به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از صداي روسيه، با وجود آنكه اين مسائل در فيلم هاي آمريكائي نمايش داده شده اند اما هنوز هم كسي تمايلي به كسب اطلاعات بيشتر در اين باره تمايلي نشان نداده است. اين نشان از شرايط محيطي بدي است كه در آن كودكان آمريكائي رشد مي كنند و نشانه اي از زوال تمدن غرب است.
امروز فقر و گرسنگي در آمريكا در اثر حرص و طمع ثروتمندان آمريكائي براي گسترش قدرت و ثروت خود افزايش مي يابد و در سويي فقري وجود دارد كه كسي در آن از ثروت بهره ندارد و در سويي ثروت ثروتمندان رو به افزايش است.
براستي براي كشوري كه بر پايه نظام سرمايه داري بنا نهاده شده است و دولت و مقامات در آن از حقوق ثروتمندان دفاع مي كنند، چه بر سر اكثريت جمعيت سركوب شده و تحت انقياد درآمده از سوي حكومت مي آيد؟ و اين اقدام چه هزينه اي را براي آنان در بر خواهد داشت؟
متاسفانه پرسش مطرح شده در بالا به تنهايي قادر به پاسخگويي و نمايش وضعيت واقعي كشور آمريكا و ماهيت زشت و نفرت انگيز آن نيست. مشكل فساد در نظام هاي فاسد غربي و از جمله آمريكا كه برپايه نظام اقتصادي "كاپيتاليستي" بنا نهاده شده اند بر كسي پوشيده نيست. آمريكائي هايي كه از اين موضوع آگاه اند آن دسته اي هستند كه "مستقل" فكر مي كنند و متاسفانه هم اكنون اين تعداد درصد بسيار كمي از جمعيت آن جامعه را تشكيل مي دهند و تعداد كمتري نيز تمايل دارند تا با اين مشكلات مواجه شوند.
همچون ساير جوامع غربي، جامعه آمريكا نيز اسير معضل "نژادپرستي" است. اما آمريكائي ها هنوز هم از اعتراف به معضلات شان ابا دارند و با وجود آنكه با خشونت ذاتي نظام اجتماعي آمريكائي مواجه هستند هيچ يك درصدد رفع آن و جايگزيني نظام بهتر به جاي آن بر نمي آيند. ناظران خارجي خشونت، بي عدالتي و دورويي موجود در جامعه آمريكا را مشاهده مي كنند با اين حال باز هم در پي تغيير نظام اجتماعي شان بر نمي آيند. همچون امپراتوري روم، تمدن غربي نيز در حال زوال و فروپاشي است.
كساني كه در سرتاسر جهان بيننده فيلم هاي "هاليوودي" هستند نشانه هايي از فساد سياستمداران آمريكائي، پليس و مقامات آن كشور را مشاهده مي كنند. هاليوود هم از اين موضوع آگاه است و همين مسئله يكي از دلايلي است كه مردم پول مي دهند و فيلم هاي هاليوودي را تماشا مي كنند. براي آمريكائي ها اين فيلم ها عرصه اي براي فرار از واقعيت جامعه شان است و باعث مي شود تا آنان از واقعياتي كه با آن مواجه هستند رها شوند ولي در نهايت متوجه مي شوند كه راه خلاصي اي از اين مشكلات ندارند. با اين حال براي درك فساد همه گيري كه از بالا تا ذيل نظام هاي غربي را فراگرفته صرف مشاهده فيلم هاي هاليوودي كافي نيست.
افكار عمومي آمريكائي ها از سوي حكومت بسيار هوشمندانه مورد دستكاري قرار گرفته است و از سوي رسانه ها و فيلم هاي هاليوودي كنترل مي شوند. رسانه هاي آمريكائي ابزاري براي كنترل توده هاي آن كشور هستند و دولت آمريكا از كودكي تا مرگ هر شهروند آمريكائي از طريق برنامه هاي تلويزيوني اذهان آنان را مورد شست و شوي مغزي قرار مي دهند. شست و شوي مغزي كودكان آمريكائي از دوره ابتدايي و در مدارس آغاز مي شود و نظام آموزشي آمريكا از كودكي به آنان وطن پرستي آمريكائي را تزريق مي كند و مدعي است كه اين اقدام در جهت افزايش "تعهد و التزام" آمريكائي ها به كشورشان انجام مي شود.
آنان كودكان آمريكائي را مجبور مي كنند كه پرچم آمريكا را در دست گيرند و دست خود را بر روي قلب شان قرار دهند و سرود كشور آمريكا را بخوانند. ميهن پرستي افراطي، خشونت، نژاد پرستي سفيد پوستان عليه سياه پوستان مسائلي هستند كه از سوي جامعه، رسانه ها و حكومت آمريكا ترويج مي شوند.
مردم آمريكا امروز بخوبي معضلات جامعه شان را درك كرده اند اما هر كسي كه بخواهد تغييري در آن ايجاد كند و از دولت بخواهد كه پاسخگو باشد به وحشيانه ترين شكل ممكن به حاشيه رانده مي شوند.
فساد سياستمداران آمريكائي و رهبران ان كشور در حادثه 11 سپتامبر آشكار شد. گرچه نئو محافظه كاران آمريكائي از دوره پس از حادثه 11 سپتامبر در پي ارائه الگويي از زندگي آمريكائي و افزايش تسلط آمريكا در سطح بين المللي بوده اند اما شواهد نشان مي دهند كه قدرت و سلطه آمريكا روز به روز در حال كاهش است و تمدن غرب در آستانه فروپاشي قرار گرفته است.
با اين حال اكثريت مردم جهان در جستجوي عدالت و انصاف هستند. حقيقت آنست كه مردم خواهان عدالت واقعي و نه عدالتي هستند كه پليس آمريكا وحشيانه در پي القاي آن است. تغييرات در آمريكا بايستي از بالا تا پايين انجام شود زيرا فساد در اعماق آن جامعه و عرصه سياسي آمريكا رسوخ پيدا كرده است.
مردم آمريكا از مشکلات خود آگاه اند اما بنظر مي رسند كه از اقدام موثر براي مقابله با ان خودداري مي ورزند و برخوردي قاطع با اقدامات وحشيانه پليس، فساد و تبهكاري موجود در آن جامعه انجام نمي دهند.