به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ چيزي كه شايد به خاطر تر و تميزبودن شهري كه الان در آن زندگي ميكنيم خيلي به چشممان نيايد و بگوييم خب بالاخره شهرداري هست و بايد شهر را تميز كند. ولي آيا تا به حال فكر كردهايد آن زمان كه شهرداري نبوده و اصلا كلمه شهرداري هم اختراع(!) نشده بود، چطور شهرها تميز ميشده؟ اصلا همين شهر هگمتانه كه وصفش شد، چطور و توسط چه نيرويي تميز ميشد؟ با اغماض از اين كه ما نميدانيم قبل از اين كه آدمها شهرها را به وجود بياورند و ساكن آنها شوند چطور اطرافشان را تميز ميكردند يا اين كه آيا كساني اين كار را براي آنها انجام ميدادند يا نه، جالب ماجرا اينجاست حتي تاسيس بلديهها برميگردد به دوران قاجار. در اين گزارش به تاريخ تاسيس بلديه و نظاممندشدن نظافت شهري پرداختهايم.
اگر بدانيم تاريخ تاسيس بلديه ـ كه همان شهرداريهاي امروزي ميشوند ـ به ۱۰۰ سال قبل برميگردد حتما برايمان سوال پيش ميآيد، ۲۰۰۰ سال قبلش كه هيچ بلديهاي وجود نداشت محل زندگي افراد چطور تميز ميشد.
ناصرالدين شاه ـ سلطان صاحبقران ايران ـ چهارمين شاه از دودمان قاجار و تنها پادشاهي بوده كه خاطراتش را مكتوب كرده است.
در قسمتي از خاطرات او كه مربوط به سال ۱۳۱۰ هجري قمري است، آمده است: «آن روزهايي كه بلديه نبود هركس موظف بود خود جلوي خانه و مغازه خود را پاكيزه نمايد.»
در همان دوراني كه هگمتانه ساخته شد، حكومت، افرادي را به خدمت داشت كه براي تميزكردن محوطه كاخها و راههاي اطراف استخدام شده بودند. اينها اكثرا بردههايي بودند كه در جنگهاي مختلف به غنيمت گرفته ميشدند.
به غير از آن، مردم عادي هم براي اين كه اطراف محل زندگيشان را تميز كنند خودشان دست به كار ميشدند. يعني خانمهاي خانه با جارو مقابل خانه و دم در ورودي را تميز ميكردند. اين كار را تمام شهر انجام ميدادند، حتي در مغازهها. در آن زمان در واقع هر فردي نمادي از سوپورهاي امروزي بود.
و شهر تميز ميشود!
اوايل قرن سيزدهم هجري قمري يعني اوايل ۱۲۸۰ شمسي، مصادف با پايان عمر سلطنت ناصرالدين شاه براي انجام و اداره امور شهري، سازماني تاسيس شد به نام دايره احتسابيه. اين اداره از دو شعبه احتساب و تنظيف تشكيل شده بود كه هركدام با تقسيم وظايف ميان نايب، فراش و سوپور، كار مخصوص به خود را داشتند.
محتسبين كه زير نظر حكومت و كلانتر شهر كار ميكردند، ميتوانستند در مجازات متخلفان شهري و حتي دادوستد و فروش اجناس دخالت داشته باشند.
قسمت نظافت اين اداره هم منحصر به نظافت شهر، حمل زباله و آبپاشي خيابانهاي خاكي شهر و ديگر نظافتها بود. شعبه نظافت، جمعي سقا براي آبپاشي در اختيار داشت و با استفاده از صد رأس الاغ و قاطر كار حمل زبالهها را انجام ميداد.
سقاها با مشكهاي آب در شهر ميچرخيدند و روي زمين را آبپاشي ميكردند تا مردم و رهگذران از گرد و خاك خيابانهاي شهر در امان باشند. ناصرالدين شاه در حكمي اعلام كرده بود: «به عموم كدخدايان محلات دارالخلافه باهره و صاحب منصبان اداره پليس قدغن ميشود كه بر حسب امر قدر قدرت ملوكانه موافق ترتيبات وزارت حاليه دارالخلافه بايد همگي مراقب تنظيف محلات راجع به خود باشند، به اين معني كه هر نقطه خارج از عمل احتساب است، از قبيل خيابانهاي دولتي و ميدانها و ساير نقاط معينه. آنچه راجع به اهل محل و صاحبان خانهها و بازارهاست بايد موكدا بسپارند كه هر صاحبخانه درصدد تنظيف و پاكيزگي جلوي خانه خود برآيد و همچنين صاحبان دكاكين بايد جلوي دكاكين خود را پاكيزه و كثافات جلوي دكان خود را به خارج شهر حمل نمايند.»
مردان بلديه
سال ۱۲۷۵ كه ناصرالدين شاه به دست ميرزا رضاي كرماني كشته شد، تقريبا زماني بود كه اداره احتسابيه به پايان خود نزديك ميشد.
مظفرالدين شاه كه به تخت رياست نشست، 10 سال بعد از مرگ شاه شهيد! (ناصرالدين شاه) مجبور شد فرمان مشروطيت را سال 1285 شمسي قبول كند.
بعد از اين اتفاق، به دليل مشكلات متعددي كه در اداره امور شهرها در زمينههايي مانند بهداشت شهري، آبرساني و... وجود داشت، نمايندگان مجلس اول درصدد تدوين قانوني براي اداره امور شهرها برآمدند. همه اينها باعث شد اولين قانون شهرداريها با عنوان قانون بلديه در ۱۹خرداد ۱۲۸۶ شمسي تصويب شود.
اين قانون در ۱۰۸ ماده به تصويب نمايندگان مجلس رسيد. هدف از تأسيس بلديه شهرداري در اين قانون؛ تأمين منافع شهرها و رفع نيازهاي شهرنشينان اعلام شد. يعني تمام امور مربوط به نظافت شهر به عهده بلديه گذاشته شده بود.
رياست اولين بلديه تهران را شخصي به نام دكتر خليلخان اعلمالدوله ثقفي به عهده داشت. يكي از مهمترين وظايف اين بلديه (شهرداري)، نظافت شهر بود كه از جمله آن ساماندهي گذرهاي شهري از جمله نصب چراغ در معابر، آبپاشي هر روز خيابانها و نيز نصب پلاك در منازل هم از همانها بود.
در تهران قديم و در زمان نيابت عضدالملك در سال ۱۲۸۸ شمسي، سنگفرشكردن چند خيابان، نظافت خيابانها و كوچههاي دارالخلافه هم جزو وظايف بلديه بود. معمولا رفتگران يا نظافتچيهاي بلديه با مشك، خيابانها را آبپاشي ميكردند.
تنها عوارضي كه اداره بلديه از مردم در اوايل كار خود ميگرفت، عوارضي بود كه از وسايل باركشي مانند اسب، قاطر، شتر و گاري كه وارد تهران ميشدند به دست ميآورد.
از اين طريق، هزينه و حقوق و مواجب رفتگران تأمين ميشد و چيزي اضافه نميآمد كه به مصرف امور اساسي مثل خيابانسازي شهر برسد. اما بعدها در ارائه اين خدمات خلل ايجاد شد.
عمده اين مشكلات به خاطر كمبود بودجه بود. سال ۱۳۰۹ شمسي، قانون ديگري با ضوابط جديد، متناسب با افزايش اعتبارات و امكانات مالي شهرداريها تصويب شد و وزارت كشور، سرپرستي ادارات بلديه را به عهده گرفت.
پس از مدتي با گسترش شهرها و افزايش جمعيت، به تبع آن، افزايش تنوع نيازها و احتياجات شهروندان، وظايف و فعاليت شهرداريها هم گسترش پيدا كرد و افراد بيشتري براي نظافت شهر به استخدام شهرداريها درآمدند و اينگونه نظافتكردن شهر همچنان ادامه دارد!