به گزارش
حوزه پارلمان باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی این مرکز با بیان این مطلب که «موسسه واشنگتن برای سیاست شرق نزدیک» از جمله مخازن فکری مهم در آمریکاست که بخشی از توجه و تمرکز مطالعاتی خود را به ایران معطوف کرده و به طور مستمر میکوشد تا ملاحظات و تجویزات خود را در چرخه سیاستگذاری خارجی آمریکا وارد کند، افزود: گروهی از کارشناسان این موسسه از افراد مشهور در تولید گزارشها و ادبیات ضد ایرانی در آمریکا محسوب میشوند. شناخت آرای این افراد میتواند در تبیین بهتر خط فکری مسلط در مراکز پژوهشی و مطالعاتی امریکا و توصیههای سیاستی آنها در مورد ایران موثر باشد.
میدانیم مسئله هستهای مهمترین چالش جمهوری اسلامی ایران و غرب در قریب به یک دهه گذشته به شمار میرود. چالشی که با ارجاع شورای امنیت سازمان ملل و صدور 6 قطعنامه توسط این نهاد، وضعیت جمهوری اسلامی را امنیتی کرده است. در این میان تحریمهای یک جانبه اتحادیه اروپا و ایالات متحده و همچنین تحریمهای چندجانبه بینالمللی دشواریهای اقتصادی را برای ایران ایجاد کردهاند. فراتر از این، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی نیز تهدیدات نظامی علیه برنامه هستهای ایران را بیمهابا و آشکارا اعلام میدارند. مجموعه این شرایط، شناخت و آگاهی کامل از سیاستهای غرب در مواجهه با دیپلماسی هستهای جمهوری اسلامی را ضروری میسازد.
این گزارش میافزاید: «موسسه واشنگتن برای سیاست شرق نزدیک» یکی از مهمترین مراکز تصمیمسازی و سیاستگذاری ایالات متحده است که به طور خاص بر امور خاورمیانه متمرکز شده است. جمهوری اسلامی ایران به طور خاص در کانون توجه و رصد این موسسه قرار دارد و روزانه گزارشهای راهبردی و یادداشتهای فراوانی در خصوص مسئله هستهای، تحولات داخلی، فعالیتهای نظامی ، صنایع نفت و گاز و دیگر امور مرتبط با ایران توسط پژوهشگران این موسسه نگارش مییابد. حائز اهمیت آن که کارشناسان و پژوهشگران این موسسه از یک سو با مباحث سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی خاورمیانه آشنایی کامل دارند و از سوی دیگر، بسیاری از آنها علاوه بر حوزه تصمیمسازی در پستهای اجرایی نظیر شورای امنیت ملی، وزارت خارجه، وزارت دفاع و سرویسهای جاسوسی – اطلاعاتی ایالات متحده مشغول به کارند. به عبارت دیگر موسسه واشنگتن را باید مصداق کاملی از پیوند میان حوزه تصمیمسازی و تصمیمگیری ایالات متحده در امور خاورمیانه به شمار آورد. از این روی بررسی دیدگاه کارشناسان موسسه واشنگتن در خصوص مسئله هستهای به عنوان مهمترین مسئله امنیت ملی جمهوری اسلامی در این گزارش مورد واکاوی قرار میگیرد.
این گزارش در دو بخش اصلی ساماندهی شده است؛ بخش نخست به معرفی «اجمالی موسسه واشنگتن برای سیاست شرق نزدیک» میپردازد. بخش دوم کارشناسان مسائل ایران در موسسه واشنگتن و دیدگاههای آنها در خصوص نحوه تعامل با مسئله هستهای ایران را معرفی می کند.
متذکر میشود که در این گزارش دیدگاههای پاتریک کلاوسون ، دنیس راس و مایکل ایزنشتات، سه تن از کارشناسان موسسه واشنگتن برای سیاست شرق نزدیک در خصوص نحوه تعامل با مسئله هستهای جمهوری اسلامی را تشریح شده که وجوه اشتراک در دیدگاههای آنان عبارتند از:
نخست، هدف نهایی برای مقابله با برنامه هستهای ایران ممانعت است نه مهار؛ دوم ، استفاده همزمان از دیپلماسی، تحریمها و تهدید نظامی؛ سوم ، ارجحیت دیپلماسی و تحریمها در مقایسه با گزینه نظامی؛ چهارم، کارآمدنبودن تحریمها برای تغییر مسیر ایران، علیرغم تاثیرگذاری بر اقتصاد داخلی؛ پنجم، ضرورت توجه بیشتر به افکار عمومی و قرار دادن ایران در برابر افکار عمومی جهانی؛ ششم، ضرورت طراحی استراتژی برای فردای استفاده از گزینه نظامی علیه ایران.
در برابر این وجوه اشتراک، تقاضا افتراق کمتری در دیدگاههای کلاوسون، راس و ایزنشتات دیده میشود و علی رغم ناامیدی نسبی همه آنان از مسیر کنونی دیپلماسی با ایران، با این حال آنان پیشنهادهای متفاوتی را مطرح میکنند. راس معتقد است که دیپلماسی گام به گام بسیار طولانی شده است و در عوض باید رویکردی «بزرگ در برابر بزرگ » را پیش روی ایران قرار داد.
در این رویکرد جدید ایران مخیر میشود تا در یک زمان مشخص، میان دو گزینه برخورداری از انرژی هستهای صلح آمیز (البته با محدودیت) یا گزینه نظامی یکی را برگزیند. در مقابل کلاوسون معتقد است نهایت مسیر دیپلماسی با جمهوری اسلامی سرانجامی بهتر از تعلیق غنی سازی نمییابد که چندان قابل تضمین نیست. به نظر وی واشنگتن باید بر شدت تحریمها بیافزاید و روی مخالفین دمکراتیک ایران سرمایه گذاری کند.
مجموعه این نقاط اشتراک و افتراق ما را به این گزاره رهنمون میسازد که از میان سه گزینه دیپلماسی، تحریمها و تهدید نظامی، اعتبار گزینههای تحریم و تهدید نظامی به ضرر دیپلماسی در حال افزایش است.
انتهاي پيام/س2