به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، بري روبين با انتشار كتابي تحت عنوان "حقائقي در مورد سوريه" (انتشارات مك ميلان، سال 2008 ميلادي) ادعاهايي را در مورد "بشار اسد" رييس جمهور سوريه و پدر فقيدش "حافظ اسد" مطرح كرده است كه هم اينك توسط سياستمداران آمريكايي و صهيونيست بيان مي شود.
اين كتاب نشان مي دهد كه تصميم به ايجاد بحران در سوريه از دست كم 5 سال پيش در محافل امريكايي – صهيونيستي برنامه ريزي شده بود. نكته قابل توجه استفاده اين نويسنده از واژگاني است كه امروز سياستمداران غربي در مورد دولت سوريه بكار مي برند. بري روبين در مقدمه كتاب خود مدعي مي شود كه "امروز سوريه بزرگترين تهديد عليه صلح، ثبات و دموكراسي در جهان است (!)" ادعاي نخ نمايي كه توسط نئومخافظه كاران آمريكايي و در راس آنها "جورج دبليو بوش" رييس جمهور پيشين آمريكا در مورد عراق بكار برده شد تا وي تجاوز نظامي نيروهاي آمريكايي عليه آن كشور را توجيه كند در حاليكه بعدها مشخص شد كه عراق سلاح كشتار جمعي اي نداشته و اين بهانه اي براي فريب افكار عمومي بوده است. امروز نيز "باراك اوباما" رييس جمهور امريكا با تعيين خط قرمز براي سوريه و طرح ادعاهاي مشابه قصد ايجاد زمينه هاي بهانه جويي براي حمله احتمالي عليه سوريه را دارد.
نويسنده با طرح ادعاهاي واهي در كتاب مدعي است كه در عراق سوريه از نيروهاي شورشي حمايت مي كند و انان را آموزش مي دهد در حاليكه هيچ گونه سند و مدركي براي اثبات ادعاهاي بي پايه خود ارائه نمي دهد. وي حتي در مورد نقش سوريه در امور داخلي تركيه، كردها و حتي ارمنستان (!) نيز ادعاهاي واهي اي را مطرح مي سازد. وي در حاليكه اين ادعاها را مطرح ساخته كه هم اكنون گزارشات رسانه هاي غربي نشان مي دهند كه كشورهاي غربي، ارتجاع عرب با حمايت مستقيم سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) تروريست هاي سوري را آموزش داده و انان را تجهيز كرده اند.
بري روبين در ادامه كتاب با اظهار خشم از نقش مثبت دولت سوريه در دفاع و حمايت از جنبش "حزب الله" لبنان مي افزايد "در جريان جنگ سال 2006 ميلادي كه ميان رژيم صهيونيستي و جنبش "حزب الله" لبنان درگرفت اين دولت سوريه بود كه از حزب الله حمايت كرد."
نويسنده در ادامه با اذعان به "خردمندانه" بودن خط مشي بشار اسد رييس جمهور سوريه مي افزايد "سياست بشار هوشمندانه بوده است. سياست وي براي حفظ نظام سوريه موثر بوده است. با وجود تمام اقدامات كارشكنانه غربي ها حكومت اسد هنوز هم پابرجاست و مبادلات سوريه به جهان خارج ادامه دارد. سوريه همچنين توانايي تاثيرگذاري بالايي بر لبنان و سياستمداران ان كشور را نيز دارا مي باشد."
نويسنده صهيونيست به سياستمداران غربي توصيه مي كند تا براي درهم شكسستن مقاومت سوريه بر آن كشور "فشار" بياورند و در اين باره مي افزايد "در فقدان فشار لازم حافظ و بشار اسد در جهت تحقق بخشيدن به آرمانها و اهداف شان گام برداشتند. بايستي بر آنان فشاري موثر وارد آيد تا حداقل براي كوتاه مدت هم كه شده سوريه امتياز دهد و از مواضع خود عقب نشيني نمايد."
نويسنده مهم ترين ويژگي دولت سوريه را تشكيل محور مقاومت در همراهي با جمهوري اسلامي ايران و جنبش حزب الله لبنان مي داند و اذعان مي كند كه اين محور قدرت برتر منطقه است و خواهان نابودي رژيم صهيونيستي و در هم شكستن نفوذ كشورهاي عربي در منطقه است. نويسنده اذعان مي كند كه جمهوري اسلامي ايران و دولت اسد در سوريه دو ركن اساسي در تقويت مقاومت در منطقه بوده اند و در اين باره مي افزايد "بدون شك اين سطح از مشاركت ايران در جهان عرب و در عرصه سياسي كشورهاي عربي بوده كه باعث ايجاد حس قوي مقاومت شده است. هم چنين بشار اسد نيز از مهمترين حاميان تقويت اين احساس بوده است."
نويسنده با اذعان به ضعف آمريكا و رژيم صهيوينستي در منطقه مي افزايد "نكته جالب توجه آنست كه پيروزي اسلامگرايان چندان دشوار نيست چرا كه تضعيف واقعي قدرت رژيم صهيونيستي و آمريكا در منطقه ديده مي شود و اين موضوع به طور روز افزوني در حال افزايش است. واقعيت آنست كه مسلمين از شهادت هراسي ندارند. آنان را مي نمي توان با پول خريد. آنان اهل شهادت اند و اين رمز پيروزي آنهاست. اين آن اعتقادي است كه سيد "حسن نصرالله" رهبر حزب الله لبنان، "خالد مشعل" رهبر جنبش حماس و "محمود احمدي نژاد" رييس جمهوري اسلامي ايران نيز به آن ايمان دارند."
نويسنده با اذعان به قدرت زياد جنبش "حزب الله" لبنان مي افزايد كه جنبش حزب الله لبنان راه جديدي را براي تفكر باز كرده و در اين شيوه جديد تفكر ملل منطقه متوجه شده اند كه حزب الله شكست ناپذير است."
نويسنده در ادامه كتابش دكتر "احمدي نژاد" را با "جمال عبدالناصر" رهبر جنبش استقلال طلبي مصر مقايسه مي كند و مي افزايد "احمدي نژاد در سال 2006 ميلادي همگان را به ياد عبدالناصر در سال 1966 انداخت. او در آن زمان همچون عبدالناصر وعده داد كه رژيم صهيونيستي نابود خواهد شد و پيروزي بر آن رژيم نزديك است. محمود احمدي نژاد همچنين خاطر نشان ساخت كه محور مقاومت راه حل مشكلات منطقه را در دست دارد."
روبين با ابراز هراس از گسترش حس ضد صهيونيستي در تمام منطقه مي افزايد "اين جملات را در 14 آگوست سال 2006 ميلادي نه يك روزنامه ايراني كه سرمقاله نويس روزنامه "الاهرام" چاپ مصر نوشت كه خود نشان از افزايش موج نفرت از صهيونيست ها در منطقه دارد. وي نوشت "تصور كنيد كه رژيم صهيونيستي تجاوز گسترده اي را عليه اعراب انجام دهد و پس از آن تمام كشورهاي عربي منطقه مداوما آن رژيم را موشك باران كنند و بر جنايات صهيونيست ها پايان دهند. در آن صورت موجوديت تجاوزكارانه آن رژيم از بين مي رود و در حقيقت وجود تهديد در منطقه برطرف مي شود و ديگر رژيم صهيونيستي اي نخواهد بود تا زمين هاي فلسطينيان را غصب كند."
نكته جالب توجه در بخش پاياني اين كتاب آن است كه روبين در حالي دولت سوريه را با اتهامات واهي متهم به خشونت ورزي مي كند كه در كتابي ديگر و به طرزي وقيحانه جنايات شاه ملعون را توجيه كرده و در يكي از كتابهاي ديگرش نوشته بود "شاه ايران براساس گزارش عفو بين الملل در دهه 70 ميلادي دستور بازداشت هزاران مخالف سياسي را صادر كرده بود. شكنجه در دوران وي امري معمول بود با اين حال ايران در زمان شاه رتبه اي بهتر از اتيوپي، آلمان شرقي، پاكستان و ساير كشورها را دارا بود.(!)"
"بري روبين" نويسنده صهيونيست و مدير موسسه تحقيقاتي امور بين الملل و سردبير مجلات بررسي خاورميانه و امور بين الملل در زمينه مسائل مرتبط با خاورميانه كتب و مقالات بسياري را منتشر كرده است. ديدگاه هاي اين در مورد تحولات خاورميانه تا نزديك به ديدگاه محافل صهيونيستي است. او يك صهيونيست زاده متولد آمريكاست و هم اكنون در دانشگاه "هرتزليا" مشغول به تدريس است. وي در ترويج پروژه "اسلام هراسي" و مخدوش نشان دادن چهره اسلامگرايان در عرصه سياست با آثار خود نقش ايفا كرده است.