فرهاد اصلانی سال گذشته، چهره موفق سینمای ایران بود. امسال اما کم کارتر از سال گذشته است. فقط در فیلم «به خاطر پونه» ساخته هاتف علیمردانی بازی کرده که در بخش مسابقه سینمای ایران هم پذیرفته نشده است اما به هر حال باز هم در جشنواره حضور دارد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،فرهاد اصلانی امسال کم کارتر از سال گذشته است. فقط در فیلم «به خاطر پونه» ساخته هاتف علیمردانی بازی کرده که در بخش مسابقه سینمای ایران هم پذیرفته نشده است اما به هر حال باز هم در جشنواره حضور دارد و خودش هم به دیدن فیلم ها می رود. با او درباره جشنواره فجر، درخشش در سال گذشته و فیلم امسالش حرف زدیم. در گفتگوی روزنامه هفت صبح با او درباره جشنواره فجر، درخشش در سال گذشته و فیلم امسالش حرف زده شده که می خوانید.



آقای اصلانی جشنواره فیلم فجر اوایل دهه 60 با نیت ارتقای سطح کمی و کیفی سینمایایران تاسیس شد. امروز بیش از 30 سال از عمر این جشنواره می گذرد، به نظر شما که سال ها در عرصه بازیگری حضور داشته اید و از این جشنواره حتی جایزه نیز دریافت کردید، آیا جشنواره فجر توانسته به اهداف اولیه خود مبنی بر ارتقای سینمای ایران دست یابد؟

 واقعا نمی توانم منکر کمک های جشنواره فیلم فجر به سینمای ایران شوم ولی از طرف دیگر نمی توانم آن را کامل تایید کنم. من به هیچ عنوان با نفس برگزاری جشنواره مخالف نیستم اما معتقدم در طول این 30 سال سیاست گذاران وزارت ارشاد و معاونت سینمایی در حق سینما کم کاری کردند، اگر قرار است سینمایی را منتسب کنیم به جمهوری اسلامی باید اول تعاریف کلی آن را بشناسیم و بدانیم با چگونه سینمایی در ارتباط هستیم و این سیاست ها به گونه ای باشد که در گذر زمان و آمد و شد دولت های مختلف تغییر نکند.

 متاسفانه سینمای ایران دولت به دولت و سال به سال تغییرات عجیب و غریبی را می کند به گونه ای که با حاشیه های بسیاری همراه بوده و نتیجه چنین عملکردی می شود اینکه در سال سی و یکم جشنواره فیلم فجر فقط 10 درصد فیلم های حاضر توسط بخش خصوصی تولید شده اند و این نشان از آن دارد که هنوز دولت متولی برگزاری جشنواره است و در چنین شرایطی دولت خودش روی فیلم ها، سرمایه گذاری می کند، جشنواره برگزار می کند و در نهایت به محصولات خودش هم جایزه می دهد! و این برای جشنواره ای که 31 سال قدمت دارد اصلا خوب نیست و به نوعی باعث سرگردانی سینماگران می شود.

در تمام جشنواره های معتبر دنیا دریافت جایزه بازیگری را می توان عیار تقریبا درستی از بهترین بازی آن جشنواره خاص دانست، فکر می کنید دریافت یا عدم دریافت سیمرغ بلورین برای یک بازیگر چقدر در شناسایی سطح توانایی آن بازیگر در ایفای آن نقش بخصوص تاثیر دارد؟

- به هر حال وقتی به کار بازیگری توجه می شود و جایزه ای به خاطر نقش آفرینی او داده می شود این تشویق برای شخص بازیگر بسیار ارزشمند است و قطعا در آینده کاری آن بازیگر تاثیر خواهد داشت، در اکثر موارد ما مشاهده می کنیم که این دریافت جایزه باعث کم کار شدن بازیگر می شود!

اولین حضور شما در عرصه سینما به دهه 60 بازمی گردد و تا به امروز حضور آرام ولی پیوسته ای را داشتید اما از سال 1388 به این ور موتور حضور شما در عرصه سینما پررنگ تر شده به گونه ای که در جشنواره گذشته شما با سه فیلم مهم حضور داشتید، چقدر موافق این دیدگاه هستید که حضور موفق و چشمگیر شما در سریال های آشپزباشی و مختارنامه و دیده شده بخشی از توانایی های شما سبب این حضور پررنگ در عرصه سینما شده؟

- این سال ها به نظر شما من فعال تر شدم به این دلیل که عمده تمرکزم را روی سینما گذاشتم و طبیعتا کار در سینما یکسری بازخوردهای متفاوتی دارد از جمله اینکه پیرامون فیلم های سینمایی بیشتر می نویسند و تحلیل های بیشتری در مورد آثار سینمایی بیشتر می نویسند و تحلیل های بیشتری در مورد آثار سینمایی وجود دارد تا تلویزیون، اما در مورد پیش فرض شما هم تا حدودی موافقم به هر حال آن دو سریالی که نام بردید ابعادی دیگر از بازیگری من را به مخاطبین نشان داد.

 برای مثال در همین سریال آشپزباشی من برای اولین بار جرأت کردم و به سمت بازی کمیک رفتم، پیش از این سریال هر چه نقش های کمدی به من پیشنهاد می شد آنها را رد می کردم به دلیل اینکه به سازنده اثر اعتماد نداشتم و عموما نقش های کمدی پیشنهادی آثاری بودند که نه به اتکا یک فیلمنامه مدون و که فقط بر اساس یکسری بداهه شکل گرفته بود اما به متن سریال آشپزباشی و کارگردانی آقای هنرمند اطمینان داشتم و همین اطمینان سبب شد تا آن نقش را قبول کنم.

اینکه می گویید نسبت به متون طنز تا مدتی گارد داشتید برایم جالب است، به هر حال می دانم شما در دوران دانشجویی با جمعی رفت و آمد می کردید که بعدها جزو سلاطین طنزهای تلویزیونی ایران شدند مانند مهران مدیری و رضا عطاران.

- جالب است به شما بگویم حتی با گروه مهران مدیری در اولین مجموعه تلویزیونی اش تمرین هم کردم و اتفاقا فضای جالبی بین ما شکل گرفته بود و مهران از این حضور خیلی استقبال می کرداما از جایی به بعد خودم ترسیدم چون نگران واکنش مخاطبین بودم، به هر حال ساعت خوش اولین مجموعه طنز بعد از انقلاب بود که در فضای بعد از جنگ هشت ساله پخش می شد.

حتما به یاد دارید که این مجموعه با واکنش های عجیبی از ناحیه مردم و مسئولین روبرو شد. در نتیجه من تصمیم گرفتم در دایره این حاشیه ها قرار نگیرم و بتوانم زندگی عادی خودم را داشته باشم، در نتیجه خطم را از آن گروه جدا کردم.

البته یک طنازی خاصی در نقش آفرینی شما وجود دارد. از برخی سکانس های «یه حبه قند» بگیرید تا برخی از فصل های سریال «پلیس جوان». چقدر با این دیدگاه موافق هستید؟

- این به روحیه فردی خودم باز می گردد، اگر ببینم یک نقشی می طلبد که رگه هایی از طنز در آن آورد که باعث جذابیت کار شود حتما این شیوه ای که شما اشاره کردید را اجرا خواهم کرد. ما در آثار سینمایی و تلویزیونی به نوعی داریم انسان های واقعی را بازآفرینی می کنیم و طبیعتا در زندگی واقعی هم خنده و غصه در کنار هم قرار دارند.

بدون تعارف شما جزو بازیگرانی هستید که حتی در ضعیف ترین فیلم های کارنامه خود بازی های استانداردی را ارائه دادید، این نقش آفرینی ها بی تکلف و درست حاصل چیست؟ به طور شفاف تر شما جزو بازیگرانی هستید که اعتقاد به آمیزش نقش با خود دارند یا بر اساس یک میزانسن خارجی با نقش برخورد می کنید؟

- وقتی نقشی به من پیشنهاد می شود، شروع می کنم به زندگی کردن با آن نقش. من در برخورد با فیلمنامه دو هدف متفاوت را اتخاذ می کنم اول پیشنهادهایی درباره اصل فیلمنامه که الزاما قرار نیست درباره نقش خودم صحبت کنم و درباره کل فیلمنامه به صحبت با کارگردان و فیلمنامه نویس می نشینم، بخش دوم به طور اختصاصی در مورد نقش خودم وارد صحبت می شوم.

 این بخش را نمی توانم عنوان پیشنهاد را بگذارم چون وجوهی از آن شخصیت در من شروع به شکل گرفتن می کند و من بازیگر از طرف آن شخصیت شروع به دادن پیشنهاد می کنم در واقع یک نوع دفاع از آن شخصیت را برعهده می گیرم.

این تبلور نقش در وجود شما شامل نقش نادر دلنواز در فیلم متاخر فریدون جیرانی هم شد؟!

- فریدون جیرانی دو وجه کلی دارد، اول وجه روزنامه نگاری و رسانه ای است که اغلب او را با این وجه می شناسیم از جمله خود من اما وقتی فیلمنامه من مادر هستم به بنده پیشنهاد شد من وجوه دیگری از شخصیت فریدون جیرانی را کشف کردم از جمله اینکه او در کارگردانی بی نظیر است.

جیرانی در نهایت بازی که مد نظر داشت را از بازیگرانش گرفته و این شیوه پنهان بازیگری جیرانی برای من جذاب بود. در مورد نقش نادر دلنواز باید بگویم این شخصیت به دو قسمت قبل از فاجعه و بعد از فاجعه تقسیم می شود و من باید به گونه ای این نقش را اجرا می کردم که این دو قسمت با هم هماهنگ شوند.

هوشمندی جیرانی در «من مادر هستم» این بود که با انتخاب میزانسن های ساده عملا امکان یک نقش آفرینی درست و خوب را برای بازیگرانش فراهم کرده است.

- اصلا سینمای فریدون جیرانی سینمای بازیگر است و عموما فیلم هایش بازی های خوب دارد. جیرانی جزو کارگردان هایی است که برای بازیگرش ارزش قائل است و فکر می کند قصه فیلم هایش با بازیگران کامل می شود نه با دکوپاژهای پیچیده.



قبول دارید طنازی های خفیف شما در برخی از صحنه های فیلم جیرانی کمی به تلخی کار لطمه زده بود؟ مثلا سکانس بیمارستان و مواجه شما با شخصیت پدرام پنداشته؟

- به نظرم این سکانس برآیند نگاهی است که ما در شخصیت پردازی این پدر و دختر داریم. نادر نمی تواند پسر را داخل اتاق راه ندهد اما در حین این راه دادن اعتراض خودش را هم به این شکل نشان می دهد. البته ممکن است محصول نهایی روی پرده خنده تماشاگر را به همراه داشته باشداما واقعا عمدی در طنز شدن آن سکانس به خصوص وجود نداشت.

آقای اصلانی نکته عجیب در کارنامه شما این است که به رغم موفقیت هایی که در طی این سال ها در عرصه های مختلف داشتید اما هرگز خودتان را قائل به ایفای نقش های اول نکردید، در کارنامه شما هم فیلم خصوصی دیده می شود که بار اصلی فیلم به دوش شماست و هم فیلم پل چوبی که مجموع حضورتان حدود 10 دقیقه است. کمی از این انتخاب های متفاوت بگویید.

- من جزو بازیگرانی هستم که اتکا به فیلمنامه دارم، در واقع دوست دارم فیلمنامه ای که به من پیشنهاد می شود را اول باور کنم و در درجهدوم مخاطبینی که این فیلم را قرار داده است روی پرده ببینند نیز آن را باور کنند. در نتیجه با حرف شما موافق هستم که برای من نقش اول یا دوم اهمیت چندانی ندارد و این را در کارنامه خودم بارها نشان داده ام. در مجموع این باورپذیری نقش و تاثیر آن بر درام برایم در اولویت است.

حضور شما در آثار سینمایی هم در نوع خود قابل توجه است شما معمولا به سراغ نقش هایی رفتید که حتی اگر به لحاظ زمانی حضور کوتاهی دارد اما تاثیر موثری بر داستان فیلم دارد.

- این موضوع برمی گردد به انگیزه مضاعف من در سینما طی این چند سال اخیر. متاسفانه تلویزیون دیگر مانند گذشته برای مخاطبین جذاب نیست و طی این چهار سال اخیر بسیار محافظه کار شده به گونه ای که دیگر دوست ندارم در تلویزیون حضور داشته باشم، وضعیت تئاتر را هم که مشاهده می کنید، به تعداد روزهای اجرا با ممیزی های مختلف دست به گریبان هستند در نتیجه تنها می ماند سینما و نتیجه این حضور سینمایی شده 9 فیلم طی سه سال.

همانطور که اشاره کردید حضور پررنگی در این سه سال اخیر در عرصه سینما داشتید اما این حضور در عرصه اکران آنچنان نمود پیدا نکرد و اغلب فیلم های شما با مشکل روبرو شد، این ممیزی های سختگیرانه چه لطمه ای به کار فرهاد اصلانی زده است؟

- به نظرم این سیاست معاونت سینمایی دیگر لو رفته که می آید فیلم ها را به جشنواره فیلم فجر دعوت می کند اما به محضی که جشنواره تمام می شود فیلمساز می ماند و فیلمش. متاسفانه من هم جزو بازیگرانی هستم که اغلب آثارم با مشکل ممیزی روبرو شده و منهای فیلم یه حبه قند باقی فیلم هایم با مشکلاتی در اکران روبرو شدند.

 من واقعا امیدوارم مشکل فیلم خانم بین اعتماد حل شود چون به نظرم قصه انسانی را بازگو می کند. همین طور امیدوارم مشکلات فیلم های خرس و پل چوبی هر چه سریع تر حل شوند چون واقع اینها فیلم های خوبی هستندن و برای ساخته شدنش تمام مراحل قانونی را طی کردند. حتی این دو فیلم آخر پروانه نمایش نیز دارند و توانستند با اتکا به این پروانه در جشنواره سال قبل حضور داشته باشند.



برسیم به «به خاطر پونه». چه شد در میان این همه پیشنهاد وسوسه کننده مقابل دوربین یک کارگردان جوان و تازه کار رفتید؟

- دلیل اولم فیلمنامه این کار بود که به شدت خوب و دقیق نوشته شده بود. راستش این فیلمنامه آنقدر من را درگیر خودش کرد که دیگر به این توجه نداشتم که چقدر شرایط بازی در این فیلم را دارم. نکته دوم اعتمادی بود که بین من و علیمردانی شکل گرفت. من و هاتف علیمردانی به شدت سر صحنه این کار همدل بودیم و تجربه یک کار گروهی خوب را پشت سر گذاشتیم.

معتاد فیلم علیمردانی یک معتاد صنعتی است؟

- ما این شخصیت را یک مصرف کننده ترکیبی در نظر گرفته ایم (معتاد به شیشه و تریاک)، اما تمام واکنش ها و رفتارهایی که این شخصیت در طول فیلم از خود بروز می دهد تحت تاثیر اعتیاد است.

نقش سختی بود؟

- خیلی، یکی از سخت ترین نقش هایی بود که ایفا کردم و این سختی از زمان پیش تولید برای من آغاز شد تا هنگام میکس نهایی. جالب است به شما بگویم من در تمام طول این مدت عاشقانه کنار دست هاتف علیمردانی می ایستادم اما در آخر دیدیم که دوستان با بی سلیقگی تمام این فیلم را خارج از مسابقه گذاشتند.

سخن آخری اگر مانده بفرمایید.

- به نظرم این جشنواره هم مثل جشنواره های قبلی می گذارد و قطعا موافقین و مخالفینی خواهد داشت. امیدوارم در نهایت این جشنواره به پیکره سینمای ایران کمک کند، امیدوارم درک متقابلی بین مدیران و هنرمندان به وجود بیاید و روزی این فضای بی اعتمادی از بین برود. متاسفانه این بی اعتمادی سبب گرفتاری های امروز ماست، همین بی اعتمادی باعث می شود فیلمی در هنگام فیلمبرداری توقیف شود، همین بی اعتمادی باعث می شود به یک فیلم اصلاحیه های سنگین بخورد.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار