در کل، زندگی، امانت است که باید برگردانده شود؛ چه برسد به موقعیت‌ها. همین نفس کشیدن، اعتباری است؛ چه برسد به موقعیت‌ها. دنبال علتش می‌گردم و نقص را پیدا می‌کنم. این‌که چه کاری کردم که مستحق این شرایط شدم و چرا از دستش دادم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران شهاب حسینی در پاسخ به این سوال مجله الف لام میم ، که اگر شهاب حسینی، در همین وضعیت و موقعیت اجتماعی که الان دارد، شهرت، موفقیت  و... که خدا، همه این‌ها را به او داده، حالا، بخواهد آن‌ها را از او بگیرد و قرار شود از آن‌ها، دل بکند؛ چه‌قدر می‌تواند با رضای دل، از همه این‌ها دل بکند؟ گفت :

در کل، زندگی، امانت است که باید برگردانده شود؛ چه برسد به موقعیت‌ها. همین نفس کشیدن، اعتباری است؛ چه برسد به موقعیت‌ها. دنبال علتش می‌گردم و نقص را پیدا می‌کنم. این‌که چه کاری کردم که مستحق این شرایط شدم و چرا از دستش دادم. منظور خدا از این ماجرا چیست. منظور خدا را که جست‌وجو کنی، در خودت پیدایش می‌کنی. اگر من، راه را گم کرده باشم، دیگر شایسته این شرایط نیستم. پس، موظفم همیشه گِرای خودم را داشته باشم. باید همیشه در مسیر باشم. خدا، بخشنده است. اگر می‌گیرد هم حکمت است؛ برای این‌که اگر آدم، به‌واسطه داشته‌ای، به راهی برود که انتهای آن، تباهی است، گرفتن در میانه راه هم از طرف خدا، لطف است. شاید می‌خواهد جلوی طرف را بگیرد تا به انتهای غم‌انگیز نرسد. پس، این هم لطف است. می‌گه خدایا، شکرت به داده‌هایت که رحمت است، به نداده‌هایت که حکمت است. یک چیز قشنگی هم خودت در ادامه می‌گفتی. 

به داده و نداده و گرفته‌ات، شکر. داده‌ات که نعمت است، نداده‌ات که حکمت است و گرفته‌ات که امتحان است. می‌خواستم همین را بپرسم؛ می‌گوید خداوندا، زمانی که حس می‌کردم در خوان نعمت تو، غوطه‌ور هستم، نمی‌دانستم که در معرض آزمون توام. یعنی گاهی اوقات خدا، به نظر ما همین جوری، همه چیزهای خوب را به یک بنده می‌دهد؛ توفیق می‌دهد، سیمای خوب می‌دهد، موفقیت کاری و... این‌ها، همین‌طور که تو گفتی این امانت‌ها را می‌دهد که امتحانت کند. 

که ببیند درخشش این الماسی که خودش، تراش داده، می‌تواند چشم چند نفر را خیره و روزنه امید را رو به دل‌شان، باز کند. با دیدن یک نور زیبا، اولین اتفاقی که برایتان می‌افتد، این است که دل‌تان باز می‌شود. برای خدا، هیچ چیزی، غم‌انگیزتر از این نیست که دل انسانی، گرفته باشد. شاید چون در بوته امتحان هستیم، به‌اصطلاح، بازیکن‌های وسط زمینیم و مربی، در کنارمان، در زمین نیست. از دور، هدایت‌مان می‌کند. این‌جا، دیگر، خلاقیت‌های فردی، توانایی و میزان زحمتی که برای دوام آوردن کشیده‌ایم، مطرح است. چند وقت پیش، از یکی از شرکت‌کننده‌های المپیک لندن، جمله جالبی شنیدم؛ همان سوارکاری که در 60 سالگی، دوباره، در مسابقات شرکت کرده بود؛ گفت: «اصلا، زندگی، هدفی نیست برای رسیدن، بلکه راهی است برای پیمودن»!




اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.