منوچهر در سریال زمانه یك نقش مكمل است، اما شما گاهی آنقدر پرحرارت آن را اجرا می‌كنید كه بیننده احساس نمی‌كند شما نقش مكمل هستید. نظر خودتان در این باره چیست؟

از ابتدا خودم تصمیم گرفته‌ام نقش‌های مكمل را بازی كنم، چرا كه به نظر من نقش‌های مكمل پررنگ‌ترند و تلاش بیشتری از بازیگر طلب می‌كنند. بسیاری از بازیگران به دنبال نقش‌هایی می‌گردند كه تلاش كمتری از آنها بخواهد. مثلا نقش‌های اول، نقش‌های تثبیت شده‌ و خیلی شسته رفته‌است. اما نقش‌های مكمل با تلاش بازیگر پر و بال می‌گیرد و بخش اعظم كار را بازیگر انجام می‌دهد.

در نقش‌های اصلی، یك بازیگر امكان آزمون و خطای كمتری دارد. اما در نقش‌های مكمل جای كار بیشتری وجود دارد. در مورد سریال زمانه نیز قرار نبود نقش اصلی داشته باشیم. از همان ابتدا قصه‌ها اپیزودیك بود و هر اپیزود با یكی از شخصیت‌ها نامگذاری شده بود.

به طور مثال اپیزودی به نام منوچهر وجود داشت كه داستان آن بیشتر حول‌محور من می‌گذشت یا به نام گلاب (عمه‌خانم) كه بعدها به فاطمه تغییر نام داد. یعنی می‌خواهم بگویم داستان از ابتدا به این صورت نبود كه یك نفر بار قصه سریال را به دوش بكشد، اما از جایی به بعد، هم نام سریال تغییر كرد و هم داستان از حالت اپیزودیك در آمد در نتیجه شما فكر می‌كنید این داستان شخصیت اصلی و فرعی دارد.

یعنی می‌خواهید بگویید منوچهر یكی از شخصیت‌های اصلی سریال است؟

زمانه قصه‌های مختلف از آدم‌های مختلف را روایت می‌كند؛ زندگی بهزاد، منوچهر و حسام هم در كنار سایر داستان‌های سریال روایت می‌شوند و شاید در نگاه اول این‌طور به نظر برسد كه برخی شخصیت‌های داستان اصلی‌ترند، اما این‌طور نیست.

اما فكر می‌كنم میزان و كیفیت بازی شما در این سریال بیشتر از یك نقش مكمل است.

من 18 سال تجربه بازیگری دارم و در كنار آن عشق فیلم هم هستم. دیگر حالا می‌دانم تا چقدر می‌توانم روح و جسم خودم را به عنوان بازیگر در اختیار كارگردان قرار دهم. من وقتی با حسن فتحی كار می‌كنم تمام اختیارات بازیگری‌ام را به او می‌سپارم. حتی لحظه‌هایی در این سریال پیش آمد كه من با زمزمه در گوش حمید گودرزی می‌گفتم، اگر كارگردان دیگری بود محال بود من كاری را كه آقای فتحی از من می‌خواهد بپذیرم، ولی پذیرفتم چون تجربه نشان داد بعد از این‌كه حرف ایشان را گوش می‌دادم نتیجه بهتر می‌شد و شهرام قائدی بیشتر می‌درخشید.

یعنی درخشیدن شهرام قائدی را مدیون كارگردان هستید؟

نمی‌خواهم بگویم برای نقش منوچهر تلاش نكردم و خودم را به حد و اندازه نقش در نیاوردم، اما اگر تلاش‌های كارگردان نبود شاید منوچهر به این شكلی كه می‌بینید درنمی‌آمد. فتحی كارگردانی است كه استعداد بازیگری آدم‌ها را ورز می‌دهد و به شكل درستی درمی‌آورد. منكر تلاش‌های خودم نیستم. شاید باور نكنید هر روز بالای70 درصد از ذهنم درگیر شخصیت منوچهر است؛ موقع غذا خوردن، هنگام بحث‌كردن، خوابیدن و... همیشه خودم را جای منوچهر می‌گذارم.

خوشبختانه اتفاق مثبت دیگری هم كه افتاده، همزمانی پخش و تصویربرداری است، چرا كه به من این امكان را می‌دهد بازی خودم را از تلویزیون ببینم و اگر ضعفی باشد آن را اصلاح كنم.

بده بستان‌های شما و حمید گودرزی بسیار خوب اتفاق افتاده است. رابطه و همكاری شما به چه صورت بود؟

گودرزی آدم بزرگ و بامنشی است. او بشدت میدان را برای همبازی‌اش باز می‌كند و ذره‌ای نگران این نیست كه من از او سبقت بگیرم. یك فضای دوست‌داشتنی به وجود می‌آورد كه من هم به عنوان بازیگر مكمل دائم به این فكر می‌كنم چطور باشم كه حمید راضی‌تر و بهتر باشد و بیشتر دیده شود.

حمید خیلی خالصانه بازی می‌كند و ذره‌ای نگرانی در بازیگر مقابلش ایجاد نمی‌كند. خود من هم كه در فیلم‌های مختلف نقش‌های اصلی را به عهده داشتم این موضوع را در نظر می‌گرفتم كه فضا را برای بقیه باز نگه دارم.

به نظر شما نقش منوچهر طنز است؟

من در سریال زمانه نقش كمدی بازی نكرده‌ام. من خودم را كمدین نمی‌دانم و تصمیم به طنازی نداشته‌ام. فیلمنامه زمانه را هم كه خواندم این‌طور برداشت نكردم كه این نقش طنز است. منوچهر قرار نبود خوشمزگی كند.

اما گاهی این كار را می‌كند و بیننده به كارها و دیالوگ‌های او می‌خندد.

منوچهر یك مرد شهرستانی است كه مدرك دانشگاهی ندارد و به واسطه وصلت با زنش سعی می​كند از نظر مالی و اجتماعی جایگاهی پیدا كند. او بیكار و داماد سرخانه است. ما باید به اندازه‌ای كه منوچهر رشد شخصیتی و اجتماعی دارد از او انتظار داشته باشیم. او تعریفی از تهران دارد و نسبت به آن تعریف عمل می‌كند. بزرگش حسام فروزانفر است و مهم‌ترین كاری كه او در زندگی انجام می‌دهد تملق اوست. شاید این موضوع در جایی موقعیت‌های طنزی را به وجود بیاورد.

پس با این حساب منوچهر نقش منفی سریال به حساب می‌آید؟

منفی نیست. باید از هر فردی به اندازه شعور و دانش‌اش انتظار داشت. پیدا‌كردن پدر ارغوان و رودررو‌كردن آنها با بهزاد در نهایت به نفع اوست. خوشبختی بهزاد خوشبختی او هم است. او فقط می‌خواهد راحت زندگی كند.

اما به نظر من همین عكس‌العمل‌هاست كه افراد را به گروه‌های مثبت و منفی تقسیم می‌كند.

بله. حرف شما درست است، اما منوچهر بد كسی را نمی‌خواهد. چیز زیادی هم نمی‌خواهد. می‌گوید كار را به دست من كه بلدم بدهید. همه حرفش به حسام فروزانفر این است كه من نوكری تو را كرده‌ام پس در حق من خوبی كن.

چقدر شهرام قائدی به منوچهر شبیه است؟

این اولین‌بار است كه اعتراف می‌كنم بازی در نقش منوچهر خیلی مرا آزار داد. شخصیت منوچهر خیلی از من دور است. من در زندگی شخصی‌ام به خیلی چیزها پشت كرده‌ام، مال و منال، آرامش، پول و... كه همه اینها شاید با یك عذرخواهی ساده حل می‌شد، اما زیر بار این كار نرفتم. یادم می‌آید سكانسی را كه به پای آقای محجوب افتاده بودم و التماس می‌كردم.

بازی در این سكانس خیلی برایم سخت بود. این‌كه فردی حاضر است برای یك لقمه نان اینقدر التماس كند. یادم می‌آید عمیقا دچار حس عجیبی شدم و نتوانستم بازی در آن سكانس را ادامه بدهم.

در كل نقش منوچهر را بسختی بازی كردم و از عشق به بازیگری برایش خرج كردم. منوچهر نقشی نبود كه دلم برایش پر بكشد. یك داماد سرخانه كه همه به او بی‌احترامی می‌كنند. به هر حال بازیگر قطره‌قطره خودش را خرج نقش می‌كند و به این نگاه نمی‌كند كه اینها خلاف روحیه خودش است.

شما در سریال «معمای شاه» نیز قرار است نقش دكتر فاطمی را بازی كنید. چه برنامه‌هایی برای بازی در این نقش تاریخی دارید؟

بسیار در حال مطالعه پیرامون شخصیت او هستم. این‌كه زندگی این آدم به چه صورت بوده و چقدر در تاریخ ایران تاثیر داشته است. من از بازی در یك نقش ساده هراس دارم و وسواس زیادی روی نقش‌هایم دارم، چه برسد به نقش حساسی چون این نقش. البته مطمئنم آقای ورزی می‌تواند بخوبی بازی مرا كنترل كند و مرا راهنمایی خواهد كرد.

شما در حوزه تله‌فیلم‌ حضور فعالی دارید. این موضوع به وجهه بازیگری شما لطمه نمی‌زند؟

در بازیگری هر كسی به اندازه صبرش امتیاز می‌گیرد. لازمه صبوری این است كه چند معیار داشته باشی؛ ابتدا این‌كه بتوانی از لحاظ مالی خودت را سرپا نگه‌داری. بازیگرانی كه به هر دلیلی بیشتر صبر كنند و قدرت خطرپذیری بیشتری داشته باشند، نتیجه بهتری هم خواهند گرفت.

دومین مسأله این است كه من به خاطر عشق و علاقه بسیاری كه به بازیگری دارم، نمی‌توانم مدت زیادی از این عرصه دور بمانم. چند وقت پیش یك تله‌فیلم از شبكه دو پخش شد. جواد عزتی در آن بازی می‌كرد كه یك سكانس خیلی خوب داشت.

باورتان نمی‌شود كه در آن لحظه دلم برای بازی در آن سكانس پر كشید. مادرم همیشه به من می‌گوید «تو گودی دلت خیلی كم است.» یعنی نمی‌توانی صبر كنی و تحمل داشته باشی. ضمن این‌كه من تا به حال در تله‌فیلمی بازی نكرده‌ام كه بعدها نتوانم از آن دفاع كنم. برای من مهم نیست كه در یك تله‌فیلم بازی می‌كنم یا سریال، فقط این كه انرژی زیادی روی نقش‌هایم می‌گذارم.