فارن پاليسي در تحليلي به قلم "ديويد راتکوف" نوشت: جان کري و چاک هاگل دو محصول تازه واردي هستند که هر دو کهنه سربازان جنگ ويتنام بوده و تمايلي به ادامه ماجراجويي نظامي آمريکا ندارند.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران ، فارن پاليسي نوشت، اين چهارشنبه يکصدمين سال تولد ريچارد نيکسون رييس جمهور اسبق آمريکا است. هر چند ظواهر امر حاکي از آن است که نيکسون به‌واسطه رسوايي واترگيت از قدرت به پايين کشيده شد اما واقعيت اين بود که وي قرباني سالهاي بحران آمريکا درباره جنگ ويتنام و نيز اشتباهات شخصي خود شد.  
 
بي اعتمادي تشکيلات حاکم آمريکا و روزهاي دشوار اين کشور که با سوء مديريت  همراه بود موجب ايجاد فضايي بي ثبات و مسموم در صحنه سياسي اين کشور شد و نيکسون در واقع شخصا شمشيري که دشمنانش براي سرنگوني وي لازم داشتند به دستشان داد تا تغييراتي که به نظر مي رسيد آمريکا در آن دوران نيازمند آن است، ايجاد کنند. 

جان کري و چاک هاگل دو محصول اين دوره هستند. البته مي توان باراک اوباما رييس جمهور آمريکا را به نوعي محصول اين دوره قلمداد کرد هرچند استعفاي نيکسون تنها پنج روز پس از تولد سيزده سالگي اوباما صورت گرفت. نامزدهاي اوباما براي سمت هاي وزارت خارجه و دفاع يعني به ترتيب کري و هاگل هر دو کهنه سربازان جنگ ويتنام هستند و اگرچه يکي دموکرات شد و ديگري جمهوريخواه محافظه کار، اما هر دو به شدت تحت تاثير تجربه جنگ ويتنام قرار گرفتند. هر دو گرايش به انتقاد از ماجراجوييهاي نظامي آمريکا داشتند و نشان داده اند نمي خواهند آمريکا بارديگر دچار جنگي شبيه به ويتنام شود. در نهايت هيگل که جنگ آمريکا در عراق را حرکت در مسيري خطرناک مي ديد از حزب جمهوريخواه جدا شد. 

گرايش‌هاي اصلي سياسي اوباما نيز تحت تاثير تحولات پس از جنگ ويتنام قرار دارد. وي زماني فعاليت خود را در صحنه سياسي آمريکا آغاز کرد که صحنه سياسي آمريکا توسط سنت هاي ليبرال برخاسته از تحولات پس از جنگ ويتنام شکل گرفته بود. در طول انتخابات درون حزبي دموکرا‌ت‌ها در سال 2008، زماني که اوباما مواضعي ملايمتر و صلح جويانه تر از هيلاري کلينتون وزير خارجه کنوني اتخاذ کرد اين گرايش‌ها کاملا قابل مشاهده بود. اما اين گرايش‌هاي صلح طلبانه به هيچ وجه در پي آغاز به کار به عنوان رييس جمهور آمريکا مشاهده نشد به ويژه اينکه وي کلينتون و رابرت گيتس وزير دفاع جرج بوش را به کابينه خود آورد. اوباما همچنين اقداماتي صورت داد که نشان داد از سنت هاي ليبرال دور شده است. از جمله اين اقدامات افزايش تعهدات نظامي آمريکا در افغانستان ، دخالت نظامي در ليبي ، استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين ، جنگ سايبري و عمليات ويژه براي  قدرت نمايي آمريکا در سراسر جهان بود.

سئوال بزرگي که درباره دوره دوم رياست جمهوري اوباما وجود دارد اين است که  آيا تيم جديد وي اقداماتي متناقض با آنچه در دوره نخست رياست جمهوري باراک اوباما شاهد آن بوديم صورت خواهد داد يا خير؟ وي در پايان دور دوم رياست جمهوريش چه ميراثي به جا خواهد گذاشت؟ آيا نامزدهايي که اخيرا معرفي کرده است نشان دهنده اين تغيير روش است؟

انتخاب کري به عنوان يک سياست مدار ليبرال و هاگل به عنوان يک فرد محافظه کار که بيشتر دوران حيات سياسي خود را در سناي آمريکا سپري کرده اند احتمالا نشان مي دهد اوباما مانند دوره نخست رياست جمهوري خود به شدت به دنبال برقراري تعادل در کابينه و سياست ها است. انتخاب دو کهنه سرباز به علاوه جان برنان به عنوان يک  مشاور مبارزه با تروريسم که سابقه 25 سال فعاليت در سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا را دارد، نشان مي دهد احتمالا اين رييس جمهور ليبرال اهدافي به نسبت تندرو گرايانه را دنبال خواهد کرد. البته اين احتمال نيز وجود دارد که رييس جمهور آمريکا مانند سال 2008 که سياست تعامل را پيش گرفته بود، در تلاش براي جلب رضايت نومحافظه کاران است.
با اين حال واقعيت اين است که در تيم امنيت ملي اوباما شامل کري ليبرال، هاگل محافظه کار، برنان افسر باتجربه سيا ، سوزان رايس صريح اللهجه و دانيلون فرمول گرا-تنها نقطه اشتراکي وجود دارد همين عدم تعامل است.  
اگرچه هاگل به حمله آمريکا به عراق در سال 2003 ميلادي راي مثبت داد، موضع گيريهاي مشخص وي درباره مسايل مختلف امنيت بين المللي نشان مي دهد گرايش‌هاي سياسي و امنيتي وي به شدت تحت تاثير تجربيات جنگ ويتنام قرار دارد. وي پس از حمله آمريکا در سال 2003 تلاش هاي گسترده اي براي پايان دادن به جنگ عراق صورت داد که به عقيده وي تنها يک جنگ گران و پر هزينه براي آمريکا بود.  
 
همچنين مقاومت وي درباره اقدام نظامي برضد برنامه هسته اي ايران به شدت موجب نگراني منتقدان درباره انتصاب احتمالي وي به عنوان وزير دفاع آمريکا شده است. هاگل ، کري و ديگر اعضاي تيم اوباما طي سالهاي اخير فعالانه براي کاهش دخالتهاي نظامي آمريکا در منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا تلاش کرده اند. حتي انتصاب برنان به عنوان رييس سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا بايد در همين چارچوب مد نظر قرار گيرد. در کانون عمليات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريکا که برنان مسئوليت آنرا عهده دار بوده است ، استراتژي کاهش حضور مشخص فيزيکي نظاميان آمريکا و ايجاد کمترين خطر براي نظاميان آمريکايي نهفته است. 

اين گونه سياست ها همچنين مسايل جنبي فراوان ديگري در خود دارد، به ويژه اينکه اگر نگاهي به هزينه هاي عظيم دخالت هاي نظامي در عراق و افغانستان بيندازيم. آمريکا همچنين در حال حاضر با مسايل اقتصادي شديدي روبه‌رو است و به دنبال بهره برداري از منابع جديد داخلي است که بتواند منجر به وابستگي کمتر اين کشور به انرژي، ‌دور شدن از منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا شود. به نظر مي رسد اين مسئله اکنون تبديل به يک اولويت استراتژيک براي اين کشور شده است.  
 
سياست باراک اوباما در سال 2008 ميلادي مبني بر تعامل با دشمنان و اتکاي فزاينده دولت وي به ترميم ائتلافهاي آسيب ديده در سالهاي رياست جمهوري بوش و همچنين تشکيل ائتلاف با قدرت هاي نوظهور از جمله ترکيه و هند همه نشانه هايي اميدوار کننده به شمار مي رود. همچنين گرايش جان کري به سمت ديپلماسي سنتي نشان دهنده اين است که تيم امنيتي دوره دوم رياست جمهوري باراک اوباما مي تواند وي را تبديل به رييس جمهوري ديگر کند.
 
با اين حال اين استراتژي اوباما نمي تواند براي متحدان آمريکا مانند اسراييل خبر خوشي باشند. به نظر مي رسد نگراني اصلي اسراييل انتخاب افرادي مانند هاگل است که به جاي توجه به لابي هاي اسراييلي به منافع واقعي امنيت ملي آمريکا توجه دارند. با اين حال اسراييل مجبور خواهد بود راههاي تازه براي تضمين امنيت خود پيدا کند زيرا اين تصور را خواهد داشت که آمريکا فردا ديگر دقيقا کارهايي که ديروز مي کرد تکرار نخواهد کرد. 

نيکسون در واقع همين قانون را شکست. وي به طور قطع از جمله روساي جمهور آمريکا بود که در دوران وي سياست خارجي آمريکا موفقيت هاي بسيار زيادي داشت. وي نه تنها آمريکا را در نهايت از ويتنام خارج کرد بلکه به تيم سياست خارجي خود اين قدرت را داد که به قدرت هاي وقت يعني روسيه و چين نزديک شود و مناسباتي جديد را با آنها رقم بزند. وي در واقع با کاهش عمليات نظامي آمريکا موجب افزايش تعاملات ديپلماتيک اين کشور شد و بسيار جالب خواهد بود اگر اوباما، کري و هاگل نيز در نهايت اين ميراث نيکسون را که کمتر به آن توجه شده است، زنده کنند.
برچسب ها: آمریکا ، هاگل ، کری ، انتخاب ، نظامی ، جنگ
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار