به گزارش خبرنگار وبگردی باشگاه خبرنگاران ، در حالی که دولت انگليس با سرازیر کردن پول ارتجاع و تمامی امکانات در حمایت از بیبیسی فارسی به دنبال نفوذ هر چه بیشتر در میان مردم ایران است این رسانه شایعه پراکن حتی در بین اپوزیسیون نیز در حال از دست دادن جایگاه و اعتبار رسانهایاش است.
"پتکین آذر مهر" وبلاگ نویس ضد انقلاب در مصاحبهای با دوستانش در فیس بوک با ذکر خاطراتی از "مسعود بهنود" و "محمد منظرپور" از کارمندان بیبیسی فارسی در انتخابات گذشته ریاست جمهوری ایران آنان را وابسته به رسانه دروغگویانی مینامد که با حیلهگری و شعر خوانی خود را در میان اپوزیسیون جا کردهاند.
وی با اشاره به اظهارات کذب کارشناس بیبیسی که مدعی سخنرانی در میان دانشجویان در تیرماه 78 شده بود میگوید پس از افشای این دروغگویی بود که بهنود به همراه چند کارمند بیبیسی از جمله محمد منظر پور شروع به فحاشی و بایکوت خبری نوشتههای من میکردند. وی میگوید در دفاع از خود بارها با بیبیسی و صدای امریکا تماس گرفته اما پاسخش را پخش نکردهاند و اين در حالی است که مسعود بهنود در صدای آمریکا وی را شعبان بیمخ نامیده است.
وی با اشاره به ارتباطات محفلی سیستماتیک در میان کارمندان بیبیسی فارسی و صدای امریکا اظهار میکند: "اینهایی که در صدای آمریکا و بیبیسی و اینها هر شب دیده میشوند، اینها همه یک محفل هستند و به اصطلاح پا منقلیهای همدیگر هستند. برای همین است که میبینیم مجری پارازیت کامبیز حسینی برخوردی دوگانه با بهنود و یکی دو مخالف اصلاح طلب داشته است. در برابر بهنود بسیار متملقانه و از موضع پایین برخورد میکرد. خودش و بسیاری از روزنامه نگاران اصلاح طلب نیز یادداشت بهنود را (در فیس بوک) به اشتراک گذاشتند.
این وبلاگ نویس مقیم لندن با اشاره به نفوذ بهنود کارشناس بیبیسی در میان رسانههای ضد انقلاب ادامه میدهد: "کامبیز حسینی اگر فردا از صدای آمریکا بیاید بیرون باید روابط خوبی با امثال بهنود داشته باشد که کار گیر بیاورد. چرا منظرپور (کارمند بیبیسی) مقاله من را بعد از چند روز به خاطر فشار بهنود پایین آورد؟ چون نمیخواست کارش را در بیبیسی از دست بدهد. کامبیز حسینی که هر کسی را زیر منگنه میگذارد کم مانده بود روی پای بهنود بیفتد.
فعال رسانهای ضد انقلابها در پایان اینگونه از روابط مافیایی در رسانههای بیبیسی و صدای امریکا پرده برمیدارد: "اینها میخواهند خودشان مطرح باشند. میخواهند اعتبار غیر محفلیها را از بین ببرند و خودشان باشند. لازم هم نیست که از یک جناحفکری باشند، مهم این است که هم منقلی باشند. وقتی میگویم هم منقلی تشبیه نمیکنم. منظورم از منقل همان منقل است. مهم این است که کنترل دست این هم محفلیها و هم منقلیها باشد. ولی با هم بحث هم میکنند، مناظره هم میکنند،بالاخره یک نمایشی لازم است.