حقه‌های کلیشه‌ای و مضحک آل سعود علیه ایران
ادعاي سعودي‌ها مبني بر دستگيري «يک حلقه جاسوسي» متشکل از اتباع ايراني و لبناني در هفته جاري، بوي بدي از حقه‌هاي کثيف ديگري را از خاندان رو به زوال آل سعود به مشام مي‌رساند.
به گزارش سرویس بین الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از شبکه پرس تی وی؛اما اين فرمول مکررا به کار گرفته شده از سوي سعودي‌ها و متحدان غربي و اسرائيلي آنها جهت بدنام کردن ايران، در خطر تبديل شدن به يک کليشه مضحک قرار دارد.
مقامات سعودي ۱۸ نفر را که به ادعاي آنها براي هدف قرار دادن «تاسيسات حياتي» عربستان با يک «کشور خارجي» کار مي‌کردند، دستگير کردند.
وزارت کشور عربستان در بيانيه‌اي اعلام کرد «۱۶ سعودي، يک ايراني و يک لبناني طي عملياتي هماهنگ و همزمان در ۴ منطقه پادشاهي عربستان» از جمله رياض و مکه دستگير شدند.
حيرت انگيز است. شما هم اغراق و گنده گويي را در استفاده از عبارت «عمليات هماهنگ و هزمان» حس مي‌کنيد؟
کارشناسان اطلاعاتي سعودي همچنين افزودند، اين مظنونين «در مورد تاسيسات حياتي براي کشوري که براي آن کار مي‌کردند، اطلاعات جمع آوري کردند.»
نام کشور ايران در اين اتهامات به طور مشخص مورد اشاره قرار نگرفت اما وجود يک ايراني نام برده نشده در بين دستگير شدگان، انگشت اتهامي است که تلاش مي‌کند زيرکانه و هوشمندانه عمل کند اما در حقيقت اقدامي است ناشيانه براي سر هم کردن يک دروغ. همچنين ادعاي وجود يک لبناني در بين دستگير شدگان نيز تلاشي است از سوي آل سعود براي اشاره به حزب الله. ملغمه‌اي که در بالا به آن اشاره شد در حقيقت تلاشي است ناپخته تا به زعم عربستاني‌ها به شکل زيرکانه‌اي با اتهام کليشه‌اي غرب مبني بر حمايت ايران از تروريسم بين المللي همسو به نظر برسد.
چيزي که به ندرت در رسانه‌هاي غربي مورد اشاره قرار گرفته اين است که عربستاني‌هاي دستگير شده از بين جمعيت شيعه اين کشور در استان الشرقيه هستند. اين اقليت به شدت تحت فشار در عربستان، همسو و متحد با برادران و خواهران خود در کشور همسايه بحرين، طي دو سال گذشته براي آزادي‌هاي سياسي تظاهرات برگزار کرده‌اند. آل سعود نيروهاي ضربتي خود را جهت سرکوب وحشيانه و مستمر جنبش دموکراسي هم به بحرين و هم به استان نفت خيز الشرقيه عربستان، اعزام کرده است.
از زمان ورود نيروهاي سعودي به بحرين در مارس ۲۰۱۱، نزديک به ۱۰۰ غيرنظامي بي‌پناه به دليل اينکه به خود جرات دادند که خواستار يک دولت دموکراتيک شوند، کشته شده و همچنين هزاران نفر مثله يا حبس شده‌اند. از سوي ديگر، در عربستان سعودي نيز صدها تن دستگير و توسط همان سيستم استبدادي پادشاهي که کاملا تحت حمايت دولت‌هاي غربي است به سياه چال‌هاي نامعلومي انداخته شده‌اند.
چه راهي بهتر از اينکه توجهات از سرکوب معترضان با داستان ساختگي وجود يک حلقه جاسوسي خارجي منحرف شود؟ يک حلقه جاسوسي ايراني.
بواسطه اين روش، سردمداران سعودي مشکل را که در حقيقت حقوق رعايت نشده مردم بحرين و عربستان است، تلاش يک کشور خارجي براي براندازي جلوه مي‌دهند. طعنه آميز اينکه آنها همچنين با اين حربه توجهات را از اين حقيقت که عربستان سعودي در همين بازه زماني از تروريست‌ها در سوريه حمايت کرده، منحرف مي‌کنند؛ تروريست‌هايي که براي تحقق هدف جنايتکارانه غرب مبني بر تغيير رژيم در سوريه در حال قتل و آدم کشي و هرج و مرج هستند.
جديدترين ادعاي مقامات سعودي نشان عمليات رواني را با خود دارد. جزئيات اين ادعا‌ها به شدت نامشخص است و اتهامات بر پايه کنايه و احساس گرايي مطرح شده‌اند. ناظران آگاه در بحرين اين الگوي منسوخ ِ «تلاش عناصر خارجي براي براندازي» را به خوبي تشخيص مي‌دهند. دستگيري‌ها، اتهام زني‌ها، اخبار سلطنتي، ادعاهاي گزاف مبني بر «آشکار شدن دست توطئه گران خارجي»...همگي، همواره کوچکترين پايه و اساسي نداشته و هيچ مدرکي در پي آنها منتشر نشده است. نمايش‌هايي سياسي که تبديل به تقليدي مضحک و خنده آور شده‌اند.
زماني را بياد بياوريد که سعودي‌ها و امريکايي‌ها با متهم کردن ايران مبني بر تلاش براي ترور سفير عربستان در واشنگتن در پايان سال ۲۰۱۱ چه جوش و خروش رسانه‌اي را رقم زدند.
بعد از اين خدعه و نيرنگ مضحک چه مدرک و پايه‌اي براي آن ارائه شد؟ يا اتهام مطرح شده عليه دو ايراني بي‌پناه مبني بر تلاش براي بمب گذاري در املاک اسرائيلي‌ها در کنيا در سال ۲۰۱۲ بر اساس چه مدرک و محتوايي بود؟
در موارد مشابه ديگر مي‌توان به ادعاهاي آژانس‌هاي اطلاعاتي اسرائيل مبني بر دست داشتن ايراني‌ها در توطئه‌هاي تروريستي در گرجستان، تايلند، هند، آذربايجان و بلغارستان اشاره کرد.
با وجود گزارشات متعدد رسانه‌هاي غربي از اين داستان‌هاي نخ نما شده، در پي هيچ کدام از اين «توطئه‌هاي جنجالي» پيگرد قضايي انجام نگرفت؛ بگذريم از اينکه کوچکترين مدرکي مبني بر نقش دولت ايران در اين به اصطلاح توطئه‌ها ارائه نشد.
تمام اين روايت‌هاي ساختگي آشکارا چيزي بيش از داستان‌ها و افسانه‌هايي غيرقابل باور و بي سر و ته نيستند؛ افسانه‌هايي خيالي که در آنها قصه‌هايي مشکوک و سوال برانگيز روايت مي‌شود.
تنها الگوي ملموسي که از اين اتهامات ساختگي به چشم مي‌آيد، تباني جاسوسان سعودي با همتايان غربي و اسرائيلي آنهاست؛ الگويي که رسانه‌هاي به اصطلاح خبري غرب نيز در آن مشارکت داشته و در پيشبرد آن مساعدت مي‌کنند.
جديدترين داستان مبني بر وجود يک حلقه جاسوسي ايراني در عربستان فصل تاريک ديگري از همين افسانه‌هاست.
با وجود اين، ديري است که عمر اين روش افسانه پردازي به سر آمده و ديگر کمتر کسي کوچکترين اعتباري براي اين داستان‌ها قائل است.
مقامات سعودي ۱۸ نفر را که به ادعاي آنها براي هدف قرار دادن «تاسيسات حياتي» عربستان با يک «کشور خارجي» کار مي‌کردند، دستگير کردند.
وزارت کشور عربستان در بيانيه‌اي اعلام کرد «۱۶ سعودي، يک ايراني و يک لبناني طي عملياتي هماهنگ و همزمان در ۴ منطقه پادشاهي عربستان» از جمله رياض و مکه دستگير شدند.
حيرت انگيز است. شما هم اغراق و گنده گويي را در استفاده از عبارت «عمليات هماهنگ و هزمان» حس مي‌کنيد؟
کارشناسان اطلاعاتي سعودي همچنين افزودند، اين مظنونين «در مورد تاسيسات حياتي براي کشوري که براي آن کار مي‌کردند، اطلاعات جمع آوري کردند.»
نام کشور ايران در اين اتهامات به طور مشخص مورد اشاره قرار نگرفت اما وجود يک ايراني نام برده نشده در بين دستگير شدگان، انگشت اتهامي است که تلاش مي‌کند زيرکانه و هوشمندانه عمل کند اما در حقيقت اقدامي است ناشيانه براي سر هم کردن يک دروغ. همچنين ادعاي وجود يک لبناني در بين دستگير شدگان نيز تلاشي است از سوي آل سعود براي اشاره به حزب الله. ملغمه‌اي که در بالا به آن اشاره شد در حقيقت تلاشي است ناپخته تا به زعم عربستاني‌ها به شکل زيرکانه‌اي با اتهام کليشه‌اي غرب مبني بر حمايت ايران از تروريسم بين المللي همسو به نظر برسد.
چيزي که به ندرت در رسانه‌هاي غربي مورد اشاره قرار گرفته اين است که عربستاني‌هاي دستگير شده از بين جمعيت شيعه اين کشور در استان الشرقيه هستند. اين اقليت به شدت تحت فشار در عربستان، همسو و متحد با برادران و خواهران خود در کشور همسايه بحرين، طي دو سال گذشته براي آزادي‌هاي سياسي تظاهرات برگزار کرده‌اند. آل سعود نيروهاي ضربتي خود را جهت سرکوب وحشيانه و مستمر جنبش دموکراسي هم به بحرين و هم به استان نفت خيز الشرقيه عربستان، اعزام کرده است.
از زمان ورود نيروهاي سعودي به بحرين در مارس ۲۰۱۱، نزديک به ۱۰۰ غيرنظامي بي‌پناه به دليل اينکه به خود جرات دادند که خواستار يک دولت دموکراتيک شوند، کشته شده و همچنين هزاران نفر مثله يا حبس شده‌اند. از سوي ديگر، در عربستان سعودي نيز صدها تن دستگير و توسط همان سيستم استبدادي پادشاهي که کاملا تحت حمايت دولت‌هاي غربي است به سياه چال‌هاي نامعلومي انداخته شده‌اند.
چه راهي بهتر از اينکه توجهات از سرکوب معترضان با داستان ساختگي وجود يک حلقه جاسوسي خارجي منحرف شود؟ يک حلقه جاسوسي ايراني.
بواسطه اين روش، سردمداران سعودي مشکل را که در حقيقت حقوق رعايت نشده مردم بحرين و عربستان است، تلاش يک کشور خارجي براي براندازي جلوه مي‌دهند. طعنه آميز اينکه آنها همچنين با اين حربه توجهات را از اين حقيقت که عربستان سعودي در همين بازه زماني از تروريست‌ها در سوريه حمايت کرده، منحرف مي‌کنند؛ تروريست‌هايي که براي تحقق هدف جنايتکارانه غرب مبني بر تغيير رژيم در سوريه در حال قتل و آدم کشي و هرج و مرج هستند.
جديدترين ادعاي مقامات سعودي نشان عمليات رواني را با خود دارد. جزئيات اين ادعا‌ها به شدت نامشخص است و اتهامات بر پايه کنايه و احساس گرايي مطرح شده‌اند. ناظران آگاه در بحرين اين الگوي منسوخ ِ «تلاش عناصر خارجي براي براندازي» را به خوبي تشخيص مي‌دهند. دستگيري‌ها، اتهام زني‌ها، اخبار سلطنتي، ادعاهاي گزاف مبني بر «آشکار شدن دست توطئه گران خارجي»...همگي، همواره کوچکترين پايه و اساسي نداشته و هيچ مدرکي در پي آنها منتشر نشده است. نمايش‌هايي سياسي که تبديل به تقليدي مضحک و خنده آور شده‌اند.
زماني را بياد بياوريد که سعودي‌ها و امريکايي‌ها با متهم کردن ايران مبني بر تلاش براي ترور سفير عربستان در واشنگتن در پايان سال ۲۰۱۱ چه جوش و خروش رسانه‌اي را رقم زدند.
بعد از اين خدعه و نيرنگ مضحک چه مدرک و پايه‌اي براي آن ارائه شد؟ يا اتهام مطرح شده عليه دو ايراني بي‌پناه مبني بر تلاش براي بمب گذاري در املاک اسرائيلي‌ها در کنيا در سال ۲۰۱۲ بر اساس چه مدرک و محتوايي بود؟
در موارد مشابه ديگر مي‌توان به ادعاهاي آژانس‌هاي اطلاعاتي اسرائيل مبني بر دست داشتن ايراني‌ها در توطئه‌هاي تروريستي در گرجستان، تايلند، هند، آذربايجان و بلغارستان اشاره کرد.
با وجود گزارشات متعدد رسانه‌هاي غربي از اين داستان‌هاي نخ نما شده، در پي هيچ کدام از اين «توطئه‌هاي جنجالي» پيگرد قضايي انجام نگرفت؛ بگذريم از اينکه کوچکترين مدرکي مبني بر نقش دولت ايران در اين به اصطلاح توطئه‌ها ارائه نشد.
تمام اين روايت‌هاي ساختگي آشکارا چيزي بيش از داستان‌ها و افسانه‌هايي غيرقابل باور و بي سر و ته نيستند؛ افسانه‌هايي خيالي که در آنها قصه‌هايي مشکوک و سوال برانگيز روايت مي‌شود.
تنها الگوي ملموسي که از اين اتهامات ساختگي به چشم مي‌آيد، تباني جاسوسان سعودي با همتايان غربي و اسرائيلي آنهاست؛ الگويي که رسانه‌هاي به اصطلاح خبري غرب نيز در آن مشارکت داشته و در پيشبرد آن مساعدت مي‌کنند.
جديدترين داستان مبني بر وجود يک حلقه جاسوسي ايراني در عربستان فصل تاريک ديگري از همين افسانه‌هاست.
با وجود اين، ديري است که عمر اين روش افسانه پردازي به سر آمده و ديگر کمتر کسي کوچکترين اعتباري براي اين داستان‌ها قائل است.
در باشگاه خبرنگاران جوان پیگیری شد؛
معلمان نهضت سوادآموزی چگونه میتوانند استخدام آموزشوپرورش شوند؟
