به گزارش خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، سهراب انعامي علمداري طي يادداشتي به بررسي ابعاد تروريسم پرداخته است كه در ادامه متن اين يادداشت آمده است:
واژه تروريسم که از زبان فرانسوي به زبان فارسي راه يافته است، از يشه لاتين terror به معني «احساس ترس» است که در لغت به معناي «ايجاد رعب و هراس در بين مردم» و «مرعوب ساختن ديگران» ميباشد .
در فرهنگ آکسفورد، تروريسم به وحشت فزاينده، با يک شخص يا چيزي که وحشت فزايندهاي توليد کند، تعريف شده است، اين فرهنگ ذيل اين تعريف اضافه ميکند که؛ «تروريسم: توسل به خشونت براي اهداف سياسي يا اجبار حکومت به انجام فعل و يا ترک فعلي؛ به اين وسيله که در بين مردم توليد وحشت کند» چنان که مشاهده ميشود، جانمايه تعريف تروريسم، «ايجاد وحشت در بين مردم براي تحت فشار گذاشتن حکومت ميباشد»، به همين دليل جهت برگرداندن مناسبي در زبان فارسي ميتوان از اصطلاحات «وحشت افکني» يا «دهشت افکني» استفاده کرد.
با اين وصف ذکر اين نکته ضروري است که برخلاف ريشه لغوي اين واژه، در گذشته اين اصطلاح در معناي خصلتي معين براي نشان دادن رفتار سرکوب گرايانه حکومتها بر ضد مخالفان خود، استفاده ميشد که بايد آن را همسان اصطلاح سياسي «تروريسم ملتي» دانست که امروزه فاقد معناي حقوقي در نظر گرفته ميشود.
بر اين اساس، ترورگري، روش حکومتهايي است که با بازداشت و شکنجه و اعدام و انواع آزار غير قانوني از راه پليس مخفي، مخالفان را سرکوب ميکنند ميهراسانند، همچنين، ترور به معناي کشتار سياسي نيز به کار ميرود و کساني را که به کشتار سياسي دست بزنند ترورگر (تروريست) ميخوانند».
بنابراين، تقريبا تمام مباحث تروريسم با دست و پنجه نرم کردن با تعريف ترور و تروريسم آغاز ميشوند، علت مشکل بودن تعريف اين دو واژه ريشه در تمايلات فرهنگي، حرفهاي يا سياسي دارد که ميتواند بشدت بر تعريف فرموله شده تاثير بگذارند و تروريسم فرآيند اعمال زور است که در آن «روز مهلک نابهنجار عليه يک قرباني سمبليک براي تاثير گذاري بر اراده موجوديت هدف بکار ميرود».
تروريسم خشونت نابخردانهاي است که انتخاب منطقي زور مهلک براي دستيابي به يک هدف خاص سطح زور و انتخاب يک قرباني بايد به دقت به سطح ترور مطلوب در موجوديت هدف هماهنگي شوند.
وقتي موجوديت هدف سطح مطلوب ترور را تجربه ميکند از لحاظ سياسي آسيب پذير ميشود و اين فرصت را به تروريستها ميدهد تا شرايط سياسي مناسب با نيازهايشان را خلق کند.
در فرهنگ اصطلاحات سياسي آمده است: «تروريسم به شکلي از اقدامات خشونتبار دولتي و غير دولتي که با هدف دستيابي به منظور سياسي صورت ميگيرد، گفته ميشود.»
در تعريف گسترده تروريسم، با در نظر گرفتن شاخصهايي از قبيل نيت و انگيزههاي غير انساني اقدام کننده، عدم پذيرش هدف و نوع فعاليت و ايجاد رعب و وحشت و برهم زدن امنيت به شيوههاي گوناگون، تروريسم به عنوان عملي در جهت تحقق بخشيدن به هدفي فاسد و غير انساني که با شيوههاي گوناگون امنيت را مورد تهديد قرار داده و حقوق پذيرفته شده مذهبي و بشري را به دست فراموشي سپرده، نگريسته ميشود.
مطابق اين تعريف اقدامات تروريستي عبارتند از:
1- اقدام به دزدي هوايي، زميني، دريايي.
2- تمام فعاليتهاي استعمار گرانه از جمله جنگ و حملههاي نظامي.
3- فعاليت ديکتاتورها عليه ملتها و نيز حمايت از ديکتاتورها براي حاکم ساختن آنها بر سرنوشت ملتها.
4- هرگونه آلوده سازي محيط زيست جغرافيايي فرهنگي، تبليغاتي و تروريسم فکري.
5- هرگونه فعاليتي که موجبات از هم پاشيدگي اقتصاد بين المللي يا ملي را فراهم آورد.
6- هرگونه تحرک در جهت پايمال ساختن قداست ملتها در راه آزادي و استقلال و تحصيل پيمانهاي ذلتبار بر آنها.
درگسترهاي ديگر، تروريسم عبارت است از به کارگيري سازمان يافته خشونت با تهديد به آن به منظور تحقق اهداف سياسي يا عمومي. اين عمل داراي اهداف سياسي يا عقيدتي است و از جانب دولتها، گروهکها و يا افراد صورت ميپذيرد...
ادامه دارد..
انتهاي پيام/