وزیر ارشاد دولت دوم هاشمی گفت: اداره کشور نمی تواند صورت بگیرد مگر اینکه یک گروه منسجم سیاسی وجود داشته باشد که بتواند نیروهای مختلف سیاسی را در زمینه های مختلف به کار بگیرد.


به گزارش خبرگزاری  باشگاه خبرنگاران گروه استانهابرنامه شناسنامه این هفته با حضور سید مصطفی میر سلیمی، آخرین وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سازندگی و اجرای محمد حسین رنجبران روی آنتن شبکه سه سیما رفت.

میرسلیم در ابتدای برنامه راجع به اینکه چرا کم مصاحبه می کند گفت: «وقتی شرایط سیاسی پیچیده می شود، اگر می خواهیم کار مفید انجام دهیم بهتر است که زیاد خودمان را گرفتار مصاحبه نکنیم. من تجربه ابتدای انقلاب را دارم و می دانم که مصاحبه چه آثاری را روی بینندگان و شنوندگان باقی می گذارد و اگر کوچکترین انحرافی در صحبت ها پیش بیاید، باعث ایجاد مساله می شود. با این تفاسیر به نظرم بهتر است که انسان کمتر صحبت کند.»

وی در مورد چگونگی حضور در عرصه سیاست هم اظهار داشت: «خرداد 1342 تاریخ بسیار مهمی است. در آن زمان که من شانزده ساله بودم، با چماقداران رژیم مواجه شدم و از آن ها کتک مفصلی خوردم. این اول مبارزه بود. ما از ابتدای تکلیف مقلد امام خمینی بودیم و از رهنمودهای ایشان متاثر بودیم و فعالیت هایمان در جهت مسائلی بود که از امام با جان و دل می شنیدیم. خط ما، خط واضح و روشنی بود. در ادامه کار هم همین خط به طور طبیعی دنبال شد.»

در بخش دیگری از این مصاحبه تلویزیونی میرسلیم در مورد حضور مقطعی بین سال های 54 تا 57 در شرکت راه آهن تهران گفت:« وقتی تدریس را آغاز کردم، با توجه به سابقه سیاسی که داشتم باید طوری حرکت می کردم، دستم به قول معروف باز باشد.  من تدریس را صرفا به حضور در کلاس های دانشگاه پلی تکنیک تهران منحصر نکردم و در دانشگاه های دیگر هم  حضور داشتم و با دانشجویان در ارتباط بودم. از طرفی چون سرباز بودم، امکان حضور در خارج از کشور هم برایم فراهم نبود. در نهایت یک راهی پیدا کردم و آن هم استخدام پاره وقت در متروی تهران بود. با توجه به تخصصی که داشتم، مدیر عامل وقت متروی تهران- آقای مرعشی - ازحضور من استقبال کرد و به عنوان مدیر بهره برداری مترو منصوب شدم. این شد وسیله ای برای اینکه بتوانم در ماموریت های فنی که به خارج از کشور می رفتم، با دوستان مبارزی که در خارج فعالیت می کردند در ارتباط باشم.»

وی ادامه داد:« وقتی وارد مترو شدم کسی از فعالیت های سیاسی من با خبر نبود و به صورت طبیعی و مانند هر استاد دانشگاه دیگر، رفتار می کردم. من کارهای فنی که برعهده داشتم را به خوبی انجام می دادم و در کنار آن از فرصت استفاده می کردم و سعی داشتم در مناسبات بین مبارزان داخل کشور و خارج از کشور نقش موثری ایفا کنم.»

میر سلیم در واکنش به این سوال رنجبران که پرسید آیا قبول دارید که خیلی باهوش بودید که در زندان ساواک گیر نیفتادید، گفت:«محاسبات ما دقیق بود و سعی می کردیم بی جهت خودمان را لو ندهیم. از طرفی پوششی هم که انتخاب کرده بودیم، پوشش خوبی بود. مثلاً اگر سخنرانی سیاسی هم در دانشگاه انجام می شد، وجه فنی و علمی آن بر وجه سیاسی غلبه پیدا می کرد. وقتی در مورد نفت صحبت می کردیم، مسائل فنی مربوط به این حوزه را بیان می کردیم اما در نهایت مشخص می شد که منابع ما در حال چپاول شدن است و این چیزی بود که دانشجویان متوجه می شدند.»

وزیر دولت سازندگی در مورد علت حضور پر رنگش در وزارت کشور و مسائل انتخاباتی بعد از انقلاب نیز یادآور شد:« دو نکته مهم وجود دارد. اول اینکه اداره کشور نمی تواند صورت بگیرد مگر اینکه یک گروه منسجم سیاسی وجود داشته باشد که بتواند نیروهای مختلف سیاسی را در زمینه های مختلف به کار بگیرد تا کارهای کشور انجام شود. این نکته باعث تشکیل حزب جمهوری اسلامی در بهمن 57 شد. من از همان ابتدا عضو رسمی شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودم، حزبی که هدفش این بود که بتواند مشارکت مردم را برای حفظ و اداره کشور برانگیزد. نکته دوم این بود که بعد از انقلاب، ضد انقلاب ساکت ننشست و سعی کرد در هر گوشه ای که می تواند خرابی به بار بیاورد. باید دستاوردهای انقلاب حفظ می شد، همین موضوع باعث ایجاد سپاه محافظ انقلاب شد. ما در پادگان جمشیدیه همراه با بعضی از دوستان، کار عضو گیری سپاه را آغاز کردیم حسب نظری که امام داده بودند، این دو گرایش نمی توانست در کنار هم باشد. ما مجبور بودیم که بین کار سیاسی و نظامی یکی را انتخاب کنیم که در نهایت من در اواخر سال 57 تصمیم قطعی خود را گرفتم که ادامه برنامه های سپاه را به دوستان واگذار کنم و فعالیتم را در حزب پیگیری کنم.»

وی ادامه داد:« برای پیگیری کارهای حزب، در مدرسه شهید مطهری مستقر شدیم. در آنجا اولین مطلبی که مطرح شده بود، تعیین تکلیف نظام بود. خب قرار بود که برای این موضوع یک همه پرسی انجام شود. همه پرسی نیازمند آگاهی اذهان عمومی بود که بدانند اصلاً جمهوری اسلامی چه معنا و مفهومی دارد. من در حزب مسئولیت تبلیغات و اعزام مبلغ و تهیه نیازمندی های تبلیغاتی را برعهده داشتم. در این زمینه فعالیت های خوبی صورت گرفت اما در آن مقطع زمانی وزارت کشوری وجود نداشت که بخواهد این همه پرسی را برگزار کند. استانداران و فرمانداران، اکثراً طاغوتی بودند و بنابراین دولت موقت زیاد نمی توانست در زمینه برگزاری همه پرسی قوی عمل کند و نیاز به کمک داشت. به همین جهت ما در حزب دست به کار شدیم و اتاق هایی که مربوط به بحث تبلیغات بود را به موضوع انتخابات اختصاص دادیم و به این ترتیب حزب به عنوان اداره کننده اصلی همه پرسی به ایفای نقش پرداخت.»

میرسلیمی اظهار داشت:« بعد از کار خوبی که در این همه پرسی انجام شد، وزارت کشور استقبال و در انتخابات های بعدی از ما دعوت به همکاری کرد. وقتی انتخابات خبرگان قانون اساسی هم پیش آمد، وزارت کشور به صورت رسمی از ما درخواست کرد که وارد فضای انتخابات شویم.»

وزیر دولت هاشمی در ادامه برنامه در واکنش به صحبت رنجبران که گفت به نظر می رسد مهم ترین مسولیت اجرایی شما، حضور در وزارت ارشاد دولت آقای هاشمی باشد، گفت:«من فکر نمی کنم مهم ترین مسولیتم وزارت ارشاد بود! وقتی به سال 58 باز می گردید، می بینید که دولت موقت سقوط کرد. دلیلش هم تسخیر لانه جاسوسی بود. آن موقع من با دولت موقت در زمینه کارهای مربوط به انتخابات در ارتباط بودم. در هر صورت وقتی دولت موقت سقوط کرد، شورای انقلاب تصمیم گیری کرد که یک دولت را انتخاب کند. اعضای شورای انقلاب هم بعضاً به عنوان سرپرست بعضی از وزارتخانه ها مشغول فعالیت شدند. از جمله آقای هاشمی که سرپرستی وزارت کشور را برعهده گرفتند. این طبیعی بود که ایشان از من به عنوان معاون سیاسی- اجتماعی در وزارت کشور استفاده کنند. من آن موقع به صورت رسمی وارد وزارت کشور شدم. این در شرایطی بود که مشکلات متعددی در کشور وجود داشت و تازه می خواستیم به سمت اجرایی شدن قانون اساسی حرکت کنیم. هنوز تکلیف رئیس جمهور و مجلس هم مشخص نبود و اولین قدمی که ما برداشتیم، ورود به صحنه انتخابات ریاست جمهوری بود. خوشبختانه انتخابات ریاست جمهوری با توجه به تجربیاتی که کسب کرده بودیم، خیلی خوب برگزار شد.»

وی ادامه داد:« آن زمان ما حدود 104 نامزد ریاست جمهوری داشتیم و شورای نگهبانی هم وجود نداشت که نامزدها را رد و یا تایید صلاحیت کند. ما خدمت امام رسیدیم و مساله را با ایشان در میان گذاشتیم که ایشان گفتند نگران نباشید، خود ِ مردم تکلیف را مشخص خواهند کرد به همین دلیل ما مانع حضور هیچ فردی در انتخابات نشدیم و در نهایت رای مردم در آن زمان نشان دهنده پایگاه مردمی هر یک از جریان هایی بود که در انتخابات کاندید داشت.»

میر سلیمی افزود:« در آن انتخابات مرحوم حبیبی نامزد حزب جمهوری اسلامی بود که رای نیاورد. قدم بعدی ما این بود که در انتخابات مجلس پیروز شویم. به همین دلیل یک چیزی را شکل دادیم تحت عنوان ائتلاف بزرگ! به هرحال ما می دانستیم که نظام مردم سالاری متکی بر رئیس جمهور و مجلس است و اگر نتوانستیم در انتخابات ریاست جموری پیروز شویم، باید تمرکز خود را روی مجلس معطوف کنیم. آقای هاشمی رفسنجانی در اسفند 58 از وزارت کشور استعفا دادند و کاندید حضور در مجلس شورای اسلامی شدند. منطق استعغای ایشان هم این بود که می گفتند وزارت کشور مسئول برگزاری انتخابات است و جایی است که باید پاک باشد. به همین دلیل من اگر می خواهم در انتخابات شرکت کنم، نباید در وزارت کشور سمتی داشته باشم. بعد از ایشان، آیت الله مهدوی کنی سرپرستی وزارت کشور را برعهده گرفتند که باز هم بنده در همان جایگاه قبلی، در خدمت ایشان بودم.»

مصطفی میر سلیم در ادامه برنامه در مورد چگونگی حضور در وزارت ارشاد دولت سازندگی گفت:« وزارت ارشاد باز می گردد به دوران دوم آقای هاشمی رفسنجانی. در دور اول ریاست جمهوری ایشان، من به عنوان مشاور در امور تحقیقات در دولت حضور داشتم. همان موقع بود که من به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمدم. بنابر این قبل از اینکه مساله وزارت ارشاد مطرح شود، من به عنوان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم و 4 سال هم به عنوان دبیر این شورا فعالیت کردم. بعد از اینکه آقای لاریجانی وارد سازمان صدا و سیما شدند، آقای هاشمی یک روز به من گفتند موافقی که کار وزارت ارشاد را برعهده بگیری؟ من هم در پاسخ گفتم اگر شما می گویید، ما در خدمت شما هستیم. ایشان چند سوال در مورد برنامه های من برای وزارت کردند و در نهایت من را برای وزارت به مجلس معرفی کردند.»

وزیر ارشاد دولت سازندگی در مورد سیاست های دولت هاشمی اظهار داشت:« یادتان باشد که دولت آقای هاشمی، دولت سازندگی است. ایشان همت خود را بر این گذاشته بودند که خرابه حاصل از جنگ را سر و سامان دهند. شهرهای مختلفی گرفتار مصیبت شده بود و روستاهای بسیاری تخریب شده بودند که همه این ها نیازمند بازسازی بود. آقای هاشمی علی رغم اینکه شرایط اقتصادی بدی در کشور حکمفرما بود، امکانات لارم برای بازسازی را فراهم کردند.»

وی ادامه داد:« وقتی کشور هم در زمینه نیروی انسانی و هم در زمینه مواد و مصالح با کمبود مواجه است، امکانات در اختیار گذاشته شده یک مسیر انحرافی پیدا می کند. بحث فرهنگی که در دولت آقای هاشمی مطرح شد، به این موضوع برمی گشت. ایشان با نیت خود تلاش داشتند که کارهای مربوط به سازندگی را به سرانجام برسانند و در نهایت هم موفق به این کار شدند.»

میرسلیم در پاسخ به این سوال محمد حسین رنجبران که پرسید آیا با رویکرد فرهنگی دولت هاشمی موافق بودید یا صرفاً مجری این سیاست ها بودید، گفت:« دولت آقای هاشمی، با دولت های اخیر فرق داشت و وزرا در آن دارای استقلال بودند. این استقلال در حدی بود که ما گاهی به آقای هاشمی می گفتیم روی وزارتخانه ها نظارت داشته باشید. دست وزرا باز بود و با اختیارات کامل در چهارچوب اهداف کلی دولت مسائل را دنبال می کردند. برنامه من هم مشخص بود و همان چیزی بود که در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب و به تایید مقام معظم رهبری رسیده بود.»

وی در ادامه یادآور شد:« یکی از موارد سیاست ماهواره بود. ماهواره چیزی بود که آن موقع تازه مطرح شده بود. مجلس اعلام کرده بود که ما نباید اجازه ماهواره را در کشور صادر کنیم. من هم موظف بودم از این سیاست پیروی کنم. این در حالی بود که در دولت همه موافق این موضوع نبودند، شاید خود ِ آقای هاشمی هم زیاد موافق این مساله نبود اما چون مصوبه مجلس بود، من به عنوان وزیر ارشاد موظف به اجرای آن بودم.»

میرسلیم در مورد مطالبات فرهنگی هاشمی هم اظهار داشت:« مطبوعات در آن روزها به گستردگی امروز نبود و تعداد محدودی نشریه وجود داشت که به صورت روزانه منتشر می شد. در آن دوره ما تصمیم گرفتیم در این زمینه یک نوع تحول ایجاد کنیم. نظر آقای هاشمی این بود که فضای مطبوعات یک مقدار باز و آزاد شود تا نظرات مختلفی که وجود دارد، در کشور مطرح شود. این موضوع برای رشد مردم سالاری مناسب بود و ما در وزارت ارشاد این مساله را پیگیری کردیم. دو تا از روزنامه های مهم یعنی روزنامه همشهری و ایران در آن دوره شکل گرفتند.»

وی با اشاره به این که قبول دارم در آن دوره فضای مطبوعات بسته بود، ادامه داد:« ورود ما به بحث مطبوعات هم به همین دلیل بود. در آن زمان دو مساله با هم تعارض پیدا می کرد. یکی اینکه ما از نظر فرهنگی به صورت دست و دلباز برخورد کنیم که در مقابل برخورد دستگاه قضایی وجود داشت. دستگاه قضایی برای حفظ کیان انقلاب ضروری می دانستند که برخودهای خود را به صورت جدی پیگیری کنند و یادتان باشد که در این زمینه از ما هم تبعیت نمی کردند. البته مسائلی که در روزنامه های زنجیره ای پدید می آمد، چیزهایی نبود که مایه افتخار ما باشد و مشکلات زیادی وجود داشت. به هرحال چیزی که باید از نظر ریشه ای پدید می آمد این بود که ما می بایست یک فضایی را آماده می کردیم که مطبوعاتی در کشور شکل بگیرد که رسالت مطبوعاتی را درست پیاده کند. در آن دوره اخلاق خبرنگاری اصلاً مطرح نبود و مقوله ای تحث عنوان اخلاق انتخاباتی در آن دوره مطرح شد.»

میر سلیم در مورد مطلوب نبودن فضای نقد در آن دوره هم گفت:« قبول دارم که فضای نقد در آن دوره چندان مطلوب نبود. دلیلش هم این بود که فضا برای نقد آماده نبود. هنوز هم که هنوز است معتقدم ما در مورد نقد علمی مشکل داریم. نقد باید دارای استدلال منطقی باشد. به هرحال آن زمان فضای نقد باز نبود و ما شروع کردیم به تلطیف این فضا یکی از اعتراضاتی که در آن روزها من داشتم این بود که چرا تبلیغات تجاری در سطح شهر رایج نیست؟! من ناراحت بودم که می دیدم کالاهای خارجی تبلیغ می شد اما کالاهای داخلی به اندازه کافی تولید و تبلیغ نمی شد.»

وی ادامه داد:« مردم سالاری بدون تجهیز به یک نوع فضای مثبت نقد، قابلیت پیشرفت ندارد. نواقص من را باید یک گروه با حسن نیت و با درایت به من گوشزد کند و من هم با سعه صدر این مسائل را بپذیرم. هر مسئولی باید آماده نقد پذیری باشد.»

میرسلیم در پاسخ به این سوال که آیا قبول دارید در دولت هاشمی فضای گرانبهای جنگ به خوبی منتقل نشد، اظهار داشت:«دو چیز خوب منتقل نشد که شاید تقصیر ما هم بود. یکی دستاوردها و ارزش های انقلاب بود که نتوانستیم به خوبی به نسل های بعدی منتقل کنیم. مورد بعدی هم مساله جنگ است. شهدا برای ما پیام های زیادی داشتند. آیا ما توانستیم درست این پیام ها را منتقل کنیم؟! البته باید با انصاف به مسائل نگاه کرد. در این زمینه تلاش های خوبی صورت گرفت. چه در سپاه و چه در ارتش با توجه به اینکه سرمایه بزرگی در جنگ وجود داشت، تلاش های زیادی صورت گرفت که ارزش های جنگ به مردم ارائه شود. جنگ برای ما گران تمام شد.»

وی ادامه داد:«قطعاً ما در دولت آقای هاشمی می توانستیم بهتر از این عمل کنیم چون ارزش های جنگ آنقدر عظیم و گسترده بود که بعید می دانم کسی بتواند در مهار و ارائه کامل و درست آن ادعایی داشته باشد. مثلاً ما در صحنه سینما می خواستیم بخشی از جلوه های جنگ را به نمایش بگذاریم. اما واقعاً چه کسی و با چه امکاناتی باید این کار را انجام می داد؟ ما هنرمندی لازم داشتیم که ارزش های جنگ را با پوست و گوشت و استخوانش حس کرده باشد تا بتواند این ارزش ها را به بهترین شکل به تصویر بکشد اما متاسفانه چنین چیزی نداشتیم، یا فیلمنامه نویسی که بتواند این مسائل را مطرح کند در آن روزها در اختیار نداشتیم. ما در این حوزه مشکلات زیادی در معاونت سینمایی داشتیم. فیلمنامه های زیادی به دست ما می رسید که اصلاً تطابقی با شرایط موجود ما نداشت و در زمینه های دیگری بحث می کردند و در آن شرایط برای ما قابل قبول نبود. »

میرسلیمی افزود:« در دوران ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای من هفت سال در خدمت ایشان بودم و موارد زیادی یاد گرفته بودم. ایشان خیلی به صرفه جویی و عدم اصراف تاکید داشتند. مثلاً ایشان یک بار به من گفتند حساب کن پول آب و برق و تلفن ریاست جمهوری چقدر شده است. من محاسبه کردم و مبلغ را به ایشان عرض کردم، ایشان یک چک شخصی به من دادند و گفتند این پول را به حساب دولت واریز کنید. ما با چنین آموزه ای وارد دولت آقای هاشمی شدیم. گاهی می دیدیم که برخی وزارتخانه ها این موارد را رعایت نمی کنند و ریخت و پاش های صورت می گیرد.»

وزیر دولت هاشمی در ادامه برنامه در مورد نقاط ضعف و قوت دولت هاشمی هم اظهار داشت:« در دولت آقای هاشمی وزرا با اختیارات کامل می توانستند به ایفای نقش بپردازند و در ادامه پاسخگو هم بودند. به عنوان مثال ما در آن روزها با محدودیت های ارزی مواجه بودیم و برای تامین کاغذ مطبوعات هم به ارز نیاز داشتیم. آن موقع من در دولت رسماً اعلام کردم من به عنوان وزیر ارشاد باید پاسخگوی مطبوعات باشم، چرا نمی خواهید انتقال ارز به مطبوعات از طریق وزارتخانه انجام شود. با اینکه نظرات مخالفی در دولت وجود داشت، به ما در وزارت ارشاد اختیارات کامل در این زمینه داده شد. این از نقاط قوت دولت آقای هاشمی بود که حتی زمانی که نظر موافق همراه ما نبود، وقتی استدلال ما پذیرفته می شد، اختیار به ما داده می شد و خودرایی در دولت وجود نداشت.»

وی ادامه داد:« در مورد نقاط ضعف هم باید بگویم که آقای هاشمی چون به همه اعتماد کامل داشتند، بر فرآیندهای وزارتخانه ها نظارت کامل نداشت و از همین ناحیه مشکلاتی ایجاد شده بود. فکر می کنم می توان نتیجه گرفت که وزیر مقدر و آگاه لازم است اما در کنار آن نظارت رئیس هم ضروری است.»

میرسلیمی در ادامه برنامه یادآور شد:« آیت الله خامنه ای به مشاوره اعتقاد داشتند. لذا وقتی من وارد نهاد ریاست جمهوری شدم، حوزه مشاوران را راه اندازی کردم. نظریات مشاوره ای بسیار خوبی در این حوزه آماده می شد و به دست آقای خامنه ای می رسید و ایشان هم به خوبی از این مشاوره ها استفاده می کرد. یکی از این موارد موضوع نفت است. وابستگی ما به نفت، وابستگی کشنده ای بود و از همان ابتدا بحث هایی مطرح بود که ما نباید وابسته به نفت باشیم. ما ملتی هستیم که با فعالیت خودمان می توانیم زندگی کنیم. استدلال هایی در این زمینه در ذهن آیت الله خامنه ای وجود داشت که آن را بارها اعلام کردند. ایشان می فرمودند نفت را به عنوان کالایی که از زیر زمین استخراج می شود و به فروش می رسد در نظر نگیرید! اولین بار آقا این استدلال ها را در زمان ریاست جمهوری خود مطرح کردند و چون درگیر جنگ بودیم، نمی توانستیم این موضوع را با عمق زیادی مطرح کنیم.»

وزیر ارشاد دولت هاشمی با بیان اینکه زحماتی که ما در وزارت ارشاد کشیدیم، کم اهمیت نبود، گفت:« بعد از دوران وزارت من یک سلسله مباحثی از نظر سیاسی مطرح شد که فرهنگ را در مذیقه قرار داد و نتوانست جلوه هایی که باید پیدا می کرد را پیدا کند. با اینکه آقای خاتمی خودشان یک عنصر فرهنگی بودند و آقای مهاجرانی هم به مقوله های فرهنگی شناخت داشت، مسائل سیاسی باعث در محاق قرار گرفتن فرهنگ شد.»

وی افزود:«آن ها چون با شعار فضای باز سیاسی وارد عرصه انتخابات شدند، مسائل سیاسی به موضوعات فرهنگی غلبه کرد و یک سری مباحث انحرافی ایجاد شد. به نظر من انحراف اصلی ارشاد از همان سال 76 آغاز شد. به لحاظ اعتقادی در آن دوره یک سلسله مباحثی مطرح شد که به هیچ وجه مورد انتظار و تایید ما نبود. این مباحث با اساس و اصول انقلاب اسلامی سازگار نبود و یک نوع تجدید نظر در اصول انقلاب را مطرح می کرد.»

میرسلیمی گفت:« من فکر می کردم آقای مهاجرانی بتواند برنامه های ما را پیش ببرد و این آرزو را هم برایشان کردم اما ایشان به شدت تحث تاثیر مسائل سیاسی قرار گرفتند. من فکر می کنم ایشان دوران وزارتشان را تباه کرد و به خودش هم صدمات زیادی زد.»

رئیس نهاد ریاست جمهوری دولت مقام معظم رهبری در مورد احتمال تخلف در انتخابات 88 هم  گفت:« من در صحن مجمع خدمت همه دوستان گفتم که روی تقلب در انتخابات نمی توان جولان داد و هر کس این کار را انجام دهد تخلف کرده است. ما به دیدار آقای موسوی رفتیم و به ایشان هم گفتیم که مساله تقلب در انتخابات یک مساله انحرافی و ثانویه است، ایشان هم خیلی منطقی برخورد کردند و نظر مخالفی ابراز نکردند. اما بعد از پایان جلسه ما عده ای از اطرافیان ایشان بودند که ایشان را تحت تاثیر قرار می دادند.»

وی ادامه داد:« به نظر من تجربه فتنه 88 بسیار گران بها بود و باید از آن برای ارائه موشکافانه به نسل های بعدی استفاده کنیم تا در آینده دوباره دچار چنین فتنه هایی نشویم.نمی توان از موضوعی که به این نظام از نظر حیثیتی لطمه وارد کرده است به سادگی عبور کنیم. تا ریشه های این فتنه و تبعات و دلایلش مشخص نشود نباید پرونده آن را بست.»

میرسلیم در پایان برنامه در مورد فضای انتخاباتی فعلی کشور هم یادآور شد:« به نظر من فضای خوب و با نشاطی در کشور حکمفرماست. من حدس می زنم با مشارکت بسیار خوبی از مردم در انتخابات بعدی روبه رو خواهیم بود. از این طرف ما شاهد این هستیم که دولت می خواهد برای ادامه خدماتش حضور داشته باشد. از طرف دیگر دولت با کناره گیری برخی از اعضا، برای خودش رقیب درست کرده است. از سوی دیگر اصلاح طلبان فکر می کنند می توانند در صحنه تاثیر گذار باشند و در نهایت اصولگرایان با تجربه ای که به دست آورده اند اعلام حضور کرده اند. مجموع این مسائل باعث ایجاد فضای بانشاطی در زمینه انتخابات می شود./ش

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.