به گزارش
خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، "محمدباقر خرمشاد" رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در همایش ملی "مردمسالاری دینی در ایران و بیداری اسلامی" که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در حال برگزاری است با اشاره به نظریات مختلف درباره رابطه اخلاق و سیاست اظهار داشت: برخی معتقدند که هم روش سیاسی و هم غایت سیاسی باید اخلاقی باشند و علم اخلاق را هم جزء علم مدنی میدانند و عدهای نیز معتقد به جدایی اخلاق از سیاست هستند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: جدایی اخلاق از سیاست را نخستین بار "ماکیاول" پس از رنسانس مطرح کرد و سپس آن سیاست عملا تغییر موضوع و هدف داد و تنها قدرت مهم تلقی شد نه اخلاق و فضیلت؛ لذا ماکیاول اولین کسی بود که به صورت مکتوب، هدف قدرت را بقای شهریار دانست که برای حفظ قدرت خود خصایل متفاوتی را از خود نشان میدهد.
وی ادامه داد: بدین ترتیب اخلاقزدایی از سیاست و جدایی این دو از یکدیگر مطرح شد و از آن زمان به بعد قدرت سیاسی به عنوان هدف قرار گرفت که این نگاه به سیاست و رابطه آن با اخلاق، حدود 500 سال تداوم داشته و گفتمان ماکیاول در این مدت مسلط بود.
خرمشاد با بیان اینکه امروز پس از 500 سال هم تعریف سیاست و هم نسبت اخلاق و سیاست دچار تحول شده، گفت: ماکیاول در شرایط خاص جامعهای که در آن میزیست یعنی ایتالیای قرون 15 و 16 میلادی در حالی که خودش چندین پست حکومتی داشت و ایتالیا از هرج و مرج رنج برده و کشورهای دیگر اروپایی در حال پیشرفت بودند، این نظریات را مطرح کرد، لذا وی کسب و حفظ و بسط قدرت حاکمان را از هر طریق ممکن، تجویز کرده و به اخلاق اهمیتی نمیدهد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصريح کرد: امروز پس از گذشت 500 سال از آن روزگار، جهان سیاست متحول شده و حکومتهای پادشاهی تکسالار گذشته تغییر یافته و قدرت به سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه تقسیم شده که در کنار آن قوه چهارمی به نام افکار عمومی بر آن نظارت میکنند، ضمن اینکه گردش نخبگان به وسیله انتخابات از ارکان مردمسالاری یا دموکراسی است؛ لذا شهریارسالاری دیروز جای خود را به مردمسالاری امروز داده است.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اظهار داشت: اینگونه ماهیت سیاست دچار تغییر و تحولات مهمی شد و جهان، روش دیگری را برگزید، ضمن اینکه بنیاد جمهوریت و دموکراسی براساس نظارت همگانی است؛ بنابراین در یک روند طولانی، جوامع جهان توانستند با دموکراسی یا مردمسالاری، راه را بر استبداد شهریاران ببندند.
وی تصریح کرد: امروزه دیگر سیاست، کسب، حفظ و بسط قدرت از هر راهی نیست، بلکه تنها از طریق مردمسالاری و قواعد آن ممکن است.
خرمشاد با اشاره به اینکه قانون و قانونگرایی موجب ورود اخلاق به سیاست پس از 500 سال شد، گفت: البته قانون نتوانسته همه بخشهای اخلاقی مربوط به سیاست و جامعه را پر کند و اگر این رویکرد جدید بخواهد جای رویکرد ماکیاولی را بگیرد باید به سوی معنویتگرایی به پیش برود.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: اخلاق فروکاسته به قانون نتوانست از عواقب نبودِ اخلاق در سیاست جلوگیری کند، لذا هیتلرها، استالینها و جنایات هیروشیما، ناکازاکی، حلبچه، غزه، گوانتانامو، ابوغریب و جنگهای جهانی بهوجود آمد؛ بنابراین امروز نگاه غیرمادی به اخلاق نیاز است و یکی از ایستگاههایی که چه از لحاظ نظری و چه از نظر عملی برای بازگشت به اخلاق مطرح است، انقلاب اسلامی است.
وی با اشاره به مطالبی که اندیشمندان جهان درباره انقلاب اسلامی ایران گفتند، تصریح کرد: به قول میشل فوکو، ایرانیان به دنبال معنویتگرایی هستند و دیگران نیز از اخلاقگرایی انقلاب اسلامی در سیاست سخن گفتهاند.
خرمشاد افزود: اگرچه در علوم سیاسی، بازگشت به اخلاق را در سیاست مشاهده کردهایم، اما در روابط بینالملل، ماهیت قدرت دچار تغییر نشده و تا بازگشت به اخلاق، راه زیادی وجود دارد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: عرصه اخلاق و سیاست دچار تحولی شدهاند که به یکدیگر تمایل پیدا کردهاند، کاتالیزورهایی مانند انقلاب اسلامی ایران و مردمسالاری دینی موجب این تغییر و تحول بنیادین شدهاند تا وارد عصر پساماکیاولی شویم و یکی از دلایل نفوذ انقلاب اسلامی در جهان نیز همین معنویتگرایی و اخلاقگرایی در عرصه سیاست است.
انتهای پیام/ش