به گزارش خبرنگار کلينيک باشگاه خبرنگاران؛ در روانشناسى مثبتنگر، اعتقاد بر آن است كه سازههایى همچون امید، مىتواند از افراد در برابر رویدادهاى استرسزاى زندگى حمایت كند. از سوى دیگر، با توجه به تأثیر جهانبینى هر فرد در جهتگیرى و چگونگى زندگى آدمى، نمىتوان از نقش دین در پیدایش امید چشم پوشید.
همیشه در آیات و روایتها تاکید بسیاری برای امیدوار بودن در زندگی انسان شده است و اگرفردی امید به زندگی نداشته باشد، برنامهریزی و هدفی ندارد و برای او دنیا به آخر رسیده و هیچ سعی و تلاشی برای بهتر زندگی کردن از خود نشان نمی دهد. در نتیجه این افراد دچار یاس و ناامیدی شده و گاهی اوقات دست به خودکشی میزنند.
راه های رسیدن به امید از دیدگاه اسلام را می توان به 7 روش تقسیم کرد:
توکل به خدا: اولین راهکار رسیدن به امید را میتوان توکل به خدا دانست. زمانی که فرد توکل به خدا داشته باشد، مشکلات و بن بست زندگی او را از پای در نیاورده و دچار یاس و ناامیدی نمیشود.
اگر از نظر مالی و یا معنوی خود را پایین تر از دیگران بداند، با توکل بر خدا تلاش و کوشش خود را ادامه میدهند و میگویند اگر خداوند به افراد موفق نعمت و برتری داده است ،پس همان خداوند به ما هم برتری خواهد داد.
هدف: فردی که در زندگی خود هدفی ندارد، امید به زندگی هم ندارد. فردی که هدف و برنامهای برای زندگی نداشته باشد، هیچ تلاشی برای رسیدن به او انجام نداده و هیچ برنامه ریزی برای آینده خود ندارد و زندگی برای او به اتمام رسیده است و دچار یاس و ناامیدی می شود.
مثلاً زمانی که خداوند به زنی فرزندی اعطا میکند، هدفی برای او مشخص میشود که هدف، بزرگ کردن آن فرزند است و نسبت به آن کودک وابستگی و تعهد دارد. در نتیجه زندگی برای فرد شیرین میشود؛ زیرا هدف او مشخص شده است. حتی اگرفردی 90سال سن داشته باشد و هدفی برای زندگی داشته باشد بیشتر از جوانی که هدف ندارد، زنده خواهد ماند به دلیل اینکه هدف نداشتن باعث ناامیدی وفرسودگی فرد میشود.
کارو کوشش: فردی که دست از کار و کوشش بردارد، ناامیدی به سراغ او میآید. چه بسا افرادی که در رفاه زندگی و جزء اقشار پردرآمد جامعه هستند، هیچ امیدی نسبت به این زندگی ندارند؛ زیرا خود را برای به دست آوردن آن شی و یا خانه و ماشین به زحمت نمیاندازد و زندگی آنها به بن بست میرسد و میگوید: دیگر بهتر از این زندگی وجود ندارد و امید خود را از دست میدهند. اکثر آنهایی که دست به خودکشی میزنند، از اقشار مرفع جامعه هستند. در قرآن خداوند میفرماید« لقد خلقنا الانسان فی کبد؛ همانا انسان را در رنج وسختی آفریدیم».
متاسفانه در جامعه وقتی صحبت از قناعت می شود، فکر همه به سمت قناعت اقتصادی می رود؛ با اینکه قناعت در مسائل معنوی هم وجود دارد. روحیه قناعت در این طور مسایل بسیار حائز اهمیت است
افراد معمولا باید طوری زندگی کنند که همانطور که در آیات و احادیث اشاره شده است «به زندگی امیدوار باشید که گویا 100سال دیگر زنده هستید و اعمال خود و حساب آخرتمان را طوری انجام دهید که گویا فردا خواهید مرد.»
قناعت: معمولا افرادی که در زندگی خود قانع هستند، دچار ناامیدی نمی شود. قناعت به این معنی نیست که فرد به قدری قانع باشد که دست از کار و کوشش برداشته و بگوید من از زندگی خود راضی هستم. به این معناست که اگر فردی به حداکثر نرسد ناامید نشود و قدر همانی که هست را بداند.
مثلا اگر فردی تمام سعی و تلاشش را برای موفقیت در کنکور درسی کرده است، اما بهترین رتبه را کسب نکرده و یا قبول نشده، ناامید نشود و بگوید« برای رسیدن به مراتب بالاتر سعی خود را می کنم».همیشه شکست پلی است که برای رسیدن به قلههای پیروزی و زمانی انسان به پیروزی میرسد که قناعت کرده باشد.
متاسفانه در جامعه وقتی صحبت از قناعت می شود، فکر همه به سمت قناعت اقتصادی می رود؛ با اینکه قناعت در مسائل معنوی هم وجود دارد. روحیه قناعت در این طور مسایل بسیار حائز اهمیت است.
عدم مقایسه خود با دیگران: یکی دیگر از راه های رسیدن به امیدواری عدم مقایسه خود با دیگران از لحاظ مالی و اقتصادی است، اگر فردی مدام در پی آن باشد که اطرافیان او از لحاظ اقتصادی بالاتر از او هستند و حسادت کند، دچار یاس و ناامیدی میشود.
در این طور مواقع باید بگوید «همان خدایی که به او نعمت داده به من هم میدهد و نباید دست از کار و کوشش بردارم»، در نتیجه هیچ گاه غبطه افرادی که از نظر مالی از او بالاتر است را نخورد؛ بلکه بایدخوشحال باشد.
امید داشتن
فرد باید در مسایل مالی همیشه خود را با افراد پایین تراز خودش مقایسه کند؛ اما در مسایل معنوی و علم و دانش را باید قابل قیاس با دیگران بداند و خود را به بالاترین برساند و غبطه بخورد نه حسرت.
شاکر بودن: افراد باید به داشته های خود مانند سلامتی، علم، فرزند و همسرخوب و یا توانایی و انرژی و جوانی که دارد اهمیت داده و قدر آنها را بدانند و با خود بگوید« من تمام این صفات را دارم. ولو اینکه ماشین، خانه و یا امثال اینها را ندارم» و خداوند را شاکر باشد.
در قرآن خداوندمی فرماید:«اگر شکر نعمتهای الهی را به جا بیاورید، من هم نعمتهایم را بیشتر می کنم یا برعکس، اگر شما کفران نعمت بوده و قدرشناس نباشید، من همه چیزها را از شما می گیرد.»
زیرا کسی که قدرشناس نعمتهایی که خداوند در اختیار او گذاشته، باشد. باعث می شود یک انرژی مثبت در درونش بوجود آمده وباعث امیدواری می شود.
استفاده از تجربیات و اندوختههای دیگران: امام علی می فرماید:« شما هیچ وقت نمیتوانید همه چیز را تجربه کنید» همه چیز را همه انسانها تجربه می کنندو هر فرد به نوبه خود در جریان زندگی خود تجربههایی را کسب می کند.
منبع: تبيان