"حسن عابديني" در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، اظهار داشت : غرب  به رهبري امريکا در صدد زنده نگه داشتن راهبرد موسوم به دشمن فرضي است و هر بار که در گذر زمان اين موضوع کم رنگ مي شود با طراحي سناريويي جديد مي‌کوشد تا آن را  نزد افکار عمومي برجسته کند.
‌
وي افزود: دستمايه دور تازه اسلام هراسي منتسب کردن انفجارهاي شهر بوستون به برادران تيمور و جوهر، دو جوان26 ساله و 19 ساله چچني تبار است که در رسانه ها، مذهب آن ها برجسته سازي مي شود. گرچه احتمال دارد پرونده آنها با مرگ دومين برادر،  براي هميشه به يک راز سر به مهر تبديل شود و هرگز حقيقت آن روشن نشود.
 
اين کارشناس رسانه افزود: شش سال پيش در چنين روزهايي يعني 16 اوريل 2007در جريان تيراندازي يک دانشجوي کره جنوبي به نام جو سونگ هوي 23ساله با تيراندازي اقدام به قتل عام 32 استاد و دانشجو در دانشگاه ويرجينيا کرد اما هرگز حتي اشاره‌اي به مذهب او هم نشد.
 
عابديني گفت: در 18 اوريل  سال 1995 بر اثر انفجار مرکز پليس اوکلاهما حدود 168 نفر کشته و افزون بر  500نفر مجروح شدند که بعدها روشن شد دو ميهمن پرست افراطي عامل انفجار بوده‌اند. پرسش اين است که چرا آن روز به مذهب اين دو تروريست اشاره نکردند.
 
وي تصريح کرد: کشتار مردم بي گناه بهر شکلي و در هر کجا،  اقدامي غير قابل دفاع و محکوم است اما چرا غربي‌ها يکبار اقدام‌هاي تروريستي در عراق، افغانستان ، سوريه و ... را محکوم نمي‌‌کنند بلکه در کمال ناباوري يا در برابر آن سکوت مي‌کنند يا به توجيه آن بر مي خيزند.     
 
عابديني تاکيد کرد: زماني که در دو حادثه تقريبا مشابه انور سادات رييس جمهور مصر و اسحاق رابين نخست وزير رژيم صهيونيستي به دست دو جوان بنامهاي خالد اسلامبولي و ايگال کشته مي‌شوند حادثه در مصر را تروريستي و در اسراييل را اقدامي تندروانه لقب مي دهند  به ديگر سخن مي خواهند در افکار عمومي چنين القا کنند که تروريست يک برچسب ويژه مسلمانان است نه يهوديان،  بودايان يا ساير مذاهب.    
 
اين کارشناس افزود: بررسي خشونت هاي لجام گسيخته امريکا طي يک دهه گذشته نشان مي‌دهد که خشونت در ميان جامعه امريکا به ارامي در حال نهادينه شدن است. کانون اين خشونت ها هم در مدارس و دانشگاههاست پس جامعه شناسان بايد بررسي کنندکه چرا نظام اموزشي امريکا در حال تربيت نوع تازه يي از تروريسم بومي است.
 
وي گفت: روايت رسمي دولت امريکا در قبال رويدادها گرچه چندان قابل اعتماد نيست اما با اين همه کساني که دست به خشونت مي زنند دست پرورده فرهنگ امريکايي هستند بنابراين بايد بررسي شود که ريشه فراگير  شدن خشونت در  جامعه امريکا و حتي غرب بصورت عام چيست؟
 
 عابديني افزود: اين از شگردهاي امپراتوري رسانه‌اي امريکايي است که دستاوردهاي علمي اتباع خارجي را به اسم جامعه امريکا يي عرضه مي کنند اما خشونت ها يا ناهنجاريهاي انان را به زادگاه پدرانشان منتسب مي کنند. امريکا يک جامعه مهاجرپذير  است و از اتباع کشورهاي گوناگون شکل گرفته است پس بايد مسئوليت خوب و بد آنها را بپذيرد.
 
انتهاي پيام/