆاد، رحیق العلم و الإیمان
4. ابوالفتوح رازی، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، تحقیق: محمد جعفر یاحقى، محمد مهدى ناصح
5. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین
6. قرشی، سید على اكبر، قاموس قرآن
7. حمیدی كلیجی، سعید، قرآن و طبیعت «پدیده های شگفت انگیز عالم آفرینش»