به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از گاردين، کاکبرن در گزارشي نوشت: هفته پیش فردی از طریق عملیات انتحاری چندین نفر از شیعیان پاکستانی را به قتل رساند. پس از این حادثه درست 10 دقیقه بعد در اثر انفجار یک بمب 82 نفر کشته و 121 تن زخمی شدند. یکی از پلیس های حاضر در صحنه گفت "روز قیامتی بود، اجساد در همه جا دیده می شدند."
مسئولیت این بمبگذاری را یک گروه سنی افراطی برعهده گرفت و در اثر چنین حوادثی در طول سال گذشته 400 شیعه پاکستانی کشته شده اند.
کشته شدگان شیعه پاکستانی در حادثه اخیر از هزاره های آن کشور بودند که اجداد بسیاری از آنان در طول یک قرن گذشته از افغانستان به پاکستان مهاجرت کرده بودند. "علی دیان حسن" از دیده بان حقوق بشر در مورد وضعیت وخیم زندگی این افراد می گوید "آنان در پاکستان در محاصره هستند، جامعه آنان را طرد کرده و آنها حشیه نشین اند، دستگاه قضائی، دولت و نیروهای امنیتی نیز با آنان رفتار بدی دارند." وی در این باره خاطر نشان می سازد که وضعیت این افراد با 30 میلیون شیعه دیگر پاکستانی چندان فرقی ندارد و آنها نیز دائما در خطر حمله از سوی گروههای سنی افراطی بسر می برند.
با این حال، خشونت ها علیه شیعیان به پاکستان محدود نمی شود. در بحرین نیز اکثریت شیعه آن کشور تحت سلطه اقلیت سنی به رهبری خاندان آل خلیفه بسر می برند. دادگاه عالی آن کشور برای تعدادی از فعالان سیاسی شیعه بحرینی حکم حبس صادر کرده است که در این میان 20 فعال سیاسی بدلیل شرکت در قیام سال 2011 میلادی به 8 سال زندان محکوم شده اند.
این حکم در حالی صادر می شود که پیش از آن متهمان پس از شکنجه در دادگاه نظامی حاضر شده بودند. در ماهیت فرقه ای ستمی که حکومت بحرین علیه شیعیان آن کشور انجام می دهد تردیدی وجود ندارد. نیروهای امنیتی بحرین با استفاده از بولدوزر 35 مسجد و حسینیه شیعیان آن کشور را ویران کرده اند. دولت بحرین مدعی شده که این مساجد و مراکز مذهبی به محلی برای تحریک قیام کنندگان بحرینی تبدیل شده بودند.
یکی از فعالان عراقی به من گفت که پس از حمله سال 2003 آمریکا علیه عراق، شیعیان موفق شدند قدرت را در آن کشور در دست گیرند و در این مورد گفت "این نخستین باری بود که در کشوری عربی دولتی توسط شیعیان تشکیل شده بود. این رویداد از زمان حکومت 800 سال پیش فاطمیان در مصر تاکنون بی سابقه بوده است."
بنابراین شیعیان موفق شدند تا کنترل مراکز نظامی، امنیتی و قضائی بغداد را در دست گیرند. همچنین ، موفقیت جنبش شیعه حزب الله لبنان در وادار نمودن نیروهای صهیونیست به عقب نشینی از آن کشور در سال 2006 نیز پیروزی دیگری برای شیعیان منطقه بود. در افغانستان نیز پس از سقوط طالبان هزاره های شیعه آن کشور فرصت رشد تازه ای یافتند.
در سوریه نیز امروز جنگ اصلی قدرتهای غربی و ارتجاع عرب با شیعیان ان کشور است. شیعیان و علوی ها مجبور به ترک خانه های خود شده اند و تروریست های موسوم به "ارتش آزاد سوریه" آنان را به اجبار از روستاهایشان بیرون می کنند. فیلمی منتشر شده در سایت "یوتیوب" نشان می دهد که چگونه تروریست های سوری حسینیه شیعیان در حومه شهر ادلب واقع در شمال غربی سوریه را به آتش کشیده بودند.
در زمان اشغال عراق توسط نیروهای آمریکائی و متحدان غربی اش، آمریکائیها متوجه شدند که عراق پس از سقوط صدام حسین دیکتاتور سابق آن کشور به عرصه ای برای فعالیت ایران تبدیل خواهد شد در نتیجه تصمیم گرفتند تا از شیوه کهنه استعمارگری استفاده کنند و در عراق باقی بمانند اما در این راه شکست سختی خوردند در نتیجه پس از آن تصمیم گرفتند تا از استراتژی "تاثیرگذاری غیر مستقیم" استفاده نمایند و در این راه از نیروهای ضد شیعه از جمله شبه نظامیان ضد ایران و سوریه بهره گیرند.
"سیمون هرش" در مقاله ای در نشریه آمریکائی "نیویورکر" در سال 2007 بصورت علنی اظهار داشت که "آمریکا با پیگیری این استراتژی جدید بصورت باز با ایران مواجه خواهد شد و همچنین به مقابله با متحدان آن کشور در منطقه خواهد پرداخت امری که باعث گسترش منازعه شیعه و سنی در منطقه می شود." امری که در عمل روی داد و آمریکا هم اکنون در حال نبرد با حزب الله لبنان و دولت سوریه می باشد. هرش در این باره اذعان نموده بود که "از تبعات سوء چنین اقدامی از سوی آمریکا تقویت نیروهای تندروی سنی خواهد بود که شبه نظامی هستند و در دشمنی با آمریکا هم پیمان با القاعده بوده اند."
منطق کنونی آمریکا آنست که امروز القاعده "خوب" و القاعده "بد" برای آمریکا وجود دارد. در سوریه آمریکا با پیگیری همین سیاست از تروریست های وابسته به القاعده تحت چتر ائتلاف موسوم به ائتلاف ملی سوریه حمایت می کند، همراه با انگلیس و سایر کشورهای اروپائی از آنان بعنوان نمایندگان ملت سوریه برسمیت می شناسد و آنان را القاعده "خوب" می داند و در مقابل علیه جبهه "النصره" از گروههای دیگر تروریستی وابسته به القاعده اعلام جنگ می کند و آنان را القاعده "بد" می شمارد.
از سوی دیگر در مالی آمریکا و سایر کشورهای اروپائی نیروهای شبه نظامی را وابسته به القاعده می دانند و فرانسوی ها به آنجا لشکرکشی کرده اند. در واقع غرب از این سیاست دوگانه و ریاکارانه خود عاجز شده است.