به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ، خودش می دانست که کار خونریزی داخلی شکمش از این
حرفها گذشته. داشت پیشنویس یک سخنرانی تلویزیونی را آماده میکرد که کارش
به بیمارستان کشید، اما بازهم اجازه نداد عملش کنند. بهانه خودش را داشت:
"میخواهم وقتی که خودم دوست دارم بمیرم. زنده ماندن به صورت مصنوعی، کج
سلیقگی است. من سهمم را انجام دادهام، وقت رفتن است. می خواهم مرگ را با
ظرافت، تجربه کنم" روز بعد آلبرت انیشتین درسن ۷۶سالگی از دنیا رفت. جسدش
را سوزاندند و خاکسترش را توی محوطه انستیتوی مطالعات پیشرفته پرینستون
ریختند. غافل از اینکه یکی زودتر مغز استاد را برداشته و نگذاشته بود به
این سادگیها خاکستر شود.
توماس هاروی در یکی از مراحل استاندارد
کالبدشکافی، مغز انیشتین را از جمجمهاش خارج کرد، اما دیگر وقت نکرد آنرا
سر جایش بگذارد. می گویند حتی خود انیشتین هم با انجام چنین کاری بعد از
مرگش مخالف بود، چه برسد به پسر و خانوادهاش که کلی از دست دانشمند کنجکاو
شاکی بودند. هاروی به خاطر این موضوع کارش را از دست داد، اما به گنج
گرانبهایی رسید. یک شیشه فرمالدئید که مغز نابغه فیزیک درآن غوطه ور است.
توماس
به همراه مخزن مغز انیشتین به فلوریدا رفت. او به همراه یک آسیب شناس
معروف به نام "ویلیا اریک" مغز استاد را به ۲۴۰قطعه تقسیم کرد. برای اینکه
قدرشناسی خودش را به اریک نشان دهد، ۴۶قطعه آن را به رسم هدیه به او داد و
خودش با بقیه مخ و مخچه به خانه برگشت و شروع کرد به تحقیق درباره دانشمندی
که نظریاتش تا مدتها دنیا را خیره کرده بود. هاروی هرزگاهی یک تکه ازمغز
انیشتین را برای دانشمندی در گوشهای از دنیا میفرستاد و نظرش را درباره
امکان وجود تفاوتهای مغز او با آدمهای معمولی دیگر میپرسید. همسر
پروفسور اریک هم بعد از مرگ او همه ۴۶ قطعهای را که به شوهرش رسیده بود به
"آلن استینبرگ" پزشک مشهور کشورش تقدیم کرد. حالا بعد از سالها این تکه
خردههای مغز انیشتین سر از فیلادلفیا درآورده و قرار است به زودی در موزه
موتر به نمایش گذاشه شود.
تامدتها کارتوماس هاروی و دستیارانش وزن
کردن مغز آدمهای مختلف بود. آنها مغز آلبرت انیشتین را وسط گذاشته بودند و
در مدت تحقیقاتشان مغز هرکسی که به دستشان میرسید را با آن مقایسه
میکردند. نتیجه کار کمی عجیب بود برخلاف آنچه همه فکر میکردند مغز آقای
نابغه از متوسط مغز هر آدمیزادی کوچکتر بود. متوسط مغز یک فردعاقل و بالغ
۱۳۰۰تا ۱۴۰۰گرم است. مردها معمولا متوسط وزن مغزی ۱۳۶۰گرم دارند و زنها
۱۲۵۰گرم. اما مغز آلبرت انیشتین حتی از مغز زنها هم کمتر وزن دارد، فقط
۱۲۳۰گرم!
هاروی و همکارانش در وزن کردن و اندازهگیری های مغز آقای
نابغه فقط به یک نکته اساسی رسیدند، اینکه یک قسمت از مغز انیشتین که
مرتبط با استدلالات ریاضی است و به حل قضیههای پیچیده حساب و هندسه ربط
دارد، ۱۵درصد پهنتر از مغزهای معمولی است. ضمن اینکه همین قسمت مغز استاد
شکاف ندارد، در حالی که هر مغز عادی دیگری در این بخش که مربوط به حساب و
کتاب است، حتما یک شکاف دارد. مغز انیشتین یک نکته دیگر هم داشت که تا
مدتها هاروی و همکارانش را انگشت به دهان گذاشته بود. معمولا مغز هر
آدمیزادی دو قسمت کاملا جداگانه دارد. در حالی که مغز انیشتین یک شبکه
یکدست با سیناپسهای بسیار متراکم به نظر میرسد. هاروی این قضیه را دلیل
اصلی هوش استثنایی آقای نابغه می دانست. البته زمانی هاروی به این نتیجه
رسید که ۴۵سال از مرگ آلبرت انیشتین می گذشت.
اما ماریون دایاموند
بعد از کلی تحقیق و پرس وجو به نتیجه عجیب دیگری رسید، اینکه مغز این
فیزیکدان دارای سلولهای فعال بیشتری بوده ومغزش۱۱برابر بیشتر از دیگران
سلولهای عصبی پرورش میداده است.
البته در این گیرو دار،
دانشمندان دیگری هم بودند که به محض رسیدن به تکهای از مغز انیشتین یا
تهیه تصویر و اسلایدی از ۲۴۰ خرده ریز مغز او آستین بالا می زدند همین چند
وقت پیش هم عدهای از محققان امریکایی در یک مقاله بلند بالا اعلام کردند
که مغزانیشتین یک جورهایی غیرطبیعی جوان به نظرمیرسد. برای اینکه توان
ساخت "لیپوفوسین" نداشته و به همین دلیل توانسته تا آخرین روزهای عمرش بدون
کوچکترین تغییر در کارکردش به فعالیت ادامه دهد. به همین دلیل است که مغز
او درهنگام مرگ، ساختار مغز فردی بسیار جوان را داشته و دلیل موفقیتش هم
همین موضوع بوده است.
منبع: افکار