ناوشکن به
انگلیسی: Destroyer یک کشتی
جنگی سریع، با توان مانور بالا و همزمان پایداری زیاد است که برای مقاصد اسکورت
شناورهای بزرگتر در ناوگانهای دریایی و یا گروه نبرد بکار میرود در اصل قایقهای
اژدرافکن، بعدها زیردریاییها و هواپیماها.
پیش از جنگ جهانی دوم ناوشکنها شناورهای سبکی با توان پایداری پایین
بودند برای عملیاتهای غیر محافظتی اقیانوسی. معمولا ناوشکنها با یکدیگر به
ماموریت فرستاده میشوند. در جریان و پس از جنگ جهانی دوم، ناوشکنها بزرگتر و
بسیار قویتری با توانایی شرکت در عملیاتهای منفرد ساختهشدند، بهویژه به عنوان
ناو که در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ساخته شدند.
در آغاز سدهٔ ۲۱، ناوشکنها سنگینترین واحدهای جنگ سطحی برای استفاده
عمومی هستند. تنها ۴ کشور آمریکا، روسیه، فرانسه و پرو ناوهای سنگینتر در خدمت
دارند و هیچ کشوری نبردناو در خدمت ندارد. ناوشکنهای مدرن، که همچنین به عنوان
ناوشکن موشکانداز شناخته میشوند، از دید تُناژ (وزنی) با ناوهای جنگ جهانی دوم
یکی هستند ولی از دید قدرت آتش خیلی با آنان متفاوتند.
قایقهای
تند برای حمل اژدر ساختهشدند که قایق اژدرافکن نام دارند. این قایقها در دهه
۱۸۸۰ به کشتیهای کوچک ۵۰-۱۰۰ تُنی تبدیل شدند که به اندازه کافی تند و سریع بودند
که از دست قایقهای مراقبتی دشمن بگریزند.
نخستین پاسخ به پدیدارشدن قایقهای اژدرافکن، ساخت قایقهای
محافظتی سریعتر با آتشبار سنگینتر بود که شکارچی Catchers نام گرفتنددر ابتدا
تهدید با اژدرها تنها زمانی بود که ناوها در بندر لنگر انداخته بودند؛ ولی به مرور
ساخت اژدرها با برد بیشتر و سریعتر سبب تهدید ناوبری در دریا نیز شد. پس از اینکه
نیاز به اسکورت ناوگانها توسط شکارچی در دریای نیز احساس شد، این قایقها میبایست
تحمل و توانایی سفرهای دریایی را نیز میداشتند، در نتیجه به طول آنان افزودهشد و
بزودی بطور رسمی قایق اژدرافکنشکن نام گرفتند و پس از آن شکننده (ناوشکن) نامیدهشدند
زمانی رسید که ناوشکنها خیلی بیشتر از یک شکارچی حفاظتی بودند، این ایده مطرح شد که خود آنان میتوانند نقش اژدرافکن را نیز داشتهباشند، بنابراین لولههای پرتاب اژدر به آنان افزودهشد. در آن زمان و حتی در زمان جنگ جهانی اول تنها عملکرد ناوشکنها حفاظت از ناوگان خودی از حمله اژدرافکنها و انجام حمله متقابل به رزمناوهای دشمن بود. وظیفه اسکورت کشتیهای بازرگانی در آینده به آنان افزودهشد...