به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، جوان ۲۰ساله اي که در يک نزاع خياباني، دوست خود را با ضربه چاقو کشته بود هنگام بيان آخرين دفاعياتش در جلسه بازپرسي گفت: دوستي خياباني با يک دختر مرا پاي چوبه دار کشاند!
ماجرا از آنجا آغاز شد که در تاريخ 91.10.13، نزاع ۲جوان بر سر
يک دختر ۱۶ساله به درگيري خونيني انجاميد که طي آن جوان ۲۰ساله اي با ضربه
چاقوي دوست ۲۱ساله اش در شهرک نويد مشهد به قتل رسيد.
ساعاتي بعد متهم به
قتل و دختر ۱۶ساله دستگير شدند و مورد بازجويي قرار گرفتند. دختر ۱۶ساله
گفت: من از حدود ۲ماه قبل با «م» دوست شده بودم و از طريق تلفن با هم
ارتباط داشتيم. وقتي متهم به قتل به ما نزديک شد من با «م» در حال گفت وگو
بودم به همين خاطر هم نزاع بين آن ها شروع شد و من هم به خانه ام رفتم.
متهم به قتل نيز در بازسازي صحنه جنايت به خراسان گفت: آن دختر هر
بار که مرا در خيابان مي ديد متلک مي گفت و مي خواست با من دوست شود به
همين خاطر تصميم گرفتم با او صحبت کنم.
من از قبل با مقتول اختلاف نداشتم
اما وقتي او را در حال صحبت با دختر مذکور ديدم درگيري بين ما شروع شد و من
ضربه اي با چاقو به گردنش زدم.
دو متهم این پرونده جنايي، براي بيان آخرين دفاع به شعبه ويژه قتل عمد منتقل شدند و در مقابل قاضي موحدي راد به تشريح چگونگي وقوع قتل پرداختند.
متهم به قتل ۲۱ساله که اشک از چشمانش جاري بود گفت: من مي خواستم ضربه چاقو را به بازوي او (مقتول)بزنم اما هنگام درگيري پاي او سر خورد و تيزي چاقو در گردنش قرار گرفت. او که به صراحت ارتکاب جنايت را قبول مي کرد ادامه داد: آن روز حال من بسيار خوب بود هيچ گونه موادمخدر يا مشروبات الکلي هم استفاده نکرده بودم. تمام ماجرا سر يک دختر و به خاطر دوستي خياباني رخ داد.
متهم به قتل در حالي که اشک هايش را با دستانش پاک مي کرد افزود: من و مقتول با يکديگر رفيق بوديم هر دو نفرمان هم خامي کرديم و به خاطر يک دختر در خيابان به جان هم افتاديم.اين گزارش حاکي است، پس از اعترافات صريح متهم به قتل، دختر نوجوان که در اين پرونده جنايي دستگير شده، در برابر قاضي شعبه ۸۰۵ مجتمع قضايي شهيد قدوسي قرار گرفت و به سوالات مقام قضايي پاسخ داد.
اين دختر نوجوان که چند ماه قبل به عقد جوان ديگري درآمده بود، ضمن اقرار به داشتن ارتباط با جوان ديگر گفت: خودم هم نمي دانم چطور شد که اين حادثه اتفاق افتاد. او وقتي در برابر نصايح مقام قضايي قرار گرفت در ميان هاي هاي گريه گفت: پشيمانم! غلط کردم! من نامزد داشتم نبايد از اين کارها مي کردم الان هم منتظرم تا تکليف پرونده ام روشن شود تا بتوانم براي آينده تصميم بگيرم.