بازي بازيگران مطرحي هم چون پوريا پورسرخ، نيما شاهرخ شاهي، اميرحسين رستمي و خانم ها خيرانديش، تينا آخوندتبار و نيکپور که در کارهاي تلويزيوني کمتر حاضر شده است، به ياري من در نگارش داستان آمد.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران:

جواني با استعداد، توانا و با ايده هايي جديد و خلاق است. اگر نگاهي به فيلم نامه هايي که «زامياد سعدونديان» نوشته يا بازنويسي کرده است، بيندازيد اين ويژگي هايي را که براي او برشمرديم، تأييد مي کنيد. او تاکنون فيلم نامه چند سريال  پربيننده مانند«سقوط يک فرشته»، «سقوط آزاد» و «مسير انحرافي» و فيلم در حال اکران «يه عاشقانه ساده» را نوشته است. وي بازنويس سريال «ميلياردر» و نويسنده سريال «دختران حوا» هم هست که در حال حاضر اين 2 سريال در حال پخش است و مورد استقبال هم قرار گرفته است به همين دليل با «سعدونديان» درباره نگارش فيلم نامه اين سريال ها گفت وگويي انجام داديم.

از کجاي کار براي بازنويسي فيلم نامه سريال «ميلياردر» به گروه پيوستيد؟

ايده و طرح اوليه سريال تلويزيوني«ميلياردر»متعلق به تهيه کننده اين مجموعه، آقاي «رامين عباسي زاده»است. وي از آن جمله تهيه کنندگاني است که به دليل سال ها حضور در اين عرصه، اشراف خوبي بر جريان مجموعه سازي دارد و سلايق مخاطبان را مي شناسد. اين سريال به نظر او با توجه به مضمون طنزش مناسب با مقطع زماني حاضر است و در شرايطي هم روي آنتن مي رود که سريال طنز نداريم و مردم از آن استقبال کرده اند.

البته من از ابتدا در گروه نويسندگان «ميلياردر» نبودم ولي پس از مدت کوتاهي مانده به پخش، با نظر تهيه کننده و کارگردان براي باز نويسي به گروه پيوستم. هرچند اين بازنويسي چنان گسترده شد که بيشتر، شکل نگارش مجدد را پيدا کرد و اين امر با حمايت تهيه کننده و کارگردان تا به اين جا روند مناسبي را طي کرده است. يک سري مناسبت ها وشوخي ها به آن اضافه شد  و تعدادي از شخصيت ها قوام بيشتري پيدا کردند، به قصه ها به اندازه کافي پرداخته شد و بار اجتماعي و تعليق نيز فرم بهتري پيدا کرد.

فيلم نامه«ميلياردر» به برخي معضلات در جامعه مي پردازد واز اين ويژگي برخوردار است که شوخي ها بي دليل، در کار قرارنگرفته است  و طنز در موقعيت ايجاد مي شود و همه چيز بر اساس يک طراحي حساب شده پيش مي رود.

بله با شما موافقم. «ميلياردر» در واقع يک طنز اجتماعي است که تم اصلي آن مي تواند در هرجامعه اي، ما به ازاي بيروني داشته باشد، مانند اين که يک آدم اخلاق گرا و انسان دوست، گرفتار عده اي افراد سوءاستفاده گر و متقلب مي شود که براي سود جويي خود حاضرند دست به هر کاري بزنند. ما از منظر کمدي به اين قصه نگاه کرديم تا بتوانيم خيلي از مفاهيم انتقادآميز را در پوشش طنز مطرح کنيم. در همين راستا شايد خيلي از روابط در اين سريال با فانتزي خاصي ترکيب شده باشد.

به نظر من برخي کاراکترهاي اين شرکت تفکرات خودبينانه و پوچ دارند. همان طور که شخصيت فرجام در جايي مي گويد نسبت به جايي که نانتان را از آن جا در مي آوريد تعصب وغيرت داشته باشيد؛ ويژگي که برخي از کارکنان اين شرکت ندارند و فقط منافع خود را دنبال مي کنند.

گويي ميان شما، کارگردان و بازيگران در طول کار تعامل خوبي وجود دارد؛ چرا که وقتي با يکي از بازيگران سريال گفت وگو مي کردم، مي گفت شما در بازنويسي فيلم نامه از سکانس هاي پيشنهادي اش استقبال مي کرديد؟

به طور حتم همين طور است. نويسنده اي که فقط به داشته ها و دانسته هاي خود اکتفا کند، از ايده هاي مثبت ديگران محروم خواهد ماند، به ويژه وقتي در چنين شرايطي به پروژه اضافه شده باشد. به قول معروف، چند فکر هميشه بهتر از يک فکر است. اين جا هم با توجه به روز پخش بودن سريال، از نظرات عوامل پشت دوربين استقبال مي کنم. در «ميلياردر» ما بازخوردهاي پخش را مي سنجيم و بر اساس آن حرکت مي کنيم.

اين نکته را هم بگويم زماني که براي بازنويسي به اين پروژه پيوستم، بيشتر بازيگران انتخاب شده بودند، اما چون در اين دفتر مشغول نگارش کار ديگري بودم، از همان ابتداي توليد از جزئيات قصه اطلاع داشتم و اتفاقا چند بازيگر را به آقايان اميني و عباسي زاده پيشنهاد دادم که برخي الان جزو بازيگران موفق اين سريال شده اند، از جمله عليرضا کمالي که به نظر من از توانمندترين بازيگران کشورمان است و پس از صحبت هاي بين او، کارگردان و تهيه کننده، عليرضا به اين پروژه پيوست. حضور وي، خيال ما را از بابت نقش منصور راحت کرد چرا که عليرضا به خوبي لحظه را در بازيگري مي شناسد.



به مبحث نگارش فيلم نامه «دختران حوا» رسيديم، وقتي فيلم نامه اين سريال را  مي نوشتيد، دغدغه هاي اجتماعي سراغتان آمد يا اين دغدغه ها بود که شما را وادار به نوشتن فيلم نامه کرد؟

تقريبا هردو!خب به نظرم فيلم نامه اي که پشت آن دغدغه نباشد به نتيجه مناسبي نيز منجر نخواهد شد. «دختران حوا»يک درام تاثيرگذار است که شايد روايت آن در نگاه نخست تخيلي به چشم بيايد، اما در پس اين قصه و آدم هاي آن، دنيايي حرف و حکايت نهفته است و شخصيت هاي حاضر در سريال جدا از موقعيت پيش آمده نمود خارجي هم دارند .در واقع  تجربه ثابت کرده است مضامين انساني و شايد آرمانگرايانه، در قالب قصه، بهتر منتقل خواهدشد.

آيا سريال «دختران حوا» همان چيزي بود که شما نوشته بوديد يا در مرحله اجرا تغييراتي در آن به وجود آمد؟

متاسفانه فيلم نامه اين سريال هنگام تصويربرداري با توقفي يک ماهه در زمان توليد مواجه شد که اين معضل يعني مسئله کمبود بودجه مشکل اساسي اين روزهاي برنامه سازي است و به تبع همين امر، فيلم نامه را با جرح و تعديل هايي مواجه کرد که به لحظاتي از کار ضربه زد. اين مسئله به بنده و کارگردان مجموعه که کارنامه اش بر همگان مشخص است برنمي گردد چرا که متن تقريباً به صورت کامل نوشته شده بود ولي اين وقفه يک ماهه به هرحال آسيب هايي به کار وارد کرد. اگر حسين سهيلي زاده با تجربه گران بهاي خود بر مسند کارگرداني مجموعه نبود مشخص نبود چه سرنوشتي در انتظار کار و متن قرار مي گرفت .

شايد خيلي ها اين مسئله را نمي دانند، يا اگر هم مي دانند به دليل صلاحديد در روابط کاري و مسائلي ديگر حرفي از آن نمي زنند و همه چيز را به نويسنده مربوط مي کنند. مثل بازيگر نقش مددکارکه بازي پر ايرادي هم از او در اين سريال شاهد هستيم و او طي مصاحبه اي کاستي هاي بازي خود را ناشي از کمبودهاي متن دانست و اين بي انصافي است چرا که ما بارها بر سر مسائل مختلف بحث مي کرديم و وي در بيشتر مواقع با ما هم عقيده بود. اما نکته قابل تامل اين است که دوستان تمرکز نداشتن روي متني را که جلوتر به آن ها داده شده بود، يا اين که به صلاحديد کارگردان پايانبندي قصه به عوامل گفته نشده بود، به اين امر ارتباط داده اند.

شگفت آنکه وقتي شما در دفتري مي شنوي و مي بيني که فيلم نامه فلان بازيگر به عنوان چرکنويس به دوستش در دفتر ديگري داده شده و او فيلم نامه را تمام و کمال خوانده است ، ديگر حرف زدن از اهميت دادن به قصه توسط بازيگر يا دغدغه در مورد نقش  بي معني جلوه مي کند چرا که کار فرهنگي حتي اگر به اتمام رسيده باشد اين برخورد را نمي طلبد. ما در بسياري از موارد شاهد حفظ فيلم نامه هاي قديمي تر توسط  بازيگران حرفه اي و قديمي سينما و تلويزيون بوده ايم.  

آيا هنگام تماشاي سريال«دختران حوا»  به اين فکر مي کنيد که اگر به جاي مثلا فلان بازيگر، ديگري اين نقش را به عهده مي گرفت، کار بهتر مي شد؟

خب اين نکته اي است که اغلب مطرح مي شود و من هم گاهي در بعضي لحظات تماشا  و يا حتي نگارش سريال به آن فکر مي کردم. براي مثال، بازيگر نقش فرهاد يا خواهر مژگان به دليل ضعف در بازي، دست من را براي ادامه قصه در روند اصلي سيناپس بستند و اين مسئله سبب از بين رفتن بعضي از روابط در هنگام نگارش شد. اما از سوي ديگر انتخاب صحيح بازيگري مانند نازنين کريمي و بازي تحسين برانگيز وي که اولين کار بازيگري اش در سريال است، با تجربه و انتخاب صحيح جناب سهيلي زاده که سابق بر اين نيز در کارهايش بازيگران جديد و خوبي را معرفي کرده بود که هم اکنون جزو بازيگران خوب تلويزيون هستند، دست مرا براي نگارش بازتر کرد.

از طرفي نيز بازي بازيگران مطرحي هم چون پوريا پورسرخ ، نيما شاهرخ شاهي ، راد و اميرحسين رستمي و خانم ها خيرانديش ، تينا آخوندتبار و نيکپور که در کارهاي تلويزيوني کمتر حاضر شده است، به ياري من در نگارش داستان آمد. البته از بازي متين و جا افتاده ساغر شکوري نيز نبايد غافل شد. همچنين بايد از بازي تحسين برانگيز خانم ها ليدا عباسي و مريم سرمدي تشکر ويژه اي داشته باشم.

در پايان گفت وگو، پيام اصلي تان را از سريال هاي «ميلياردر»و «دختران حوا» برايمان بگوييد.

ما انسان ها به يکديگر نياز داريم از اين رو در تصميم گيري ها نبايد تنها به منافع خودمان فکر کنيم. بايد انسان هاي ديگر را نيز در نظر داشته باشيم. نکته اي که به نظرم حلقه مفقوده روابط و مناسبت هاي امروز ماست و بايد روي آن تامل جدي وکارشناسانه شود.

• مريم ضيغمي
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار