به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "پرس تي وي"؛ "راندي شکسپير" استاد اقتصاد دانشگاه تريساکتي جاکارتا و از موسسان جنبش جهاني عدالت، در مقاله اي به افزايش قدرت و نفوذ ايران و ناکارآمدي فشارهاي غرب به ويژه آمريکا به جمهوري اسلامي ايران پرداخته است.
وي مي نويسد؛ وحشت واشنگتن را فراگرفته. کشوري با فقط 75 ميليون جمعيت بدون بمب اتم در حال گسترش نفوذ خود است.
کشوري که با پايگاه هاي نظامي و ناوهاي هواپيمابر آمريکا احاطه شده، توانسته خود را آزاد کند. کشوري که شبکه هاي راديويي و تلويزيوني اش سرکوب مي شوند، موفق شده پيام خود را به ديگران برساند.
کشوري که به هيچ کشور ديگري حمله نمي کند، کشور ديگري را اشغال نمي کند، با القاعده در ارتباط نيست، در کار قاچاق موادمخدر نيست، عمدا به تنش ها و کينه هاي قومي دامن نمي زند، افراد ديگر را وارد دام بدهي نمي کند، جرات دارد که خواستار عدالت براي فلسطين باشد، سياست خارجي اش مبتني بر کنفرانس و گفتگو است، نه درگيري و پهپاد، مورد احترام ديگران است.
کشوري که با تحريم هاي اقتصادي، سياسي و بين المللي مواجه است، کشوري که با تحريم کالا، ممنوعيت و اختلال مواجه است، موفق شده با ديگران معامله کند و رابطه تجاري داشته باشد و اين کشور با دلار معامله نمي کند، با موفقيت فزاينده جنبش عدم تعهد را اداره مي کند.
از همه بدتر، اينکه ايران با امضاي توافقنامه هاي امنيتي و اقتصادي به دنبال همکاري با آمريکاي لاتين است تا شبکه اي از روابط اقتصادي و ديپلماتيک ايجاد کند و به اين وسيله از شدت تحريم هاي بين المللي بکاهد و در برابر تلاش هاي غرب براي محدود کردن بلندپروازي هاي ايران، مقابله کند.
به همين دليل است که آمريکا قانون اقدام "مقابله با ايران در نيمکره غربي" را به هدف مقابله با نفوذ فزاينده ايران در آمريکاي جنوبي را به تصويب رساند. اين قانون وزارت خارجه آمريکا را ملزم مي سازد طي 180 روز راهبردي را براي "برخورد با حضور و فعاليت فزاينده ايران" در آمريکاي لاتين تهيه کند.
اين قانون فاش مي کند که سياست آمريکا اين است که به وسيله راهبري هماهنگ و هدفمند که از تمام عناصر و ارکان قدرت ملي استفاده مي کند، با نفوذ ايران مقابله کند. اين قانون به دولت آمريکا مسئوليت داده جزئياتي از حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سپاه قدس، حزب الله و حماس در نيمکره غربي را تهيه و ارائه کند.
علاوه بر اين، اين قانون خواستار تهيه طرحي براي تامين امنيت مرزهاي جنوب غربي آمريکا و جلوگيري از ورود نيروهاي حماس و حزب الله تحت حمايت ايران به داخل آمريکا شده است.
قانون مذکور همچنين دولت را ملزم مي کند، ايران و متحدانش را از منابع مالي محروم کند و براي کنگره و آمريکائيان پيشرفت هاي انجام شده در اجراي اين راهبرد را گزارش کند.
البته، مسائلي در اين بين وجود دارد. براي مثال، اگرچه شکي نيست که حزب الله در آرزوي تسلط و تسخير جنگل آمازون است و سپاه قدس نيز دوست دارد از رشته کوه هاي پاتاگونيا (جنوب آمريکاي لاتين) بالا برود، اما آنها در آمريکاي جنوبي حضور ندارند و معلوم نيست که قصد رفتن به آنجا را داشته باشند.
ضمن آنکه سيلي از نيروهاي ايراني از مرزهاي جنوبي آمريکا وارد اين کشور نشده اند، اگرچه بي شک هزاران مکزيکي چنين کاري کرده اند.
در واقع، در غياب حملات پرچم دروغين آمريکا (عمليات هاي ساختگي) (که اکنون بايد انتظار آن را داشت و آمريکا مانند اسرائيل، آن را اتخاذ مي کند) شمار اندکي از ايران ها در سفارتخانه ها و نمايندگي ها فقط به صورت صلح آميز حضور دارند و تصويب قانوني براي محروم کردن و منزوي کردن ايران و دوستانش از منابع مالي در واقع تلاشي است براي منزوي کردن کشورهايي که آمريکا فکر مي کند دوستان واشنگتن هستند، اما اينطور نيست.
براي مثال، بسياري از کشورها در مورد حسن نيت حملات نظامي مداوم آمريکا ترديد دارند (آخرين خبرها حاکي از آن است که آمريکا نيروهاي خود را به سوي 35 کشور آفريقايي اعزام کرده است. از آنجايي که فقط 44 کشور در آفريقا وجود دارد، فقط 9 کشور ديگر مي ماند که آمريکا برود) .
*** پس چه بايد کرد؟ آمريکا و انگليس اکنون به عنوان عوامل اصلي سرکوب شناخته مي شوند و همانطور که در مورد امور اقتصادي و عدالت اجتماعي مشاهده مي شود، آنها نمي توانند اوضاع را براي مردم خود سر و سامان بدهند.
بنابراين، توصيه اي که به آمريکا مي کنم، اين است که هرچند اکنون فاسد شده است، نبايد وحشت کند بلکه بايد به آرامي راهکارهايي را که در زير مي آيد پيگيري کند که اگر چنين کند، دوباره نفوذش در جهان افزايش مي يابد (برخلاف آنچه که الان به طرز فاجعه باري در حال کاهش است).
آمريکا بايد:
1-حمله و اشغال ديگر کشورها را متوقف کند.
2- هزينه هاي نظامي خود را به ميزاني که متناسب با درصد جمعيت آمريکا از جمعيت جهان باشد، کاهش دهد.
3- عدالت اجتماعي و اقتصادي را بخصوص در آمريکا اجرا کند.
4- اعلام کند که آزادي بيان در همه جا مورد تائيد خواهد بود.
5- عدالت را براي فلسطين تضمين کند.