بازی های خوب و فیزیک مناسب، موجب درخشش او در مسابقات آموزشگاهی شد. سر از تیم باشگاهی راوند درآورد و بعد از 2 ماه تمرین، در اولین مسابقه باشگاهی در سطح جوانان مقابل ابومسلم، معتبرترین تیم فوتبال خراسان، به میدان رفت. پیروزی 3-1 آن مسابقه برای علیرضا شیرینی دیگری سوای اولین موفقیت در مهمترین گام داشت، او هر 3 گل این بازی را برای تیمش زد اما از آن هم مهمتر، دیده شدن و دعوت به پوشیدن پیراهن راه راه مشکی و قرمز ابومسلم بود.
منصور پورحیدری او را به بازیهای آسیایی بانکوک نبرد اما در بازگشت به استقلال، پذیرایی از این تازه وارد مشهدی را به عهده گرفت. علیرضا در سال 1378 قراردادی 5 ساله با استقلال بست،.
* بهار و تابستان 78 علیرضا هر شب بعد از تمرین در خوابگاهی واقع در خیابان لارستان تهران که باشگاه برای شهرستانی ها در نظر گرفته بود، خوابهای طلایی می دید. سرنوشت برای او راه موفقیت در نظر گرفته بود و این چنین علیرضا از همان نخستین بازی و نخستین فصل حضورش در استقلال، مهره ثابت تیم شد. درست مثل راوند و ابومسلم.
میروسلاوبلاژویچ پیرمرد کروات در سال 1379 با یک نظر، علیرضا را به خاطر سپرد. او تیم ملی را برای حضور در معتبرترین میدان ورزش جهان آماده می کرد.علیرضا در تمام روزهای سخت اردو، سرحال و شاداب بود و در برابر تیم ملی اسلواکی با گل بی نظیری که زد، جای خود را در ترکیب فرشتگان چیرو با شماره 11 تثبیت کرد.ایران به جام جهانی نرسید اما دیگر ستاره متولد شده بود.
علیرضا سپس با افتخار پیراهن پرسپولیس را به تن کرد و در جشن قهرمانی این تیم با صدای بلند فریاد زد ایران فقط پرسپولیس!
علیرضا بعد از حذف تیم ملی زیرخاکستر این شکست محو نشد، او در بازگشت به دنیای فوتبال و مسابقات، در واپسین ثانیه های مسابقه استقلال الاتحاد عربستان در جام باشگاههای آسیا جفت پا به هوا برخواست و در ارتفاع 210 سانتیمتری (یک وجب بالاتر از دیرک افقی دروازه) با سر، شوتی محکم به توپ زد که تور دروازه و ورزشگاه لبریز از مردم و تیم الاتحاد را به یکباره فرو ریخت.
نیکبخت در همه اجزای زندگی، ستاره ای متعادل است. او به همان اندازه که به لباس اسپرت اهمیت می دهد، اهل رسمی پوشیدن هم هست. موهایش را بلند می کند و گاه تا 200 گرم ژل می زند اما یک باره هم در همین ناباوری موها را بدون هیچ مقاومتی کوتاه می کند و عین محصل ها، شانه کرده می گردد! او تمیزی را دوست دارد، عاشق لباس های نو است اما به همان اندازه که خرج مد روز می کند، از بخشیدن به دیگران هم غافل نیست. همین مسئله باعث شده هرگز کسی به شیک پوشی و خوش پوشی او خرده نگیرد.
از قدم زدن خوشش می آید و حالا مجبور است در منزل به این کار بپردازد. موسیقی را دوست دارد ولی نه در مجامع عمومی مثل کنسرت ها! پای سریال های محبوبش می نشیند.
گل رز را دوست دارد و عکس های زیادی را جمع آوری کرده است. محیط زندگی ساکت و آرام را می پسندد چون تا ساعت 12 ظهر می خوابد و شب ها هم دوست ندارد دوروبرش شلوغ و پرسر و صدا باشد. عاشق سرعت است و ماشین های سریع مثل" بی ام و" و" پورشه" و" آئودی" را می پسندد. بر عکس از موتور و هواپیما به شدت می ترسد و حتی المقدور از نقل و انتقال با این دو وسیله خودداری می کند.
نیکبخت برخلاف بسیاری از ستاره ها و درست نقطه مقابل شمایل ظاهری و چهره همیشه پر از لبخندش، بسیار با معنویت سروکار دارد. همانطور که در خلوت، اوقات زیادی را صرف تفکر به مرگ و سفر به جهان باقی می کند، در بسیاری از مواقع در محافل جمعی هم مشغول بحث در مورد نیروهای ماوراء الطبیعی می شود. خرافاتی نیست اما مثل همه ایرانی ها به چیزهایی که از کودکی از پدر و مادر شنیده، اعتقاد دارد. در مدرسه همیشه نمرات بینش اسلامی و انشاء اش 20 بود و او هنوز هم علوم طبیعی را به ریاضی ترجیح می دهد.
ماه محرم برای او ماهی عزیز است. در اقوام و خویشاوندانش، مداح و قاری قرآن زیاد یافت می شود و مرتب در دهه اول محرم در تعزیه های فامیلی شرکت می کند. ماه رمضان را هم دوست دارد و همیشه از هر فرصتی استفاده می کند تا خاطرات سفر به مکه و مدینه در ماه رمضان را تعریف کند.
شاید به خاطر همین معنویات قوی زندگی اوست که اصلاً کینه ای نیست. محال است بعد از گذشت 10 دقیقه، بدی کسی به خاطرش بماند. بدترین و سخت ترین خطاها و اشتباهات را به راحتی می بخشد و خودش هم درست همینطور است، بلافاصله بعد از اشتباه یا خطایی، عذرخواهی می کند و آنقدر صمیمانه این کار را انجام می دهد که حتماً پذیرفته می شود. اهل غرور و این حرف ها نیست، با آدم ها خیری راحت روبرو می شود و اهل دستگیری و کمک به خصوص به دوستان است.
علیرضا خارج را فقط برای سفر دوست دارد و از زندگی در غربت بیزار است. شهر محبوب او تهران است و نیویورک و لس آنجلس را فقط برای سفر می پسنددد.
شاید نکته ای را که درباره او نتوان باور کرد انتقال جنجالی اش به پرسپولیس است. اما او برخلاف تمام انتقالهای مشابه در پرسپولیس هم درخشید و خیلی زود هم استقلالیها و هم پرسپولیسیها فراموش کردند او یک استقلالی بوده است.این نکته باور این اعتقاد را ممکن می کند که هرکاری او انجام دهد درست است و با موفقیت همراه می شود.
علیرضا قطعاً روزی دوباره به مشهد برمی گردد. او می خواهد بعد از پایان فوتبالش و درحالی که دغدغه مالی برای آینده ندارد، به شهر زادگاهش برگردد و دوباره مثل دوران نوجوانی در کوچه و پس کوچه های عشق و خاطره، دنبال توپ بدود، با همان رفقای همیشگی./زر
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﻴﻜﺒﺨﺖﻭاﺣﺪﻱ اﻡ.ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻋﻜﺴﺎﺷﻮ اﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﺟﺪا ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ ﻣﻴﺰاﺷﺘﻢ ﺩاﺧﻞ ﻛﻴﻔﻢ.ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﻢ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ي ﺭﻭﺯﻱ اﺯﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﻴﺒﻴﻨﻤﺸﻮﻥ
اﻣﺎ ﺑﺎ ﮔﺬﺭ 27 ﺳﺎﻝ اﺯﻋﻤﺮﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﺥ ﻧﺪاﺩﻩ...
اﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﻦ
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﻴﻜﺒﺨﺖﻭاﺣﺪﻱ اﻡ.ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻋﻜﺴﺎﺷﻮ اﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﺟﺪا ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ ﻣﻴﺰاﺷﺘﻢ ﺩاﺧﻞ ﻛﻴﻔﻢ.ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﻢ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ي ﺭﻭﺯﻱ اﺯﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﻴﺒﻴﻨﻤﺸﻮﻥ
اﻣﺎ ﺑﺎ ﮔﺬﺭ 27 ﺳﺎﻝ اﺯﻋﻤﺮﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﺥ ﻧﺪاﺩﻩ...
اﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﻦ
وبه قول معروف چاله میکنن ومتأسفانه ما خیلی از
ستاره هامون کم نور شدن ولی خدا قوت علی نیکبخت
خداییش تو همون دوره خوب بازیکنی بود خدا حفظش کنه.