به این ترتیب رشد سریع اقتصادی چه در بازارهای داخلی و
چه در بازارهای جهانی به معنای افزایش تقاضا برای فلزات پایه است و افزایش
تقاضا، با توجه به کشش قیمتی پايین عرضه برای اغلب این کالاها، افزایش
قیمت آنها را در پی داشته است.
البته در این میان صاحبان
سرمایههای خوشبینی نیز پیدا میشوند که نظریههای متفاوتی در مورد عوامل
رشد قیمتها داشته باشند، چرا که در شرایطي که اقتصاد رونقی ندارد و
سرمایهگذاریهای مطمئن کمیاب هستند و بازده ناچیزی هم دارند و نرخ بهره
اوراق قرضه نیز حدود نیم درصد است، خرید فلزات پایه را راهی مطلوب برای حفظ
سرمایه خود ارزیابی میکنند که این موضوع تقاضا برای این کالاها و قیمت
آنها را بالا میبرد.
به گفته فعالان بازار، نوسان قیمتها در
هفتههای اخیر باز هم منجر به اعتماد تجار شده است و از آنجا که
تولیدکنندگان و معاملهگران قبل از سال جاری خریدهایشان را انجام دادهاند
در نتیجه بازار با کاهش تقاضا مواجه شده است، به طوری که خرید و فروشها
راکد مانده است.
فعالان بازار معتقدند که کاهش تقاضا در بازار در حقیقت
باید منجر به کاهش قیمت فلزات پایه شود، اما رشد غیر منطقی مجدد نرخ ارز
این فرصت را از بازار گرفته است.
از طرفی نيز به نظر میرسد به
دليل بیاعتمادی موجود توليدكنندگان نسبت به وضعيت اقتصادی، تمايل جدی به
افزايش توليد وجود ندارد؛ چرا كه نوسان قيمتها اين بیاعتمادی را در بازار
به وجود آورده است. از طرفی با افزایش قیمتها، مصرفکننده انتظار دارد از
کالای مرغوبتری بهرهمند شود اما با وجود محدودیتها عرصه برای
تولیدکنندگان روزبهروز تنگتر شده است و دیگر نمیتوان انتظار کالاهای
مرغوب را با توجه به شرایط فعلی از تولیدکننده داشت.
از سوی دیگر
در میان فلزات پایه قلع تنها فلزی بود که نسبت به روز گذشته با روند ثابتی
همراه شده بود، البته این در حالی است که فعالان آگاه پیشبینی کردهاند که
با توجه به نوسان مثبت نرخ ارز و کمبود این فلز در انبارهای داخلی، به
زودی شاهد افزایش قیمت قلع در بازار آزاد خواهیم بود به طوری که ممکن است
به مرز ۱۰۰ هزار تومان در هر کیلو برسد.