به گزارش
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران هر يك از ما به نوعي در مورد ديگران حدسهايي ميزنيم و واژههايي را براي بيان شخصيت آنان به كار ميبريم در برخورد با افراد آنان را با اصطلاحات مربوط به شخصيت توصيف كرده و براساس ارزيابي از شخصيت آنان قضاوت ميكنيم يكي از اين اصطلاحات كه به وفور از سوي افراد مورد استفاده قرار ميگيرد اصطلاح درون گرايي و برون گرايي است كه گاه فقط آن را به عنوان يك واژه به كار ميبريم بيآنكه معناي آن را بدرستي دريافته باشيم و گاه نيز آن را يك اختلال و يا حسن ميپنداريم.
در همين راستا با توجه به اهميت شناخت شخصيت افراد دو دسته از مهمترين تيپهاي شخصيتي در اين گزارش مورد بررسي قرار ميگيرد.
درون گراها افرادي هستند كه در مقابل جهان بيرون دو دل و منفعل ميشوند آنان معمولا آدمهاي تو داري هستند كه تمايلي به بيان احساسات و هيجانات خود جز با دوستاني محدود و صميمي ندارند به همين دليل در برخورد با يك فرد درون گرا فكر ميكنيد با آدم بي اعتنايي مواجه شدهايد.
اما برخلاف آنچه تصور ميشود براي آنان فرديت مهم نبوده و اگر عضو گروهي شوند كاملا خودشان را با آن گروه يكي و يگانه دانسته و مشابهت را بيشتر ازتفاوت ميپسندند برون گراها هميشه درون گراها را به عنوان خيالباف احساساتي، عجيب و قريب، متفكر و علاقه مند به تنهايي و ... متهم ميكنند.
برون گرايي: آنها فعال، اجتماعي، رقابت جو، در عمل قاطع و واقع گرا هستند اين افراد ابهام را تحمل نكرده و براي آنان هر چيزي شفاف و مشخصتر بهتر است برخلاف درون گراها برون گراها عاشق فرديت بوده و تمايل به تفاوت با ديگران و ابراز آن دارند و به همين دليل برون گراها خيلي رقابت جو، مستقل و حتي پرخاشگر به نظر ميرسند يك آدم برون گرا گاهي حتي اشتباه قبلي خودش را نميپذيرد و با لجاجت ميخواهد حرفش را به كرسي بنشاند.
درون گراها، برون گراها را به پرحرفي، هيجاني بودن، پرخاشگري، بيتوجهي به ديگران متهم ميكنند.
از سوئي بايد در نظر داشت كه با توجه به تقسيم بندي افراد به دو دسته درون گرا و برون گرا و تشكيل ازدواج بر پايه دو ركن اساسي زن و مرد در يك ازدواج چهار حالت پيش ميآيد.
زن درون گرا- مرد درون گرا: يك ازدواج ساكن و مرده است؛ زن و مرد به كار هم كاري ندارند و هر كدام به كار خود مشغول بوده و گستر بحث و جدل پيش ميآيد و بنابراين به دليل سكون و عدم پويايي اين ازدواج كنند منتهي به نزاع و جدل ميشود.
ازدواج نوع دوم: زن درون گرا- مرد برونگرا يك ازدواج سنتي و موفق است؛ مرد برون گرا به فعاليتهاي اجتماعي و كارياش ميپردازد و زن درون گرا به خانه و كاشانه؛ اين ازدواج براي مرد موفقيتهاي زيادي را به همراه دارد و غالبا تصميم گيري و اجرا بر عهده مرد است هر چند درون گرايي زن ممكن است خلاهايي را براي مرد ايجاد نمايد.
ازدواج نوع سوم: زن برون گرا- مرد درون گرا ميتواند در يك جامعه پيشرفته شكل ديگري از ازدواج نوع دوم باشد كه جاي مرد و زن در آن عوض شده است اما عملا اينگونه نيست در واقع زن در ازدواج نوع دوم يك زن فداكار و خانه دار است اما مرد كه همان نقش زن را در ازدواج نوع دوم بازي مي كند زن ذليل خوانده شده و در واقع برعكس ازدواج نوع دوم غالبا تصميم گيري و اجرا بر عهده زن است و فرهنگي كه مرد با آن بزرگ شده است به غيرت او اجازه تحمل وجود زني چنين فعال را نميدهد.
در ازدواج نوع چهارم زن برون گرا- برون گرا: يك ازدواج پويا اما بر چالش است درواقع بيشتر تمركز ما در بحثهاي آينده روي اين ازدواج است. مرد و زن هر دو برونگرا و فعاليت اجتماعي گسترده دارند اين ازدواج نميتواند بدون دعوا و چالش باشد و مانند هر امر ديگري با تناقض و تضاد روبرو است و هر لحظه از شكلي به شكل ديگر در ميآيد و خلاصه اينكه در اصطلاح هم مرد و هم زن ديكته مينويسند و ديكته يكديگر را صحيح ميكنند.
گفتني است فرد درونگرا با حفظ خصوصيات فردي بايد برون گرايي را ياد بگيريد و از سوئي فرد برون گرا با ويژگيهاي فرد درونگرا آشنا شود زيرا تعادل كليد اصلي موفقيت است./ف
گزارش از بابارشاني