آشکار شدن اعترافات متهمی مثل مهدی هاشمی به واسطه پخش نوار مکالمات وی با یک ضدانقلاب به واسطه خودی‌های جبهه فتنه برای آنها که سال 88 سایت‌های منتسب به هاشمی‌ها را بالا و پایین می‌کردند به هیچ وجه تکان دهنده نیست.

به گزارش گروه وب‌گردي باشگاه خبرنگاران،اواخر سال 88، بعد از 9 دی، جمعی از فتنه گران به صورت هماهنگ در جامعه یک گمانه را با قاطعیت تمام شایع کرده بودند؛ مضمونش چنین بود:

«این دولت یک سال هم دوام نخواهد آورد» تایمر را روشن کرده بودند و با اصرار سعی در القای این موضوع داشتند که بدون کمک اصلاح طلبان و اجتماع نخبگان و عقلای ناراضی حمله آمریکا و  اسرائیل به ایران حتمی است. حتی بخشی از دوستان‌مان که به اصطلاح «نخبه» خوانده می‌شوند کفش و کلاه کردند برای خروج از آینده هولناک جمهوری اسلامی ایران! وبلاگ از فرنگ به روز می‌کردند با این عنوان که اینجا با فلان هزار دلار درآمد تنها می‌‌توانیم با مجموع کالای اساسی کمتر از 10 قلم، زندگی تشکیل دهیم اما زیر بار دولت نخبه ستیز کودتا هم نخواهیم رفت.
باور تقلب به واسطه تلاش همه‌جانبه عوامل استکبار چنان در خاطرشان جا خشک کرده بود که به آسانی زیرآب صلاحیت پدر و مادر مومن‌شان که دست کم در 10 انتخابات بر سر صندوق مسئولیت داشتند را هم می‌زدند! یعنی همه در این کشور دست به دست هم دادند تا بدون جا گذاشتن حتی یک مدرک، تقلبی 25 میلیونی را رقم زنند. خنده دار است اما فرض کنید یک فرد تصحیلکرده این مملکت به راحتی تحت تاثیر هجمه سنگین چند رسانه و شایعات اصلاح طلبان برانداز قرار گرفته بود.
کل اسنادی که برای اثبات شایعه بزرگ تقلب 25 میلیونی به آن استناد می‌شد شامل یک عکس از دسته‌های رای تا نخورده بود و تصویر یک صندوق رای مخدوش، جدا «حماقت» ربطی به هوش و میزان تحصیلات ندارد و در هر صنف و گروهی امکان بروز و ظهور دارد!
دوسالی منتظر ماندند و وقتی از سقوط جمهوری اسلامی و حمله آمریکا خبری نشد، مودبانه به میهن بازگشتند، به قول معروف «نون اینجا! آب اینجا! کجا بهتر از اینجا!»
هنوز هم گاهی تئوری‌هایی سیاسی یا اقتصادی از سر «نخبگی» خیلی زیاد، ارائه می‌دهند، البته ایرادی هم ندارد به هر حال اینجا مملکت همه ماست.
تاریخ را مرور کردیم تا به یاد آوریم همه بازی‌های سیاسی را که یک «اقلیت» ناراضی بر سر نظام مظلوم جمهوری اسلامی و مردم پیاده کردند.
تنها به این دلیل که علاقه نداشتند دموکراسی استوار بر پایه رای مردم بدون دخالت قدرت‌خواهانه آنان شکل بگیرد. شاید به نظر خیلی از مردم 33 سال عمر زیادی باشد اما این عدد برای توصیف تجربیات تاریخی یک انقلاب و مردمانش بسیار کوچک است.در حالی که ایرانیان تصور می‌کردند بسیار با تجربه‌تر از گذشته پای صندوق‌های رای شتافته‌اند و بعد از حوادث و درس‌های دوران سازندگی و اصلاحات می‌دانند از آینده چه می‌خواهند، عده‌ای از سیاسیون دست و پا می‌زدند برای ممانعت از ثبت تجربه جدید!
باز شدن در‌های دیگر به روی مردمی که از عملی نشدن بخش زیادی از ارزش‌هایی که برای آن انقلاب کرده‌اند دل‌خسته بودند به معنای خداحافظی دائمی با تئوریسین های سیاسی مثل هاشمی رفسنجانی بود.
برای عملی نشدن چنین تجربه‌ای بود که به قول مهدی هاشمی «خانواده» بسیج شدند و جبهه‌ها گشودند. راست هم می‌گفت آن کاری که بعد از انتخابات با ملت و جمهوری اسلامی کردند آمریکا و اسرائیل هم نمی‌توانستند انجام دهند. بیهوده نیست که بی بی سی و صدای آمریکا این اندازه مشتاق این خانواده «انقلابی»! هستند.
آشکار شدن اعترافات متهمی مثل مهدی هاشمی به واسطه پخش نوار مکالمات وی با یک ضدانقلاب به واسطه خودی‌های جبهه فتنه برای آنها که سال 88 سایت‌های منتسب به هاشمی‌ها را بالا و پایین می‌کردند به هیچ وجه تکان دهنده نیست آنچه در این میان قابل توجه است ریزش دیوار بلند حاشای خاندان استوانه اعظم است. بیش از این ژست «سوپرقهرمان نجات دهنده» را گرفتن تنها کاری بود که از حضرت پدر برمی‌آمد. در برابر شعار مشهور شکل گرفته بعد از نماز جمعه کذایی حاج‌آقا همیشه یک خاطره از شهید بهشتی بود که در رسانه‌های متعدد منتسب به هاشمی‌ها بازنشر می‌شد حال ملت سوال می‌پرسند شهید بهشتی یا امام (ره) درباره اعمالی که آقازاده در آینده به پدر نسبت دادند نامه‌ای، دست‌خطی به هاشمی نسپرده بودند؟
پیش از این مد روزگار مایه آمدن از حضرت امام(ره) و بیت ایشان در برابر دعوت مردم از هاشمی برای بصیرت ورزی بود. امروز مسیر باد کدام است قربان؟! مصلحت چه حکم می‌کند! انشاءالله که این سری مثل ایام «دروغ ممنوع» یا «تقلب! تقلب!» حاج آقا و خاندان مکرم‌شان ملت را یابو، فرض نکرده‌اند و مثل آقازاده محسن دم از جعلی بودن نوار مکالمه تایید شده در دادگاه غیرفرمایشی کانادا نمی‌زنند.
بالاخره نوار مکالمه از لندن را نمی‌شود مثل زیر شکنجه یا بواسطه تهدید به تجاوز تهیه کرد! می‌شود؟! دروغ هم که ممنوع است هنوز! کاش در نماز جمعه کذایی هم راهکاری برای چنین روزی پیش‌بینی کرده بودید! خدا شاهد است یک ذره شاد نیستیم از چنین وقایعی اما آیا خودکرده را تدبیری است.
قلب ملت زمانی برای معصومیت از دست رفته هاشمی گرفت که کل خاندان بر ضد وی قیام کردند و انزوای هاشمی بزرگ در خانه بیش از کل ملک ایران شد. آنجا که همسر، دختر، پسر و حتی منتسبین حزبی – خانوادگی با بلیت آبروی حاج آقا در جامعه ژست‌های سیاسی آنچنانی می‌گرفتند و نظریه پشت نظریه ارائه می‌دادند.
همین اواخر بود.... در روزنامه‌های غربی از قول فاطمه نوشته بودند؛ باید «فلانی»‌از منصب ریاست جمهوری عزل شود و انتخابات آزاد برگزار شد! دیگری می‌گفت ما کلا عادت نداریم درباره وقایع با حاج آقا مشورت کنیم! هر چه صلاح بدانیم همان را عملی می‌کنیم اصلا کل هاشمی‌ها عالم هستند! یکی هم که برای شدت گرفتن تحریم‌ها برضد ملت و دولت آمریکایی‌های رایزنی فشرده داشتند. انزوای خاندان هاشمی را هیچ کس رقم نزد به جز تک تک عزیزانی که بر ضد «شأنیت» حاج‌آقا قیام کردند، کودتایی که سرانجام آن بر همگان روشن بود الا....
شاید وقت آن رسیده باشد «حاج آقا» به جای رسیدگی به بحران‌های من درآوردی «ملی» به اوضاع بحرانی خانواده خود رسیدگی کنند.
پرونده مهدی و فائزه را نظام برای هاشمی رفسنجانی جمع و جور کرد. بد نیست برای جلوگیری از وخیم‌تر شدن اوضاع باقی دست‌پرورده‌ها را خود جمع و جور بفرمایید! این آبروی جمهوری اسلامی نیست که بواسطه توطئه‌ و فتنه‌های پی در پی در خطر است. خدا خواستار انقلاب خمینی کبیر است و بندگان مخلصش! ومکروا مکرالله! بیچاره رفقایی که با طناب پوسیده عمله‌های این خاندان پی پرونده تقلب زندگی‌شان دگرگون شد! بیچاره ندا آقا سلطان! بدبخت اصلاح‌طلبان فراری، بیچاره سران جریان انحرافی که دیر ایمان آوردند به جبهه بی‌پدر شده پدرخواندگی! حیف سرهای بی‌کلاه مانده!
انتهاي پيام/
منبع:وطن امروز
برچسب ها: دیوار ، بلند ، حاشا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار