* "تحول در علوم انساني" در رشتههاي کاربردي همچون مديريت را چگونه تعريف مي کنيد؟
علوم انسانی برای تولید دانشی که بتواند معضلات و مشکلات جامعه را با منطق خود حل کند ایجاد شده و طبق احکام اسلامی، راه رشد انسان در پیروی از دستورات الهی و وحی است و اين در حالي است كه متاسفانه علوم انسانی و اجتماعی ما با الگوبرداري از مفاهيم غربي همچون سکولاریسم و مباحث تجربی در حال پيشروي است و بايد تمام تلاش حود را برای طراحی رشتهی علوم انسانی بر اساس مبانی اسلامي به كار گيريم.
* شما به عنوان رئيس کارگروه "مديريت" چه تمهيداتي براي تطبيق اين رشته با فرهنگ ايراني، اسلامي انديشيدهايد؟
در گروه مدیریت با تشكيل 2 کارگروه بنیادی و کاربردی و براساس معيارهايي همچون
معرفتشناسی، انسانشناسی، مدل مدیریت اسلامی را طراحی كردهايم و به
عنوان مثال کارگروه بنیادی در شهر قم به ریاست یکی از علمای حوزه مستقر شد
تا با دانشهای مدیریت و با نگرشهای اساتید حوزه و دانشگاه مطالعات بنیادی
را در مدت زمان 5 سال با ارائه یک مدل ایدهآل به مرحله انجام برسانند.
اما در کارگروه
کاربردی باید نگاهی به وضعیت فعلی بیاندازیم و اصلاحاتی را در 5 محور
اصلي همچون سرفصلها، محتواي دروس، اساتید، دانشجویان و محتوای پایاننامهها و فعالیتهای
تحقیقاتی انجام دهیم.
به عنوان مثال در تغییر محتوای دروس تاکنون توانستهایم با تعريف 4 رویکرد بر اساس مباحث ارزشی و کاربردی، تناسب با نیازهای کنونی کشور و به روز بودن مباحث علمی اقدامات لازم را در اين راستا انجام داده كه ماحصل فعالیتهای انجام شده، تعیین سرفصلها و دستورالعملهای دروس مقطع کارشناسی است که اکنون در مرحله نگارش به سر میبرد.
* به نظر شما استفاده از علوم حوزوي چقدر ميتواند اسلامي شدن علوم را سرعت بخشد؟
در اين ميان نبايد از نقش و جایگاه حوزه غافل ماند و باید کارگروه مشترکی میان حوزه و دانشگاه برقرار باشد تا
دانشگاهیان موضوعات مورد نظر خود را مطالبه و حوزویان هم با توجه به اصول شرعی
و احکام اسلامی بتوانند پاسخگوی نیاز دانشجویان باشند.
برای تحقق اسلامی شدن علوم انسانی با در نظر گرفتن تیمی از کارشناسان، سند راهبردی تحول در رشته مدیریت را طراحی و اکنون با مجموعه اقدامات انجام شده در حال پیگیری اين امر هستيم.
بعد از تاکیدات مقام معظم رهبری در بحث تحول علوم انسانی، "شورای عالی انقلاب فرهنگی" 15 کارگروه تخصصی را به همین منظور تشکیل داد و با برنامهریزیهای مشخص و با ترکیبی از اساتید حوزه و دانشگاه ساختار بسیار خوبی را برای ایجاد تحول در علوم انسانی ایجاد کرد.
در این میان کارگروهها باید 2 محور اساسی را برای پیشبرد امور مورد توجه قرار دهند؛ یکی انسجام مراکز پژوهشی و دیگری تولید محتوای دروس دانشگاهی است.
اگر بتوانیم با ایجاد مراکز پژوهشی ویژه در کارگروه مربوطه، الویت قرار دادن تغییرات در محتوای دروس، تبدیل مبنای نظری به مبنای کاربردی و استفاده از افراد واجد شرایط با آشنایی کامل از مبنای مدیریت و اسلامی در این میان قطعا ما را به هدف اصلی از تشکیل کارگروههای تخصصی شورای تحول علوم انسانی نزدیک میکند.
* چقدر در مورد اجرايي شدن برنامههايتان سرمايه گذاري کردهايد؟
در
انجام این کار نباید عجله کرد؛ این کار مبنای پژوهشی و تحقیقاتی بنیادی
و نیازمند کمی صبر ، حوصله و دقت است. سیستم فرآیندی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف شده؛ فرآیند مبنایی است و مفاهیم ضد اسلامی را در بلندمدت حذف خواهد کرد و باید گفت تا کنون در
کارگروه مدیریت توانستهایم اقداماتی را در مدت زمان کوتاهی انجام داده و طی 5 سال
باید نقش خود را در تبدیل فعالیتهایمان به یک مدل قدرتمند، محقق سازیم.
در این میان باید با فراهمسازی فضای تولید و محتوا، تقویت پژوهشهای حوزه اسلامی، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز، حمایتهای لازم و استفاده از امکانات موجود در زمان بندی مشخص بسیج کرد تا بتوانیم به نتیجه دلخواه در کارگروه مدیریت دست پیدا کنیم.
*در كارگروه مديريت چگونه به سمت اسلامي شدن علوم پيش ميرويد؟
با تربیت نیروی انسانی جوان به سبک اسلامی، حتماً اهداف چشمانداز و سیاستهای رهبری تحقق خواهد یافت؛ ورود به این کار به خودی خود مشکل است و ما هیچ مدلی مبنی بر همکاری مشترک حوزه و دانشگاه نداریم اگر بنا باشد تحول در دانشگاه ایجاد شود باید گفتمان غالب در فضای علمی دانشگاهی ایجاد شود و قشر دانشگاهی این ضرورت را در خود احساس کند.
دانشجویان باید علم مورد نیاز خود به گفتمان غالب را در خود ببیند تا
بتوانند با آموختن علم در جامعه معضلات جامعه را شناسایی و با درک
عمیق و پذیرش مبانی اسلامی در حل مشکلات در این مسیر موفق عمل کنند.