اینجا کشور آزادی است اما فیلمساز موظف است بر خلاف خواست ملت فیلم نسازد. آزادی یعنی گیشه تعیین کند کدام سناریو فیلم شود و کدام هرگز ساخته نشود. نه اینکه بیت‌المال مسلمین را مثل علف مقابل هر ناکسی ریخت و به ملت گفت اگر می‌خواهید بروید با بودجه خودتان فیلم انقلابی بسازید

به گزارش باشگاه خبرنگاران، روزنامه وطن امروز در سرمقاله صبح امروز خود مي‌نويسد :

یک روزی در کشورمان ایران، بخش عمده نابسامانی‌های فرهنگی در حوزه سینما به حساب فقدان ساز‌و‌کار مناسب سینمایی و در نتیجه سردرگمی در حوزه مدیریت نوشته می‌شد اما امروز اگر خبر از سر‌گیری ساخت «پروژه لاله» شوک‌آور و عجیب نیست نتیجه تعامل و هماهنگی بخش بزرگی از مدیران فرهنگی فعلی و بدنه‌ای از سیاستمداران است که در حوزه سامان‌بخشی به سند فرهنگ و هنر کشور به تفاهمی بی‌نظیر دست یافته‌اند.

اینکه چطور تعامل و تفاهم در سطح فرهنگی تا این سطح نزول می‌یابد که «لاله‌سازی» دولتی، دردی در مدیران سینمایی کشور ایجاد نمی‌کند که هیچ تا پای جان حاضر به هزینه آبرو و انرژی و سرمایه ملت بر سرش می‌شوند قطعا ریشه در جدا افتادگی بخشی از دولت از آرمان‌های ملت دارد. یعنی اکنون ساز‌و‌کار سینمایی کاملی ایجاد شده اما متاسفانه اهداف مجموعه فرهنگی دولتی دیگر «انقلابی» نیست و مدیران «آرمانی» از سیستم رخت بربسته‌اند. درد مستتر در خبر از سر‌گیری «پروژه لاله» می‌تواند به علت «هزینه‌کرد میلیاردی از بیت‌المال مسلمین» باشد.

بخشی از برق غضب آشکار شده در جبهه دلسوزان انقلاب اسلامی نیز ناشی از «مشارکت طرف‌های آمریکایی» در ساخت پروژه‌ای است که به بهانه «فرهنگی» بودن سناریو(!) از آن دفاع شده است. قطعا بوی گند سابقه اسی نیک‌نژاد هم در اندازه این دلخوری و جدایی انقلابیون فرهنگی از دولت احمدی‌نژاد موثر است. اما اینها همه ماجرا نیست؛ درد این است که در هنگامه بحران اقتصادی سربرآورده از نمی‌دانیم کجا مدیران دولت دل می‌سوزانند برای طرف آمریکایی که ممکن است به علت «تحریم‌ها» نتواند به همکاری‌اش در ادامه ساخت پروژه لاله ادامه دهد! درد ایرانیان مسلمان از بی‌دردی مدیران فرهنگی در شرایط خصومت صد‌در‌صدی جبهه ضد‌فرهنگی آمریکا با ایران اسلامی است. کارد به استخوان فرهنگ ایرانی جماعت آنجا رسید که «جدایی» توأمان فیلم برگزیده مدیران فرهنگی ایران و آمریکا شد! این طاعون فرهنگی است که در شرایط «آرگو ساختن» و «پروژه لینکلن» به پایان رساندن هالیوود و سیا مجموعه «دولتی» فرهنگ ما دل‌نگران عملی نشدن پروژه ضایع «لاله» با حواشی بی‌شمار است. حتما واجب بود که «افتضاح لاله» نیز در مجموعه طرح‌های مهر ماندگار ثبت شود؟! ظاهرا حیف بود پروژه فیلم‌سازی مشترک ایران و آمریکا پیش از مژدگانی‌خواهی وزیر امور خارجه بابت شروع مذاکرات رسمی ایران و جبهه استکبار آغاز نشود!!
 
کاش پاسخ‌دهی به این سوال نیز در مجموعه طرح‌های مهر ماندگار ثبت می‌شد که چرا تاریخ مدیریت فرهنگی ایران هرگز شاهد آغاز یک «پروژه ملی سینمایی» با هدف «صدور انقلاب»، نمایش «توانمندی‌های جوانان ایرانی در حوزه‌های گوناگون علمی» یا «حمایت و جهت‌دهی به انقلاب‌های منطقه» یا اصلا آغاز یک جریان انقلابی جدید با ساخت یک فیلم نبوده است.

سناریوی دستگیری ریگی با اتکا به خط به خط واقعیات رخ داده بدون یک درصد دروغ‌پردازی هالیوودی پرمخاطب‌تر است یا «لاله»؟! مگر موضوع فیلم‌های دولتی- امنیتی هالیوود مثل «سالت» چه بود که امکان سوژه‌یابی مشابه در ایران را محال کرده است؟!
 
یکی از مهم‌ترین علت‌های سقوط اصلاح‌طلبان در ایران پیاده‌سازی بی‌محابای نقشه‌های فرهنگی جبهه دشمن در داخل بود. اسناد پیش‌بینی‌های آنچنانی اندیشکده‌های آمریکایی و غربی درباره آینده پرشکوه اصلاحات هنوز در آرشیو رسانه‌ای جهان موجود است. غرب امید بسته بود «لبخند سید اصلاحات» قرن جدید را درنوردیده و تاریخ «استکبارستیزی ایرانیان» و تصویر حقیر‌کننده اخم آیت‌الله خمینی به ابرقدرت‌های زورمند جهانی را در یک پروژه 100 ساله محو کند اما زیاده‌روی در عملی‌سازی پروژه تغییر فرهنگی ایرانیان چنان توفانی در اذهان عمومي ایجاد کرد که داغ شکست اصلاحات را بر دل آرزومندان آشتی ارباب و رعیت در دهکده جهانی باقی گذاشت.
 
اگر فرض را بر این بگیریم که اشکالات دستگاه دیپلماسی دولت دهم تا پایان دوره بر مردم پوشیده باقی بماند یا سیاست‌بازی‌های «خلاف شرع» و بی‌مبالاتی‌های تاکتیکی و تکنیکی احمدی‌نژادی‌ها در تعامل با سایر قوا فراموش شود، باز هم به نظر می‌رسد این بار نیز زبان تند و خشن فرهنگی دولت انقلابی فتح شده به دست انحرافیون به واسطه تلاش برای اجرا کردن نسخه‌های غیر‌بومی غرب با شتاب بی‌حد، زمینه سقوط مسیر 8 ساله دولت را فراهم کند. یعنی همان طرح‌هایی که روزی به واسطه اقدامات عملی زینت کابینه خاتمی- عطا مهاجرانی- در حوزه فرهنگ کار دست جبهه اصلاحات داد، امروز پاشنه آشیل آینده دولت سابقا عدالت‌طلب را نشانه رفته است. عمد داشتن بر نفهمیدن گفتمان مردمی است که درد فرهنگی را همه‌گیر کرده و‌گرنه ملت سال‌هاست با این واقعیت تلخ کنار آمده که جشنواره فجر کوچک‌ترین نسبتی با «انقلاب اسلامی» ندارد. بی‌توجهی به آرمان‌های مردمی موجب شد «جشنواره عمار» رونق همه‌گیر یابد و مدیران سینمایی کشور علاوه بر جمع هنرنشناس‌های ضد انقلاب در میان ملت نیز «هو» شوند. وقاحت است که مدیر دولتی مقابل مطالبات مردمی با بیت‌المال همانند جیب شخصی گروهک خود تعامل می‌کند و بی‌توجه به اعتراضات مدعی می‌شود راه فیلمسازی برای «همه» باز است! راه باید برای ضد انقلابی که سیمرغ بیت‌المال را با کنایه به خواست صاحبان «مال» در شرایط «سرنگونی نهایی انقلاب» معتبر می‌داند، بسته شود. مسیر باید برای «لاله‌سازان» مسدود شود.

آن وقت اگر کسی خواست «جدایی» و «لاله» و «یک خانواده محترم» با بودجه شخصی بسازد باید گفت «اینجا کشور آزادی است اما فیلمساز موظف است بر خلاف خواست ملت فیلم نسازد». آزادی یعنی گیشه تعیین کند کدام سناریو فیلم شود و کدام هرگز ساخته نشود. نه اینکه بیت‌المال مسلمین را مثل علف مقابل هر ناکسی ریخت و به ملت گفت اگر می‌خواهید بروید با بودجه خودتان فیلم انقلابی بسازید! اگر بنا بر «مدیریت ضد فرهنگی» است، چرا مجموعه فرهنگی دولت از سهم ملت مواجب دریافت کنند؟!

اگر بنا بر تقدیر از زحمات جبهه شبیخون فرهنگی ضد‌انقلاب و سپردن پروژه‌های 12 میلیاردی دولتی به «نیک نژاد»‌هاست خواهشا بودجه فرهنگی را «یارانه» کنید و در جیب ملت بگذارید! سینمای خالی از تماشاگر افتتاح کردن با هزینه بیت‌المال به چه کار ملتی می‌آید که شکایت دارد از مدیریت ضد انقلابی مسؤولان دولتی؟ غیرت انقلابی رگ ندارد که عمل زیبایی کنیم و بیرون بیاوریمش! زیر یقه بسته هم نمی‌شود پنهانش کرد! با فرهنگ و دین ملت هر که درافتاد در توفان غیرت ملت غرق شد، شاهدش مهاجرانی است! خاتمی است و اذنابش که به واسطه رافت اسلامی زنده مانده‌اند. سیاستمدار به فکر دنیای خود نیز که باشد لاجرم باید انگلیسی عمل کند یعنی پروژه با زمان‌بندی یکصد ساله بدهد برای ایجاد تغییرات فرهنگی! این نقشه‌های آمریکایی اگر قابلیت اجرا هم در ایران داشته باشد دست‌کم واسطه‌ها را به باد نیستی می‌دهد. امتحانش البته رایگان است!

انتهاي پيام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.