به گزارش
باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه اطلاع رساني حوزه هنري؛ علي محمد شيخي گفت: نقاشی قهوه خانه ای از قصه خوانی و تعزیه خوانی در ایران نشات گرفته است و درون مایه ی آن موضوعات رزمی و مذهبی است كه هنرمندانی به صورت خودجوش زیر سقف قهوه خانه ها و هیئت ها ،نقاشی هایی را در ستایش امامان شیعه ازجمله امام حسین در حادثه كربلا و نیز ستایش پهلوانان ملی به خصوص قهرمانان شاهنامه همچون رستم وسیاوش، به تصویر كشیده اند .این سبك نقاشی بهانه ای شد تا با علی محمد شیخی به گفتگو بنشینیم:
علی محمد شیخی هنرمند نقاش و عضو مركز هنرهای تجسمی حوزه هنری گفت: حدود 25 سال در حوزه هنری فعالیت می كنم .سبك كاری من بیشتر انتزاعی است كه الهام گرفته از كاشی ها و مساجد است . سعی كردم در آثارم از المان های ایرانی و اسلامی استفاده كنم.
این هنرمند افزود :بعد از دانشگاه دنبال سبك و سیاقی بودم كه بوی فرهنگ اسلامی را بدهد لذا با تحقیقات در آثار مساجد و پرده خوانی همچنین فرهنگ عشایری كه در اصفهان و شیراز و . . . وجود دارد توانستم این سبك را دنبال كنم .
وی اذعان كرد:از كاشی و نمادهای ایرانی استفاده می كنم .در كارهای من فرم مربعی زیاد دیده می شود كه به نوعی امضایی برای من شده است.
شیخی حسن نیت را در نقاشی عاملی برای ارتباط با مخاطب دانست و بیان كرد:
زمانی مخاطب با یك اثر نقاشی ارتباط برقرار می كند كه با حسن نیت كار را انجام داده باشد. هنرمند باید با بیننده در ارتباط باشد و از نظر روحی و حسی دقیقا خودش باشد چون هر چه از دل برآید بر دل نشیند.
نقاش آثار عاشورایی با بیان اینكه هنرمند با هنر خود انرژی مثبت را پراكنده می كند اظهار كرد: اگر در ذات هنرمند این خصیصه نباشد هنر نیست بلكه صنعت بی رو حی است و هیچ فرقی با ابزار ندارد .
نقاش فعال مركز هنرهای تجسمی حوزه هنری، با ذكر اینكه نقاشی پزشك روانشناس نامرئی است تاكید كرد:
به دلیل فضا ودنیای تكنولوژی مردم به آرامش نیاز دارند و این آرامش شاید با رنگ و فرمی كه در یك اثر نقاشی می بیند ایجاد شود. شاید یك تابلوی زیبا سدی باشد بین آن گرفتاری ها و مثل آب روان در روح بیننده جاری شود. مهم اجرای كار است كه باید قوی باشد تا آن حس خوب را به مخاطب بدهد.
این نقاش به آثار عاشورایی خود اشاره كرد و اظهار داشت : من در كارهای عاشورایی خودم به جای سر امام حسین نماد گل می كشم تا احساس رقیق تری به وجود آید. وقتی گلی پرپر می شود دل را می سوزاند .یعنی به نوعی از الهام طبیعتی در كارهایم استفاده می كنم.
وی در پاسخ به این سوال كه تاریخچه نقاشی قهوه خانه ای به چه زمانی بر می گرد اظهار داشت: این نقاشی، نقاشی روایی رنگ روغنی با درونمایههای رزمی، مذهبی و بزمی است كه پیشینه آن به صد سال هم نمی رسد.
شیخی در ادامه افزود: هنرمندان یا نقاشان قهوه خانه ای آموزش آكادمیك ندیده بودند.آنها در قهوه خانه ها همراه با نقالان و شاهنامه خوانان، به خلق تصاویری ساده و زیبا به صورت خود جوش می پرداختند.و ارادت خاصی هم به موضوعاتی كه در مورد آنها نقاشی می كشیدند ، داشتند.مثلا وقتی ازحادثه عاشورا ،امام حسین را می كشیدند به این كار عشق می ورزیدند و حتی پای تابلو اشك می ریختند.
شیخی توضیح داد:در این گونه از نقاشی آدم ها برحسب خوب یا بد بودن كوچك و بزرگ كشیده می شوند مثلاً امامان چون از مقام بالایی برخوردارند بزرگ و شیاطین كوچك و ریز كشیده می شوند.
این نقاش خاطر نشان كرد:من هم در فضایی رشد كردم كه پدرم به دلیل داشتن صدای خوب مداحی می كرد و تاریخ را خوب می دانست لذا همراه با او در هیئت ها و قهوه خانه ها می نشستم .همین سبب شد تا به این زمینه از نقاشی علاقه مند شوم .
این مدر س نقاشی در پاسخ به این سوال كه نقاشی سقاخانه ای چه فرقی با نقاشی قهوه خانه ای دارد اذعان كرد: بعد از شكل گیری نقاشی قهوه خانه ای ، این شیوه مورد توجه هنرمندان مدرنیست ایرانی به ویژه اهالی مكتب سقاخانه قرار گرفت.اما همانند نقاشی قهوه خانه ای ماندگار نشد زیرا كار عقیدتی نبود.یعنی آن عشقی را كه نقاشان قهوه خانه ای به به موضوعاتی كه میكشیدند ،داشتند نقاشان ثقاخانه ای نداشتند.
وی در پایان بیان كرد: آب، پارچههای رنگین، پنجه مسی، شمایلهایی گوناگون بر روی منبع آب، همه عناصری هستند كه در این نقاشی به چشم می خورند وبیشتر برای كسانی كه نذر داشتند ،نماد آب متبرك به حساب می آمد./ص