نسل‌کشی 1.5 میلیون ارمنی در راستای تحقق اهداف ملی‌گرایانه "پان ترکیستی" همچنان از سوی ترکیه انکار می‌شود اما ارامنه جهان که همواره متأثر از تأثیرات و پیامدهای این فاجعه بود‌ه‌اند، تمامی تلاش خود را وقف اثبات واقعیت تاریخی نسل‌کشی ارامنه و جلوگیری از تحریف تاریخ توسط دولت‌های متوالی ترکیه کرده‌ و خواسته ارامنه همواره احقاق حقوق حقه خود و اجرای عدالت بوده و هست.

به گزارش خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران؛ در سال 1915 میلادی (برابر با 1294 شمسی) در خلال جنگ جهانی اول و با فرصتی که جنگ فراهم آورده بود، امپراتوری عثمانی با برنامه‌ای از پیش تعیین شده در شب 24 آوریل صدها تن از رهبران سیاسی و روشنفکران ارمنی را دستگیر و به قتل رساند.

بنابر برخي اقوال تاريخي، پس از آن در فاصله سال‌های 1915 تا 1923 میلادی (برابر با 1294 تا 1302 شمسی) بیش از 1.5 میلیون ارمنی ساکن ارمنستان غربی بر پایه طرح و برنامه‌ریزی مسنجم سردمداران امپراتوری عثمانی و در اجرای سیاست‌ نژادپرستانه حزب حاکم در آن زمان به نام اتحاد و ترقی، ملقب به ترک‌های جوان به قتل رسیدند.(تاريخچه ارمنستان نوشته هرواند پاسترماجيان)

صدها هزار ارمنی با برنامه‌ریزی قبلی به بی‌رحمانه‌ترین شکل کشته یا تبعید شدند و بايد گفت ارمنیان ارمنستان غربی در داخل سرزمین اجدادی خود قربانی اولین نسل‌کشی قرن بیستم هستند که به فجیع‌ترین شکل ممکن به‌وقوع پیوست.

قتل‌عام، قرار دادن در معرض اوضاع زندگی نامناسب، تقسیم اطفال ارمنی بین گروه‌های دیگر، کوچ اجباری و مهاجرتی که منتهی به زوال قوای جسمی کلی و جزئی آنان شد از جمله اتفاقاتي بود که براي ارمنيان در اين زمان افتاد.

نسل‌کشی یک و نیم میلیون ارمنی در راستای تحقق اهداف ملی‌گرایانه "پان ترکیستی" همچنان از سوی دولت‌های متوالی ترکیه انکار می‌شود اما ارامنه جهان که همواره متأثر از تأثیرات و پیامدهای این فاجعه بود‌ه‌اند، تمامی تلاش خود را وقف اثبات واقعیت تاریخی نسل‌کشی ارامنه و جلوگیری از تحریف تاریخ توسط دولت‌های متوالی ترکیه کرده‌ و خواسته ارامنه همواره احقاق حقوق حقه خود و اجرای عدالت بوده و است.

بايد بر اين نکته تاکيد کرد که در پي بی‌کیفر ماندن نسل‌کشی ارامنه زنجیره کشتارهای جمعی در سرتاسر دنیا استمرار یافت که از نمونه‌هاي آن مي‌توان به قتل‌عام در تیمور شرقیدر سال 1978، قتل‌عام کردها در سال 1988، قتل‌عام در کامبوج در اواخر دهه1970، نسل‌کشی در رواندا در اواسط دهه1990 اشاره کرد.

در طی این سالیان میلیون‌ها کودک، زن و مرد قربانی فجایع و ددمنشی‌های غیرقابل تصوری شده‌اند که وجدان بشریت از آن به شدت یکه خورده است میلیون‌ها انسان بی‌گناه در سرتاسر دنیا قربانی جنایت فجیع نسل‌کشی گشته‌اند که اثرات و عواقب جبران‌ناپذیر آن در نسل‌های بعدی نیز در ابعاد مختلف روان‌شناختی، اجتماعی، فرهنگی و غیره ظاهر می‌شود بنابراين بايد گفت این اثرات مخرب همواره زندگی میلیون‌ها انسان را نسل اندر نسل به مخاطره انداخته است.

وقوع جنگ جهاني اول و غافل شدن كشورها از كشتار ارامنه
 
براي روشن شدن ابعاد اين فاجعه لازم است بدانيد پادشاهان امپراتوري عثماني که همواره به دنبال سياست پان ترکيسم بودند و روياي تشکيل يک حکومت بزرگ ترک را از غرب آناتولي تا ترکستان چين را در سر مي‌پروراندند، ارمنيان را همچون سدي در راه پيوستن ترک‌هاي عثماني به ترک زبانان قفقاز (که هيچ گونه پيوند نژادي با آنان ندارند) و ترکان آن سوي درياي خزر مي‌پنداشتند.

هنگامي که در تابستان 1914 ميلادي آتش جنگ جهاني اول شعله‌ور و توجه اروپاييان به رويدادهاي جنگ معطوف شد، دولت وقت ترکيه فرصتي مناسب يافت تا مسئله ارمنيان را براي هميشه حل کند اما لازم به يادآوري است که در آن زمان ترکان جوان تحت نام کميته اتحاد و ترقي زمام امور را در دست داشتند.

 سه تن از رهبران اصلي اين حزب به نام‌هاي محمد طلعت پاشا وزير اعظم وقت عثماني، اسماعيل انور پاشا وزير جنگ و احمد جمال پاشا وزير درياداري که در راس امور قرار گرفتند از انديشه‌هاي پان ترکيستي و نژاد‌پرستانه استفاده مي‌کردند و انهدام کامل نژاد ارمني به‌دست اين کميته و به ويژه سه شخص فوق به شکلي دقيق و محرمانه برنامه‌ريزي شد.

آنان براي اجراي سياست‌هاي غيرانساني خود ابتدا مردان بين 15 تا 50 ساله را به بهانه اعزام به جبهه‌هاي نبرد به ارتش فراخواندند و همچنين دستور صادر شد که هر کس اسلحه دارد، بايد آن را به ارتش تحويل دهد و هر آنچه که ممکن است در خلال جنگ مورد نياز ارتش واقع شود، نظير لباس، قاطر، غذا و غيره نيز ضبط خواهد شد.

اما جالب اينجاست که دولت تنها اموال ارمنيان را به نفع ارتش ضبط مي‌کرد و ماموران جمع آوري اموال هنگامي که به خانه‌هاي ارمنيان وارد مي‌شدند، همه چيز را اعم از اينکه مورد نياز ارتش باشد يا نه، نظير لباس‌هاي زنانه، اشياي زينتي و غيره را جمع‌آوري مي‌کردند و با خود مي‌بردند.

سرانجام در روز 24 آوريل 1915 ميلادي به دستور دولت عثماني حدود 300 تن از رهبران،‌ روحانيون،‌ انديشمندان،‌ نويسندگان و سياستمداران ارمني دستگير و پس از انتقال به کشتارگاه همگي به طرز فجيعي سلاخي شدند و اين سرآغاز قتل‌عام بود چرا که در همان روز حدود پنج هزار تن از ارمنيان استانبول نيز در کوچه‌ها و منازلشان به قتل رسيدند.

24 آوريل همان روزي است که ارمنيان همه ساله به ياد قربانيان آن مراسمي به پا مي‌دارند.

از فرداي 24 آوريل سربازان عثماني به شهرها و روستاهاي ارمني‌نشين رفتند و آنها را به اين بهانه که در منطقه جنگي قرار دارند و بايد به مکان‌هاي امن منتقل شوند از خانه‌هايشان بيرون کشيدند اما آنان گروه‌هاي ارمنيان را که بيشتر شامل زنان،‌ کودکان و سالخوردگان بودند به صورت کاروان‌هايي به طرف تبعيدگاه روانه‌ مي‌ساختند و اين تبعيدگاه صحراي مرکزي سوريه واقع در منطقه ديرالزور در نزديکي حلب بود.

جهان که در آن زمان دستخوش جنگ جهاني اول بود، ظاهرا از وقايع و عمق فجايعي که در ترکيه در حال وقوع بود بي‌اطلاع بود. طرح نژادکشي و قتل عام ارمنيان تا آنجا که ممکن بود مخفيانه و از روي برنامه اجرا شد.

بخشي از ارمنياني که امروزه در سرتاسر جهان پراکنده شده‌اند،‌از فرزندان يا نوادگان همين نسل هستند و هنوز هم شماري از بازماندگان آن جنايات در بين ما زندگي مي‌کنند. ارمنياني که موفق به فرار از اين قتل عام شدند به کشورهايي مانند سوريه، لبنان،‌ روسيه، آمريکا و کشورهاي اروپايي روي آوردند. شماري نيز به ايران پناه بردند و زندگي جديدي را آغاز کردند.

امروزه دولت ترکيه نژادکشي ارمنيان را تکذيب و ادعا مي‌کند که ارمنيان تنها از منطقه جنگي شرقي منتقل شده‌اند و در خصوص کشته‌شدگان با ناچيز خواندن شمار قربانيان،‌ مدعي است که آنها در طي جنگ و درگيري‌هاي قومي کشته‌ شده‌اند.

روايت سيد محمدعلي جمال‌زاده درباره نسل‌کشي ارمنيان
 
"سيد محمدعلي جمال‌زاده" که از او به منزله پدر داستان‌نويسي معاصر ايران ياد مي‌شود از 1930-1915 ميلادي در برلين به سر برد.

او که در 1915 ميلادي به ايران بازگشته بود پس از اقامتي 16ماهه،‌ دوباره راهي آلمان شد و در راه بازگشت با کاروان آوارگان ارمني برخورد کرد.

نوشته زير بخش‌هايي از روايت محمدعلي جمال‌زاده از سفر خود است که در کتاب «سرگذشت و کار جمال‌زاده» به چاپ رسيده است؛ وي همچنين مشاهدات خود را با عنوان «مشاهدات شخصي من در جنگ جهاني اول» در خرداد 1350 شمسي در ژنو، به رشته تحرير درآورده است.

جمال‌زاده در اين اثر تاکيد مي‌کند که آنچه آورده همگي وقايعي است که به شخصه شاهد آن بوده و به چشم خود آنها را ديده است.

کاروان مرده‌هاي متحرک

جمال‌زاده در بخشي از كتاب خود آورده است: «..... با گاري و عربانه (درشکه) از بغداد و حلب به جانب استانبول به راه افتاديم. از همان منزل اول با گروه‌هاي زيادي از ارامنه مواجه شديم. به صورت عجيبي که باور کردني نيست، ژاندارم‌هاي مسلح و سوار ترک آنها را پياده به جانب مرگ و هلاکت مي‌راندند. صدها زن و مرد ارمني را با کودکانشان به حال زاري به ضرب شلاق و اسلحه پياده و ناتوان به جلو مي‌راندند. در ميان مردها جوان ديده نمي‌شد چون تمام جوانان را يا به ميدان جنگ فرستاده يا محض احتياط (ملحق شدن به قشون روس) به قتل رسانده بودند. دختران ارمني موهاي خود را از ته تراشيده بودند و علت آن بود که مبادا مردان ترک و عرب به جان آنها بيفتند. دو سه تن ژاندارام بر اسب سوار، اين گروه‌ها را درست مانند گله گوسفند به ضرب شلاق به جلو مي‌راندند...... فاصله به فاصله کساني از زن و مرد ارمني را مي‌ديديم که در کنار جاده افتاده‌اند و مرده‌اند يا در حال جان دادن بودند.

....بعد از ظهري بود به جايي رسيديم که ژاندارم‌ها به يک کاروان از اين مرده‌هاي متحرک، در حدود 400 نفري،‌ قدري مهلت استراحت داده بودند. مرد و زن هر چه کهنه و کاغذ پاره پيدا کرده بودند، با نخ و قاطمه (ريسمان کلفت) و طناب به‌جاي کفش به پاهاي خود بسته بودند، به طوري که هر پايي مانند يک طفل قنداقي به نظر مي‌آمد.

.... مرد و زن مشغول کاوش خاک و شن صحرا بودند تا مگر ريشه خار و علفي به دست آورده سد جوع (رفع گرسنگي) نمايند.

زني به من نزديک شد و دو دختر هيجده ـ نوزده ساله خود را نشان داد که موي سر آنها را براي اينکه جلب نظر مردان هوس‌باز را نکند،‌ تراشيده بودند و به زبان فرانسه گفت: «اين‌ها دخترهاي منند و دارند از گرسنگي تلف مي‌شوند بيا محض خاطر خدا اين دو دانه الماس را از من بخر و چيزي به ما بده که بخوريم و از گرسنگي نميريم.

خجالت کشيدم چون آذوقه خود ما هم سخت ته کشيده بود، آنچه توانستم، دادم و گفتم: الماس‌هايتان مال خودتان.

مرد مسني نزديک شد و با فرانسه بسيار عالي گفت: «من در دانشگاه استانبول معلم رياضيات بودم و حالا پسر ده ساله‌ام اين جا زير چشمم از گرسنگي مي‌ميرد. تو را به خدا بگو اين جنگ (جنگ جهاني اول) کي به آخر مي‌رسد؟»

جوابي نداشتم به او بدهم ولي در دل مي‌دانستم که با اين مردم گرگ‌صفت که اسم خود را اولاد آدم و اشرف مخلوقات گذاشته‌اند، هرگز جنگ پايان نخواهد يافت؛ لقمه ناني به او دادم؛ دو قسمت کرد يک قسمت را در بغلش پنهان کرد و قسمت ديگر را با ولع شديدي شروع به خوردن نهاد.

گفت: «تعجب مي‌کني که اين نان را خودم مي‌خورم و به بچه‌ام نمي‌دهم ولي خوب مي‌دانم که بچه‌ام مردني است و همين يکي دو ساعت ديگر و بلکه زودتر خواهد مرد و در اين صورت فايده‌اي ندارد که اين نان را به او بدهم و بهتر است براي خودم نگاه بدارم».

همان روز وقتي به نزديکي آبادي مختصري رسيديم، همان جا پياده شديم. آذوقه ما تقريبا تمام شده بود و هر کجا ممکن بود باز هر چه به دست مي‌آورديم، مي‌خريديم. آن شب جايي منزل کرده بوديم که باز گروهي از ارامنه را مثل گوسفند در صحرا ول کرده بودند. ما نيز توانستيم از عرب‌هاي ساکن آبادي گوسفندي بخريم. همان جا سر بريدند و آتش روشن کرديم که کباب حاضر  کنيم.

همين که شکمبه گوسفند را خالي کردند مايعي نيم سفت و سبز رنگ که بخاري از آن بلند مي‌شد بر زمين ريخت. بلافاصله جمعي از ارمني‌ها از زن و مرد خود را روي آن انداخته با ولع عجيبي به خوردن آن مشغول شدند.

با چنين مناظري روزبه‌روز به آهستگي جلو مي‌رفتيم کم – کم مزاج خود ما نيز ضعف يافته، حالت خوشي نداشتيم و به خصوص از امتلاء معده (رودل) در زحمت بوديم به طوري که هر کدام از ما روزي چند بار مجبور مي‌شد در کنار جاده براي تسکين معده پياده شود.

قرار گذاشته بوديم هر وقت کسي پياده شد و پس تپه‌اي رفت، ديگران توقف کنند تا او برگردد و سوار شود. روزي نزديکي‌هاي غروب بود که من پياده شدم و در پس تپه‌اي از خاک به کناري رفتم. هنوز ننشسته بودم که چشمم به جمجمه‌اي افتاد که از تن جدا شده و آن جا افتاده بود. هنوز اندکي گوشت و پوست بر آن باقي بود و موهاي سرخ رنگي داشت فهميدم ارمني است و سخت ناراحت شدم.

به حلب رسيديم در مهمان‌خانه بزرگي منزل کرديم که مهمانخانه پرنس نام داشت و صاحبش يک نفر ارمني بود؛ هراسان نزد ما آمد که جمال پاشا وارد حلب شده و در همين مهمانخانه منزل دارد و مي‌ترسم مرا بگيرند و به قتل برسانند و مهمانخانه را ضبط نمايند.

به التماس و تضرع درخواست مي‌نمود که ما به نزد جمال پاشا که به قساوت معروف شده بود رفته، وساطت کنيم.

او مي‌گفت: شما اشخاص محترمي هستيد و ممکن است وساطت شما بي اثر نماند، ولي بي‌اثر ماند و چند ساعت پس از آن معلوم شد که آن مرد ارمني را گرفته و به بيروت و آن حوالي فرستاده‌اند و معروف بود که در آنجا قتلگاه بزرگي تشکيل يافته است. خلاصه آنکه روزهاي عجيبي را گذارنديم. حکم يک کابوس بسيار هولناکي را براي من پيدا کرده است که گاهي به مناسبتي بر وجودم تسلط پيدا مي‌کند و ناراحتم مي‌سازد و آزارم مي‌دهد.

بايد دانست که در همان زمان اهالي مملکت سوئيس تعدادي از کودکان ارمني را به وسيله موسسه صليب سرخ از خاک ترکيه به سوئيس آوردند و بعضي از آنها را رسما فرزند خود دانستند و آنها را تربيت دادند و امروز هنوز در شهر ژنو عده‌اي از آن‌ها باقي هستند که عموما داراي مقاماتي شده‌اند از قبيل دکتر عربيان، پزشک معروف کودکان و چند تن طبيب، جراح، مهندس و معمار معروف شهر که همه از همان ارامنه‌اي هستند که سوئيسي‌ها آنها را از مرگ حتمي نجات داده و تربيت و بزرگ کرده‌اند.»

زندگي اسفناك ارامنه در قلمرو امپراتوري عثماني

برابر اسناد و مدارک تاريخي، پيش از آغاز جنگ جهاني اول (1914 ميلادي) حدود 2.5 ميليون ارمني در قلمرو امپراتوري عثماني در شرايطي اسفناک زندگي مي‌کردند.

روزي نبود که در هر شهر و آبادي ارمني‌نشين چند نفري به دست ترک‌ها کشته نشوند؛ حتي کردها که قبايلي چادر‌نشين بوند هر از گاهي از کوه پايين مي‌آمدند و پس از قتل و غارت روستاهاي ارمني‌نشين بار ديگر به کوه‌ها باز مي‌گشتند.

در چنين اوضاع و احوالي که کردها و ترک‌هاي اطراف روستاهاي ارمنيان مسلح بودند و دولت نيز هر روز آنها را مسلح‌تر مي‌ساخت به ارمنيان اجازه نگهداري اسلحه براي دفاع در برابر متجاوزان کرد و ترک داده نمي‌شد.

هنوز کشتارهاي جمعي آغاز نشده بود اما کشتارهاي پراکنده و پي‌درپي ارمنيان ترس و وحشتي را در دل‌ها به وجود آورده بود.

 دولت‌هاي اروپايي بارها به سلطان ترک تذکر داده بودند، تذکراتي که هيچ‌گاه از حد حرف تجاوز نمي‌کرد و سلطان ترک نيز هر بار قول اصلاحات مي‌داد ولي زمان اصلاحاتي که از 40 سال پيش وعده داد شده بود هيچ‌گاه فرا نمي‌رسيد.

کشتارهاي محدود و پراکنده ارمنيان سرانجام در 1894 ميلادي ابعاد وسيعي يافت و شکل قطعي و کامل يک کشتار دسته جمعي را به خود گرفت و در سرتاسر آناتولي گسترش يافت.

شمار قربانيان ناگهان به مرز بي‌سابقه‌اي رسيد و قتل‌عام ارمنيان عموميت يافت و به سرعت از منطقه‌اي به منطقه‌ ديگر سرايت کرد.

در پي مداخله‌ قدرت‌هاي اروپايي براي پايان دادن به کشتار ارمنيان، سلطان ترک با حيله‌گري خاص خود اجراي طرحي اصلاحي را به اطلاع دول اروپايي رساند اما کشتارها نه تنها پايان نيافت بلکه شدت و سرعت بيشتري گرفت.

قتل عام ارمنيان طي سال‌هاي 1894-1896 ميلادي ساکنان ارمني آناتولي (قسمت‌هاي شرقي ترکيه)، ترابوزان، ارزنجان، بيتليس، وان، ماراش، اورفا، بابيورت، ساسون، دياربکر، موش، ارزروم، آدانا و... را يکي پس از ديگري به کام مرگ فرستاد.

در اين دوره حدود 300 هزار ارمني به طرز فجيعي سلاخي شدند؛ از جمله جنايت‌هاي عثماني‌ها در اين مقطع مي‌توان 28 دسامبر 1895 ميلادي در اورفا را نام برد.

در اين واقعه بيش از 2500 زن، مرد و کودک ارمني که از ترس جان خود به داخل کليسا پناه برده بودند با آتش کشيدن کليسا به دست ماموران دولت عثماني زنده زنده سوزانده شدند.

روي کار آمدن ترکان جوان


احزاب و گروه‌هاي گوناگون ارمني که از سياست‌هاي خشن و کشتارهاي سلطان عبدالحميد به تنگ آمده بودند به کمک گروه‌هاي انقلابي ترک، معروف به ترک‌هاي جوان، شتافتند.

 ترکان جوان که کميته‌اي به نام کميته اتحاد و ترقي تشکيل داده بودند و عليه سلطان عبدالحميد مبارزه مي‌کردند سرانجام در 1908 ميلادي طي کودتايي سلطان را به پذيرش مشروطيت و تشکيل مجلس ملي وا داشتند و خود راسا زمام امور را در دست گرفتند.

يک سال بعد (1909ميلادي) سلطان دست به ضد کودتايي زد و مدتي نيز موفق شد تا بر اوضاع مسلط شود اما بار ديگر ترک‌هاي جوان زمام امور را دست گرفتند و اين بار سلطان عبدالحميد براي هميشه از سلطنت خلع شد.

زماني که ارمنيان مي‌پنداشتند با برکناري سلطان عبدالحميد همه بدبختي‌ها و دوران ترس و وحشت به پايان رسيده ناگهان يک بار ديگر در 1909 ميلادي سيماي خشونت بر آنان ظاهر شد.

اين بار صحنه کشتار شهر آدانا بود که قريب به 30 هزار تن از ارمنيان آن قرباني شدند.

 شيوه کشتار و جنايت کاملا شبيه به موارد قبلي بود؛ تيراندازي، تجاوز به زنان ارمني، همکاري نيروهاي منظم ارتش با جنايتکاران و غارتگران در کشتار و در پايان باز هم هيچ کس به جرم آدم‌کشي، غارت و آتش‌سوزي محاکمه و مجازات نشد.

اين کشتار بازتاب گسترده‌اي در اروپا داشت و لطمه شديدي به حيثيت سلطان وارد آورد و القابي مانند سلطان سرخ، هيولاي ايلديز و ... به او داده شد؛ سياستمداران و روشنفکران اروپا نيز کشتار ارمنيان عثماني را به شدت محکوم کردند.

قتل‌عام‌هاي ديگر امپراتوري عثماني


قتل‌عام يونانيان و آشوريان از ديگر اتهاماتي است که به امپراتوري عثماني وارد است.

قتل‌عام يونانيان کشتار همه‌جانبه‌اي از جمعيت يوناني باقي‌مانده در امپراتوري عثماني بود که در آن زمان بيشتر در شمال آناتولي ساکن بودند و اين جنايت در طول جنگ جهاني اول (1914-1923 ميلادي) به دست دولتمردان عثماني انجام شد.

اما آشوريان شمال بين‌النهرين، جنوب شرقي ترکيه کنوني، طي سال‌هاي 1914-1918 ميلادي به‌دست نيروهاي عثماني به اجبار کوچ داده و قتل‌عام شدند.

دولت ترکیه امروزه با وجود مدارک انکارناپذیر، نسل‌کشی ارامنه را منکر می‌شود اما از مدت‌ها پیش کشورها و سازمان‌های بین‌المللی متعددی در دنیا به گونه‌های متفاوت حمایت و همدردی خود را از بازماندگان قربانیان نسل‌کشی ارامنه نشان داده‌اند و یا رسما از طریق پارلمان‌ها وقوه مقننه کشورشان نسل‌کشی ارامنه را به رسمیت شناخته‌اند.

کشورهایی که تاکنون نسلکشی ارامنه را به رسمیت شناختهاند، عبارتند از:
آرژانتین، آلمان، استرالیا، اروگوئه، اسلواکی، اسپانیا، ایالات متحده آمریکا(کمیته روابط خارجی کنگره)، انگلیس(پارلمان های منطقه‌ای)، بلژیک، روسیه، سوئد، شیلی، فرانسه، قبرس، کانادا، لبنان، لیتوانی، لهستان، واتیکان، ونزوئلا، هلند، یونان و همچنین پارلمان اروپا.


طبق موازین حقوق بین‌الملل، دولتمردان کنونی ترکیه ناگزير به پذیرش تاریخ و قبول مسئولیت جنایات ارتکابی پیشنیان خود هستند و مطابق با اصول حقوق بین‌الملل، هرگونه تجاوز به حقوق بشر و جنایت علیه بشریت حق جبران خسارت قربانیان و وارثین آنان را به‌دنبال داشته و دولت‌ها را متعهد می‌سازد تا تاوان صدمات وارد شده توسط مجرمین و مرتکبین را از دولت‌های جانشین آنان بگیرند.

 نسل‌کشی جنایتی است که مستوجب مجازات طبق موازين حقوق بین‌الملل است که مختص به یک ملت خاص نیست و همه ملت‌ها و دولت‌ها موظفند تا از آن جلوگیری و با آن مبارزه نمایند.

دولت ترکیه ملزم به جبران خسارات وارده از طریق پرداخت غرامت، اعاده و استرداد اراضی اشغالی است و محکوم کردن اولین نسل‌کشی ارتکابی در قرن بیستم توسط ترکیه عثمانی و مجازات آن تنها عامل بازدارنده از تکرار جنایات مشابه در تاریخ خواهد بود.

همه ساله ارمنيان سراسر جهان در روز 24 آوريل، سالروز قتل عام 1915 ميلادي، در کليساها گرد هم مي‌آيند و ياد قربانيان اين فاجعه بزرگ را گرامي مي‌دارند.

گزارش از محمد اميرحسيني

انتهاي پيام/
برچسب ها: کشتار ، ارامنه ، جنایت
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۶
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۵۱ ۲۷ مهر ۱۳۹۸
ترکان عثمانی تا کنون حداقل 8 جنایت علیه بشریت مرتکب شده اند :
آزار و اذیت و تجاوز به مردم بغداد تا حدی که موجب تغییر پایتخت عباسیان به سامرا شد .
کشتار مردم ایران به حدی که موجب تغییر زبان مردم آذربایجان شد و واژه ترکتازی مانده آن زمان است و انوری هم قصیده ای در این خصوص دارد .
کشتار شیعیان آناتولی در عصر صفوی به دست سلطان سلیم یاووز
نسل کشی ارامنه
نسل کشی یونانیان
کشتار آشوری ها
کشتار اکراد
کشتار علوی ها یا کشتار درسیم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۴۶ ۰۵ مرداد ۱۳۹۸
اخه چرا انسان انقدر خونخوار ميشه
Iran (Islamic Republic of)
سلام الله جاوید
۲۲:۱۸ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۸
سلام.از نویسنده محترم و خوانندگان عزیز میخوام تاریخ رو کامل مطالعه بعد در مورد این داستان ابراز نظر کنن.از تحریریه محترم باشگاه خبرنگاران جوان میخوام در مورد واقعه جیلولوق در اورمیه هم مقاله بنویسن....ممنون.دوست دار شما.سلام الله جاوید.
Poland
مردم
۱۴:۲۵ ۲۸ بهمن ۱۳۹۷
دلیل کشتن مردم ارمنستان تنها نژاد پرستی دولت عثمانی و ترک ها بوده و بس اونا بعد شکست توی جنگ جهانی برای تلافی کردن مردم مسیحی ارمنی و همینطور یونانی ها رو قتل عام کردن حتی در حال حاضر هم این نژاد پرستی و پانترکیسم وجود داره
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۲۶ ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۷
از زمان قدیم هم جنایت وجود داشته
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۲۶ ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۷
آخه برای چی کشتنشون؟
Iran (Islamic Republic of)
مسعود
۰۰:۳۹ ۱۲ فروردين ۱۳۹۷
هر نوع جنایتی محکوم است از تاریخ بادید درس گرفت
Iran (Islamic Republic of)
مسعود
۰۰:۳۹ ۱۲ فروردين ۱۳۹۷
هر نوع جنایتی محکوم است از تاریخ بادید درس گرفت
Iran (Islamic Republic of)
مسعود
۰۰:۲۵ ۱۲ فروردين ۱۳۹۷
در جنگ جهانی اول عثمانی جزو متهدیه بود درمقابل انگلیس وروس که جزو متفقین وانگلیس از ارامنه به عنوان ستون پنجم درداخل استفاده کردن علت کشت شدن ارامنه انگلیسیها بودن که قول ارمنستان بزرگ به آنها داده بودند و بعد همراه روسیه پشتشان را خالی کردن
Iran (Islamic Republic of)
مسعود
۰۰:۲۵ ۱۲ فروردين ۱۳۹۷
در جنگ جهانی اول عثمانی جزو متهدیه بود درمقابل انگلیس وروس که جزو متفقین وانگلیس از ارامنه به عنوان ستون پنجم درداخل استفاده کردن علت کشت شدن ارامنه انگلیسیها بودن که قول ارمنستان بزرگ به آنها داده بودند و بعد همراه روسیه پشتشان را خالی کردن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۲۴ ۱۹ اسفند ۱۳۹۶
مرگ بر ال سعوود
Germany
ناشناس
۲۳:۵۶ ۱۲ اسفند ۱۳۹۶
مرگ بر ال سعوود
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
ناشناس
۰۰:۰۸ ۰۶ اسفند ۱۳۹۶
مرگ بر ال سعوود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۵۳ ۰۵ اسفند ۱۳۹۶
آخه برای چی کشتنشون؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۵۳ ۰۵ اسفند ۱۳۹۶
از زمان قدیم هم جنایت وجود داشته
Netherlands
sina
۰۵:۱۰ ۲۹ دی ۱۳۹۶
عجب
Iran (Islamic Republic of)
علی
۱۸:۵۱ ۱۰ دی ۱۳۹۶
از همون زمان هم جنایت و ادم کشی زیاد بوده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۰ ۰۴ دی ۱۳۹۶
مرگ بر ال سعوود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۵۴ ۲۰ آبان ۱۳۹۶
گزارش خوبی بود تشکر
Iran (Islamic Republic of)
ایلقار
۰۱:۲۴ ۱۸ آبان ۱۳۹۶
عجب
Iran (Islamic Republic of)
هیچ
۰۰:۵۹ ۰۸ آبان ۱۳۹۶
در دوره اشغال ارومیه بدست ارمنی ها به کودکان مسلمان هم رحم نمیشد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۴:۳۲ ۲۸ مهر ۱۳۹۶
عجب
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۰۶ ۲۵ مهر ۱۳۹۶
همش دروغه اول ببینیسد چرا عثمانی ها اون کار رو کردن؟ ارامنه تو ارومیه و سلماس جنایتهای بی شماری مرتکب شدن اگ ارتش عثمانی نبود تو منطقه ما ارومیه سلماس الان اذری وجود نداشت.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۱۸ ۰۸ مهر ۱۳۹۶
گزارش خوبی بود تشکر
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۴۸ ۱۸ شهريور ۱۳۹۶
مرگ بر ال سعوود
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
ناشناس
۰۱:۵۱ ۳۰ مرداد ۱۳۹۶
ممنون
آخرین اخبار