به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، هفته گذشته آمار و ارقامي در خصوص شرايط فعلي اقتصاد اروپا منتشر شد كه تنها بحران اجتماعي و اقتصادي اين قاره را گوشزد نمي كرد.
اكنون اين آمار و ارقام تنها تداعي يك واقعيت مي باشد:
"ورشکستگی نظام اقتصادی سرمایه داری در اروپا(!) "
در آخرین پیش بینی های اقتصادی اروپا، صندوق بین المللی پول (همزمان با وقوع ركود اقتصادي در سه كشور بزرگ اروپا،فرانسه، ایتالیا و اسپانیا) رشد اقتصادي منطقه یورو را 0.3 درصد پيش بيني كرد.
در حال حاضر اقتصاد اروپا با آغاز بحران مالي شديد در يونان و قبرس، روند نزولي خود را طي مي كند.
اكنون نرخ بیکاری اسپانيا 27 درصد مي باشد كه نرخ بیکاری در بين جوانان حدود 57 درصد اعلام شده است، به عبارتي ديگر بیش از شش میلیون نفر از کارگران اسپانیایی بیکار مي باشند.
در فرانسه تعداد کل جویندگان کار که در ماه هاي گذشته بيكار بوده اند به رکورد 3.2 میلیون نفر افزایش یافته است.
آمار كل بيكاري در اتحادیه اروپا 26 میلیون نفر اعلام شده است، به عبارتي 12 درصد از نیروی کار اتحاديه اروپا،اكنون بیکار تلقي مي گردند.
در بریتانیا، رشد اقتصادی در سه ماهه چهارم تنها 0.3 درصد بوده است. در حال حاضر اقتصاد بریتانیا 2.6 درصد كمتر از دوران ابتدايي بحران مالي مي باشد.
بریتانیا بيشترين و طولانی ترین كاهش خود را در بخش "تولید ناخالص داخلی" در یک قرن گذشته تجربه كرده است.
در مجموع چشم انداز اقتصادی اروپا در مسير سقوط قدم نهاده است. معاون مدیرعامل صندوق بین المللی پول دیوید لیپتون در سخنرانی هفته گذشته خود از واژه "سناریو رکود" در باره اقتصاد تب دار اروپا استفاده كرد.
به گفته وي، "حجم سرمایه گذاری در حال کاهش است و نرخ بیکاری همچنان رو به افزایش[و] بازارهای مالی اروپا نيز در اغما به سر مي برند".
اتحاديه اروپا خود نيز بخشي از نظام سرمایه داری جهانی محسوب مي گردد.
رشد اقتصادي ایالات متحده حدود 2.5 درصد مي باشد. اكنون نرخ بیکاری برابر با نرخ بيكاري در دوره ركود اقتصادي مي باشد،و افزایش فقر و گسترش نابرابری های اجتماعی از نتايج اقتصاد بد آمريكا مي باشد.
زمانيكه بانک فدرال آمريكا بطور مستقيم پول به بازارهای مالی خود تزريق مي كند،تنها افزایش سود شرکت هاي ذي نفع را مد نظر قرار داده است،اما در بخش درآمد مردم آمريكا همچنان سقوط استانداردهاي زندگي را نظاره گر بوده ايم.
در انجمن اخیر لندن، به ميزباني بانک مرکزی انگلیس، اولیور بلانچارد اقتصاددان ارشد صندوق بین المللی پول به تجربه ها و درس هاي "بحران" اشاره داشت. این سخنراني در واقع یک اعتراف به "ورشکستگی فکری و سیاسی" نظام اقتصادي اروپا بود.
بلانچارد در مورد بحران مالی سال 2008 اعتراف كرد، پيشتر وي هرگز اعتقادي به وقوع آن در منطقه اروپا نداشت.
او به همپیوندی لايه هاي اقتصاد جهانی، که منجر به سقوط حجم تبادلات و تجارت جهانی در سال 2009 شد،توجهي نداشت.
علاوه بر این، پس از اعتراف به " ناكارآمدي ابزارهای پولی و مالی سنتی برای مقابله با مشکلات خاص سیستم مالی"، در مورد كارآمدي ابزارهاي فعلي براي تنظیم سیستم مالی نبز مطمئن نمي باشد.
اين تنها عقيده شخص بلانچارد نمي باشد.
در سپتامبر گذشته، متعاقب تصمیم خزانه داري فدرال ایالات متحده به گسترش سیاست کاهش کمی، ریچارد فیشر، عضو کمیته بازار آزاد فدرال، اذعان داشت که "هیچ کس واقعا نمی داند چگونه بايد اقتصاد بيمار آمريكا را احيا كرد" و اينکه خود بانک مرکزی نيز تجربه كافي براي بازگشت به حالت متعادل را ندارد."
آمار هاي گسترده در حوزه اقتصاد اروپا و جاهای دیگر،همگي نشان می دهد که نظام سرمایه داری وارد مراحل پاياني بحران ، با پیامدهای انقلابی شده است.
فروپاشی فکری مدافعان نظم بورژوایی به این واقعیت اشاره دارد که يك چالش سیاسی آگاهانه از سوي طبقه کارگر، بر اساس یک برنامه انترناسیونالیسم سوسیالیستی، در اين مسیر و برای هدایت جامعه براي برون رفت از نزول اجتماعي(پست رفت) که نشانه ای از فروپاشی نظام سود و سرمايه است،آغاز خواهد شد.
با توجه به آمار و ارقام منتشر شده، تعداد کارگران بیکار در اسپانیا و فرانسه به بالاترين ركورد تاريخ اين كشورها رسيده است،و متعاقبا فروپاشی اقتصادی در اروپا تحت تاثیر بحران اقتصادی جهانی و اقدامات ریاضت اقتصادی اعمال شده در سراسر قاره،سرعت خود را افزايش داده است.
در اسپانیا، بنا به گزارش موسسه ملی آمار (INE) این کشور 6،202،700 کارگر بیکار دارد، اين براي اولین بار در تاریخ اسپانيا است که بیش از 6 میلیون کارگر اسپانیایی بیکار مي باشند.
با حذف 237400 فرصت شغلي ديگر،نرخ بیکاری اسپانیا با 1.14 درصد افزايش به 27.16 درصد رسيد. بیکاری جوانان اسپانیا نيز به 57.22 درصد رسیده است.
به طور کامل 3.5 میلیون نفر از کارگران بیکار اسپانیا حداقل یک سال را بدون كار سپري كرده اند، و 2 میلیون نفر نيز دو سال كار نداشته اند.
نزدیک به 2 میلیون خانوار اسپانیایی هیچ درآمدي ندارند چرا كه تمامي اعضاي خانواده بيكار مي باشند.
از سال 2008، اسپانیا 4 میلیون شغل از دست داده است و نرخ بیکاری تا 20 درصد افزایش یافته است.
نرخ بیکاری در اسپانیا در حال حاضر رتبه دوم را در میان کشورهای منطقه یورو پس از یونان با رخ بیکاری 7.7 درصد در سال 2008 و 27.2 درصد در اوایل سال جاری،در اختيار دارد.
در فرانسه تعداد افراد جوياي کار گروه A کسانی که ماه گذشته کار نداشته اند به ركورد بي سابقه 3،224،600 نفر رسيده است.
تعداد کل جویندگان کار ثبت شده در فرانسه و بخش های خارج از کشور در ماه گذشته به 5 ميليون نفر رسيده است.
نرخ بیکاری فرانسه 10.6 درصد مي باشد كه نرخ بیکاری جوانان فرانسوي 25.4 درصد در پایان سال 2012 اعلام شده است.
بحران بيكاري در اسپانیا و فرانسه تنها بخشی از بحران بیکاری در سراسر اتحادیه اروپا مي باشد، اخيرا تعداد کشورهایی که منتظر دريافت کمک مالی بانک اتحادیه اروپا از زمان وقوع بحران اقتصادی جهانی در سال 2008 مي باشند، افزايش يافته است.
اقتصاد اتحادیه اروپا تقریبا 1.8 میلیون فرصت شغلي را طی سال گذشته از دست داده است به عبارتي ديگر 26 ميليون شهروند اروپايي يا 12 درصد از نيروي كار اروپا بدون شغل مي باشند.
در میان سایر کشورهای خواهان دريافت کمکهای مالی اتحادیه اروپا، نرخ بیکاری در پرتغال از 14.8 به 17.5 درصد، و نرخ بيكاري قبرس نيز از 10 به 14 درصد رسيده است.
در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته،آمار ثبت نام خريد خودرو در آلمان و ایتالیا در سه ماهه اول سال 2013 ، 13 درصد کاهش يافته است،اين در حالیست که در فرانسه 14.5 درصد کاهش را شاهد بوده ايم.
بیکاری هاي فراگير در حال رسيدن به ركوردهاي دوره "رکود بزرگ اقتصادي" مي باشند(!)
در درجه اول شاهد تاثير اين بحران بر جوانان مي باشيم كه بيشتر به خاطر سیاست های ریاضت اقتصادی و کاهش بودجه توسط اتحادیه اروپا پس از آغاز بحران مالي 2008 مي باشد. از آن زمان به بعد، اقتصاد یونان بیش از 20 درصد و اقتصاد اسپانیا با 5 درصد كاهش روبرو شده است.
بحران اجتماعي نظام سرمايه داري بيمار اروپا تلقي مي گردد.
سالانه تقريبا 85 هزار زن در انگلستان و ولز مورد تجاوز جنسي قرار مي گيرند.
سالانه حدود 400 هزار زن در اين دو كشور با رفتارهاي جنسي و ناشايست در سطح جامعه مواجه مي شوند.
از هر 5 زن يكي از آنها،پس از سن 16 سالگي، برخي از انواع رفتارهاي توهين آميز جنسي،بد رفتاري و تجاوز را در طول زندگي خود تجربه كرده اند.
از هر 4 زن سوئدي نيز يكي مورد تجاوز جنسي قرار مي گيرد.
سوئد در حال حاضر بالاترين نرخ تجاوز جنسي به زنان را در جهان،پس از آفريقاي جنوبي در اختيار دارد.بر اساس امار موجود از هر چهار زن سوئدي يك نفر مورد تجاوز جنسي قرار مي گيرد.
بر اين اساس هر روز 5 مورد تجاوز جنسي در اين كشور اروپايي گزارش مي شود.
فروپاشي فرصت هاي شغلي یک نشانه هاي انکار ناپذیر از اين واقعيت ست که صدها میلیاردها یورو در یونان، اسپانیا، فرانسه و سایر کشورهای اروپایی تنها براي نجات بانک ها و کاهش بودجه بخش هاي اجتماعی،نه براي ثبات اقتصادي،هزينه شده اند.
در عوض، آنها به حفظ اشرافیت مالی اروپا و حفظ ثروت آنها باز طريق غارت و چپاول اقتصاد اروپا، و کاهش دستمزدها و خدمات اجتماعی طبقه کارگر،کمک کرده اند.
موسسه آمار ملی INSEE فرانسه اخيرا در گزارشي اعلام داشت كه استانداردهای زندگی در فرانسه 0.5 درصد از 2009 تا 2010 كاهش يافته است،اين در حاليست كه 5 درصد مرفه جامعه افزايش سرمايه را تجربه كرده اند.
همزمان با افزايش ثروت طبقه مرفه اروپا،سهم طبقه كارگري گسترش فقر و بيكاري بوده است.
در حال حاضر آشپزخانه سوپ و خدمات پزشکی موسسه خیریه برای بقای جمعيت كثيري از یونان و اسپانیا حياتي مي باشد.
معاون مدیر صندوق پولی دیوید لیپتون در سخنرانی اخیر، با اشاره به خطر کاهش منابع مالي خدمات اجتماعی در مورد عقب گرد اقتصاد و استانداردهاي زندگي و متعاقبا تاثير سوء آن بر جمعيت اروپا هماننند آنچه د يونان اتفاق افتاده است هشدار داد.
"استراتژی کمیسیون اروپا در طول سال هاي گذشته کاهش هزینه های نیروی کار در همه کشورهای اروپایی، به منظور بهبود رقابت شرکت های اروپایی در مقايسه با رقبا خود در شرق اروپا و آسیا بوده است."
طبقه کارگري در اروپا نيز برای تغییر سیاست خارجی اتحادیه اروپا از سال 2009 در حالت اعتراض قرار گرفته است.اما اعتراض ها و اعتصاب ها در اروپا ناديده گرفته مي شوند.در سال 2010 اعتصابات کامیونداران یونانی، کارگران نفتی فرانسوی، و كارمندان بخش كنترل ترافیک هوایی اسپانیا توسط نیروهای امنیتی پراكنده شد.
اين در حاليست كه نخبگان حاکم اروپا فقر طبقه کارگري را به عنوان یک اقدام ضروری برای افزایش سود خود و موقعیت رقابتی در سطح جهان تلقي مي كنند.
ترس اصلی طبقه حاکم افزایش خشم و مخالفت طبقه کارگر مي باشد.
روز دوشنبه، خوزه باروسو، رئیس کمیسیون اروپا هشدار داد : سیاست های ریاضت اقتصادی اكنون كمترين پذیرش سیاسی و اجتماعی را دارد".
با این حال، سران اروپا از چارچوب اساسی ریاضت اقتصادي دست بردار نمي باشند.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه،اذعان داشت كه هیچ اقدام جدیدي را براي مقابله با فروپاشی اقتصادی در فرانسه اتخاد نخواهد كرد:
"ما در سال 2013 پيشرفتي نداشته ايم. تنها راه باقي مانده اجراي برنامه هاي ارائه شده(رياضت اقتصادي) مي باشد."
تمام علائم به گسترش نارضايتي بین کارگران و يك درصد جامعه اروپا حكايت دارند.
سازمان رای گیری اتحادیه اروپا به تازگی نتايج یک نظرسنجی را منتشر كرد كه بر اساس آن اكثريت مردم شش كشور اروپايي با سياست هاي اقتصادي اتحاديه اروپا كاملا مخالف بوده اند.
حدود 42 درصد از لهستانی ها، 53 درصد از ایتالیایی ها، 56 درصد فرانسوی، 59 درصد آلمانی، 69 درصد انگلیسی، و 72 درصد از اسپانیایی ها اتحادیه اروپا را به عنوان یک نهاد مورد اعتماد ياد نمي كنند.
این کشورها بیش از دو سوم جمعیت اتحادیه اروپا از مجموع 500 میلیون نفر را تشكيل مي دهند.
ميزان محبوبيت اولاند در نظرسنجی اخير تا 26 درصد كاهش داشته است كه در مورد ماریانو راجوي اسپانيايي در ماه فوریه 19 درصد کاهش یافته است.
نیمی از زندان های اروپا از مشكل ازدحام بیش از حد رنج می برند و همه زندان ها با ظرفیت کامل خود فعاليت دارند.
براساس گزارش دیده بان حقوق بشر موسسات به طور متوسط 99.5 زندانی را برای هر 100 مكان(زندان) در اختيار دارند.
افزايش جمعيت زنداني و ازدحام آنها بدون فضاي كافي،يكي ديگر از معضلات كنوني جامعه اروپا مي باشد.
"در سپتامبر 2011، 1825356 زندانی در نهادهای کیفری سراسر اروپا نگهداري مي شدند اين در حاليست كه در سال 2010 آمار مربوطه 1،861،246 گزارش شده بود.
"در مقابل، نرخ متوسط جمعیت زندانيان اروپا در سال 2011 از 149 به 154 زندانی به ازای هر 100،000 اروپايي افزایش یافته است، چرا که افزایش و کاهش جمعیت زندانيان به طور مساوی در سراسر اروپا بطور يكسان توزیع نشده است.
متوسط طول مدت زندان در سال 2010 نه ماه بود كه متوسط مدت بازداشت پیش از محاکمه پنج ماه برآورد مي گردد.
براساس بررسي آژانس های تعلیقی در تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا - سن متوسط زندانیان 33 سال مي باشد. زنان مجرم حدود 5.3 درصد از کل جمعیت زندانيان اروپايي را تشكيل مي دهند.
به طور متوسط، 21 درصد از زندانیان خارجی مي باشند. در کشورهای اروپای شرقی،زندانيان خارجی ها به سختي بیش از 2 درصد از جمعیت زندانيان را تشکیل می دهند.
در همین حال، در کشورهای اروپای غربی،زندانيان خارجي بیش از 30 درصد جمعيت زندانيان را تشكيل مي دهند.
حدود 26 درصد از زندانیان محکوم کمتر از یک سال در زندان به سر مي برند.
26 درصد نيز از یک تا سه سال و 48 درصد بيش از سه سال در زندان مي مانند ،اين در حالی ست که 14 درصد بیش از 10 سال در زندان مي مانند.
متوسط مرگ و میر 28 مرگ به ازای هر 10،000 زندانی مي باشد كه خودکشی 24 درصد از تمام مرگ و میر زندانيان را شامل مي گردد.
هزینه هر زنداني حدود 93 يورو در هر روز برآورد مي گردد.
يكي از عوامل اصلي گسترش جرم و بزهكاري در اروپا شرايط بد اقتصادي و ناكارآمدي نظام سرمايه داري اين اتحاديه مي باشد.
*** اقتصاد اروپا زير ذره بين
پايگاه خبري "يوروستات" در تازه ترين برآورد ماه مارس 2013 اعلام داشت:حدود26521000 مرد و زن در اتحاديه اروپا (27 كشور) بيكار مي باشند،كه از بين آنها 19.211000 نفر در منطقه يورو (17 كشوريي كه از پول واحد يورو استفاده مي كنند ) زندگي مي كنند.
در مقایسه با آمار و ارقام ماه فوریه 2013، 69 هزار بيكار ديگر به جمع بيكاران در اتحادیه اروپا اضافه شده است كه 62 هزار نفر آنها در كشورهاي عضو "يورو" زندگي مي كنند.
در مقايسه با آمار و ارقام بيكاري ماه مارس 2012 ،حدود1.814.000 بيكار به بيكاران اتحاديه اروپا اضافه شده است كه از اين ميزان نيز حدود 1.723.000 نفر در منطقه "يورو" زندگي مي كنند.
نرخ "بیکاری هاي فصلی" در منطقه یورو در ماه مارس 2013 12.1 درصد اعلام گرديد كه اين ميزان در ماه فوریه حدود 12 درصد و در ماه مارس 2012 حدود 11 درصد بوده است.
نرخ بیکاری در ماه مارس 2012، 10.3 درصد برآورد شده بود كه در ماه مارس 2013 به 10.9 بالغ گرديد.
در میان کشورهای عضو اتحاديه اروپا، پایین ترین نرخ بیکاری مربوط به اتریش (4.7٪)، آلمان (5.4٪) و لوکزامبورگ (5.7٪) و بالاترین نرخ بيكاري نيز مربوط به یونان (27.2٪ در ماه ژانویه)، اسپانیا (26.7٪) و پرتغال به ثبت رسيده است(17.5٪).
در مقایسه با آمار و ارقام یک سال پیش، نرخ بیکاری در نوزده کشور عضو اتحاديه اروپا افزایش و در هشت كشور نيز کاهش جزئي داشته است. بالاترین افزایش نرخ بيكاري در یونان از 21.5٪ تا 27.2٪ بین ژانویه 2012 و ژانویه 2013 و قبرس از 10.7٪ تا 14.2٪،به ثبت رسيده است.
اسپانیا از 24.1٪ تا 26.7٪ و پرتغال از 15.1٪ تا 17.5٪ رده هاي بعدي را در اختيار دارند.
بيشترين کاهش نيز در لتونی از 15.6٪ تا 14.3٪ بین سه ماهه چهارم سال 2011 و 2012،و استونی از 10.6٪ تا 9.4٪ بین فوریه 2012 و فوریه 2013 و ایرلند از 15.0٪ تا 14.1٪ مشاهده شده است.
بین مارس 2012 و مارس 2013، نرخ بیکاری برای مردان اروپايي از 10.8٪ به 11.9٪ در منطقه یورو و براي مردان اتحاديه اروپا از 10.2٪ به 10.9٪ افزايش داشته است.
نرخ بیکاری زنان در منطقه يورو از 11.3٪ به 12.2٪ و در اتحاديه اروپا از 10.4٪ به 11.0٪ رسيده است.
در ماه مارس سال 2013،.5690000 نفر از جوانان اروپايي (زیر 25 سال) در اتحادیه اروپا بیکار بودند، كه از اين بين 3،599،000 در منطقه یورو زندگي مي كنند.
در مقایسه با آمار و ارقام ماه مارس 2012، نرخ بیکاری جوانان در اتحاديه اروپا بطور متوسط 177 هزار نفر و در منطقه يورو حدود 184 هزار نفر افزايش داشته است.
در ماه مارس سال 2013، نرخ بیکاری جوانان در اتحاديه اروپا حدود 23.5 درصد و در منطقه يورو حدود 24 درصد گزارش شده بود.اين ارقام در ماه مارس 2012 به ترتیب 22.6٪ و 22.5٪ اعلام گرديده بود.
در ماه مارس 2013 پایین ترین نرخ بيكاري در آلمان و اتریش با 7.6 درصد و هلند با 10.5٪، و بالاترین نرخ بيكاري نيز در یونان با 59.1٪ در ژانویه 2013، اسپانیا با 55.9٪، ایتالیا با 38.4٪ و پرتغال با ٪ 38.3 گزارش شده بود.
اين در حالي بود كه در ماه مارس سال 2013، نرخ بیکاری در ایالات متحده آمریکا 7.6 گزارش گرديد.در ژاپن نيز نرخ بيكاري در فوريه 2013 حدود 4.3 درصد برآورد شده بود.
*** روند بیکاری
در روزهاي آغازين سال 2000، حدود 20 میلیون اروپايي در اتحادیه اروپا به عبارتي 9 درصد از کل نیروی کار اروپايي، بيكار بودند.
شاخص بیکاری در آن دوره زماني رو به پایین قرار داشت كه در سه ماهه اول سال 2001 تعداد افراد بیکار به بيش از 19 میلیون نفر و نرخ بیکاری تا 8.5 نيز کاهش یافت.
اما در پایان سال 2004 تعداد افراد جویای کار به 21.3 میلیون رسید كه متعاقبا نرخ بیکاری به 9.2٪ افزايش يافت.
در آغاز سال 2005 یک دوره مستمر کاهش "نرخ بیکاری" را شاهد بوديم كه تا سه ماهه اول 2008 نيز ادامه داشت.
در آن زمان،قبل از شروع بحران اقتصادي حدود 16 ميليون نفر بيكار معادل 6.8 درصد كل جمعيت اتحاديه ،وجود داشت.
بین سه ماهه دوم سال 2008 و اواسط سال 2010 سطح بیکاری بیش از 7 میلیون نفر افزايش يافت( به نرخ 9.7 درصد رسيد).
از سه ماهه دوم 2011 و تا پایان سال 2012 نرخ بیکاری به طور مداوم و به طور قابل توجهی افزایش یافت بطوريكه به ركورد بی سابقه 26 میلیون نفر بالغ گرديد،به عبارتي 10.7 درصد بيكاري!
نرخ بیکاری در منطقه یورو نيز در مدت مشابه با نرخ بيكاري اتحاديه اروپا برابري مي كرد.(بین سال های 2000 و اواسط سال 2004 نرخ بیکاری در منطقه یورو از نرخ بيكاري اتحاديه اروپا پايين تر بود).
بین سال های 2005 و آغاز سال 2008 شرايط معکوس گرديد بطوريكه نرخ بیکاری بين کشورهای عضو يورو افزايش چشمگيري داشت.
در پایان سال 2012 نرخ بیکاری برای منطقه يورو ركورد 11.8٪ را رقم زد( بالاترین میزان از سال 1995).
در سال 2000، نرخ بیکاری در ایالات متحده، حدود 4 درصد بود( پایین تر از ميزان بيكاري اتحادیه اروپا).
با آغاز سال 2009 نرخ بیکاری در ایالات متحده با نرخ بيكاري اتحادیه اروپا تقريبا برابري مي كرد، و حتي تا آغاز سال 2010 بالاتر از اتحاديه اروپا قرار داشت.
اما از آن زمان به بعد نرخ بیکاری در آمریکا،در پايان سال 2012 به حدود 7.8 درصد كاهش پيدا كرد.
بین سال های 2000 و 2012، نرخ بیکاری ژاپن بسیار پایین تر از اتحادیه اروپا بود،بطوريكه در آن دوره زماني نرخ بيكاري بین 3.7٪ در سه ماهه سوم سال 2007 و 5.4 درصد در سه ماهه سوم سال 2009 و متعاقبا در پايان سال 2012 به 4.2 درصد كاهش پيدا كرد.
*** روند بیکاری جوانان اروپايي
به طور کلی،نرخ بیکاری جوانان اروپايي در مقايسه با آمار و ارقام همه سنين بيشتر بوده است.
تا پایان سال 2008، نرخ بیکاری جوانان در اتحادیه اروپا در بالاترين ميزان بيكاري(بر حسب بيكاري کل جمعیت) قرار داشت(در سه ماهه اول 2008 به 18.1٪ رسيد).
بحران اقتصادی،جوانان را بيش از ديگر گروهاي سني متاثر ساخته است. از آغاز سال 2009، شکاف بین جوانان و نرخ بیکاری كل افزایش یافت، به طوری که در پایان سال 2012 نرخ بیکاری جوانان 2.6 برابر بيشتر از کل نرخ بيكاري اروپا بود.
بین سال های 2000 و اواسط سال 2007 نرخ بیکاری جوانان در اتحاديه اروپا به طور سیستماتیک بالاتر از نرخ بيكاري منطقه يورو قرار داشت.
از آن زمان به بعد و تا سه ماهه سوم سال 2010 آمار بيكاري اين دو بخش به يكديگر بسيار نزديك شدند.
پس از آن شاخص بيكاري در منطقه يورو از اتحاديه اروپا بيشتر گرديد ابتدا از اواسط سال 2011 كاهش بيكاري و تا پايان سال 2012 افزايش چشمگير بيكاري را شاهد بوده ايم.
در اواسط سال 2012 نرخ بیکاری جوانان منطقه يورو از اتحاديه اروپا پيشي گرفت و تا پايان سال نيز بر همان روال ادامه داشت.
*** روند بیکاری زنان و مردان اروپايي
بطور معمول، زنان بیشتر از مردان تحت تاثیر تبعات ناشي از بحران اقتصادي و بيكاري قرار می گیرند.
در سال 2000، نرخ بیکاری برای زنان در اتحادیه اروپا حدود 10٪ بود، در حالی که نرخ بيكاري مردان در همان سال زیر 8 درصد گزارش شده بود.
در پایان سال 2002، این شکاف جنسیتی (از لحاظ بيكاري)به حدود 1.5 درصد رسيد و بین سال های 2002 و اواسط سال 2007 این فاصله به نوعي وجود داشت.از سه ماهه اول سال 2008 (زمانی که فاصله بيكاري مردان و زنان در پایین ترین سطح خود قرار داشت - 6.3٪ مردان و 7.4٪ زنان)، نرخ بیکاری زنان و مردان در اتحادیه اروپا تقريبا برابر شده بود، و در سه ماهه دوم سال 2009 نرخ بیکاری مردان بالاتر رفت.
کاهش نرخ بيكاري مردان در سال 2010 و نیمه اول سال 2011 و ثبات نرخ بيكاري زنان در مدت مشابه،يكبار ديگر نرخ بيكاري مردان به كمتر از زنان رسيد.
از آن زمان به بعد نرخ بيكاري زنان و مردان بطور همزمان افزایش یافت،در نتيجه در سال 2012 نرخ بيكاري مردان 10.7 و زنان 10.8 درصد برآورد گرديد.
*** نگاه دقیق به سال 2012
به طور کلی نرخ بیکاری در اتحادیه اروپا در سال 2012 به رقم 10.5 درصد رسید،كه در مقايسه با آمار و ارقام سال 2011 حدود 0.8 درصد افزايش را نشان مي دهد اما در مقايسه با سال هاي 2010 و 2011 نوعي ثبات را (در نرخ بيكاري) شاهد بوده ايم.
در ایالات متحده، پس از کاهش نرخ بيكاري بین سال های 2010 و 2011 از 9.6٪ به 8.9٪، نرخ بیکاری مجددا در سال 2012 به 8.1٪ كاهش پيدا كرد.
بین سال های 2011 و 2012،نرخ بيكاري بين 16 كشور عضو اتحاديه اروپا افزايش يافت در حاليكه در 9 كشور اين ميزان با كاهش روبرو بوده است(مجارستان و ايرلند).
بالاترین کاهش سالانه ميزان بیکاری بین سال های 2011 و 2012، در کشورهای بالتیک، استونی (2.3-) ليتواني (2-) و لتوني (1.3-) رقم خورد.
نرخ بیکاری در آلمان، دانمارک، مالت، رومانی، فنلاند و انگلستان نيز بطور جزئي كاهش داشت.
بالاترین افزایش بيكاري در یونان (6.6 در هر هزار نفر)، قبرس (+4.0 )، اسپانیا (+3.3)، پرتغال (+3.0)، ایتالیا (+ 2.3) و بلغارستان (+ 1.0) گزارش شده است.
افزایش کمتر از یک درصد را در بلژیک، جمهوری چک، لوکزامبورگ، هلند، اتریش، لهستان، اسلوونی، اسلواکی و سوئد شاهد بوده ايم. برای پنجمین سال متوالي، اسپانیا با بالاترین نرخ بیکاری در سال 2012 (25.0 ٪) رنبه نخست اتحاديه اروپا را دارد.پراکندگی بیکاری در سراسر اتحادیه اروپا همچنان در سال 2012 ادامه دارد.
در پايان اينكه بیکاری طولانی مدت، یکی از نگرانی های صرفا رسانه اي سیاستگذاران اروپايي مي باشد اما در عمل آنها نيز گرفتار بازي هاي سياسي و لابي ها مي باشند.
جدای از تبعات مالی و اجتماعی آن بر زندگی شخصی، بیکاری بلند مدت تاثير منفی بر انسجام اجتماعی و در نهایت،مانعي براي رشد اقتصادی خواهد بود.
در مجموع، 4.6٪ از نیروی کار اتحادیه اروپا در سال 2012 بیش از یک سال بیکار بوده اند، بیش از نیمی از آنها، 2.5٪ از نیروی کار اروپايي، بیکاري بیش از دو سال را تجربه كرده اند.در سال 2011،آمارهاي مربوطه به ترتیب 4.1٪ و 2.2٪ برآورد شده بود.
در سال 2011، نرخ بیکاری زنان حدود 9.8٪ در مقابل 9.6٪ مردان،برآورد گرديد.
در سال 2012 نرخ بيكاري مردان و زنان در اتحادیه اروپا ، 10.4٪ براي مردان و 10.5٪ براي زنان باقي ماند.
در منطقه یورو نرخ بيكاري زنان همواره بالاتر از مردان بوده است. در سال 2012 نرخ بيكاري مردان 11.2٪ و زنان 11.6٪ بود(منطقه يورو).
نرخ بیکاری مردان در مقايسه با نرخ بيكاري زنان در سال 2012 در بين 16 كشور عضو اتحاديه اروپا،بالاتر بوده است.
شکاف موجود بین نرخ بیکاری مردان و زنان از 6.6- درصد در یونان تا 6.7 درصد در ایرلند متفاوت مي باشد.
نرخ بیکاری جوانان در اتحادیه اروپا دو برابر بیشتر از نرخ بیکاری كلي در سال 2012 بود.
22.8 ٪ از آنها،به عبارتي ديگر از هر پنج جوان نيروي كار اروپايي يك نفر بيكار بوده است.در منطقه یورو، نرخ بیکاری جوانان حتی بيشتر از 23.1٪ نيز گزارش شده است.
نرخ بیکاری در میان افراد جوان از میزان بيكاري در بين گروه هاي سنی 25 تا 74 همه کشورهای عضو بالاتر بوده است.
در یونان نرخ بيكاري جوانان حدود 55.4٪، اسپانیا حدود 53.2، پرتغال حدود 37.7، ایتالیا با 35.3، اسلواکی با 34.0 و ایرلند نيز با 30.4٪ درصد بيكاري گزارش شده است.
آلمان با 8.1، اتریش با 8.7 و هلند با 9.5 درصد تنها کشورهای عضو اروپا بودند كه نرخ بیکاری جوانان آنها زیر 10٪ درصد قرار داشت.
نرخ بیکاری به طور متوسط در اتحادیه اروپا برای سنين بین 25 و 64 ساله (با تحصیلات متوسطه و پایین تر) حدود 16.8٪ بوده است كه در مقايسه با افرادي كه مدرك دانشگاهي (5.6 درصد بيكاري)،بسیار بالاتر مي باشد.
منابع:
http://www.rapecrisis.org.uk/Statistics2.php
http://frontpagemag.com/2013/dgreenfield/1-in-4-swedish-women-will-be-raped-as-sexual-assaults-increase-500/
http://epp.eurostat.ec.europa.eu/portal/page/portal/product_details/publication?p_product_code=KS-SF-13-008
http://www.wsws.org/en/articles/2013/05/03/pers-m03.html
Global research.ca
گزارش از : سيد مجيد حسيني