به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، سایت آیپرس نوشت: هر بار که زلزلهای در کشور رخ میدهد، بحثهای مختلفی در رسانهها و در میان مردم رخ میدهد، چه رسد این بار که 5 زلزله در فاصله زمانی تنها 12 روز در ایران رخ داده که یکی از آنها بیش از 7 ریشتر قدرت داشته است.
این روزها شبکههای اجتماعی پر شده است از هشدار در خصوص زلزله و بالاخص زلزله تهران که برخی اساتید محترم زمینشناسی معتقدند که از زمان آن گذشته و دلتنگانه منتظرند که فرا برسد!
در این که زلزله تهران محتمل است و علوم مادی هم بر احتمال وقوع آن دلالت دارند، هیچ تردیدی نیست. گسلهای تهران پتانسیل ایجاد زلزلهای بزرگ را دارند و برای ممانعت از خسارات آن باید تمام امکانات مادی و مهندسی را بهکار گرفت.
در این مسیر باید امکانات دولتی هم بسیج شوند چون بسیاری از صاحبان خانههای فرسوده تهران و دیگر شهرهای ایران اگر اقدام به بازسازی منازل خود نمیکنند، ناشی از عدم تمایل آنها نیست بلکه حکایت از ناتوانی آنها دارد. مشکلات مالی و حقوقی عمدهترین مشکلات پیش روی کسانی است که میخواهند منازل خود را تخریب کرده و مجددا با مقاومت بالا بسازند اما قدرت آن را ندارند.
این سخنان بسیار گفته شده و تذکار آنها چندان هم ضروری بهنظر نمیرسد. این یادداشت بهدنبال توضیح مساله دیگری است.
در بحبوحه بحثهای این روزها در شبکههای اجتماعی، یکی از کارگردانان زن سینمای ایران که به داشتن افکار فمینیستی و ضد دینی مشهور است، در مطلبی که در صفحه خود در فیسبوک منتشر کرد، کسانی را که گناه بیحجابی را عامل نزول بلایای طبیعی نظیر زلزله میدانند «خرافاتی» خواند و آنها را با انتشار کاریکاتوری به تمسخر گرفت.
هرچند فمینیست خواندن امثال این خانم حتی احتمالا ظلم به فمینیستهاست، چرا که اگر از ایشان سوال شود تفاوت فمینیسم لیبرال با فمینیسم دیدگاهی چیست، بعید است پاسخ آن را بدانند یا اگر سوال شود «سوزان استرنج» کیست احتمالا او را با همسایه طبقه بالایی خود اشتباه خواهند گرفت و اگر سوال شود که نظر فمینیسم سوسیالیست در خصوص دموکراسی چیست، احیانا خیال خواهند کرد که هر دو پدیده چون غربی هستند، با هم هماهنگاند و قس علیهذا؛ اما به هر حال این خانم و دیگر کسانی که ادای فمینیستها و معتقدین به دیگر مکاتب غربی را درمیآورند، دچار نوعی نگاه مبنایی کوتهبینانه هستند که ریشه آن را باید در تفکرات پس از رنسانس در اروپا جستجو کرد.
پس از فجایعی که کلیسا در دوران قرون وسطی بهبار آورد، اندیشمندان اروپایی بهنوعی از معرفت دینی فاصله گرفته و حوزه دین و حوزه علم را از هم جدا پنداشتند.
شیوه پوزیتیویستی علم که همچنان قویترین گفتمان حاکم در میان عالمان غربی است، با الهام از دیدگاههای دکارت، جهان را به دو ساحت فاعل شناسا و شی مورد شناسایی تقسیم کرده و طریق ایجاد تصویر مطابق با واقع در ذهن فاعل شناسا از شی مورد شناسایی (اوبژه) را در دو مقوله «تجربه» و «ریاضیات» خلاصه میکند.
ریاضیات هم اصالتا مورد توجه نیست بلکه از آن رو مورد توجه است که بیان نمادین تجربه و حس محسوب میشود.
این تفکر که بعدها توسط دانشمندانی چون «آگوست کنت» و «دورکهایم» تسری پیدا کرد وحی را منبع شناخت فرض نمیکند و هر نوع شناخت مبتنی بر ماوراءالطبیعه را موهوم تلقی میکند. در بحثهای تخصصی اپیستمولوژی در اینگونه موارد سخنهای فراوانی گفته شده است که طالبان آن میتوانند به منابع موجود در حیطه آنها مراجعه کنند.
متاسفانه این نوع نگاه، ماوراءالطبیعه را چون نمیتواند با حواس مادی درک کند، موهوم میپندارد بنابراین انگارههای ناشی از وحی الهی بر پیامبران را نیز واجد اعتبار نمیشناسد. بهعبارت خودمانی، رویکرد پوزیتیویستی به علم تنها تا نوک بینی خود را میبیند و ورای آن را موهوم میشمارد.
با اتصال به چنین دیدگاهی بدیهی است که از منظر آن کارگردان، بیحجابی و دیگر ذنوب و آثام، نمیتوانند در شکلگیری بلایای طبیعی نقشی داشته باشند و چنین اعتقادی هم خرافهآمیز است.
اما در دیدگاه شیعیان اهل بین عصمت و طهارت(علیهم السلام)، جهان تنها دربرگیرنده مادیات نیست. در این جهان سنتهای الهی جریان دارند که هم سنتهای مادی و هم سنتهای معنوی را در بر میگیرند. این دو گونه سنت با هم در تضاد و تعارض نیستند و جهان را در مسیری واحد کارگردانی کرده و پدیدهها را در مسیر سرنوشت محتوم جهان یعنی «قیامت» پیش میبرند.
در سوره مبارکه حدید، آیه 22، پروردگار یکتا میفرماید: «هیچ مصیبتی در زمین و به جانهای شما نرسد مگر آنکه پیش از آنکه آن را آفریده باشیم، در کتابی ثبت است؛ بیگمان این امر بر خداوند آسان است.»
حجیت قرآن در نزد مسلمانان واضح است و صراحت این آیه نیز کاملا روشن است. مصیبتها که طبعا بلایای طبیعی را نیز دربرمیگیرند، به اذن خداوند کریم در جهان جاری میشوند و عوامل مادی بهتنهایی در آنها دخیل نیستند. بشر با اعمال خود که مرضی خداوند جبار و یا مخالف رضای اوست، خود را مشمول سنتهای مختلف الهی میکند که در هستی جریان دارند.
بنابراین، همانطور که از آیات و روایات مختلف استفاده میشود، گناهان مختلف که البته بیحجابی تنها یکی از آنهاست، میتوانند منجر به عذاب الهی و عقوبات دنیوی و اخروی شوند و از سوی دیگر، اعمال صالح هم میتوانند منجر به نزول برکات گردند.
لذا بر اساس باور ما، هم عوامل مادی و هم عوامل معنوی در بلایای طبیعی دخیلاند و این دو دسته عوامل تنها به اذن پروردگار عالمیان عمل میکنند. اگر در روایات هست که در آخرالزمان و به جهت زیادی گناهان طبیعت بر مردمان خشم میگیرد هم در همین راستاست و باز هم اگر در روایات آمده است که پس از ظهور حضرت ولی عصر(عجلالله تعالی فرجه) طبیعت با مردمان مهربان خواهد شد، باز هم در همین جهت است.
اگر در روایات آمده است که با «دعا کردن» و «صدقه دادن» میتوان حتی بلاهای محکم شده را رفع و دفع کرد هم از همین مقوله است. اگر حرکت گسلها در زیر زمین به اذن پروردگار از سنن الهی است، دفع بلیات با دادن صدقه و دعا کردن به اذن پروردگار هم از سنن الهی است.
این یادداشت نگاشته نشده تا بگوید که در تهران زلزله میآید یا نمیآید که این تنها در علم پروردگار یکتاست، بلکه هدف آن است که بدانیم که در حدوث یا عدم حدوث بلایا، یقینا عوامل غیرمادی هم دخیلاند و اعتقاد به این مساله نه مخالفت با شعور انسان، که عین شعور و علم است.