همیشه او را به گرایش ضدفوتبال محكوم كرده و شیوه‌های مربیگری او را به فوتبال علی اصغری نسبت داده‌اند. همیشه برچسب مربی‌ای را به او زده‌اند كه نمی‌تواند در تیم‌های بزرگ‌تری نسبت به آلومینیوم،شاهین بوشهر یا ابومسلم مربیگری كرده و دوام طولانی‌مدتی در تیم‌های مختلف داشته باشد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،اكبر میثاقیان، اردیبهشت‌ 1332 در شهرستان گنبدكاووس به دنیا آمد. او كه فوتبال را از سنین نوجوانی شروع كرد مابین سال‌های 49 تا 70 در باشگاه‌های دیهیم تهران، بوتان تهران، ابومسلم، ملوان بندرانزلی و استقلال تهران به عنوان یك مدافع به میدان رفت. او كه حضوری طولانی مدت در تیم ملی فوتبال نداشت، تنها در سال‌‌52 چند بازی ملی انجام داد.

میثاقیان از سال ‌74 مربیگری خود را در تیم‌های باشگاهی رسما آغاز كرد. او چهار سال در ابومسلم مربیگری كرد و پس از آن هدایت دیگر تیم مشهدی یعنی پیام را به عهده گرفت. شموشك نوشهر مقصد بعدی او بود؛ تیمی كه میثاقیان دو سال در آن حضور داشت. این مربی سازنده فوتبال در سال 83 مجدد‌ به ابومسلم برگشت و همراه این تیم در سال 84 به فینال جام‌حذفی راه یافت كه در این فینال مقابل صباباتری شكست خورد تا از صعود به لیگ قهرمانان آسیا بازبماند.

 مربی بذله‌گوی فوتبال ایران همراه همین تیم در سال 85 به مقام پنجم لیگ رسید وعنوان بهترین تیم شهرستانی را از آن خود كرد. میثاقیان در سال‌های 85 تا 90 در راه‌آهن، استقلال اهواز، شهرداری تبریز و شاهین بوشهر مربیگری كرد و در فصل 91‌ـ‌90 نیز به آلومینیوم هرمزگان پیوست. او این تیم را به لیگ برتر فوتبال باشگاه‌های كشور آورد، اما اواسط فصل بنا به دلایلی به همكاری خود پایان داد.

 صحبت از اكبر میثاقیان است كه پس از پشت‌سر گذاشتن یك دوره كوتاه مدت مربیگری در آلومینیوم هرمزگان، اكنون در استراحت كامل به سر می‌برد و مترصد فرصتی است تا با استفاده از آن دوباره خودش را در فوتبال ایران نشان دهد. اكبر اوتی سال‌های دور فوتبال ایران، اكنون در كسوت یك مربی و یك كارشناس، نظرات جامعی در رابطه با شرایط امروز فوتبال ایران دارد؛ از رده ملی گرفته تا رده باشگاهی. او در گفتگو با روزنامه جام جم از نحوه جدایی‌اش از آلومینیوم می‌گوید و این‌كه چرا تا امروز هدایت یك تیم بزرگ را به‌عهده نگرفته است.

خیلی زود از مجموعه آلومینیوم جدا شدید.تحلیل خودتان از عملكردی كه در این چند ماه در آلومینیوم داشتید، چیست؟

ابتدا باید بگویم من در شروع كارم در این تیم به این نكته یادآور شدم كه اگر آلومینیوم در لیگ برتر باقی بماند، معجزه شده است. با وجود این‌كه می‌دانستم ما در لیگ برتر كار بسیار سختی خواهیم داشت كار خود را در این تیم شروع‌ و برای بقا در لیگ برتر بسیار تلاش كردم. تیم خیلی دیر جمع و جور شد و مشكل زیادی برای آماده‌سازی داشتیم.

 ما حتی نتوانستیم یك اردوی تداركاتی هم برگزار كنیم؛ چرا كه بضاعت بسیار محدودی داشتیم. امكانات ما واقعا كم بود، اما با وجود این، عملكرد بسیار خوبی در لیگ برتر داشتیم، آن هم درحالی كه اكثر بازیكنان ما جوان و بی‌تجربه بودند.

تعدادی از بازیكنان شما برای نخستین بار حضور در لیگ برتر را تجربه می‌كردند، این شرایط روی تیم شما اثر منفی داشت یا اثر مثبت؟

ده بازیكن ما برای نخستین بار در لیگ برتر به میدان می‌رفتند، اما با وجود این، با همین بازیكنان در لیگ برتر خوب نتیجه گرفتیم. اگر به آمار كلی باشگاه آلومینیوم نگاه كنید، متوجه می‌شوید در دیدارهایی كه نتیجه را واگذار كردیم اختلاف گل ما بیشتر از یك گل نبود. همین نتایج هم برای مردم خونگرم بندرعباس بسیار خوشحال‌‌كننده بود.

پس با این اوصاف از عملكرد تیم‌تان كاملا راضی هستید.

بله، صعود صرف همین تیم به لیگ برتر شور و شعف زیادی در بندرعباس ایجاد كرد كه مایه دلگرمی بود، اما باید در كنار آن، مشكلات زیادی را تحمل می‌كردیم از جمله این‌كه به دلیل كمبود بودجه، بازیكنان تیم بارها باشگاه را به ترك تمرینات تیم تهدید كردند، اما به هر حال همه چیز ختم به خیر شد. با این اوضاع شاهكار كردیم و كارشناسان نیز به این موضوع اعتقاد دارند. من از این تیم رفته‌ام، اما زندگی جریان دارد و آلومینیوم نیز همچنان خوب نتیجه می‌گیرد.

جدایی شما از این تیم اتفاق غیرمنتظره‌ای بود.

در بندرعباس اتفاق‌هایی افتاد و حركاتی را دیدم كه اصلا خوشم نیامد! شایسته نبود با من كه در این تیم تا این حد زحمت كشیدم، این‌طور رفتار شود. مسئولان این باشگاه در حق من كار خوبی نكردند. من به این دوستان حتی قول بقا در لیگ برتر را داده بودم، اما كاری كه آنها در حق من انجام دادند، جوانمردانه نبود. من خیلی برای این تیم زحمت كشیدم، اما كسی قدر ندانست.

حالا چه سرنوشتی را برای این تیم در لیگ برتر پیش‌بینی می‌كنید؟

قبلا گفته‌ام، الان هم می‌گویم، این تیم صددرصد با مربی جدیدش در لیگ برتر می‌ماند. از زمانی كه سرمربی این تیم شدم تا امروز كه دیگر در آلومینیوم سمتی ندارم همیشه و در هر جا به این نكته تاكید و پافشاری كردم كه نماینده بندرعباس قطعا در لیگ برتر باقی می‌ماند. تیم در زمان من پنج امتیاز با قعر جدول فاصله داشت و اكنون نیز این شانس را دارد تا در لیگ برتر باقی بماند.

در حال حاضر پیشنهاد و برنامه‌ای برای هدایت تیم‌های لیگ برتری ندارید؟

به پایان فصل نزدیك شده‌ایم و پنج، شش هفته بیشتر به پایان لیگ باقی نمانده است. با چنین زمان كوتاهی دیگر در این فصل فرصت مربیگری در لیگ برتر را نخواهم داشت. همه چیز بماند برای فصل بعد.

به غیر از آلومینیوم كه ادعا دارید‌ فوتبالی زیبا به نمایش می‌گذاشت به نظر شما در لیگ این فصل كدام تیم در ارائه فوتبال زیبا موفق بود؟

استقلال بسیار خوب بازی می‌كند و فوتبالی زیبا از خود به نمایش می‌گذارد. سپاهان و فولاد هم همین‌طور هستند و همیشه زیبا بازی می‌كنند. سبك بازی فولاد شبیه رئال‌مادرید شده است.

با وجود این‌كه می‌گویید آلومینیوم زیبا بازی می‌كند، اما بسیاری اعتقاد دارند شما در جریان یك بازی تیم خود را به بازی بسته و در حقیقت ضدفوتبال تشویق می‌كنید. این ادعا را چقدر می‌پذیرید؟

این چیزی است كه از همان ابتدا درباره من می‌گفتند و حالا كاملا در ذهن همه جا افتاده است! در همه دنیا هم این چیزی كه شما گفتید، جریان دارد. طبیعی است‌ وقتی یك تیم جلو می‌افتد برای حفظ نتیجه رو به بازی بسته می‌آورد. من همیشه به ضدفوتبال متهم شده‌ام، اما كسی به این موضوع اهمیت نمی‌دهد كه من تیم پرسرمایه‌ای را در اختیار نداشته‌ام.

 تیم من استقلال، پرسپولیس یا سپاهان نیست كه بهترین و با تجربه‌ترین بازیكنان را در اختیار داشته باشد، تیم من متشكل از بازیكنانی است كه همه جوان و بی‌تجربه هستند و من برای حفظ این تیم گاهی واقعا مجبورم تاكتیك دفاعی را به كار بگیرم. این یكی از روش‌های جدایی‌ناپذیر در فوتبال برای نتیجه‌گیری و حفظ نتیجه است.

بارسلونا با آن عظمتش گاهی اوقات ضدفوتبال بازی می‌كند و رو‌ به دفاع می‌رود. اصلا باید بگویم به كار بردن اصطلاح ضدفوتبال درست نیست. این جریانی كه برای حفظ نتیجه در یك مسابقه مشاهده می‌شود ضدفوتبال نیست، بخشی از فوتبال است و نوعی تاكتیك شمرده می‌شود. نتیجه‌گرایی یعنی همین و همان‌طور كه گفتم تیم‌های بزرگی چون بارسلونا نیز گاهی از این تاكتیك استفاده می‌كنند.

لیگ نسبت به سال‌های گذشته از لحاظ كیفی پیشرفت كرده است، اما باز هم اشكالاتی در این لیگ دیده می‌شود؛ از نحوه برگزاری رقابت‌ها گرفته تا سطح كیفی برخی از دیدارها. چه راهكارهایی برای رفع این اشكال‌ و ارتقای بیشتر سطح كیفی لیگ دارید؟

ما از لحاظ برگزاری رقابت‌ها مشكلی نداریم و تنها مشكل به كیفیت فنی رقابت‌ها برمی‌گردد. این مشكل هم به ضعف بازیكنان حاضر در باشگاه‌ها برمی گردد.

یعنی فقط این بازیكنان هستند كه سطح كیفی لیگ را پایین می‌آورند؟

بله، البته مشكل دیگری به لیگ وارد نیست. ما از لحاظ برگزاری رقابت‌ها مشكلی نداریم و همه چیز بخوبی تنظیم شده است. زمان برگزاری رقابت‌ها و برنامه‌ریزی برای این لیگ حرف ندارد، اما مشكل همان‌طور كه گفتم به ضعف فنی خود بازیكنان برمی‌گردد؛ البته مشكلات دیگری هم وجود دارد كه در جای خود باید مورد نقد و بررسی قرار بگیرد.

چه مشكلاتی؟

امكانات بسیاری از تیم‌های حاضر در لیگ چندان مناسب نیست. تشكیلات باشگاه‌ها باید سازماندهی داشته باشد و از طرفی بحث مالی در بالا و پایین رفتن سطح كیفی لیگ بسیار تاثیرگذار است. اكنون بسیاری از باشگاه‌های ما مشكل مالی دارند.

به نظر می‌آید شما برچسب مربی ای را خورده‌اید كه از لیگ دسته یك تیم به لیگ برتر می‌آورید، اما پس از ورود به لیگ برتر مدت زمان زیادی طول نمی‌كشد كه آن تیم را بنا به هر دلیلی رها می‌كنید و مجدد‌ سراغ یك تیم دسته یكی دیگر می‌روید. این روال تكرار می‌شود، چرا؟

نه، این‌طور هم كه شما می‌گویید نیست. من تا جایی كه بتوانم سعی می‌كنم در تیمی كه خودم در حال هدایت آن هستم بمانم، اما همیشه اوضاع بر وفق مراد پیش نمی‌رود. زمانی كه در شهرداری تبریز بودم، می‌خواستم حضوری طولانی‌ در این تیم داشته باشم، اما مشكلی پیش آمد كه ادامه همكاری من را با باشگاه فراهم نمی‌كرد. من بیمار شده بودم و همسرم اجازه نمی‌داد دیگر مربیگری كنم.

من هیچ مشكلی با باشگاه نداشتم، اما به‌خاطر بیماری و پافشاری همسرم كه نمی‌خواست من با آن اوضاع و احوال مربیگری كنم به همكاری خود پایان دادم. پس از این‌كه در جاهای مختلفی مربیگری كردم امسال به آلومینیوم بندرعباس آمدم، اما گویا تصمیم من برای حضور در این تیم با عجله بود. حالا هم اتفاقی نیفتاده و نمی‌خواهم به گذشته فكر كنم.

عده‌ای از مربیان همانند شما مانند یك سرباز فوتبال محسوب می‌شوند، به این معنا كه با برنامه‌هایی همانند بازیكن‌سازی خدمت بزرگی به فوتبال می‌كنند و همیشه در خدمت فوتبال هستند، اما عده‌ای دیگر از دسترنج دیگران استفاده می‌كنند تا سرهنگ و ژنرال شوند. حالا دورنمای مربیگری شما چیست؟ می‌خواهید یك سرباز زحمتكش باقی بمانید یا این‌كه به درجه ژنرالی ارتقا یابید؟!

من همیشه سرباز هستم و سرباز هم باقی خواهم ماند. همیشه گفته‌ام و باز هم می‌گویم، من فقط جاهای سخت كار می‌كنم. همیشه به من می‌گویند چرا خودت را اینقدر اذیت می‌كنی و در جاهای سخت كار می‌كنی؟! اما من دیوانه كار‌كردن در جاهای سخت هستم. دوست دارم در جایی كار كنم كه امكانات كم، اما پتانسیل بالایی داشته باشد.

دلم می‌خواهد با بازیكنان جوان نتیجه بگیرم و خودم بازیكن بسازم. كار‌كردن با این شرایط كار هر كسی نیست. من همیشه به این فوتبال خدمت كرده‌ام و پول و مسائل مادی جایی در ذهن من نداشته است. یكی دیگر از شیرینی‌های كار من آوردن شور و شعف به شهرستان‌های مختلف است. به‌طور طبیعی وقتی یك تیم شهرستانی را از لیگ دسته یك به لیگ برتر بیاورید، شور و شعف زیادی در بین مردم آن شهر به وجود می‌آید و این با ارزش‌ترین مساله برای من است.

اگر قرار باشد مربیان ایرانی بر اساس توانایی و میزان دانش خود رتبه‌بندی شوند، شما خودتان را در چه رتبه‌ای قرار می‌دهید؟

با نادیده گرفتن این رتبه‌بندی باید بگویم من در دسته مربیانی قرار می‌گیرم كه در این فوتبال به حق خود نرسیده‌اند. حتی اگر بحث رتبه‌بندی مربیان هم در میان باشد، نمی‌توانم دقیقا بگویم كجای این رتبه‌بندی هستم. نمی‌خواهم بگویم من نفر اول یا دوم رتبه‌بندی هستم، اما حداقل می‌توانم اشاره كنم از زحمتكش‌ترین مربیان فوتبال ایران هستم و همین برایم اهمیت دارد.

به عنوان یك مربی باتجربه چقدر كار دیگر مربیان لیگ برتری را قبول دارید؟ فكر می‌كنید در میان این مربیان، مربی‌ای وجود دارد كه شایسته مربیگری در لیگ برتر نباشد؟

ببینید، مهم این است كه مربیان لیگ برتری برای رسیدن به این جایگاه تلاش كرده‌اند و با تلاش فراوان به هدف خود رسیده‌اند. این‌كه شایسته حضور در لیگ هستند یا خیر معنایی ندارد. ما باید به مربیان خود بسیار احترام بگذاریم، چرا كه آنها قشر بسیار زحمتكشی هستند.

چرا هرگز در طول دوران مربیگری‌تان هدایت تیم‌های بزرگ و پرطرفدار را بر عهده نگرفته‌اید؟ این موضوع فقط به تمایل نداشتن خودتان برمی گردد؟

همیشه دوست داشته‌ام در تیم‌های بزرگ و پرطرفدار مربیگری كنم، اما این تیم‌ها هرگز نصیب من نشده!

چرا؟

خب من همیشه حواسم جای دیگری بود و همان‌طور كه گفتم به كار در جاهای سخت عادت كرده‌ام. هرجا ‌ بازیكنان جوان حضور داشته‌اند، شما می‌توانید ردپایی از اكبر میثاقیان پیدا كنید. هر چند تمایل زیادی برای كار در تیم‌های بزرگ داشته‌ام.

خودتان امیدوار هستید در آینده شرایط كار‌كردن شما در تیم‌های بزرگ مهیا شود؟

من سبك خاص خودم را دارم و این سبك با مربیانی كه در تیم‌های بزرگ از بازیكنان حاضر و آماده استفاده می‌كنند، متفاوت است. من مرد كار‌كردن در شرایط سخت هستم و می‌توانم توانایی‌های خود را در یك تیم برزگ‌تر هم نشان بدهم.

به بحث فوتبال ملی برسیم. زمانی كه كارلوس كرش به ایران آمده بود، شما از جمله مربیانی بودید كه حمایت همه‌جانبه‌ای از او داشتید. اكنون كه كار تیم ملی برای صعود به جام‌جهانی با این مربی به اما و اگر كشیده شده، باز هم از او حمایت می‌كنید یا این‌كه نظرتان عوض شده است؟

زمانی كه كرش آمد وظیفه همه ما بود كه از او حمایت كنیم. مربی تیم ملی هر چقدر هم كه بد كار كند تا لحظه آخر باید حمایت شود و این موضوع در مورد كرش هم صدق می‌كند. یك مربی تا زمانی كه تمام نشده، باید از حمایت كامل دیگران برخوردار باشد.

 مربیگری یك چیز كاملا سلیقه‌ای است و كرش نیز براساس سلیقه خود در تیم ملی مربیگری می‌كند، بنابراین اشكالی بر او وارد نیست. من كرش را به عنوان یك مربی فنی كاملا قبول دارم. ما باید تا روزی كه كرش در ایران است، او را حمایت كنیم. نباید این را هم فراموش كنیم یك مربی هر‌چقدر هم ‌خوب باشد نمی‌تواند همیشه ببرد و با تیمش همه تیم‌ها را شكست بدهد.

حالا اگر كرش نباشد، مربیان داخلی توانایی هدایت تیم‌ملی را دارند؟

البته كه این توانایی را دارند. ما مربیان بسیار خوبی در كشور داریم. متاسفانه در میان این مربیان افرادی كه به تیم ملی رسیده‌اند، فرصت كمی برای كار‌كردن داشته‌اند. نمی‌خواهم نامی ببرم، اما اگر به همین مربیان داخلی خودمان قبلا فرصت كافی داده می‌شد، شاید می‌توانستند اهداف خود را عملی كنند، اما هرگز این فرصت را در اختیار نداشتند.

با توجه به این‌كه كار تیم ملی برای رسیدن به جام‌جهانی بسیار سخت شده، می‌توان امید داشت ‌تیم ملی را در جام‌جهانی 2014 برزیل ببینیم؟

باید بگویم كار بسیار سخت و دشواری پیش روی تیم ملی است، اما توجه داشته باشید‌ هیچ‌چیز غیرممكن نیست. در فوتبال همیشه اتفاق‌های خاصی می‌افتد و همین اتفاق‌های خاص می‌تواند ما را به سمت جام‌جهانی رهنمون كند. شانس باید یار تیم ملی باشد تا بتواند راه خود را برای حضور در جام‌جهانی همواركند. بازیكنان تیم ملی بدون در نظر گرفتن این موضوع كه تا چه‌اندازه كار آنها برای رسیدن به جام‌جهانی سخت شده، باید تا آخرین لحظه بجنگند و تمام توان خود را بگذارند.

كرش چه اشتباهاتی را مرتكب شد كه تیم ملی برای صعود به جام‌جهانی كار بسیار دشواری داشته باشد؟

من نمی‌دانم. این را باید از خود كرش پرسید، خود او بهتر از هر كسی می‌داند چطور باید به این پرسش پاسخ دهد. ما كه فقط بیننده بودیم و دیدیم تیم ملی چطور به لبنان و ازبكستان باخت.

اگر تیم ملی به جام‌جهانی نرفت، چه كسی بیشتر از همه باید مورد سرزنش قرار بگیرد؟

همیشه مربی باید پاسخگو باشد. او در همه چیز دخیل است، البته این را باید یادآور شوم كه وقتی تیم می‌برد همه می‌گویند ما بردیم، اما وقتی تیم می‌بازد همه می‌گویند اكبر آقا باخته! یك‌مربی قرار نیست همیشه طعم شیرین برد را تجربه كند، بالاخره باخت هم وجود دارد .

مدتی پیش گفتید كه با پیرمردها نمی‌شود به جام‌جهانی رفت، اما اگر همین پیرمردها هم كنار بروند با این بازیكنان جوان می‌توان به حضور در جام‌جهانی فكر كرد؟

من هرگز این را نگفتم و حرفی از حضور پیرمردها در تیم ملی به میان نیاوردم. پیرمرد كلمه خوبی نیست و استفاده از آن در فوتبال اشتباه است. آخر مگر می‌شود یك فرد سی‌و‌پنج‌ساله پیرمرد باشد؟! به جای كلمه پیرمرد باید از اصطلاح «بازیكنان باتجربه» استفاده كنیم. من اتفاقا موافق حضور بازیكنان با تجربه در تیم ملی هستم. همین نكونام را ببینید كه چقدر می‌تواند به تیم ملی كمك كند، او تجربه بسیار بالایی دارد و این تجربه در تیم ملی به كار می‌آید. ما باید به بازیكنان با تجربه‌ای نظیر جواد نكونام احترام بگذاریم. وقتی بازیكنی می‌تواند به تیم ملی كمك كند دیگر بحث بازیكن پیر و جوان مطرح نیست.

 تلفیق همین بازیكنان جوان و باتجربه است كه تیم ملی را قدرتمند‌تر می‌كند. حیف است بازیكنانی نظیر نكونام یا كریمی را به خاطر سی و چند ساله بودن از تیم ملی كنار بگذاریم. تلفیق این بازیكنان با جوانانی نظیر قوچان نژاد، نظری و... تبعات مثبتی به دنبال دارد. به یك نكته دیگر هم باید توجه داشت. همیشه نباید از دور به تیم ملی نگاه كرد و در مورد بازیكنان تیم ملی قضاوت داشت.

گاهی اوقات لازم است از نزدیك ماجرا را نگاه كنید. وقتی از نزدیك بازی‌های بازیكن با تجربه‌ای مثل نكونام را ببینید و قدرت او به عنوان یك راهنما برای سایر بازیكنان را مشاهده كنید متوجه می‌شوید ‌حضور یك بازیكن با تجربه در تیم ملی چقدر مهم است. ما با فقر بازیكن روبه‌رو هستیم و به همین دلیل باید قدر بازیكنان با‌تجربه‌مان را بیشتر بدانیم.

همین فقر بازیكن باعث شد كرش به دنبال دورگه‌ها و بازیكنانی كه در خارج از كشور شاغل هستند، برود؟

بله، اما روی آوردن به این دست از این بازیكنان فقط به خاطر فقر بازیكن نیست. آنها هم بالاخره ایرانی هستند و به عنوان یك ایرانی عرق و تعصب زیادی به كشورشان دارند. توانایی فنی آنها بالاست و این ویژگی مهم‌ترین دلیل آنها برای دعوت به تیم ملی است. این اتفاق خوبی است كه ما حتی خارج از كشور هم از سرمایه‌های فوتبالی متعددی بهره‌مند هستیم. حضور این دست بازیكنان دراردوی تیم ملی برای پیشرفت سایر بازیكنان هم مفید است. خود من از حضور بازیكنانی نظیر دژاگه، قوچان‌نژاد و... در تیم ملی بسیار خوشحال هستم.

در ایران می‌توان بازیكنی را پیدا كرد كه از این دورگه‌ها بهتر باشد؟

خیر، فكر نمی‌كنم چنین بازیكنی در ایران وجود داشته باشد. نمی‌توان تصور‌ كرد ‌در ایران بازیكنی باشد كه به پای اشكان دژاگه برسد.

در قسمتی از صحبت‌های خود اشاره كردید ‌در فوتبال به حق خود نرسیده‌اید. چه اتفاق‌هایی باعث شد به حق خود نرسید؟

تقصیر كسی نیست، بدشانسی خودم بود. من در ابومسلم شانس‌های زیادی نصیبم شد از جمله این‌كه می‌توانستم با این تیم قهرمان جام حذفی شوم. ما به فینال جام حذفی صعود كرده بودیم، اما نشد كه قهرمان شویم. یك بار هم در لیگ به مقام چهارم لیگ رسیدیم و به عنوان بهترین تیم شهرستانی انتخاب شدیم.

 اگر من در ابومسلم باقی می‌ماندم شاید این تیم همانند ذوب‌آهن توفیق بین‌المللی پیدا می‌كرد، اما خارج‌شدن این تیم از زیرمجموعه نیروی انتظامی همه چیز را خراب كرد. شانس با من یار نبود. عوض‌شدن حامی مالی این تیم نیز به ضرر ما تمام شد. اگر ابومسلم با نیروی انتظامی به كار خود در لیگ ادامه می‌داد من در مربیگری به همه خواسته‌هایم می‌رسیدم و حقم پایمال نمی‌شد.

شما را حتما فصل آینده در لیگ برتر می‌بینیم؟

شك نكنید‌ حتما من را در یك تیم خوب می‌بینید. من كه نباید از كار خودم تعریف كنم، اما توانایی كار‌كردن در هر شرایطی را دارم. متاسفانه امسال از صداقت من سوء‌استفاده شد، اما دیگر اجازه نمی‌دهم این اتفاق در فصل آینده بیفتد. فراموش نكنید‌من همیشه سرباز زحمتكش این فوتبال هستم و در آینده به حق خودم می‌رسم و جایگاه بهتری در فوتبال پیدا می‌كنم هر چند جایگاه من اكنون نیز برای همه مشخص ‌شده است.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار