کبری خزعلی رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان چندی پیش در مورد حرکت میانگین سنی کشور به سمت میانسالی و سونامی پیری جمعیت هشدار داده بود بر همین اساس خبرنگار جامعه فارس با وی در خصوص راهکارهای اصلاح الگوی جمعیتی کشور گفت و گویی انجام داد که متن آن به این شرح است:
چه مقدماتی برای تحقق افزایش جمعیت لازم است تا هم در سطح مبنایی و هم در سطح روبنایی و زودبازده تر باشد؟
خزعلی: برای تحقق افزایش جمعیت، مجموعه ای از اقدامات بنیادی لازم است تا نگاه جامعه به ویژه جوانان و خانوادهها به مسأله افزایش جمعیت تغییر پیدا کند که در رأس آن بایستی به محدود کردن سیاستهای جمعیتی گذشته همت گمارد.در اجرای سیاستهای افزایش جمعیت توجه به مؤلفههای مبنایی چون بهداشت، آموزش و تربیت نیروی انسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است مانند:
- تشویق جوانان به ازدواج و تسهیل آن (که منجر به پیشگیری از بروز انحرافات اخلاقی و اجتماعی نیز خواهد شد)
- بالا بردن کیفیت زندگی زنان (با اهمیت به جایگاه و نقش آنان در خانواده و جامعه و فراهم کردن امنیت شغلی و فکری برای آنان)
- پایین آوردن سن ازدواج به منظور زمان مناسب برای فرزندآوری که مهندسی معکوس در مقابل القائات غرب و رژیم گذشته است.
- تشویق خانواده ها به سبک زندگی ایرانی- اسلامی به جای سبک زندگی غربی و ترویج آن به وسیله تولیدات نمایشی به خصوص صداوسیما
- فراهم کردن فرصت های شغلی مناسب برای افراد تحصیلکرده و جوان
- پیشگیری از بالا رفتن آمار طلاق (عدم تمایل فرزندان طلاق به فرزندآوری)
- کاهش زمان تحصیلی به منظور وارد شدن به حوزه اشتغال و تشکیل زندگی خانوادگی
- آموزش مهارتهای کافی زندگی زناشویی به جوانان
- بهداشت سلامت مادر و کودک و احساس امنیت خانواده برای فرزندآوری
- بهداشت روانی و عاطفی خانواده با وجود فرزندان بیشتر و گستردگی خانواده (ایجاد روابط و احساس امنیت روانی منجر به افزایش امید به زندگی در جامعه می شود.)
- کنترل رشد و اندازه کلان شهرها و تغییر در نظام شهرنشینی
- ایجاد فرصتهای شغلی برای نیروی کار روستایی
- توجه به نیازهای اساسی جوامع روستایی با محوریت نیازهای نسل جوان
- تقویت صنایع روستایی با هدف اشتغال زایی
- سرمایه گذاری مناسب در زمینه افزایش بهره وری و ارزش افزوده کشاورزی
- بیمه محصولات کشاورزی
- اجرای طرح آمایش سرزمین و رصد مستمر جمعیتی منطقهای و استانی
- سیاست هماهنگ کردن رشد اقتصادی و تولیدات داخلی با رشد جمعیت
- بالا بردن امید به زندگی در ذهن جوانان
همچنین توجه به امور زود بازدهی چون استمرار مسکن مهر، استمرار طرح مهر رضا، آموزش سربازان در دوره سربازی، بسیج رسانهایی بر آموزش و اطلاع رسانی، تخفیف مدت سربازی پسران در صورت تأهل و فرزندآوری، تخفیف های مالیاتی، افزایش مرخصی های بدون حقوق زایمان برای مادران شاغل، طرح مرخصی با حقوق برای تولد فرزند سوم به بعد، کاهش هزینه های مربوط به زایمان و حمایت های بیمه ای خاص از زوج های نابارور و تخفیف در شهریه مهدکودک فرزند سوم به بعد نیز ضروری به نظر میرسد.
با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب در خصوص افزایش کیفی جمعیت، تبیین کنید منظور از این افزایش کیفی چیست؟ و برداشتهای غلط از کیفی شدن چه مواردی می تواند باشد؟
خزعلی: به عقیده بسیاری از صاحبنظران فرهنگی مهمترین مؤلفه قدرت در نظامهای اجتماعی پیشرفته «جمعیت و نیروی انسانی» در دو بعد کمی و کیفی است که در بحث افزایش جمعیت بعد کیفی آن خیلی مهمتر است. سرمایههای انسانی و اجتماعی در حقیقت از مؤلفههای کیفی جمعیت تلقی میشوند. البته تعداد جمعیت از نظر کمی نیز به خصوص جمعیت جوان، در پیشرفت و توسعه کشور، اقتدار ملی و غیره میتواند مؤثر و کارآمد باشد. اما برای افزایش کیفی جمعیت در کنار فرهنگسازی باید زمینههای تشویق و ایجاد انگیزه را به وجود آورد بهویژه در زمانی که مشکلات و تنگناهای معیشتی وجود دارد.
جوانان کشور ما در حوزه علم و فناوری قهرمانانی بی نظیر هستند که در دوره بازسازی و سازندگی بعد از جنگ در تمامی حوزهها حماسه آفریدهاند. این امر نشانگر آن است که ما هم از نظر کمی و کیفی فرصت افزایش جمعیت و تربیت و آموزش نسل جوان را دارا بوده و بایستی با شناسایی عوامل و آسیبهای سد راه افزایش جمعیت و فراهم نمودن بسترهای لازم برای ارائه خدمات در تمامی حوزهها برای افزایش جمعیت کشور اسلامیمان تلاش کنیم که در این راستا نیازمند:
- اتخاذ تدابیر قانونی و اداری لازم برای کنترل و هدایت جمعیت
- تحول بنیادین در سیستم آموزشی کشور به خصوص آموزش و پرورش (تا بچهها مهارت محور و تخصص محور آموزش ببینند.)
- ارائه الگوی حضور اجتماعی زنان، مناسب با وظایف خانوادگی (باید در تبلیغات نقش مهم محیط خانواده را در تربیت فرزندان و تأثیر آن در سیاست، اقتصاد و فرهنگ جامعه بیان کرده و نباید تصور کرد که حضور زنان در فعالیت اجتماعی باعث ارتقای شخصیت اجتماعی آنان و برعکس خانهداری و ایجاد محیط امن در خانه برای تربیت فرزندان کاری بیهوده و ضدارزش است و یا اشتغال زنان مانع همسرداری و فرزندداری آنان است)
- ایجاد ارتباط منطقی بین رشتههای تحصیلی، مسئولیتهای خانوادگی و ضرورتهای اجتماعی (باید با تحقیقات جامعه شناسی، روانشناسی مبتنی بر معارف اسلامی مشخص شود که به تناسب خصوصیات جسمی، فکری، روحی و نقشهایی که زن و مرد در خانواده و اجتماع باید ایفا کنند بایستی در چه رشتههایی تحصیل کنند یا افراد متناسب با ضرورتهای خانوادگی و اجتماعی رشد پیدا کنند تا پس از تحصیل در دانشگاه دانش و مهارت آنها مورد استفاده قرار گیرد و برای دستیابی به این مهم در سیاستهای مصوب نظام آمده است:
- ایجاد شرایط مناسب جهت پرورش افراد نخبه در جامعه
- تدوین الگوی سبک زندگی و ترویج آن به ویژه فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و اشتغال زنان متناسب با معیارهای اسلامی و هماهنگ با مصالح خانواده به منظور ایفای هر چه کاملتر نقش مادری و همسری
- اهتمام به ارتقای کیفی جمعیت کشور از طریق متناسب ساختن نرخ باروری خانوادهها با شرایط و اقتضائات سلامت، معیشت و فرهنگ آنها
- اصلاح مفاد درسی در سطوح مختلف آموزش و پرورش و آموزش عالی نسبت به افزایش جمعیت مطلوب و فرزندآوری و استفاده از ظرفیتهای آموزشی در این زمینه
- سیاستگذاری توزیع و بازتوزیع جمعیت و اعمال آن در طرحها و برنامههای توسعه ملی و منطقهای میباشیم.
بعضی معتقدند باید همه شرایط فراهم باشد تا بتوان جمعیت را به صورت کیفی افزایش داد و کیفی شدن محدود به گروههای خاص مثل اقشار تحصیلکرده یا ثروتمند میشود که این نتیجه برداشت های غلط از افزایش کیفی جمعیت است. در حالیکه رشد کیفی جامعه لزوماً به معنی کاهش جمعیت نیست و رشد جمعیت ضرورتاً مانع رشد کیفی نخواهد شد ولی سازماندهی خانوادگی و سازماندهی اجتماعی یعنی الگوی توزیع و تخصیص امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میتواند زمینهساز رشد کیفی گردد.
ارتباط بین فرزندآوری و اشتغال همزمان پدر و مادر چگونه است؟
خزعلی: طبق تعالیم اسلام خانواده بستر مناسب برای سکونت و آرامش به حساب میآید و مادران نیز وظیفه تربیت فرزندان و حمایت روحی و عاطفی از خانواده خود را دارند. بنابراین اگر زنی بیشتر اوقات خود را در محیط کار و خارج از خانه سپری کند از وظیفه اصلی خود دور شده و در نتیجه بحران در خانواده و به تبع آن در اجتماع به وجود میآید. یکی از دلایل کاهش باروری در کشورهای غربی و اکتفا کردن زوجین به یک فرزند، اشتغال به کار زنان در بیرون از خانه است که شرایط را برای فرزندآوری دشوار میسازد.
وقتی در خانواده، پدر و مادر برای تأمین معاش خانواده از خانه دور باشند شکاف بین نسلی اتفاق افتاده و کم کم ارزش ها از بین می رود، چرا که پدر و مادر از کارکرد اصلی خود در تربیت فرزندان غافل شده و در نتیجه فرزندان چنین خانوادههای نابسامان با بحران هویت مواجه می شوند که به تبع آن کیفیت و ازدیاد نسل تحت تأثیر قرار می گیرد.
بنابراین از جمله راهکارهایی که می تواند از پیامدهای اشتغال همزمان پدر و مادر جلوگیری کند و تا حدی از بهانه کمک به اقتصاد خانواده از سوی زنان بکاهد، ارائه الگوهای صحیح سبک زندگی و اشتغال در نظام اسلامی است که متناسب با دیدگاه های اسلامی، خانواده و جامعه اسلامی را به عنوان الگوی ایدهآل، نه تنها در کشور اسلامی مان بلکه به جهانیان معرفی نماییم. از جمله آنها که در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به آنها اشاره شده است عبارتند از:
1- تدوین الگوی سبک زندگی و ترویج آن به ویژه فعالیت های اجتماعی، آموزشی و اشتغال زنان متناسب با معیارهای اسلامی و هماهنگ با مصالح خانواده به منظور ایفای هر چه کاملتر نقش مادری و همسری
2- تدوین و اجرای الگوها و برنامه های حضور اجتماعی مطلوب و تنوع بخشی به مشاغل زنان متناسب با مسئولیت های خانوادگی (همسری و مادری)
3- حمایت از زنان خانه دار در قالب طرح بیمه زنان خانه دار
4- اجرای طرح اشتغال نیمه وقت زنان
5- اجرای طرح دورکاری زنان شاغل
(طبق مصوبه دولت، در طرح دورکاری کارمندان دولت، با توجه به ضرورت اقتضائات، حق تقدم و اولویت استفاده از طرح مذکور با زنان، به ویژه مادرانی است که دارای فرزند خردسال یا معلول هستند و یا خود یا یکی از اعضای خانواده آنها با بیماری های خاص مواجهند. طبق همین مصوبه، در صورت وجود چند کارمند واجد شرایط دورکاری، افراد معلول، زنان باردار یا زنان دارای فرزند کمتر از 6 سال از اولویت برخوردارند.)
تأثیر افزایش سطح تحصیلات بر فرزندآوری یا عدم فرزندآوری چیست؟
خزعلی: در حال حاضر، بیش از نیمی از ورودی های دانشگاهها را دختران تشکیل می دهند و همین مسأله، افزایش سن ازدواج و کاهش فرزندآوری را به دنبال داشته است.
بسیاری از دختران پس از پایان دوره تحصیل به دنبال یافتن شغل و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی میروند و این مسأله منجر به ازدواج های دیرهنگام و به تأخیر افتادن زاد و ولد می شود و به طور طبیعی تعداد فرزندان آنها کاهش می یابد. پیش بینی ها نشان می دهد که تا چند سال آینده ما با افزایش حضور زنان در دانشگاهها و به تبع آن با افزایش فعالیت های اقتصادی و اجتماعی زنان مواجه خواهیم بود که برای کنترل و هدایت این امر نیازمند برنامه ریزی دقیق برای تحصیل و حضور اجتماعی زنان متناسب با مسئولیت های خانوادگی او انجام شود تا امر همسری و مادری او در هنگام تحصیل و اشتغال تحت الشعاع قرار نگیرد.
اما با تمام این شرایط، راههایی برای جبران این وضعیت وجود دارد مانند:
- اختصاص یارانه مناسب برای جوانان در سن ازدواج (مثلاً 25 سال)
- در نظر گرفتن مسکن ارزان قیمت برای زوج های جوان
- ایجاد اشتغال با درآمد مناسب برای مردان که نیازی به اشتغال زنان برای کسب درآمد زندگی نداشته باشند.
- برنامه ریزی های فرهنگی برای کاهش طلاق هایی که زمینه اقتصادی (مشکلات مالی)، فرهنگی (عدم آشنایی با زندگی زناشویی) و ... دارد.
- تهیه و تدوین سیاستهای تشویقی و حمایتی از زوج های جوان و خانواده ها
- ایجاد رشتههای تحصیلی متناسب با جایگاه و نقش خانواده و زن بر اساس فرهنگ اسلامی، همچون مدیریت خانه و خانواده در مقاطع مختلف توسط وزارتخانههای آموزش و پرورش و علوم و تحقیقات و فناوری
تغییر در نقش و جایگاه زنان در جامعه امروز، منجر به بروز معضلاتی همچون تغییر نگرش آنها و گرایش به تفکراتی همچون فردگرایی، افزایش سن ازدواج، تغییر ارزشهای خانوادگی و کاهش تمایل به فرزندآوری شده است. این تغییرات تقریباً از چه زمانی آغاز شد و برای مقابله با آن چه باید کرد؟
خزعلی: با پایان جنگ تحمیلی، بازسازی نظام اقتصادی کشور به دغدغه اصلی مسئولان و نخبگان سیاسی کشور بدل شد. به این ترتیب «توسعه کشور» در عرصههای گوناگون محور اصلی برنامههای دولت شد و اجرای این برنامهها سبب تحولات گسترده ای بود که ابتدا در حوزه عمرانی و اقتصادی و سپس در عرصههای فرهنگی و اجتماعی رخ داد.
بنابراین پایان جنگ و آغاز شرایط نوین سیاسی و اقتصادی و همچنین برنامههای توسعه با الگوی مادی غرب، فرآیند تحول در ارزش ها را پدید آورد که بر اساس آن سبک زندگی غربی که در مقابل سبک زندگی اسلامی به حاشیه رفته بود دوباره به متن جامعه بازگشت. البته این فرآیند زیرپوستی و خزنده بود و یکباره صورت نگرفت. اگر دهه های اول انقلاب، مردم به صرفه جویی تشویق می شدند، پس از آن همگام با رشد برنامه های آزاد اقتصادی، فرهنگ مصرف گرایی در بین جامعه رسوخ کرد، تبلیغ گسترده کالاها و خدمات، همراه با مجلات و روزنامه های رنگی، فضای یکدست جامعه را تغییر داد.تغییر روند ساده زیستی به سوی مصرف گرایی، منجر به تجمل گرایی شدید در جامعه شد. این گرایش تا آنجا پیش رفت که توانست مهر مادری را در زنان تحت الشعاع قرار دهد.
در واقع افزایش شدت احساس فقر (به دلیل رشد روحیه مصرف گرایی) و گرایش به تجمل گرایی در جامعه و اهمیت یافتن توجه به خواسته های فردی سبب روی آوردن زنان به الگوی اشتغال تمام وقت شد که از جمله مضرات این الگوی رفتاری بالا رفتن سن ازدواج، تجددگرایی (خانواده ستیزی)، تنوع طلبی، از هم پاشیدگی کانون خانواده، طلاق های عاطفی زوجین، عدم تمایل به فرزندآوری، تأخیر در فرزندآوری و عدم توجه به مسئولیت های خانوادگی می باشد.
به این ترتیب، نفوذ افکار غربی که سبب نادیده گرفتن ارزشهای الهی شده بود، جامعه ایران را به شدت متأثر ساخته و توجه بیش از حد به خود منجر به فردگرایی افراطی شد که از جمله پیامدهای آن، متقاعد کردن زنان به اینکه زایمان، زیبایی و سلامتی آنان را به خطر می اندازد، لذا آنها از آوردن فرزند رویگردان می شوند که راه خروج از این مشکل بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی- ایرانی است که با توجه دادن خانوادهها به مسئولیتهای اصلی شان از توجه به ظواهر فردی و خواستههای زودگذر دنیوی باز دارد.
بنابراین برای غلبه بر چالش های موجود هم مردم و هم مسئولان می توانند با انجام اقداماتی جلوی پیشرفت روزافزون این معضلات را بگیرند که از جمله آنها:
- حمایت از خانواده محوری و بازگشت به الگوی خانواده اصیل اسلامی- ایرانی
- تقویت کار گروهی و جمعی در مدارس و مساجد (مانند کارهای بسیجی و هیئتی) در مقابله با روحیه فردگرایی
- اعاده فرهنگ «جمع گرایی» از طریق شیوههایی مانند احیاء و تقویت فرهنگ «سفره» یعنی دور هم غذا خوردن خانوادهها
- در نظر گرفتن مشوقهای اقتصادی، اجتماعی، مادی، معنوی و غیره از سوی دستگاههای ذیربط
- تدوین و اجرای الگوها و برنامههای حضور اجتماعی مطلوب و تنوع بخشی به مشاغل زنان متناسب با مسئولیتهای خانوادگی (همسری و مادری)
- تبیین فواید فرزندآوری و آثار منفی کاهش نرخ باروری با رعایت شرایط و مقتضیات راهبردی از طریق رسانه ها
- بالا بردن ارزش و اهمیت خانه داری زنان
علوم انسانی غربی چگونه توانسته نگرش مردم را نسبت به فرزندآوری تغییر دهد؟
خزعلی: طبق اظهارنظر برخی کارشناسان حوزوی و دانشگاهی عواملی که توانسته نگرش مردم را نسبت به فرزندآوری تغییر دهد علوم انسانی غربی است که توانسته بر روی باورها و اعتقادات جامعه ایران تأثیر بگذارد که به برخی از آنها می پردازم:تفاوت دیدگاه علوم انسانی غربی (از جمله جمعیت شناسان غربی) با دیدگاه اسلام:
1- بر اساس دیدگاه جمیعت شناسان غربی، اگر رشد جمعیت متناسب با رشد امکانات، شاخصه های رفاه اجتماعی و غیره نباشد موجب بروز مشکلاتی در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خواهد شد، این در حالی است که در اسلام توصیه به افزایش جمعیت مقید به فراهم آمدن شرایط نیست؛ تاریخ نشان میدهد توصیه های پیامبر اکرم (ص) به ازدیاد نسل در دوران رفاه اقتصادی نبوده، بلکه حتی در مقطع شدت تنگناهای اقتصادی نیز بوده است. بنابراین نگرانی از مشکلات ناشی از جمعیت (مانند تشدید فقر و تنگدستی) و اصرار بر این امر که حتماً باید رشد جمعیت متناسب با رشد امکانات باشد، سوءظن به پروردگار و با اعتقاد قاطع به رزاقیت و توکل بر او در تعارض است در حالیکه در منابع دینی و متون اقتصادی روز جمعیت خود عامل رشد اقتصادی است.
2- از دیدگاه جمعیت شناسان غربی اوضاع بد اقتصادی قطعاً منجر به تربیت بد فرزند خواهد شد، این در حالی است که در روایت آمده است که شخصی به امام صادق (ع) عرضه میدارد من و همسرم مدتی است که فرزندی نیاورده یم. من علاقه دارم که فرزند بیاورم، اما همسرم موافق نیست و می گوید: در حال حاضر وضعمان خوب نیست و از پس تأمین نیاز آنها و تربیتشان برنمیآییم. بفرمائید که نظر شما چیست؟ امام (ع) می فرماید: فرزند بیاورید، خدا روزی آنها را می دهد. بنابراین از منظر اسلام، احتمال تربیت بد به خاطر اوضاع اقتصادی بد یک احتمال است، اما رازقیت پروردگار قطعی است. پس آن احتمال، قابل اعتنا نیست و انحراف و تربیت بد فرزند ناشی از کوتاهی والدین، اجتماع و حتی خود فرد است.
3- یکی از علل تشویق جمعیت شناسان غربی به کاهش جمعیت، داشتن رفاه اجتماعی است که دارای مفهوم نسبی و قراردادی است و قابل استناد نخواهد بود به دلیل اینکه رفاه یکی از عوامل انحراف بوده و رفاهزدگی بیماری شناخته شده همه جوامع است. لازم به ذکر است شعار «رفاه برای همه» در زمان دوران سازندگی مطرح و آنقدر بر آن تأکید شد که منجر به نفی ارزش های جهادی، انقلابی و ساده زیستی گردید.
4- بنای طبیعت بر تداوم حیات و بقای نسل است، این در حالی است که سیاست های کنترلی در تقابل با آن است.
5- علوم تجربی و انسانی (از جمله جمعیت شناسی) در تحقیقات خود بر روش استقراء (یعنی از قضایای جزیی به نتیجه کلی رسیدن) متکی است و هیچ گاه نمی تواند به یقین برسد، این در حالی است که آموزه های دین اسلام بر پایه یقینیات و ریشه در تعالیم خدشه ناپذیر آسمانی دارد.
با توجه به آنچه بیان شد نیاز تشکیل جلسات کارشناسی از سوی حوزه های علمیه و ارائه پاسخ های لازم و کافی در جهت تبیین نظریه های جمعیتی اسلام بیش از هر زمان دیگر محسوس است و لازم است که هر چه سریع تر حوزه های علمیه به این نیاز جامعه پاسخ مناسبی دهند.
وظیفه دولت و مجلس در جهت تسهیل در امر فرزندآوری و افزایش باروری چیست؟ خزعلی: با توجه به اینکه طبق تحقیقات به عمل آمده، در حال حاضر ما به سمتی حرکت می کنیم که در صورت ادامه روند موجود، بزودی ما با سونامی پیری جمعیتی که همان افزایش جمعیت سالمند است مواجه می شویم، بنابراین بهتر است از همین حالا با بازنگری سیاست ها و قوانین موجود و به تبع آن جایگزینی برنامههای جدید از این آسیب های پیش رو جلوگیری کنیم. شاید بتوان گفت برای برون رفت از این شرایط، مشوق های اقتصادی که برای افزایش جمعیت توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده است بتواند کمک مؤثری باشد که با همکاری مجلس و دولت می تواند به مرحله اجرا برسد. در مصوبه مذکور هم راهبردهای ملی و هم اقدامات ملی مناسبی پیش بینی شده است.
با توجه به راهبردهای تعیین شده در این مصوبه، از جمله اقدامات ملی که در سطح کلان کشور در نظر گرفته شده عبارتند از: اختصاص سبد تغذیه مناسب و بسته درمانی رایگان به مادران و کودکان، افزایش مدت مرخصی استعلاجی زایمان به 9 ماه، تسهیلات ویژه برای مادران دانشجو، افزایش میزان حق عائله مندی (تا دو برابر)، پرداخت وام قرض الحسنه «فرزند» به مبلغ یکصد میلیون ریال، کمک به ارتقای آمادگی جسمی و روحی برای بارداری در دوران نوجوانی از طریق افزایش اعتبارات، امکانات، ساعات درسی و فعالیت های ورزشی دختران و پسران در مدارس و دانشگاهها، ترویج زایمان طبیعی و پرداخت وام به خانوادهها که برای هر یک از این موارد شرایط ویژه ای در نظر گرفته شده است.
نقش رسانهها در تغییر نگرش مردم و فرهنگ سازی برای افزایش جمعیت چیست؟ آیا شورای عالی در این زمینه هم برنامه دارد؟
خزعلی: با توجه به اهمیت نقش رسانه های جمعی به ویژه صدا و سیما و شبکه های استانی آن، لازم است که صدا و سیما با هدف گفتمان سازی و ترویج فواید فرزندآوری به تبیین آثار منفی کاهش نرخ باروری پرداخته و با تولید و اجرای انواع برنامه های آموزشی، پژوهشی، نمایشی، تبلیغی و غیره به فرهنگ سازی و تغییر نگرش مردم در زمینههای فرزندآوری، اصلاح برداشتهای نادرست درباره نقش مادری و همسری زنان، اصلاح نگرش زنان و دختران درباره بدن و زیبایی خود، الگوسازی از خانواده های موفق پرجمعیت، افشای طرح های نظام سلطه برای کاهش جمعیت جهان (خصوصاً جمعیت مسلمین بویژه شیعیان)، ایجاد حساسیت عمومی درباره بحران ها و آسیب های ناشی از کاهش جمعیت، اصلاح رویکرد رسانه در بازنمایی خانواده و تعدیل سطح توقع و انتظار مردم از زندگی و تلاش در جهت تغییر سبک زندگی غربی به سبک زندگی اسلامی ایرانی بپردازد و توصیف خانواده شاد و بانشاط و پرجمعیت در مقابل خانوادههای بیفرزند و تک فرزند
در این مصوبه نقش نهادهای مذهبی، مردم و سازمان های مردم نهاد در تغییر نگرش مردم درباره فرزندآوری چگونه است؟
خزعلی: با توجه به غفلتهای صورت گرفته از شناخت و بکارگیری ظرفیت آموزههای دینی در تأمین نیازهای مادی و معنوی که منجر به تغیر در سبک زندگی عموم مردم (خصوصاً نسل جوان) شده است سبب گرایش شدید جامعه به مظاهر فرهنگ غربی گردیده است. از عمده ترین مشخصه های فرهنگ غربی اصالت فرد، آزادیهای فردی و منافع فردی است که تمام اینها جزو عوامل سست کردن بنیان خانواده می باشد. برای جلوگیری از این روند لازم است علاوه بر دولت و دستگاههای ذیربط از ظرفیت نهادهای مذهبی (مثل مساجد) و سازمان های مردم نهاد در جهت مقابله با روند مخرب مذکور استفاده کرد تا شاهد بروز مشکلات بیشتر نباشیم. در این رابطه به چند نمونه از اقدامات اشاره می شود:
1- تبیین نظریه های جمعیتی اسلام برای اصلاح نگرش مسئولان و مردم توسط نهادهای مذهبی
2- تشکیل حوزه های مختلف بهداشتی، سلامت،روانشناسی، مشاورههای ازدواج، تحصیل و غیره در مساجد جهت انجام مشاورههای علمی و دینی در کنار یکدیگر (ارائه راهکارهای عملی در زندگی بر اساس آموزه های دینی) نه صرفاً تطبیق دینی با رهآوردهای علمی آن هم آموزههای نیم قرن قبل علمی
3- فعال شدن هیأت امنای مساجد و بسیجیان برای حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی خانوادهها
4- حمایت از گسترش شبکه های اجتماعی و سازمان های مردم نهاد در جهت کاهش سن ازدواج و استحکام بنیان های خانواده
5- ارتقاء کمی و کیفی سازمان های مردم نهاد، به ویژه در سطح استانها جهت گسترش فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حامی خانواده
6- ترغیب جوانان به ازدواج از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و تبیین آثار افزایش سن ازدواج توسط سازمان های مردم نهاد خانوادهگرا
7- ترغیب جوانان به آسان سازی ازدواج و ساخت مسکن برای جوانان توسط سازمان های مردم نهاد
8- ایجاد امکانات رفاهی و غیره برای نگهداری و تفریحات سالم برای فرزندان خانوادههای متعهد (تأسیس مهدهای کودک قرآنی و غیره) و مدارس مردم نهاد
چه حمایت های حقوقی و قانونی می توان از خانواده های دارای چند فرزند به عمل آورد؟
خزعلی: با توجه به پیش بینیهای مصوبه شورای عالی قرار است برای حمایت حقوقی و قانونی از مادران اقداماتی در سطح ملی انجام شود که به چند نمونه اشاره می شود:
- اجرای کامل طرح آتیه فرزندان با مبنا قرار گرفتن ارزش ریالی سال 1389 (به عنوان سال پایه) در این طرح دولت و خانواده برای آینده فرزند سرمایهگذاری میکنند تا در زمان اشتغال، تحصیل و ازدواج سرمایهای مناسب داشته باشند و این روش در برخی کشورها حتی برای حج استفاده شده و آثار مثبتی داشته است زیرا با سرمایهگذاری در صندوق حج توسط خانواده از بدو تولد، اکثر افراد در جوانی مستطیع میشوند و در اوج توانایی و نشاط عبادی به حج میروند.
- خانوادههای دارای چهار فرزند و بیشتر بر اساس نتایج آمایش جمعیتی و در دهک های پایین درآمدی جامعه می توانند حسب مورد از یکی از دو امتیاز زیر بهره مند شوند:
- دریافت وام خرید مسکن به میزان دو برابر سقف وام های اعطایی بانک مسکن با بازپرداخت 30 ساله حداقل سود بانکی بخش مسکن
- دریافت یک قطعه زمین مسکونی به مساحت 200- 150 متر مربع در شهرستان محل سکونت به شرط ساخت و حداقل 15 سال سکونت در آن به استثنای کلان شهرهای کشور
- بازنگری و وضع قوانین و مقررات حمایتی و تشویقی فرزندآوری به صورت پلکانی با رعایت سه معیار سن ازدواج، فاصله موالید و تعداد فرزندان از طریق پیش بینی الزاماتی همچون:
* اعطای مشوقهای مالیاتی به خانواده متناسب با تغییرات در بعد خانوار از طریق تغییر در واحد مالیاتی از فرد به خانواده که خانوادهگرایی راتشویق میکند.
* احتساب خانهداری به عنوان شغل و کمک به بیمه بازنشستگی زنان متأهل خانهدار با پرداخت بخشی از حق بیمه توسط دولت متناسب با درآمد خانواده.
- مادران شاغل دارای 3 فرزند و بیشتر میتوانند با داشتن هر میزان سابقه کار، علاوه بر میزان سنوات خود به ازای هر فرزند با یک سال افزایش سنوات بازنشسته شوند.
- مادران شاغل میتوانند با هر میزان سابقه کار با همان میزان سنوات بازنشسته شوند.
- پرداخت وام قرضالحسنه «فرزند» به مبلغ یکصد میلیون ریال به خانوادهها برای فرزندان سوم تا پنجم با بازپرداخت 10 ساله و بدون الزام به سپردهگذاری توسط بانکهای عامل بر مبنای نرخ پایه سال 1391.
سبک زندگی چه تأثیری در روند کاهش جمعیت داشته است؟
خزعلی: براساس نظر متفکران فرهنگی سبک زندگی به مجموعه رفتارها، مدلها و الگوهای کنشهای هر فرد اطلاق میشود که معطوف به ابعاد هنجاری، رفتاری و معنایی زندگی اجتماعی او باشد و نشان دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش ها و واکنش های فرد و جامعه می باشد. به عبارتی سبک زندگی دلالت بر ماهیت و محتوای روابط، تعاملات و کنش های اشخاص و آحاد مردم در هر جامعه دارد. بی شک مواجهه فرهنگ و جامعه ایرانی با فرهنگ و نگرش غربی و مدرن، سبب تحول در سبک زندگی ایرانی شده است و یک زندگی شبه مدرن را که بارقه هایی از سنت نیز در آن وجود دارد، برای جامعه ایرانی رقم زده است. این در حالی است که سبک زندگی سنتی- دینی با مایه ها و جوهره شیعی و گرایشات اهل بیتی مردم ایران از استحکام دیرینه و با پشتوانه ای برخوردار است. اما در صد سال اخیر دچار تحولاتی شده است که همواره مسأله تماس، برخورد، پذیرش، طرد، مقابله و یا همزیستی میان فرهنگ سنتی- اسلامی ایرانی و ورود فرهنگ غربی و اروپایی که حامل تجدد و مدرنیته به معنای دقیق کلمه است، مطرح شده و هنوز هم این موضوع در قلب تحولات فکری فرهنگی جامعه ما قرار دارد. فرهنگ غرب با تفکری که در آن انسان میخواهد جای خدا را بگیرد و به صورت موجودی صاحب علم و اراده و قدرت و در جایگاه تشریع ظاهر شود و میخواهد همه چیز را در تصرف و تملک خود درآورد در مقابل جامعه ایران یک جامعه دین دار، دین محور و خدامحور قرار گرفته است.
تفکر غرب سبب پدیدار شدنِ هنر و ادبیات مدرن، علم مدرن، دین مدرن، نظام سیاسی و شهروندی مدرن (به کار بردن اصطلاح شهروندی به جای مفهوم اخوت و برادری)، نظام اقتصادی مدرن، تفکر مدرن و نظام اجتماعی مدرن شد.
تمامی اینها سبب شدند که سبک زندگی بشر با سبک زندگی پیشین خود و همچنین با سبک زندگی سنتی و دینی فاصله بگیرد.سنت اسلامی از منظر ما از آبشخور وحی، قرآن، نهجالبلاغه و روایات سیراب میشود و امری قدسی ، آسمانی و ملکوتی است که مرزهای شفاف و روشنی با خرافه گرائی و تحجر دارد. غفلت از جایگاه دین اسلام و مکتب شیعه در سنت و تاریخ و هویت جامعه ایرانی از مشکلات اساسی ما در پذیرش فرهنگ غرب در کشور است که به تمامی مؤلفههای سبک زندگی اعم از: هویت، ارزش ها، معماری شهری و خانگی، نظام آموزش، زبان و ادبیات، هنر، خانواده ، روابط اجتماعی، ساختار اجتماعی، دین داری فردی و اجتماعی، نظام اقتصادی فردی و خانواده، نظام تغذیه و طب فردی و خانواده، رسانه، تکنولوژی، نحوه نگرش به عالم، نگرش به نظام سیاسی اجتماعی به مباحث دینی و اسلامی پیوند خورده است.
گرچه برخی صفات اجتماعی غربیان همچون ریسک پذیری و خطر کردن، کار جمعی در فعالیتهای تحقیقاتی و علمی، رعایت برخی قوانین اجتماعی قابل احترام است، اما تفکر مادی گرای غربی جز سود و منفعت نیست.
هدف اصلی از زندگی غربی کسب لذت مادی و زندگی اقتصادی است که پایه های آن بر مصرف، کسب رفاه و سود بیشتر استوار است و همه ابعاد زندگی اعم از دانش و علم و تربیت با نگاه اقتصادی ارزیابی می شود. در دانشگاه، تحصیلی که منجر به کسب سود بیشتر شود، مطلوب است سیاستی که در خدمت منافع مادی باشد، خانواده هایی که در آن سود و رفاه حرف اول را بزند. اخلاقی حقوقی و فردمحور و خودخواهانه همگی باید در همین راستا باشد. اما در سنت اسلامی مبنای خانواده ، سیاست و غیره را تعلیم و تربیت تبیین میکند. در شهرسازی سنتی بازار حول محور مسجد شکل می گیرد، بازار اسلامی اوج آرامش است و ورود به عرصه تولید و جهاد محسوب می شود و رشد و کمال فرد و خانواده، محور همه برنامهریزیها و صرف بودجهها است.
یکی از کلیدیترین درسهای سبک زندگی از نهج البلاغه امیرالمومنین (ع) استنباط می شود؛ توصیه همزمان و همردیف به تقوا و نظم، تجلی این معنا است که نظم در زندگی و رعایت نظامات اسلامی از تقوا و پرهیزگاری منشأ می یابد.
توقع تحول رحمانی در نفسانیت نفس اماره که حیات روزمره اش در گرو تعلقات شیطانی است، توقعی بی جا به نظر میرسد و باید با مهار این نفس به سوی نفس مطمئن و راضیه حرکت کرد. اما باید بدانیم که ظاهر و باطن با هم تحول می پذیرند و بر هم اثر می گذارند؛ بنابراین سودای تحول سبک زندگی انسان نتیجه ای جز تغییر نسبت های نفسانی او در بر نخواهد داشت و چون جان انسان متوجه امری گردد فعل او ظهور آن توجه خواهد شد. نظم ظاهری از تقوای باطنی می آید و این واژه کلیدی و هدیه نهج البلاغه به جامعه تشنه نظم و اخلاق و ارامش و آسایش بوده و خواهد بود.
مطلع شدیم کارگروههای تخصصی متعددی در شورای عالی مشغول به کار هستند مثلاً در موضوعات طبیعی و مادی بویژه عوامل تغذیهای، شیمیایی و دارویی، نظر کارشناسان در مورد عوامل محیطی مؤثر بر کاهش باروری چیست؟
خزعلی: نوع اختلال در دستگاه تولیدمثل بستگی به عوامل متعددی از نوع و میزان ماده،مدت تماس (حاد یا مزمن) و زمان تماس داشته و بر اساس این فاکتورها عوامل محیطی مضر میتوانند سبب کاهش باروری، ناباروری، سقط جنین، نقص مادرزادی و یا سرطان دستگاه تناسلی نمایند. از عوامل محیطی مضر دستگاه تولیدمثل، حرارت، اشعه های یونیزه و غیریونیزه، فلزاتی چون سرب و جیوه، استروژن های صنعتی و آفت کش ها، حلال های شیمیایی، سیگار و مواد مخدر، الکل و قهوه، داروها و افزودنی های غذایی هستند.
در زنان اختلالات قاعدگی و عدم تخمک گذاری و سقط به خودی خود در اثر کار فیزیکی سنگین، کار در اتاق عمل، دندانپزشکی و عوارض شغلی دیگر مثل مواد ضدعفونی کننده، فلزات سنگین و حلال های شیمیایی اتفاق می افتد. آلاینده های محیطی چون سرب، سوخت های اکسیژنه جایگزین سرب، از طریق مکانیسم های خاص سبب اختلال در سیستم غدد و هورمون ها و اثرات سوء بر سیستم تولیدمثلی انسان می شوند.
آفت کش ها و سموم شیمیایی با توجه به استفاده وسیع آنها در کشاورزی و منازل عامل مؤثری در ناباروری می باشند. به طوری که میزان ناباروری در مردان کشاورز یا شاغل در صنایع تولیدکننده آفت کش ها 10 برابر بیشتر از جامعه نرمال بوده و میزان سقط جنین به علت نقایص مادرزادی در مادران مجاور مزارع کشاورزی مصرف کننده این مواد افزایش داشته است.
بر اساس آمارهای کشور مقدار آفت کشهای مصرفی(حشره کش ها، علفکش ها و قارچ کشها) در کشور از سطح بالایی برخوردار است که تأثیر عمده آن بر ایجاد سقط خود به خودی، مشکلات قاعدگی و تخمک گذاری و بروز نقص های ژنتیکی در فرزندان می باشد.
اطلاعات مربوط به اثرات آفت کشها بر روی تولیدمثل بسیار محدود، ناقص و پراکنده می باشد. اما مشخص شده است که حشره کشها باعث تخریب اسپرم ها و در نتیجه ناباروری در مردان می شود که این میزان در کشاورزان یا مردانی که با حشره کشها در تماس هستند 10 برابر سایرین می باشد و باقیمانده حشره کشها و آفت کشها در مواد خوراکی و آشامیدنی به علت تماس طولانی مدت میتواند اثرات بسیار نامطلوبی بر روی سیستم تولیدمثل انسان داشته باشد.
قارچ کشها نیز به دلیل طیف وسیع آن از طریق باقیمانده محصولات غذایی میتوانند وارد بدن موجودات زنده شوند. احتمال خطر این قسم ترکیبات با توجه به تأثیر منفی آن بر قدرت باروری از طریق ورود ناخواسته آن به بدن وجود دارد.
فلزات سنگین از سه راه هوا، آب و غذا می توانند وارد بدن انسان شده و با تأثیر بر سلول ها و هورمون های جنسی باعث ایجاد ناباروری گردند. سرب یکی از آلاینده های محیط زیست است. جذب سرب از هفته دوازدهم تا پایان دوران حاملگی از طریق جفت انجام می شود که منجر به افزایش سقط های خودبخودی، زایمان زودرس، مرده زایی، کاهش رشد ذهنی طفل می شود.
باریم فلزی وابسته به گروه فلزات قلیایی خاکی است. املاح محلول آن به علت ایجاد مسمومیت شدید در موارد درمانی استفاده نمیشود ولی در صنعت به صورت وسیع مورد استفاده قرار می گیرد، بر حسب اطلاعیه کمیسیون ارزیابی بهداشتی و مواد آرایشی اروپا مقدار ماتیک خورده شده توسط هر فرد استفاده کننده از رژ لب در هر روز 60 میلی گرم می باشد.
علاوه بر این مقداری که از رژ لب خورده نمی شود و با شستشو پاک می شود در محیط آزاد می گردد که مقدار باریم محلول در محیط برابر با همین مقداری است که توسط فرد خورده می شود. پس در یک جمعیت یک میلیونی مقدار باریم آزاد شده در محیط در طی استفاده از رژ لب معادل 60 گرم باریم در روز است.
امروزه در ظروف سرامیک صیقلی نیز به جای سرب از باریم استفاده می شود که انتشار آن به داخل غذاهای داغ- اسیدی و آب آشامیدنی موضوع نگران کننده ایی است که اگر از 7/0 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن بیشتر شود عوارض مسمومیت حاد و مزمن دارد. چنانچه شخصی از منبع باریم وارد بدنش گردد و منجر به افزایش تونوس عضلات رحم گردد در سقط جنین یا ممانعت از لانه گزینی جنین تأثیر می گذارد.
تأثیر پلاستیک های قابل انعطاف بر روی سیستم تولید مثل مانند فتالات ها که کاربرد وسیع آن در ساخت لوازم آرایشی (لاک ناخن، ضد آفتاب، مرطوب کننده ها و غیره)، پوشش داخل قوطی کنسرو، ظروف پلاستیکی نگهدارنده مواد غذایی (مواد لبنی، گوشتی و غیره)، ظروف نوشابه، سیلیفونهای بسته بندی کره و مارگارین، کاغذ دیواری، کف پوش اطاقها، پوشش تفلون، اسباب بازی ها، لوازم پزشکی یکبار مصرف و کلیه وسایل پلاستیک های قابل انعطاف می باشد که بر اساس شدت، مدت و تعداد دفعات تماس باعث اختلالاتی در هورمون های تولید مثل طبیعی بدن و در نهایت منجر به ناباروری می شوند.
جیوه از سمی ترین فلزاتی است که انسان به آن مواجهه دارد که حتی از سرب و آرسنیک سمی تر است. در بسیاری از موارد زن یا مرد هر دو به خاطر مواجهه با مقادیر زیاد جیوه ناشی از پر کردن دندان، غذا و محیطشان نابارور می شوند. ناباروری در زنان به صورت اختلال هورمونی بروز می کند که از لقاح جلوگیری میکند در حالی که در مردان باعث نقص در حرکت یا بقای اسپرم میشود.
پرتوها و میدان های مغناطیسی نیز عوارض عمده ایی شامل اختلالات هورمونی و بروز ناباروری را به دنبال دارد. امواج موبایل و فرستنده های مخابراتی بر ناباروری مردان و سقط جنین در زنان مؤثر است.
البته نظرات کارشناسان هر رشته قابل نقد و بررسی توسط متخصصین همان رشته است که این مباحث در جلسات و نشستها برای دستیابی به نتایج کاربردی ادامه خواهد داشت.