باشگاه خبرنگاران- کارکودک که چند سالی است که در کشور ما مظلوم واقع شده بسیاری از بزرگان سینما، تلویزیون و ادبیات را به جامعه هنری تقدیم کرده که در میان آن ها گاه به اسامی بزرگی بر میخوریم.
یادداشتی که می خوانید درباره یکی از همین افراد است که در کلاس های عروسک گردانی کانون پرورش فعالیت خود را شروع کرد و چندی بعد روی صحنه تئاتر رفت امروز تمام ایرانی ها او را می شناسند زنی که با رعایت استانداردهای اخلاقی و فقط به خاطر کیفیت عالی هنری توانست یکی از مشهورترین و مقبول ترین های حرفه بازیگری نزد مخاطبین و اهالی فن سینما گردد.
فاطمه معتمدآریا متولد هفتم آبان ماه هزار و سیصد چهل است زادگاه او شهر تهران بود ودر همین شهر فعالیت هنری اش را آغاز کرد اما اگر او را روی پرده نقره ای سینما یا در قاب جادوئی تلویزیون دیدیم و امروز همه او را میشناسیم باید گفت که رویدادهای بزرگ باعث آن شد؛ رویدادی که باید اتفاقث می افتاد تا از بند سینمای اسکروبال (فیلم فارسی) و مافیای تهیه کنندگان قبل از انقلاب خلاصی مان دهد و آسمان سینمای ایران را ستاره باران کند شمردن نام های درخشانی که بعد از انقلاب فرصت حضور در پست های حرفه ای سیمنا را پیدا کردند حجمی معادل شوی هفتاد من کاغذ می طلبد.
نویسنده، کارگردان ، منتقد و.. همه اینها را به معنای واقعی اش بعد از سال پنجاه و هفت دیدیم و علاوه بر این ها برای مردم ایران شان بازیگری هم معنا شد.
معتمدآریا در سینمای دهه شصت آفرینش های ماندگاری را در کارنامه کاری ثبت کرد ودر پایان این دهه با سریال "گل پامچال" اعتبار حرفه ای خود را جدال، تحفه، گم شدگان، جهزیه ای برای رباب، محموله، یاد و دیدار، ستاره، الماس، برهوت، ریحانه و چند نمونه از کارهای این هنرپیشه در نیمه دوم دهه شصت هستند.
او با فیلم جهیزیه ای برای رباب نامزد لوح زرین بهترین نقش مکمل از جشنواره ششم فجر شد.
گفتنی است تا ششمین دوره جشنواره فجر هنوز به برندگان رشته های مختلف سیمرغ بلورین اهدا نمی شود و این رسم از جشنواره هفتم آغاز شد در همان جشنواره هم معتمدآریا برای فیلم "برهوت" سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را ردیافت کرد.
در دهه دوم انقلاب و همچنین دهه دوم در فعالیت سینمای معتمدآریا، سیر صعودی فعالیت های او بیشتر در چشم ها نشست در آغاز دهه سال هفتاد وی سریال "گل پامچال" را روی آنتن داشت و در همان سال سیمرغ بهترین نقش مکمل را برای فیلم "مسافران" دریافت کرد. معتمدآریا در دو سال پس از آن هم به طورپیاپی توانست سیمرغ بلورین را به خانه ببرد. برای "همسر"، او سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد او هم اکنون رکورد دار سیمرغ های بلورین در میان بازیگران سینمای ایران چه آقایان و چه خانم ها محسوب می شود در ضمن تنها کسی است که توانسته سه سال پیاپی این جایزه را از آن خود کند.
معتمدآریا بعد از آن هم برای فیلم های "روسری آبی" 1373، "زندگی" 1376 و "گیلانه" 1383 نامزد سیمرغ بلورین نقش اول شد همچنین دوبار تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشن خانه سینما دریافت کرد. "دختر شیرینی فروش" 1381 و "گیلانه" 1383 انجمن منتقدین و نویسندگان ایران در سال هزار و سیصد و هشتاد و هفت، جایزه سی سال فعالیت در سینما را به فاطمه معتمدآریا اهدا کرد و این یک اعلام رسمی بود و مبنی بر اینکه معتمدآریا با کارنامه ای درخشان قدم به دنیای پیش کسوتی می گذارد.
البته او موفقیت های خود را در این مدیوم جدید هم ادامه داد این هنرپیشه توانای سینمای ایران در فیلم "اینجا بدون" من اثر بهرام توکلی تمام نگاهها را بار دیگر به خود معطوف داشت و سال 2011 میلادی از جشنواره مونترال کانادا جایزه بهترین بازیگر زن را برای بازی در همین اثر دریافت کرد.
اینجا بدون من سال بعد در جشنواره ونسن فرانسه حضور یافت و باعث شد بازی معتمدآریا در آنجا هم دیده شود فرانسوی ها هم جایزه هانری لانگ لوا را به عنوان بهترین بازیگر زن به معتمدآریا اهدا کردند.
اما اگر پرونده کاری این هنرپیشه را بررسی کنیم حتما باید به کارهای تلویزیونی او هم اشاره شود.
بعد از سریال "گل پامچال" و در فاصله ای نه چندان طولانی مردم هنرپیشه مورد علاقه شان را باز هم در تلویزیون دیدند پخش سریال "آرایشگاه زیبا" در سال هفتاد و دو چشم میلیون ها ایرانی را به قاب تلویزیون دوخت.
او پس از سال ها در هزار و سیصد و هشتاد و پنچ با سریال "زیر تیغ" اثر محمدرضا هنرمند باز هم بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و از او یک نقش آفرینی به یاد ماندنی را در مقابل پرویز پرستویی دیدیم.
معتمدآریا سه سال بعد دوباره برای بازی در یک سریال جلوی دوربین محمدرضا هنرمند رفت این بار هم نقش مقابل را پرویز پرستویی اما در مقایسه با "زیر تیغ" تقابل این دو هنرپشه در سریال "آشپزباشی" خیلی پرتنش تر به نظر می رسد تا مبانی که شاید بتوان گفت قسمت اعظم کار بازیگری در این فیلم برعهده این دو نفر بود.
امروز از شروع کار بازیگری معتمدآریا در عرصه بازیگری بیش از سی سال گذشته وا گر بخواهیم برای بررسی پرونده کاری او به آغاز این راه بازگردیم متوجه فعالیت های تئاتری این هنرپیشه خواهیم شد.
معتمدآریا در سال پنجاه و پنج همراه دو نمایش طوقی و کرم کتاب روی صحنه رفت و پس از انقلاب نیز در هشت اثر نمایشی به عنوان هنرپیشه حضور داشت.
آثار نمایشی او بعد از انقلاب عبارتند از آهو 1358، خرده بورژواها 1359، دایره گچی قفقازی 1359، یک جفت کفش برای زهرا 1360، یکسال تئاتر بداهه واحد نمایش 1360، آتش افروزان 1369، ریچارد سوم 1387 و ترمینال 1388
آنچه ماندگار خواهد شد ظرافت های هنری است و گرنه رنگ و لعاب های که سینمای سخیف و تجاری میپسندند مثل کف روی آب محو خواهند شد.
معتمدآریا غیر از معرفی یک الگوی اخلاق مند و موافق با معیارهای جامعه ما نمود قابل احترام و قابل افتخاری از فعالیت های اجتماعی یک زن ایرانی در چارچوب اخلاق اسلامی است و محبوبیت او نشان می دهد می توان پاک، متشخص و محترم بود و اما در قلب ها نفوذ کرد.
هیچ کس در سینمای ما جای خالی او را پر نمی کند چون فقط خود او می تواند مثل معتمدآریا باشداما با اینکه به لحاظ معیارهای هنری توانسته به نقطه اوج در کار خود برسد همه ما مطمئنیم بی بدیل تر از هر زمان دیگری ظاهر خواهد شد.
معروف است که آثار یک هنرمند مثل فرزندان او میمانند و من اعتقاد دارم که این تعبیر صحیحی است اما چیزی است که در انتظار آخرین اثر این هنرمند بزرگ، هستیم ولی هنوز خبری نشده.
گویا اوضاع سینمای ما در این روزها چنان مغشوش شده که کار به دست عده ای افتاده و یک درخشش بی نظیر دیگر که میتوانستیم از بازیگر شاخصی مثل معتمدآریا ببینیم در میان هرج و مرج این بازار مکاره گم شده همه ما منتظر آخرین فرزند او هستیم./ي2
میلاد جلیل زاده.