باشگاه خبرنگاران- اگر اکنون انحلال اتحاد جماهیر شوروی را اعلام می کنیم به دلیل ضعف نظامی نیست ما در همین لحظه قادریم ستاره دنباله دار هالیوود را در فضا هدف گیری کرده و با موشک هایمان از صحنه آسمان محو کنیم اما باید گفت سقوط ما دلایل دیگری دارد... (آخرین نطق رئیس جمهور گورباچف)

عده ای تلقی سیاسی بودن اسکار را توهم توطئه می‌دانستند اما قیافه آن ها الان دیدنی است دور زمانی بود که هر کس می گفت این مراسم به لحاظ هنری اعتبار ندارد متهم می شد به این که یا یک طرفدار رادیکال حکومت است و یا جزو روشنفکران پوسیده و دور افتاده از اجتماع.

اما امسال مراسم اسکار برای مدافعانش هیچ جای دفاعی باقی نگذاشت. معروف است که آمریکايی ها در دوران رونق اقتصادی سمت رمانتي سيسم می روند و در زمانه فشار و رکود، سوی انتقادهای تند اجتماعی امروز، روزی است که انسان آمریکايی به طور طبیعی باید به سمت ورتیسیم و لحن گزنده انتقادی اش برود مگر اینکه نهادهائی در ساختار آن حکومت بخواهند فضا را جهت دهی کنند معمولا نارضایتی از شرایط امروز و ناامیدی نسبت به آینده نگاه افراد جامعه را به دست گذشته متوجه می کند و ملت ها در چنین مواقعی به نظاماتی که یک روز خودشان نابود کرده اند دیدی نوستالژیک خواهند داشت. رنسانس شاخص ترین نمونه این روند در تاریخ است یا فرانسه پس از مصادره انقلاب، به دست  عده ای سودجود که به دوره مذهب بازگشت یا ...

اما اگر یک آمریکایی به گذشته بازگردد چه چیز خواهد دید؟ همانچه را که تارانتینو در فیلم (جانگوی آزاد شده) نشان داد غرب وحشی متشکل از دور ریختنی های ملل و نحل مختلف یا به عبارتی گلچین صفات بد تمام ملت های دنیا، آلمان کشور فلاسفه، در آن فیلم در شخصیت کسی که قتل را تئوریزه می کند نمادینه شده، فرانسه به شکلی حاد روشنفکر نمادیده می شود یعنی آقای کندی که به عنوان نمونه ای فرانسوی عاشق بازی است (گلادیاتوریسم) و چونان برخوردی با خواهر خودش دارد.. و سیاهان همان ها که در تاریخ آمده توسط هم رنگ های خودشان به غرب فروخته شدند و یک بار که در جزیره ای تمامی شان آزاد شدند و حق رای یافتند، پارلمان را به دست گرفته و برای زنان سفیدپوست قانونی بی نهایت عجیب تصویب کردند خدمت کار کندی را ببینید یعنی نباید به سیاهان رو داد...

آمریکا تابع یک نوع هدایت اجتماعی است به اسم سیاست دیگ جوشان همگون سازی روش فوق تنها راه ممکن جهت ایجاد هویت مشترکی مبنی بر آمریکایی بودن به شمار می رود اما فقط ضعف آمریکا همین جاست عدم انسجام اجتماعی و به عبارتی ساده تر نبود یک هویت ملی مشخص و پررنگ.

امروز شرایط اقتصادی آمریکا بحرانی شده و همین ‌آن ها را متوجه گذشته کرده آن ها در تاریخ خود اجدادی بی سر و پا می بینند که کنجاله و نخاله کشورهای دیگر بوده اند و در ضمن دلیلی برای گرد آمدن زیر یک پرچم باقی نمی ماند چون سنخیت نژادی چندانی در آن ها نیست سیاست گذاران آمریکا در این شرایط برای جلوگیری از شکاف و فروپاشی آمریکا دست به دامان سینما شده اند اما به دو گونه متفاوت یعنی روش دموکرات ها و روش جمهوری خواهان در سینما مقابل هم جبهه گیری کرد و نمود مشخص آن دو فیلم لینکلن (دموکرات) و آرگو (جمهوری خواه) است روش دموکرات ها شبیه سازی مدل گاندی است که در یک سمبل قلابی (آبراهام لینکلن) سینمائی می شود و جمهوری خواهان برای اتحاد زورکی در داخل آمریکا دنبال دشمن خارجی می گردند و آرگو ساخته می شود.

می‌دانیم که امروز قوه ی اجرائی در دست چپ های دموکرات است اما برگزیده شدن آرگو نشانه ای فاحش از قدرتمندی جمهوری خواهان به عنوان (گروه فشار) است.

چیزی که یک کشور را تبدیل به ابرقدرت در صحنه خارجی می کند شاید توان نظامی باشد اما آنچه از فروپاشی داخلی اش جلوگیری می کند قطعاً توان نظامی نیست تاریخ، فروپاشی روسیه شورائی را از یاد نبرده و دولتمردان آمریکا هم به شدت نگرانند./ي2